دریغا ملاعمر!
نرگس قندچی – در رمان «دریغا ملاعمر» نوشته محمد آصفسلطانزاده شخصیتهای تاریخی در افغانستان در رویارویی با هم دستگاه فکری طالبان را به چالش میکشند.
«دریغا ملاعمر» رمان تازهایاست از نویسنده بهنام فارسیزبان، آصف سلطانزاده. این رمان را نشر «بیتابوک» در کپنهاگ به چاپ رسانده و نشر «دیارکتاب» عهدهدار پخش آن است. این اثر در ۲۲۲ صفحه و به شکلی نوین نگاشته شده است.
رمان «دریغا ملاعمر» در نگاه اول از ساختاری نمایشنامهگونه برخوردار است، که نه تنها آن را از رمانهای همتایش متمایز میسازد، بلکه تردیدی در دل خواننده ایجاد میکند که این رمان است یا نمایشنامه. این پرسش به سادگی میتواند خوانندگان رمان را در نگاه اول از به دست گرفتن اثر بازدارد. اما خواننده جدیِ رمان دل به کنجکاوی دیگری میسپارد و با شناختی که از دیگر آثار سلطانزاده دارد، این کتاب را برای کنکاشی در فرم و محتوای اثر بهدست میگیرد. این فرم وامگرفته شده از نمایشنامههای کلاسیک یونان باستان است و از همان عناصر سازنده ادبیات کلاسیک برخوردار است. همسرایان نمایشنامههای کلاسیک گهگاه صدای دیگری علاوه بر صدای راوی و شخصیتهای داستان به گوش خواننده میرسانند. درونمایههای (تمهای) ادبیات کلاسیک به قدرت در اثر به چشم میخورند. داستان در هفت پرده میان بهشت و برزخ و دوزخ درنوسان است، و در نهایت شخصیتهای داستان انسانهای زنده عصر ما هستند، که از ورای خبرهای جهان و افغانستان سالهاست که دربارهشان شنیدهایم و خواندهایم.
ملاعمر داستان و ملایان دیگری که در روایت سلطانزاده حضور دارند شخصیتهایی هستند از تاریخ معاصر و جهان واقعی ما که با حضور شخصیت کلاسیک عصر جهانگشایی اسلامی-ایرانی، سلطان محمود غزنوی، در چهارراه حوادث تاریخی- خیالی روبهرو میشوند. راوی با ارائه تصویرهایی واقعی از جهاد و جنگهای داخلی افغانستان، چونان صحنهپردازی این ملایان و به ویژه ملاعمر و نیز ساختار فکری و ایدئولوژیک آنها را به چالش میکشاند، و در پیش چشم مخاطبی که همچون تماشاگر نمایشخانهای است به نمایش میگذارد. به این ترتیب خواننده رمان از سطح خواننده روایتی خطی به سطح تماشاگری در تماشاخانه ایدئولوژی و سیاست، که نویسنده و راوی دست به دست هم ساخته و پرداختهاند، ارتقا مییابد و با زنجیرهای از پرسشهای ساده اما فلسفی با مسأله روز پیدایش طالبان دست و پنجه نرم میکند.
داستان ملاعمر و ملایان طالب اگرچه به شیوایی خواننده را میان دوزخ زندگی و مرگ به تلاطمی فکری وامیدارد، مانند آثار ادبی کلاسیک از پنداخلاقی نویسنده نیز برخوردار است: عمر این عناصر به سر آمده و اگر - و تنها اگر - بخت با ایشان یاری کند، فقط مجسمهای خواهند شد درخور موزههای عصر ما.
زبان آصف سلطانزاده در این اثر همچون دیگر آثار وی زبانی آمیخته از فارسی ایرانی و دری افغانستان است. جایی اگر واژهای دری و ناآشنا در متن است برای مخاطب ایرانی فارسیزبان، برابرنهاده فارسیاش در ذیل صفحه داده شده است.
شاید به جرأت بتوان گفت این نخستین رمان فارسیزبان است که فرم نمایشنامهای کلاسیک را برگزیده تا محملی باشد برای انتقال بحران زمامدارانی که درکی از روزگار مدرن و نیازهای انسانی عصر خود ندارند و ذهنشان هنوز با افکاری و باورهایی درخور عصرکلاسیک درگیر است.
این اثرِ درنوع خود نوآورانه را به همه خوانندگان ادبیات تاریخی-فلسفی و ادبیات داستانی جدی توصیه میکنیم.
شناسنامه کتاب:
«دریغا ملاعمر»، رمان، محمد آصف سلطانزاده، چاپ اول: سپتامبر ۲۰۱۳ کپنهاگ
ناشر: Bita Book
مرکز پخش دیار کتاب- دانمارک
نظرها
Faezeh Samanian
سلام چه طور میشه کتاب رو تهیه کرد؟
سین ق
خانم قندچی سپاس از معرفی شایسته و زیبایتان..به امید دسترسی به این کتاب در ایران...
بیتابوک
این کتاب را میتوانید از طریق سایت دیارکتاب سفارش بدهید: http://diyareketab.wordpress.com/2013/10/14/دریغا-مُلا-عُمّر/
س ع
اين رمان هم نام مجموعه شعر اقاي سيد علي صالحي است كه در سال ١٣٨٠ منتشر شد