ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شکاف توسعه در ایران؛ مرزنشینان محروم از سرمایه‎گذاری

حمید مافی- توسعه نابرابر و شکاف توسعه‎ای در مناطق مختلف ایران مسئله‌ای حل نشده است. طبق یافته‎های یک پژوهش شدت نابرابری شاخص‎های توسعه از سال ۷۵ تا ۸۸ بیش از یک چهارم افزایش یافته است.

توسعه متوازان و برابر، توجه به مناطق محروم و توسعه نیافته و عدالت اجتماعی از جمله وعده‎های سیاستمداران ایرانی به هنگام رقابت‎های انتخاباتی هستند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز چهار اصل ۱۹، ۴۸، ۱۰۱ و ۱۰۲ بر عدالت و برابری همگان و رفع تبعیض تاکید دارد.

 در اصل ۴۸ قانون اساسی آمده است که در بهره‎برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان‎ها و توزیع فعالیت‎های اقتصادی میان مناطق مختلف کشور، تبعیض در کار نباشد. بر همین اساس نیز در برنامه‎های پنج‎گانه توسعه پس از انقلاب بر توسعه مناطق محروم و محرومیت‎زدایی تاکید شده است. در برنامه نخست توسعه دولت مکلف به توزیع اعتبارهای سرمایه‎ای میان استان‎های کشور و بازسازی و توسعه بخش‎های محروم شده است.

در دومین برنامه توسعه، دولت موظف شده است که تصمیم‎های سازگار برای محرومیت‎زدایی و از بین بردن نابرابری‎های منطقه‎ای اتخاذ کند و با توزیع بهینه منابع و امکانات عمرانی، استان‎های کمتر توسعه یافته پائین‎تر از میانگین کشوری را به حد میانگین شاخص توسعه و کیفیت زندگی برساند.

در سومین برنامه توسعه نیز یک فصل به توسعه متوازان اختصاص یافت و دولت مکلف شد که اعتبارهای ویژه‎ای را برای توسعه مناطق محروم اختصاص دهد. در این برنامه همچنین نظام درآمد-هزینه استانی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش نابرابری در دستور کار قرار گرفت.

در برنامه چهارم توسعه هم بر کاهش نابرابری‎های اجتماعی و اقتصادی، تعادل بخشی به روند بهبود کیفیت زندگی، دسترسی به فرصت‎های برابر آموزشی به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته و اختصاص ۳۵ درصد از بهره گاز طبیعی برای طرح‎های زیربنایی و آماده‎سازی جزایر و مناطق اکتشاف گاز تاکید شد. فصل ششم برنامه پنجم توسعه نیز به توسعه منطقه‎ای و وظایف دولت در این خصوص اختصاص دارد.

این برنامه بر«توزيع عادلانه مازاد درآمد استانی جهت تعادل‌بخشی و ارتقای شاخص‌های توسعه‌یافتگی بين استان‌ها»، «توزيع منابع عمومی و يارانه، سود تسهيلات با رويکرد استفاده متوازن از امکانات کشور و توزيع عادلانه و رفع تبعيض و ارتقای سطح مناطق کمتر توسعه يافته و تحقق پيشرفت و عدالت»، «موظف شدن دولت به توزيع منابع صندوق توسعه ملي بين بخش‌ها و استان‎های کشور به منظور حصول توسعه متوازن» و «کاهش عدم تعادل منطقه‎ای» تاکید کرده است.

با این حال همچنان مساله توسعه نابرابر و شکاف توسعه‎ای در مناطق مختلف ایران پابرجاست و بر اساس یافته‎های یک پژوهش شدت نابرابری شاخص‎های توسعه از سال ۷۵ تا ۸۸ بیش از یک چهارم افزایش یافته است.  امین فرجی ملایی و همکاران او در یک پژوهش دیگر نتیجه گرفته‎اند که پراکندگی کیفیت زندگی و توزیع نامتوازان سرمایه‎گذاری در کشور منجر به شکاف توسعه گردیده است.( تحلیل ابعاد کیفیت زندگی در نواحی شهری ایران، مجله پژوهش و برنامه‎ریزی شهری، شماره دوم، پائیز۸۹)

برای سنجش میزان نابرابری میان استان‎های مختلف ایران می‎توان شاخص‎های مختلفی را در نظر گرفت و با استناد به هر یک از این شاخص‎ها شکاف میان مناطق مختلف ایران را سنجید.

 در این مقاله سهم استان‎ها از تولید ناخالص داخلی و سرانه استان‎ها، نرخ بیکاری، شاخص توسعه انسانی و کیفیت زندگی به عنوان مولفه‎های تاثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته است.

۱- سهم استان‎ها در تولید ناخالص داخلی

نفت و منابع طبیعی بیشترین سهم را در تولید ناخالص داخلی ایران دارد. با در نظر گرفتن منابع طبیعی در تولید ناخالص داخلی چهار استان کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، بوشهر، تهران و ایلام بیشترین سرانه را در تولید ناخالص داخلی دارند. اما چنانچه سرانه استان‎ها در تولید ناخالص داخلی را بدون احتساب منابع طبیعی (نفت و گاز) در نظر بگیریم، تهران، مرکزی، بوشهر، اصفهان  و سمنان پنج استان نخست در سرانه تولید ناخالص داخلی به شمار می‎آیند.

کمترین میزان سرانه تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت به استان سیستان و بلوچستان تعلق دارد و استان‎های لرستان، کردستان، آذربایجان غربی و گلستان دیگر استان‎های کم برخوردار از سرانه تولید ناخالص داخلی هستند.

 با کسر نفت از تولید ناخالص داخلی، استان کهگیلویه و بویراحمد  نیز در ردیف استان‎های با سرانه تولید ناخالص داخلی کم قرار می‎گیرد. سیستان و بلوچستان، لرستان، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و آذربایجان غربی پنج استان با سرانه پائین تولید ناخالص داخلی بدون احتساب نفت و گاز هستند.

۲-  نرخ بیکاری

 بر اساس آخرین آمار نرخ بیکاری در ایران به تفکیک استان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان و گیلان بیشترین نرخ بیکاری را دارند و خراسان جنوبی، کرمان، خراسان رضوی، قم و مرکزی نیز دارای کمترین نرخ بیکاری هستند. در ۲۳ استان کشور نرخ بیکاری دو رقمی است و در ۱۳ استان نرخ بیکاری بالاتر از میانگین کشوری قرار دارد.

کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و  ایلام با این که در تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت رتبه‎های اول، دوم و پنجم را در اختیار دارند، در رتبه بندی استانی نرخ بیکاری در دوم، نهم و چهاردهم هستند.

۳- شاخص توسعه انسانی و آموزشی

بر اساس گزارش‎های رسمی، شاخص‎های توسعه انسانی در ایران در یک دهه گذشته بهبود یافته و ایران در شمار کشورهای پرشتاب رشد شاخص توسعه انسانی قرار دارد. اما این رشد در ایران متوازن و متعادل نیست. به گونه‎ای که بر اساس یافته‎های یک پژوهش شدت نابرابری آموزش در بین استان‎های کشور از سال ۷۵ تا ۸۸، ۲۶ درصد افزایش یافته است.

تهران، سمنان، مازندران، یزد و اصفهان پنج استان نخست ایران به لحاظ توسعه انسانی هستند. تهران، سمنان، یزد، اصفهان و فارس هم بیشترین جمعیت با سواد کشور را دارند. در مقابل سیستان و بلوچستان،  کردستان، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و هرمزگان از پائین‎ترین رتبه شاخص توسعه انسانی برخوردارند. سیستان و بلوچستان، کردستان، خراسان شمالی، آذربایجان غربی و اردبیل نیز بیشترین جمعیت بی‎سواد کشور را در خود جای داده‎اند.

 ۴- شاخص کیفیت زندگی

رتبه شاخص کیفیت زندگی ایران در پنج سال گذشته کاهش یافته است. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ایران، بهار امسال از سقوط ۶۵ پله‎ای ایران در رتبه‎بندی جهانی کیفیت زندگی خبر داد. موسسه‎های بین‎المللی و کارشناسان برای سنجش کیفیت زندگی شاخص‎هایی چون رفاه مادی، بهداشت، امنیت، زندگی خانوادگی، زندگی اجتماعی، آب و هوا، امنیت شغلی، آزادی سیاسی و برابری جنسیتی را مد نظر قرار می‎دهند.

دست‎یابی به داده‎های خام آماری در باره هر یک از این شاخص‎ها در مقیاس استانی در ایران، تقریبا غیرممکن است. با این حال، پژوهشگران در سال‎های گذشته با پژوهش‎های میدانی و استناد به آمارهای دولتی، کیفیت زندگی در نواحی مختلف ایران را سنجیده‎اند.

امین فرجی ملایی و همکاران او در سال ۸۹ کیفیت زندگی در ۲۵۳ ناحیه شهری ایران را مورد ارزیابی قرار داده و نتیجه گرفته‎اند که تنها ۲۴ ناحیه شهری توسعه یافته و برخوردار در ایران وجود دارد. در حالی‎که ۱۱۳ ناحیه شهری محروم و ۱۱۶ ناحیه نیمه‌برخوردارند.

همچنین نتایج یک پژوهش دیگر که در سال گذشته صورت گرفته، استان‎های ایران را به سه خوشه کیفیت زندگی بالا، در حد متوسط و پائین تقسیم کرده است. اصفهان، یزد، فارس و تهران چهار استانی هستند که شاخص کیفیت زندگی در آن‎ها بالاتر از میانگین کشوری است. استان‎های ایلام، چهارمحال و بختیاری، زنجان، سیستان و بلوچستان، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، گیلان، لرستان و همدان نیز در خوشه استان‎های محروم قرار گرفته‎اند.

 ۵- دور از مرکز، دور از امکانات

نگاهی به شاخص‎های مختلف چهارگانه‎ای که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته‎، به خوبی میزان توزیع ناعادلانه امکانات و سرمایه‎گذاری‎ها و شکاف میان مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته را نمایان می‎کند. در جدول شماره یک مشاهده می‎شود که استان‎های کهگیلویه و بویراحمد و ایلام علیرغم اینکه از منابع نفتی برخوردارند، سهمی از سرمایه‎گذاری‎های ملی حاصل از درآمدهای نفتی نبرده‎اند. به گونه‎ای که ایلام در رتبه پایانی کیفیت زندگی و دومین استان دارای نرخ بیکاری بالا قرار دارد.

کهگیلویه و بویراحمد نیز با این که در رتبه نخست سرانه تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت قرار دارد، اما به لحاظ کیفیت زندگی ۲۷مین استان کشور است و جایگاه آن در رتبه بندی سرانه تولید ناخالص داخلی بدون نفت و گاز نشانگر عدم سرمایه‎گذاری در این استان است.

استان‎های سیستان و بلوچستان، کردستان و لرستان به لحاظ همه شاخص‎ها در شمار استان‎های غیربرخوردار و محروم ایران قرار دارند.

همین جدول نشان می‎دهد که میزان توجه دولت به نقاط مرزی و یا دورتر از مرکز کمتر از نقاط مرکزی بوده است. علی‌رغم شعارها و وعده‎های دولت برای توسعه متوازان در ایران، این مساله نه تنها تحقق نیافته بلکه تشدید نیز شده است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • محسن

    در استانهای مرزی بارها طرحهای توسعه ای را به بهانه نبود امنیت از جانب کشور همسایه را به استانهای مرکزی ایران منتقل می کردند و از این میان نماینده های استانهایی که جمعیت بیشتری داشته اند در توجیه و پشتوانه این وضعیت نقش بسزایی داشته اند مشکل فقط دولت نیست تمام مجموعه دست در دست هم دارند