اخراجیها از تحصیل بازمیمانند
نعیمه دوستدار - با اخراج دانشآموزان از مدرسه به عنوان یک تنبیه انضباطی، تعداد زیادی از آنها برای همیشه از چرخه آموزش خارج میشوند.
تهدید به اخراج از مدرسه، یکی از قدیمیترین شیوههای تهدید مسئولان مدرسه است؛ تهدید به محروم شدن از آموزش و تحمل عواقب دوری از مدرسه.
درس نخواندن و رعایت نکردن قوانین و مقررات مدرسه اصلیترین دلایل تهدید دانشآموزان به اخراج است و هرچند در عمل بسیاری از این تهدیدها عملی نمیشود، اما اثر سنگین این نوع تهدیدها بر روح و روان دانشآموزان باقی میماند.
اخراج دانشآموز از مدرسه آخرین مرحله یک تنبیه انضباطی است و البته به معنای محرومیت از تحصیل نیست، بیشتر جا به جایی است.
با این حال در موارد زیادی این تهدیدها به شکل غیر قانونی عملی میشوند و تعداد زیادی از دانشآموزان برای همیشه از چرخه آموزش خارج میشوند. با توجه به غیر قانونی بودن اخراجها، گاهی برخی از خانوادهها و دانشآموزان به این روند اعتراض میکنند. در روزهای گذشته نیز در مجلس ایران جلسهای به بررسی شکایت تعدادی از این دانشآموزان اختصاص داشت و معاونان وزارت آموزش و پرورش نیز در کمیسیون اصل نود قانون اساسی حاضر شدند تا به گفته ﺳﺨﻨﮕﻮی ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن اﺻﻞ ﻧﻮد ﺑﻪ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺑﺮﺧﯽ از داﻧﺶ آﻣﻮزان ﮐﻪ ﻣﺪﻋﯽاﻧﺪ ﺑﺪون ﻣﺴﺘﻨﺪات ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ اﺧﺮاج ﺷﺪهاﻧﺪ رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺷﻮد.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری ﻣهر و ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﺧﺒﺮﮔﺰاری ﻣﺠﻠﺲ، ﻣﺼﻄﻔﯽ اﻓﻀﻠﯽ ﻓﺮد سخنگوی کمیسیون اصل نود گفته است: «ﺑﺮ اﺳﺎس ﺷﻮاھﺪ ﯾﮑﯽ از ﭘﺮوﻧﺪهھﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ وزارت آﻣﻮزش و ﭘﺮورش ﻣﺮﺑﻮط ﻣﯽﺷﻮد، ﺑﺮﺧﯽ از داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺑﺪون داﺷﺘﻦ ﻣﺴﺘﻨﺪات ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ اﺧﺮاج ﺷﺪهاﻧﺪ و اﯾﻦ ﮔﺮوه به ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن اﺻﻞ 90 ﺷﮑﺎﯾﺖ ﮐﺮدهاﻧﺪ.»
اخراج یا تنبیه؟
طبق آئیننامه اجرایی مدارس، «دانشآموزان متخلفی که راهنماییها و چارهجوییهای تربیتی در آنها مفید و موثر نمیافتد، با رعایت تناسب به یکی از این روشها تنبیه میشوند: تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی، تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانشآموزان کلاس مربوط، تغییر کلاس (در صورت وجود کلاسهای متعدد در یک پایه با اطلاع ولی دانشآموز)، اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانشآموز، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانشآموز البته حداکثر برای مدت سه روز و در نهایت انتقال به مدرسه دیگر.»
همین آئیننامه، مواردی را که میتواند باعث تنبیه دانشآموز شود اینطور برمیشمرد: «رعایت نکردن شعائر دینی، رعایت نکردن ادب و احترام نسبت به مدیر، معاون، معلمان، مربیان و دیگر کارکنان مدرسه و نداشتن حسن رفتار و اخلاق و همکاری با سایر دانشآموزان. علاوه بر این موارد، درس نخواندن، رعایت نکردن مقررات آموزشی و تربیتی، انجام ندادن فرایض دینی و مشارکت نکردن در فعالیتهای اجتماعی هم میتواند باعث تنبیه دانشآموز شود. بر اساس قانون مدرسه دانشآموزان باید به موقع در مدرسه حاضر شوند و در پایان ساعات مقرر از آن خارج شوند و حضور در مدرسه در غیر ساعتهای مقرر برای استفاده از زمین ورزش، آزمایشگاه، کتابخانه، فعالیت های پرورشی و... منوط به اجازه ولی دانش آموز و موافقت مدیر و به سرپرستی او یا یکی از کارکنان مدرسه است. به علاوه، دانشآموز باید مرتب در مدرسه و کلاس حاضر شود و بهداشت و نظافت فردی را رعایت کند. همکاری با دانشآموزان دیگر و مسئولان برای پاکیزه نگهداشتن فضای مدرسه هم جزو قوانین مدرسه است.
پوشش و ظاهر دانشآموزان هم اهمیت دارد و لباس، کفش و جوراب آنها باید «ساده و مناسب» باشد و «اصلاح موی سر متناسب با شئون دانشآموزی برای پسران و رعایت حجاب مناسب برای دختران». در سالهای پس از انقلاب اسلامی در ایران بیشترین برخوردها با شکل پوشش دانشآموزان صورت گرفته و گاه دانشآموزان به دلیل استفاده از رنگ سفید برای جوراب یا بیرون گذاشتن موی سر و پوشیدن شلوار جین تنبیه شدهاند.
استفاده از وسایل تجملی و آرایشی و آوردن اشیای گرانبها و وسایل غیر مرتبط با امور تحصیلی به مدرسه ممنوع است. همچنین دانشآموزان نباید در مدرسه خرید و فروش کنند و از وسایل شخصی خود مراقبت کنند و مواظب اموال، تجهیزات و ساختمان مدرسه باشند.
در هیچکدام از مواردی که در قانون مدرسه برای تنبیه ذکر شده، اخراج کامل از مدرسه و محرومیت از تحصیل وجود ندارد. به گفته شیرزاد عبدالهی کارشناس آموزش در ایران، طبق قانون تحصیل در ایران، در هیچ حالتی نمیتوان یک دانشآموز را برای همیشه از تحصیل بازداشت. با همه اینها اخراج از مدرسه به شکل غیرقانونی اتفاق میافتد: با سوءاستفاده مدیران و مسئولان مدرسه از ناآگاهی والدین.
اخراج به دلیل اعتیاد
یکی از مهمترین دلایلی که در سالهای اخیر برای اخراج دانشآموزان ایرانی از مدرسه مطرح شده، اعتیاد است.
چند سال قبل، زمانی که آمار ۳۰ هزار دانشآموز معتاد از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر منتشر شد، محمود فرشیدی وزیر وقت آموزش و پرورش، موضوع را به شدت انکار کرد اما چهار سال تمام، اعضای ستاد مبارزه با موادمخدر بر رقم ۳۰ هزار دانشآموز معتاد تاکید داشتند. آنها این رقم را تنها مربوط به مراجعهکنندگان به مراکز ترک اعتیاد میدانستند و معتقد بودند تعداد دانشآموزانی که تفننی از مواد مخدر استفاده میکنند هم کم نیست. با این حال، مدیران آموزش و پرورش دولت محمود احمدینژاد، منکر وجود این دانشآموزان بودند و در نهایت میگفتند تعداد کم است و در میان ۱۳ میلیون دانشآموز نیازی به ارائه آمار نیست. با این حال، حتی آمار مدیران دولتی هم رقمی بین دو تا سه هزار دانشآموز درگیر مسئله اعتیاد را تائید میکرد.
حال با وجود اینکه اخراج کامل دانشآموزان از مدرسه قانونی نیست، دانشآموزان معتاد از مدرسه اخراج میشوند. چگونه؟
شیرزاد عبداللهی کارشناس مسائل آموزش و پرورش این موضوع را چنین توضیح میدهد: «در مدارس ایران بعد از شناسایی دانشآموزان معتاد والدین او به مدرسه احضار میشوند. آنها را شماتت میکنند و میترسانند و دست آخر، سر آنها منت میگذارند و بیسر و صدا پرونده دانشآموز را تحویل پدر و مادر میدهند و امضای آنها را میگیرند که به میل خود پرونده تحصیلی فرزندشان را تحویل گرفتهاند. اولیا، فرزند معتادشان را برمیدارند و میروند، بیآنکه ردی از آنها در جایی مانده باشد. این دانشآموزان رانده شده از مدرسه، معمولاً جذب باندهای توزیع مواد مخدر میشوند.»
با توجه به شیوه برخورد مسئولان مدارس در ایران، این کارشناس آموزش و پرورش نتیجه میگیرد که ادعای مدیران آموزش و پرورش درباره نبودن دانشآموز معتاد در آمارهای رسمی میتواند درست باشد. این در حالی است که اگر مربیان و مشاوران مدرسه آموزشهای لازم را دیده باشند میتوانند قبل از رسیدن دانشآموز به مرحله اعتیاد، اقدام به پیشگیری یا در مراحل اولیه نسبت به مداوای او اقدام کنند. قطعاً هیچکس از این نظر دفاع نمیکند که دانشآموز معتاد در کنار دانشآموزان سالم در مدرسه آموزش ببیند.
به اعتقاد کارشناسان، دانشآموز معتاد هم مانند معتادان دیگر بیمار است و باید مداوا شود در حالی که اخراج از مدرسه و سپردان دانشآموز به خانوادههایی که صلاحیت تربیتی ندارند و خود زمینهساز این بیماری در آنها شدهاند، این دسته از دانش آموزان را به سمت و سویی میکشاند که حتی ممکن است خطرناکتر از اعتیاد باشد. پیوستن به باندهای توزیع مواد مخدر، تغییر الگوی مصرف ماده مخدر، درگیر شدن در دیگر آسیبهای اجتماعی مانند سرقت، فرار از خانه و... تنها بعضی از خطرهایی است که میتواند در انتظار یک دانشآموز اخراج شده از مدرسه باشد.
شیرزاد عبدالهی همچنین سرانه پیشگیری از اعتیاد در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کرده و گفته است: «شنیدهام که سرانه دانشآموزی پیشگیری از اعتیاد در کشورهای توسعه یافته ۲۰ دلار است در حالی که این رقم در ایران نیم دلار است در واقع اختصاص سرانه اعتیاد به معنای تائید اعتیاد گسترده نیست. معنایش این است که آموزش و پرورش به عنوان دستگاه متولی تعلیم و تربیت مسئولیت پیشگیری و آگاهیبخشی به نوجوانان در مورد رفتارهای پرخطر را میپذیرد.»
این کارشناس آموزش و پرورش معتقد است به جای اخراج غیرقانونی دانشآموزان درگیر مسئله اعتیاد، باید به جای پاک کردن صورت مسئله در درجه اول تحقیقات علمی و جامعی درباره اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی در مدارس انجام شود و در مرحله دوم با برانگیختن حساسیت افکار عمومی، بودجه و امکانات لازم فراهم شود و در نهایت برنامه مناسبی برای آموزش پیشگیری از اعتیاد تهیه و اجرا شود. در گام چهارم نیز سازوکار مناسبی برای درمان و بازگشت به تحصیل دانشآموزان معتاد تهیه شود. هرچه که هست اخراج راه حل قانونی نیست.
متاهلها و اخراج غیر قانونی
این که یک دختر دبیرستانی ازدواج کند و از مدرسه اخراج شود، یک اتفاق عادی و پذیرفته شده در مدارس ایران است.
دختری که ازدواج كند، دیگر اجازه تحصیل در دبیرستانهای عادی را ندارد و باید به مدرسه شبانهروزی برود یا ترک تحصیل کند. واقعیت اما این است که ممنوع بودن ورود دانشآموز متاهل به مدرسه هم یک اقدام غیر قانونی است.
شیرزاد عبدالهی میگوید: «اخراج به خاطر ازدواج قانونی نیست. فقط از دانشآموزی که ازدواج کرده خواسته میشود آرایش نکند و درباره مسائل ازدواج با بچه ها حرف نزند.»
رد و بدل شدن اطلاعات درباره زندگی زناشویی بین دانشآموزان عادی و کسی که ازدواج کرده، مسئلهای است که مسئولان آموزش و پرورش آن را «معضل» حضور دختران متاهل در مدرسه میدانند و در عمل مدیران مدرسه دانشآموز را در شرایطی قرار میدهند که دیگر به مدرسه نیاید.
از سوی دیگر، بیرغبتی جوانان به ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی، مسئولان حکومتی ایران را به این باور رسانده است که باید به هر نحو ممکن ازدواج در سنین پایین را ترویج کنند. در سالهای اخیر، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور سابق معتقد بود بهترین سن ازدواج برای دختران سنین اولیه جوانی و بین ۱۶ تا ۱۸ سالگی و در دوران دبیرستان است.
ازدواج زیر ۲۰ سال به معنی حضور دختران دانشآموز متاهل در دبیرستانها یا اخراج آنهاست. نظام آموزشی ایران حضور دانشآموز متاهل را در مدرسه نمیپذیرد و این دیدگاه، مخالفانی سرسخت در میان مدیران مدرسهها و مدیران آموزش و پرورش دارد. به همین دلیل حتی زمانی که وزیر آموزش و پروش وقت از موضع احمدینژاد حمایت کرد و ازدواج دختران دانشآموز را مایه خوشحالی دانست، چند روز بعد با فشارهای داخلی حرف خود را اینطور اصلاح کرد كه «دخترانی که ازدواج میکنند، دیگر اجازه تحصیل در مدارس معمولی را ندارند و باید در مدارس شبانهروزی درس بخوانند».
طرح تاسیس دبیرستانهای دخترانه ویژه متاهلان و اعلام این كه اولین دبیرستان متاهلان در شهر كاشمر استان خراسان رضوی نیز افتتاح شده است، از دیگر اقدامات دولت برای تسهیل ازدواج دختران دانشآموز بود، اما بسیاری از كارشناسان داخلی معتقدند این کار با توجه به تعداد کم دختران دبیرستانی ناممكن و غیركارشناسی است و در نهایت به دلیل نبودن مدرسههای ویژه، باعث ترك تحصیل این دسته از دانشآموزان میشود.
در واکنش به موضوع اخراج دانشآموزان دختر متاهل، مدتی پیش علی مطهری به رویه جاری در مدارس كشور اعتراض کرد. او گفت كه اخراج دختران متاهل از مدارس اشتباه است و در کنار همبودن دختران متاهل و مجرد مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
علی مطهری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس که در مناظرهای با موضوع «جوانان و علل افزایش سن ازدواج» در شبکه یک سیما شرکت کرده بود، علت اساسی افزایش سن ازدواج را مسائل فرهنگی دانست و گفت: «مسائل و مشکلات ازدواج جوانان بسیار است و انتخاب بین مسائل فرهنگی و اقتصادی مشکل است، اما مسائل فرهنگی نقش پررنگتری را ایفا میکنند.»
هرچند ایده اصلی علی مطهری در دفاع از حضور دانشآموزان متاهل در مدرسه، تنها تبلیغ ازدواج زودهنگام است، یا این حال ابراز این مخالفتها میتواند برای عدهای از دختران زمینه ادامه تحصیل و باقی ماندن در فضای آموزشی را ایجاد کند.
هرچند بسیاری از کارشناسان و مدافعان حقوق زنان ترویج ازدواج در سنین پایین را مغایر با شرایط امروز اجتماع و مانع رشد و پیشرفت اجتماعی و تحصیلی زنان میدانند، اما اخراج دانشآموزان دختر ازدواج کرده از مدرسه، در عمل امکان ترک تحصیل و دوری همیشگی آنان از محیطهای آموزشی را برای همیشه ایجاد میکند و انگیزههای باقیمانده در این دانشآموزان را برای ادامه تحصیل و حضور اجتماعی از بین میبرد.
نظرها
راه دیگر- دفتر كودكى | اخراجی ها از تحصیل باز می مانند
[…] منبع : رادیو زمانه […]