• دیدگاه
پایان صد روز، آغاز روزمرگی؟
احسان مهرابی- دولت روحانی اولین دولتی است که همه به انتظار صد روزگی آن نشسته و برای سنجش وعدههایش سایت هم راهاندازی کردهاند. اما کارنامه این صد روز و واقعیات اقتصادی چندان امیدبخش نیست.
صد روز شاید ترازوی مناسبی برای سنجش عملکرد یک دولت نباشد، اما بسیاری اعتقاد دارند عملکرد ۴ ساله دولتها در ایران دقیقا مدلی بزرگتراز اقداماتی است که در ماههای اول آغاز کردهاند، چرا که پس از پایان ماهعسل دولت، مشکلات با دیگر نهادها آغاز میشود و دولت نیز خود به روزمرگی میافتد.
از همین رو بسیاری به دولتمردان توصیه میکنند که کارهای بزرگ را از همان ماههای ابتدایی دولت آغاز کنند. حتی برخی نقطه شکست دولتها یا مجالس را در روزهای اول عملکرد آنان جستوجو میکنند. برخی از آنانی که به نقد وادادگیهای خاتمی مینشینند به سراغ همان روزهای اول میروند که پیام تبریک آیتالله منتظری را پاسخ نداد.
دولت روحانی اولین دولتی است که همگان صد روزگی آن را به انتظار نشستهاند و برای سنجش وعدههایش سایت هم راهاندازی شده است. سایتهای اصولگرا زودتر از رسانههای نزدیک به دولت به استقبال صدروزگی دولت روحانی رفتهاند.
برخی وعده روحانی برای گزارش صدروزه را الهام گرفته از شعار فرانکلین روزولت، رئیس جمهور آمریکا برای حل مشکلات اقتصادی میدانند و یا صد روزی که ناپلئون از تبعید رها شد.
امیدهایی که به یاس بدل شد
صد روز دولت اول روحانی در بسیاری از حوزهها همانی است که بسیاری انتظار داشتند. در عرصه سیاست اما برخی از امیدها تبدیل به یاس شده. دولت برخی وزارتخانههای سیاسی را سهم اصولگرایان کرد، شاید با این تحلیل که با آرامش به کارهای دیگرش برسد. حل مشکلات سیاسی از طریق گفتوگو با دیگر نهادها رویهای است که روحانی در وعدههای انتخاباتیش مطرح کرده. گفتو گوهایی که هنوز راه بسیار برای به نتیجه رسیدن دارد.
محمد خاتمی گفته که بنا بوده در روز عید غدیر حصر سران جنبش سبز رفع و زندانیان آزاد شوند اما در نهایت گویا توافقها به نتیجه نرسیده. تجربه گذشته ثابت کرده آیتالله خامنهای در شرایطی دست به این اقدام میزند که معترضان نتوانند پیروزی خود را جشن بگیرند. همانگونه که حصر آیتالله منتظری در روزهایی برداشته شد که بازتابهای سیاسی و خبری پیشین را نداشت.
سهم نمادین سینما
پس از کش و قوسهای فراوان نمایندگان مجلس راضی به رای اعتماد به رضا فرجی دانا شدند. دانشگاهها در سالهای پس از انقلاب نقش ویژهای در سیاست ایران ایفا کرده. نقشی که در سالهای پایانی دولت خاتمی جدی گرفته نشد و دلخوریهای زیادی میان دانشجویان و دولت پدید آورد. راهی که وزارت علوم برای حل مشکلات دانشجویان و اساتید آغاز کرده، امیدواریهای بسیاری را پدید آورده؛ امیدواریهایی که با احتیاط همراه است.
علی جنتی، وزیر ارشاد نیز توانسته وزارتخانه خود را از چنگ برخی رخدادهای دولت احمدینژاد رها کند. سهم هنرمندان در اقدامات مثبت دولت گویا از قشرهای دیگر به صورت نمادین بیشتر بوده و هنرمندان سینما توانستهاند خانه خود را پس بگیرند. مطبوعات و روزنامه نگاران اما همچنان در انتظار تغییر به سر میبرند تغییراتی که البته بعید است چندان وسیع و گسترده باشد.
خوشبینی محتاطانه
سیاست خارجی و اقتصاد تغییر را امیدوارانه تر جستوجو میکنند. درحوزه سیاست خارجی، روحانی یک "اولین" را برای خود ثبت کرده است.اولین رئیس جمهور مکالمهکننده با رئیس جمهور آمریکا.انتظارها اما هنوز خیلی بیشتر است چرا که خود دولت هم مدعی داشتن اختیار در پرونده هستهای است.
بسیاری از سیاستمداران و روزنامهنگاران غربی میگویند که تحولات ایران را با "خوشبینی محتاطانه" دنبال میکنند. این خوشبینی محتاطانه به بخشی از مردم ایران هم سرایت کرده خصوصا کسانی که خوشبینهای دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی را به خاطر دارند و اینکه دراوج خوشباوری شعار عدهای این بود که" اصلاحات برگشتپذیر نیست."
تفاوت ماجرا شاید این است که این روزها فشارهای خارجی راه برای دولت روحانی هموارتر کرده تا دیگر مسئولان نظام را به ضرورت توافق با غرب قانع کند. تا این جای کار اما گویا بنا نیست سرعت تحولات چندان سریع باشد.
عقبه سیاسی جریان حامی رهبری همچنان مهمترین دغدغه او برای تصمیمگیری در عرصه سیاست خارجی است. یک توافق سریع که نشان از عقبنشینی ایران داشته باشد به معنای فروپاشی روحیه و پایگاه جریانات سیاسی حامی رهبری است.اما اگر رهبرجمهوری اسلامی بخواهد، راه برای پیروزی جلوه دادن سازش اتمی باز است. او توافق سعدآباد در سال ۸۲ را خنثی کننده توطئه غربیها نامید. اینک نیز مواضع اسرائیل این فرصت را فراهم کرده که هر توافقی به معنای خنثی کردن توطئه علیه نظام تعبیر شود.
روحانی به توافق در پرونده هستهای برای موفقیت در برنامههای اقتصادی خود هم نیاز دارد.او وعده داده بود که در صد روز اول دولت گزارشی از وضعیت اقتصادی کشور ارائه کند. واقعیتهای نگرانکننده اقتصادی اما خیلی سریعتر از این صد روز خود را نشان داد.
اینک نشانههایی امیدوارکننده از بهبود شاخصهای اقتصادی میرسد اما دولت فرصت زیادی ندارد چرا که بسیاری از نتایج اتفاقات دولت احمدینژاد و تحریمها اثرات خود را در سالیان بعد نشان خواهد داد.
مدیرانی که در تراز دولت نیستند
مدیران قدر و به تعبیر رایج ایرانیها استخوان خرد کرده، یکی از شاخصههای اصلی کابینه روحانی است. این شاخصه اما گویا تنها به تهران محدود شده است. دولت روحانی در چرخه سهمدهی به نمایندگان مجلس و نمایندگان رهبری در استانها استاندارانی را منصوب کرده که به جز معدود استثناهایی در تراز دولت نیستند. براساس یک رویه معمول استاندار نیز مدیرانی برمیگزینند که هم قد آنها باشند.
فرصت نقد
سالهای پایانی دولت خاتمی و در روزهای دلسردی عدهای دست به کار نقد اصلاحات شدند. نقدی که البته دیرهنگام بود و حاصلی برای بهبود عملکرد دولت اصلاحات نداشت. دولت روحانی این فرصت را دارد که از ابتدا نقد عملکردش را شاهد باشد تا درعبور از صدروزگی به هزار روزگی، وعدههایش فراموش نشود.
نظرها
میثم
مردم فکر کردند که اگر روحانی بیاید بهشت می شود. هیچ کس جز اصول گرایان نمی تواند کشور را بهبود ببخشد . دست از سر اصلاح طلبان و فتنه گران و روحانی چیان بردارید جماعت.
Majid
خامنه ای و خاتمی و رفسنجانی و روحانی و دیگر سرکرده های نظام همه و همه فسیلانی بیش نیستند که از روز مرگی آنها سالیان درازی است که گذشته و اگر بجای صد روز صد سال دیگر هم بگذرد باز هم فسیل باقی خواهند ماند تا روز جزا که خداوند به حساب یک یکشان رسیدگی کرده و مقامهای پوشالیشان در این دنیا را مورد پرسش خواهد داد.
احمد
خطاب به میثم : نه اینکه تو هشت سال گذشته خیلی گل به سر ملت ریختید ، خداوند شر شما و حامیان شما را از سر این مملکت کوتاه کند .
mmansour piry khanghah
آنچه همیشه فراموش شده و میشود،اول امیال ضد انسانی دولتمردان مسیحی آمریکا(باج خواهی و تسلط بر کشورهای عقب مانده و در حال رشد) و دوم اقدامات بیهوده اسلام گستری رهبران جهان اسلام است. همانطور که دولت امریکا تلاش میکند که با مردم فریبی (ادعای دفاع از حقوق بشر،دفاع از دمکراسی و مبارزه با تروریسم) امیال و اهداف شوم خود (تسلط کامل بر دیگر کشورها) را به نتیجه برساند،دولتمردان شیعی ایران و رهبران مسلمانان اهل سنت در جهان اسلام هم تلاش میکنند که با حیله گری ،استبداد و جنگ افروزی،مردم جهان را مسلمان کرده و زیر فرمان خود داشته باشند.لذا دو تفکر استبدادی در حال ستیز اند و امکان هر گونه زندگی مسالمت امیز برای دو ملت ایران و امریکا و دیگر کشورها را از بین برده اند.لذا انتظار بیهوده داشتن از دولت روحانی و دولت اوباما کاملأ غیر منطقی است. البته اصلاحات ناچیز و تن دادن اجباری به توافق های ناچیز اقدامی جبری است و هر دو دولت به عناوین مختلف نیاز به همکاری اجباری با هم نیز دارند. از طرف دیگر بازیگران حرفه ای چون روسیه و چین هم در این میدان زد و بند نقش مهمی دارند و در حال حاضر روسیه راضی به نفوذ بیشتر دولت امریکا در منطقه نیست و چنانچه دولت روحانی پایش را از گلیم خود فراتر نهد،توسط روسیه ،مشکلات امنیتی و اجتماعی خاصی در ایران ایجاد خواهد گشت. اما،دولت روحانی باید مانع از دستگیری مخالفان سیاسی ،بسته شدن روزنامه های معتبر،افزایش نرخ بیکاری و قیمت کالاهای روزمره مردم بشود و رسیدن به عدالت اجتماعی -اقتصادی در کشور را در دستور کار خود قرار دهد و از یاوه گویی (همه باید مسلمان شوند) دست برداشته و دمکراسی و پلورالیسم را احترام جدی کند.ضمنأ نزدیک شدن اقای روحانی به موسوی و کروبی یک اشتباه بزرگ است و تا زمانی که این دو فرد که بازیچه دست استعمار،*** چون رفسنجانی هستند،باید در حصر بمانند.آزادی این دو نفر و تمام کسانی که حامی ان دو نفر هستند در شرایط کنونی که دوّل ایران وآمریکا در حال بده بستان هستند به زیان کشور و مردم تحت سم ایران است و با آزادی این دو نفر مجددأ اختشاشات و تشنج ایجاد گشته و موجب تقویت موضع دولت آمریکا و زیاده خواهی غرب در مذاکرات هسته ای و روابط بین المللی و سیاست جهانی از ایران میگردد .موفق باشید
جمهوریخواه
تضادهای درونی در رژیم، خصومتهای شخصی، تشنجات جناحی، اختلافهای سلیقه ایی، گروههای فشار و... را حتا خدای روحانی هم در ایران امروز نمیتواند حل کند چه رسد به نایبان الله و روحانیون حاکم. اصلاحات سیاسی از درون شکست خورده است و تنها راه، تغییر رژیم است. از آنجایی که در توان نیروهای مخالف ج.ا. تغییر مسالمت آمیز رژیم ممکن نیست، باید به تحریم و ضربه نظامی کوتاه مدت به سپاه از طرف غرب امیدوار بود تا در یک خلأ قدرت سیاسی، نیروهای ملی و مردمی سکان کشتی ایران را بلافاصله باز پس بگیرند. آمریکاییها به عبث به تیم امنیتی روحانی که ملبس به مدیریت اجرایی دولت است، دلخوش هستند. ساده لوحی آمریکایی ها، آنها را بیش از پیش ژاندارم منافع جهانی، شیخها و اسراییلیها میکند، تا مورد تنفر تودههای نا آگاه و افراطیون فرقه ایی، و مورد علاقه نخبگان سودجوی سیاسی،نظامی، اقتصادی کشورهای خاورمیانه باشد. آمریکاییها به نفت فروشان سرمایه گذار از نوع مرتجعین خلیج و اقتاپوس مالی و جهانی یهود، نباید بیش از کوپن شان, اعتماد و اطمینان داشته باشد و بهتر است که با منشور آزادی انقلاب آمریکا و حمایت از روند دموکراسی در کشورهای در حال توسعه، نامی نیک از خود در تاریخ تمدن بشری به یاد بگذارد !