انفجار بیروت؛ پیام و پیامدها
حسین علیزاده- جانبداری حزبالله از رژیم اسد در جنگ داخلی سوریه، شکاف بیشتری را در لبنان موجب شده و دلیل عمده انفجار بیروت پاسخ یک جا به حزبالله و تهران، تلقی میگردد.
در اقدامی تروریستی نمایندگی فرهنگی ایران در بیروت هدف یک اقدام انفجاری قرار گرفت که تعداد ۲۳ نفر کشته (از جمله نماینده فرهنگی ایران) و بالغ بر ۱۵۰ زخمی برجا گذاشت. این اقدام از زوایایی چند از جمله پیام و پیامدهای آن حایز اهمیت است.
ضاحیه منطقهای تحت کنترل حزبالله
حمله به نمایندگی سیاسی ایران پیشتر از جمله در مزار شریف در افغانستان (که منجر به کشته شدن ۱۱ تن از اعضای کنسولگری شد) سابقه داشته است. اما، حمله اخیر در گوشه جنوبی شهر بیروت (به نام ضاحیه با اکثریت ساکنان شیعه) که تحت کنترل و نظارت امنیتی حزبالله لبنان است، معنا و مفهوم دیگری دارد. سفارت و نمایندگی فرهنگی ایران در همین منطقه قرار دارند.
چنین اقدام انفجاری مهیبی، انجام است ضربهای حیثیتی به حزبالله که مجربترین کادرهای امنیتی را در اختیار دارد. این در حالی است که حمله به کنسولگری ایران در مزار شریف در زمان ضعف دولت مرکزی و به دست نیروهای پیشرونده طالبان اتفاق افتاده بود.
به دیگر سخن، این اقدام تروریستی در قلب منطقه تحت کنترل حزبالله و با هدف قرار دادن نمایندگی ایران پیام خاصی را برای هر دو در بر داشته است.
پیام انفجار: پاسخی به حسن نصرالله
گو اینکه این عملیات هم زمان با روز بازی فوتبال تیمهای ملی ایران و لبنان در بیروت و یک روز پیش از برگزاری دور سوم مذاکرات هستهای ایران با ۵+۱ در ژنو انجام گرفته (که مسلما هر دو آنها را نیز تحت شعاع قرار داد) ولی مهمترین ربط منطقی آن را میتوان پاسخی به اظهارات ۵ روز پیش سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان، در ۲۴ مهر ۹۲ دانست که طی سخنانی به مناسبت عاشورا به مسئله حضور نیروهای تحت امر خود در سوریه پرداخت و صراحتاً اعلام داشت که تا زمانی عوامل براندازی حکومت بشار اسد در سوریه فعال هستند، نیروهای مسلح حزبالله نیز در سوریه حضور خواهند داشت. وی در این سخنرانی گفت، تا زمانی که دلیل به قوت خود باقیست، حضور ما نیز (در سوریه) ادامه خواهد داشت... و مانع خطری میشویم که از سوی کشورهای دیگر، در منطقه و از طرف تکفیریها متوجه لبنان است.
موید این ادعا اخباری است که گردانهای "عبدالله عزام" طی پیام توئیتری مسئولیت عملیات را برعهده گرفته و آن را واکنش به حضور حزب الله در سوریه اعلام کرد.
از نظر کارشناسان نظامی، بدون تردید حضور نیروی مسلح حزبالله چنان معادلات نظامی را به نفع بشار اسد تغییر داده که اگر تا پیش از این، ارتش اسد یک به یک مناطق تحت کنترل خود را از دست میداد، با حضور حزبالله اینک یک یک مناطق را باز پی میگیرد.
پیشبینی اینکه جنگ داخلی سوریه به زودی آثار نامطلوب خود را در لبنان به جا گذارد، کار دشواری نبود. کلیه ناظران سیاسی دو پارچه شدن جامعه سیاسی لبنان به موافقان و مخالفان اسد را پیشبینی میکردند. اینک همان دو دستگی با جانبداری حزبالله از اسد در جنگ داخلی سوریه، شکاف بیشتری را در لبنان موجب شده که عمده دلیل انفجار بیروت در پاسخ یک جا به حزبالله و تهران، تلقی میگردد.
انفجار بیروت، آغاز حمله به نمایندگیهای دیگر؟
می دانیم که حتی در میان کشورهای مسلمان، جمهوری اسلامی تنها حامی رژیم بشار اسد است. این حقیقت عریان زمانی روشن شد که در اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی در مکه (۲۴ مرداد ۱۳۹۱ که به درخواست عربستان صورت گرفت) کلیه کشورهای عضو رأی به تعلیق عضویت سوریه در این سازمان اسلامی دادند. تنها رأی مخالف، رأی جمهوری اسلامی بود. این اجلاس، آشکارا کفه ترازو را به نفع ریاض و به ضرر تهران نمایان ساخت.
از این فراتر رأی ۱۳۷ کشور جهان به قطعنامه توبیخی رژیم بشار اسد که در مرداد۱۳۹۱ در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید، در کنار رأی منفی تنها ۱۲ کشور (از جمله جمهوری اسلامی) علیه آن قطعنامه که عربستان بانی آن بود دیگر علامت آشکار انزوای بشار اسد و حامیانش بود.
با چنین عدم توازنی در میان کشوهای حامی و مخالف بشار اسد، اگر هدف قرار دادن نمایندگی ایران در بیروت را پیامد حمایت از رژیم بشار اسد بدانیم، بیم آنکه انفجار بیروت سر سلسله حوادث مشابه در دیگر کشورها باشد، چندان دور از ذهن نیست.
حزب الله در دو جبهه
نگرانیهای جمهوری اسلامی و حزبالله از سقوط حکومت بشار اسد به عنوان پل استراتژیک ارتباط میان تهران- حزبالله کاملاً قابل درک است.
این نگرانی تا آنجاست که علی اکبر ولایتی، مشاور عالی رهبر جمهور اسلامی، سوریه را «حلقه طلائی» و مهدی طائب، رییس قرارگاه عمار، آن را «استان سی و پنجم ایران که اهمیتش از خوزستان بیشتر است»، توصیف کرده بودند.
به رغم این معادله استراتژیک در ذهن رهبریت جمهوری اسلامی و حزبالله، حمایت جانانه از بشار اسد، خالی از تالی فاسد برای تهران و حزبالله نبوده است. کمترین تالی فاسد حمایت بیپرده از رژیم بشار اسد این است که اینک حزبالله لبنان در جبههای دیگر (علاوه بر جبهه آمادهباش در برابر اسرائیل) ورود کرده که بیهزینه نمیتواند باشد. حمله به نمایندگی ایران در منطقه تحت کنترل امنیتی حزبالله یکی از هزینههای حزبالله میباشد.
از دست دادن پایگاه اجتماعی که حزبالله در سالهای پیش حتی در میان غیرشییعیان از آن برخوردار بود، دیگر تالی فاسد حمایت از بشار اسد است.
خطر بالا گرفتن جنگ طائفهای
لبنان کشوری است با تنوع قومیتی و طائفی بسیار زیاد که تجربههای تلخی را از جمله جنگ ۱۵ ساله داخلی (۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰) از سر گذرانده است. در کوران جنگ داخلی این کشور سفارت امریکا و مقر نظامیان امریکایی و فرانسوی مورد حمله انتحاری قرار گرفت که در نتیجه آن ۲۴۱ سرباز امریکایی و ۵۸ سرباز فرانسوی به قتل رسیدند.
حال اگر سوریه به رغم داشتن حکومتی با ثباتتر از لبنان اینک درگیر چنین جنگی داخلی ویرانگری است، چرا نباید انتظار داشت که لبنان نیز گرفتار یک جنگ داخلی، به عنوان پیامدی از پیامدهای جنگ داخلی سوریه گردد؟
نظرها
انفجار بیروت؛ پیام و پیامدها | Elnaz Tahmasebi Kandroudi
[…] انفجار بیروت؛ پیام و پیامدها […]
farid
چرا؟ چون اینها در همه جا دخالت میکنند
بهنام
پس از مداخله ایران و حزب الله در سوریه نباید انتظار دیگری هم جز این داشت . حالا هم معلوم شد که محافظ شخصی سفیر ( رضوان فارس ) نقشی بسیار فراتر از یک محافظ داشته و در واقع رابط بین حزب الله و گروه های دیگر تروریستی با سفارت ایران بوده و اینجور که پیداست شخص سفیر هم بدون اجازه او آب نمیخورده . به هر حال هر کسی که خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه .