رابطه جنسی معلم و شاگرد: مجاز یا غیر مجاز؟
مجید محمدی - آیا رابطه جنسی میان معلم و شاگرد را باید تنها برای شاگردان زیر ۱۸ سال در دبیرستانها منع کرد؟
رابطه جنسی میان معلم و شاگرد با رضایت طرفین، چه در دبیرستان و چه در دانشگاه، در جوامعی که محدودیتی از حیث جنسیت برای معلمی یک کلاس وجود ندارد، همیشه موضوعی قابل بحث بوده است.
گروهی این رابطه را به طور کلی غیر قانونی یا غیر اخلاقی و گروهی نیز بسته به مورد، مجاز دانستهاند. البته تجاوز جنسی معلم به شاگرد بدون تردید عملی مجرمانه است و شایسته مجازات، اما آیا هرگونه رابطه میان معلم و شاگرد زیر ۱۸ سال تجاوز جنسی است؟ آیا رابطه جنسی میان استاد دانشگاه و دانشجو هم غیر مجاز است؟
پرسشهای بسیاری پیرامون این رابطه حتی اگر - به اصطلاح - مرضی الطرفین بودن آن واضح و آشکار باشد یا حداقل دلیلی بر اجبار و اکراه در آن نباشد وجود دارد. آیا این رابطه را صرفاً باید برای شاگردان زیر ۱۸ سال در دبیرستانها منع کرد یا دانشگاه هم مشمول این منع میشود؟ آیا این منع پس از پایان رابطه معلم و شاگردی در کلاسی خاص خاتمه مییابد یا به طور کلی باید چنین رابطهای را منع کرد؟ اگر معلم و شاگرد در حین برقراری کلاسها ازدواج کردند چطور؟ آیا فراتر از قوانینی که وجود دارند این رابطه اخلاقی است؟
مواضع موافقان جرم قرار دادن رابطه جنسی میان معلم و شاگرد
گروهی که این رابطه را نادرست میدانند معتقدند رابطه جنسی میان معلم و شاگرد حتی در صورت رضایت طرفین در صورتی که دانش آموز زیر ۱۸ سال داشته باشد جرم است.
آنها معتقدند اگر رابطه، میان معلم و دانشجوی بالای ۱۸ باشد نیز خلاف مقررات حرفهای است و خاطی باید تنبیه شود. آنها چهار دلیل ذکر میکنند:
۱. موضوع اصلی در اینجا محافظت از کودکان و نوجوانان (افراد زیر ۱۸ سال) است. این محافظت تنها با منع رابطه جنسی که با جرم تلقی کردن آن حاصل میشود محقق خواهد شد. مواردی از خودکشی دانشآموزان پس از این رابطه (که در باب تجاوز و غیر تجاوز بودن آن نیز بحث بوده) نمایانگر مخاطرات جدی این نوع رابطه است.
۲. در سنین ۱۵ تا ۱۸ ممکن است افراد به بلوغ جنسی و نگرش جنسی دست یافته باشند، اما اغلب نمیتوانند پیامدهای رفتار خود را در نظر بگیرند و بر اساس پیامدها رفتار خود را تنظیم کنند. بارداری دختران که خواه نگاهداری از کودک و خواه سقط جنین عوارض بلندمدت برای آنها دارد اغلب در همین سنین اتفاق میافتد. بنابراین نمیتوان با سنین ۱۵ تا ۱۸ نیز مثل سنین بالاتر رفتار کرد.
۳. معلم/ استاد در رابطه جنسی میان معلم و شاگرد دارای قدرت بالاتر است چون با شمشیر نمره یا دیگر تنبیهها سرنوشت آموزشی فرد در دست وی قرار دارد. رابطه جنسی معلم و شاگرد نمیتواند از سوء استفاده از قدرت تهی باشد. از همین جهت فشارهای پنهانی بر دانشآموز یا دانشجو وجود دارد که امکان پی بردن به رضایت در این رابطه دو طرفه با عدم قدرت مساوی را دشوار میکند. عین همین موضوع در رابطه میان رئیس و مرئوس، میان سیاستمداران و غیر سیاستمداران و میان رهبران دینی و مخاطبان آنها وجود دارد. البته این موضوع یک طرفه - یعنی سوء استفاده مردان از زنان- نیست، بلکه زنان قدرتمند در هر موقعیتی میتوانند مردان را مورد سوء استفاده قرار دهند.
۴. رابطه معلم و شاگرد مبتنی است بر اعتماد متقابل در چارچوب برنامههای آموزشی. رابطه جنسی میتواند این اعتماد را هم در میان معلم و شاگردی که با او رابطه جنسی داشته و هم با دیگر دانشآموزانی که از این موضوع خبردار میشوند مخدوش سازد.
مواضع مخالفان جرم قرار دادن رابطه جنسی میان معلم و شاگرد
رابطه جنسی میان معلم و شاگرد در صورت رضایت طرفین حتی با دانش آموز زیر ۱۸ سال (۱۵ تا ۱۸) مجرمانه نیست:
۱. این موضوع که دانشآموزان دبیرستانی نمیتوانند میان رابطه جنسی رضایتآمیز و غیر رضایتآمیز تشخیص دهند اساساً بیپایه است. آنها در سنین ۱۵ به بالا (سن دبیرستان در ایالات متحده؛ در سنین زیر پانزده دانشآموزان به مدرسه راهنمایی یا دبیرستان سن پایینها (جونیور) میروند) به خوبی میتوانند رضایت و عدم رضایت خویش را تشخیص دهند. بسیاری از جوانان ۱۵ تا ۱۸ سال از نظر جنسی و از نظر نگرش و رهیافت جنسی بالغ هستند و درست و نادرست را تشخیص میدهند و آنها نیز که صرفاً از جهات فیزیکی بالغ هستند در موضوعات دیگر قابل آموزش هستند.
۲. وانمود کردن به این که این نوع روابط اتفاق نمیافتند سر کردن در زیر برف است. جنایی کردن این موضوع دانشآموزان را از گرفتن توصیه و مشاوره از پدر و مادر و مشاوران مدرسه باز میدارد که نه برای سلامت روحی آنان و نه برای فضای اجتماعی مناسب است. با هر نوع رابطه جنسی باید بر اساس قوانین عام این رابطه برخورد کرد و معلم و شاگردی این قوانین را تغییر نمیدهد. تنها تفاوت در این مورد، تعهدات حرفهای است که بر همان اساس معلمی را که از قدرت خویش سوء استفاده کرده باید از این حرفه بیرون راند.
۳. طیف گستردهای از روابط و ارسال علائم جنسی میان معلم و شاگرد قابل تصور است، از شوخی لفظی و لطیفه جنسی تا لاس زدن و دست زدنهای معنادار تا آزار جنسی و رفتارهای تهاجمآمیز جنسی (مثل دست زدن به آلت جنسی یا نیشگون گرفتن و متلک گفتن) و آمیزش جنسی. کدام یک از اینها را میتوان در محدوده رفتار مجرمانه و جنایت آمیز قرار داد؟ قرار دادن همه اینها در یک مقوله پیام نادرستی به دانشآموزان/ دانشجویان و معلمان/ استادان میدهد و آنها را در برابر رفتارهای گوناگون که واکنشهای گوناگون میطلبد گیج میسازد. عدم تفکیک و تمایز همچنین عرصه را برای ریاکاری و رفتارهای دوگانه باز میکند.
۴. راه حل، فرستادن معلم دارای ارتباط جنسی با دانشآموز به زندان نیست. باید بدون ایجاد صدمه بیشتر به قربانی، عامل دارای دست بالاتر در این رابطه مرضی الطرفین (معلم) را ترمیم کرد و نه تنبیه. فشار فرایند دادگاه، سوراخ کردن موضوع توسط رسانهها و نوع برخورد جامعه با این موضوعات در دراز مدت (و شرم و احساس گناه همراه با این نوع موضوعات) برخلاف فرایند التیام و محافظت از قربانی عمل میکنند. بنابراین پس از مشخص شدن رابطه جنسی، معلم/ استاد باید از این شغل معلق شود چون عمل وی بر خلاف تعهدات مربوط به این حرفه بوده است، اما محاکمه وی مشکلی را حل نمیکند. البته اگر معلم/ استاد دوره بازپروری را گذرانده باشد میتواند به شغل خود بازگردد (بر اساس شایستگی افراد برای برخورداری از شانس دوم).
۵. همجنس قرار دادن معلم و شاگرد که در برخی کشورها دنبال میشود در واقع صورت مسئله را پاک میکند. همچنین اگر معلم همجنسگرا باشد در مدارسی با معلم همجنس نیز این سوء استفادهها ممکن است اتفاق بیفتد.
نظرها
سیامک
از نظر اخلاق حرفه ای معلمی یک شغل است و همانگونه که شما در یک فروشگاه و یا یک کارخانه حق بروز رفتارهای عشقی در محیط کار را ندارید در دانشگاه هم همینگونه است. حال اگر در خارجاز ساعت اداری باشد آن در حیطه موضوعات شخصی است و ربطی به کار نخواهد داشت. درست مانند دو کارگر زن و مرد که بعد از ساعت کاری با هم بیرون می روند و ربطی به کارفرما ندارد که چه می کنند.در مورد افراد زیر 18 سال هم که اصلا این بحث کلا مسدود است و چنین اجازه ای داده نمی شود. از طرفی معمولا فاصله سنی بین استاد و دانشجو حداقل 10 سال است و از استاد این توقع می رود که با پختگی و درایت خود را از طوفان های عشقی بچه گانه دور نگاه دارد.