نامههای شادی؛ گذشته بازیافته
شبنم سیفی- صدها نامه فراموش شده شادی یوسفیان به شکل آثار هنری بر دیوار گالری «شیرین» در نیویورک قرار گرفتند.
نامههای فراموش شده چیست؟ همانهایی که یک بار آنها را خواندهایم و بعدش هم در کنج متروک کشویی انداختهایم تا سرانجام نابودشان کنیم. دلواپسیهای دوران کودکی، عشقهای جوانی، سرخوردگیهای میانسالی و شادیها و اضطرابهای دائمی همگی در آیینه کدر گرفته این نامهها عیان است. شاید هم آنطور که گوته، شاعر آلمانی، میگوید آنها تجلی زیباترین و خالصترین دم و بازدمهای زندگی ما هستند که دیگر برای همیشه از دسترس ما و دیگران خارج شدهاند.
اما اگر برای گوته، نامهها میتوانستند سرمشقی برای بزرگترین و ماندگارترین آثار ادبی قرار بگیرند، امروز و در زمانهای که ما برای ارتباط با یکدیگر از ایمیل و یا پیامک تلفن استفاده میکنیم، حضور این نامهها در کجای زندگی ما قرار میگیرد؟ آيا دیگر کسی به کسی نامه خواهد نوشت؟
نمایشگاه «نامهها» کنکاشی شخصی در گذشته هنرمند و توسط خود او بوده است. اما این بازیابی فقط شامل بیرون کشیدن نامهها و چسباندن آنها روی دیوار گالری نیست، شادی یوسفیان گذشته خود را حلاجی نیز کرده است و این کار را به واسطه یک مداخله هنرمندانه انجام داده.
صدها نامه فراموش شده اینک بر دیوار گالری «شیرین» در نیویورک نشستهاند تا قصههایی از گذشته بازیافته را برای مخاطبان خود بازگو کنند. در این نمایشگاه که از ۲۴ اکتبر تا ۲۸ نوامبر برپا بود، رویکرد هنرمندانه و خلاقانه شادی یوسفیان، هنرمند و عکاس ایرانی، به نامههایی که در دوران نوجوانی خود از آمریکا به خانواده و دوستنش در ایران نوشته شده بود به نمایش درآمد.
شادی در سال ۱۹۷۸ در ایران به دنیا آمد و زمانی که تنها شانزده سال داشت به آمریکا مهاجرت کرد. او هنوز هویت اصلی خود را در قامت یک «مهاجر ایرانی» میبیند و در تمام کارهایش این تلاش برای یافتن گذشته و بازسازی هویت به شکل روشنی پیداست.
شادی یک دهه پس از نوشتن این نامهها، بستهای بزرگ از آنها را در خانه خود یافت و متوجه شد که بیشتر اتفاقاتی که سالها پیش در موردشان نوشته بود اکنون برای او گنگ و محو هستند. به گفته خود او محتوای این نامهها در صدها صفحه که با یکدیگر همپوشانی نیز دارند طوری در هم پیچیده شده که دیگر نمیتوان به روشنی آن وقایع را به یاد آورد؛ حتی آن وقایعی که نقش مهمی در شکل دادن به هویت هنرمند و زندگی فردی و اجتماعی او داشتهاند.
نمایشگاه «نامهها» در درجه اول کنکاشی شخصی در گذشته هنرمند و توسط خود او بوده است. اما این بازیابی فقط شامل بیرون کشیدن نامهها و چسباندن آنها روی دیوار گالری نیست، شادی یوسفیان گذشته خود را حلاجی نیز کرده است و این کار را به واسطه یک مداخله هنرمندانه انجام داده.
در کارهای ارائه شده توسط او، گاهی بخشی از یک نامه به عمد مخدوش شده، بخشهایی از آنها بریده شده و به طور جداگانه در کنار تکههای دیگر چسبانده شده، بعضی از نامهها سوراخ شده و بعضی دیگر با لکههایی پوشانده شدهاند. حاصل کار در واقع معنایی جدید به گذشته از دست رفته بخشیده است. گرچه گذشته را نمیتوان بازسازی کرد یا به دست آورد، تنها میتوان با تکههای بر جای مانده از آن معنا و یا واقعیتی جدید ساخت. شاید این تمام حرف شادی یوسفیان در نمایشگاه اخیرش باشد.
گذشته را نمیتوان بازسازی کرد یا به دست آورد، تنها میتوان با تکههای بر جای مانده از آن معنا و یا واقعیتی جدید ساخت. شاید این تمام حرف شادی یوسفیان در نمایشگاه اخیرش باشد.
او نامههایش را در شکلهای مختلفی ترکیب و ارائه میکند. در تعدادی از آثار، بخشهایی از نامههای مختلف روی یکدیگر مانند آجر قرار گرفتهاند. بنابراین تابلو مقابل بازدید کننده مانند دیواری است از گذشته که خشت و آجر آن تجربههای فردی و لحظات شخصی هنرمند هستند. در تعدادی دیگر از آثار تکههایی از نامه به قطعات مساوی و مربع شکل بریده شده و کنار هم با میخ چسبانده شدهاند. بعضی از تابلوهای دیگر را که از فصله نگاه کنید مانند قرصهایی هستند که کنار هم قرار دارند، شاید قرصهایی علیه فراموشی و برای به یادآوری گذشته. در تعدادی دیگر از تابلوها تکههای بریده شده نامهها حجمهایی را ساختهاند که از دور مانند تکرار نقوش هندسی به نظر میآیند اما از نزدیکتر کلمهها و جملههایی قابل تشخیص در آنها هست که هرکدام بخشی از گذشته و زندگی هنرمند هستند: «جایت خیلی خالی»، «خب دیگه هیچ گلگی ازت ندارم»، «بوس» و «هیچ».
این هنرمند ایرانی مدرک دانشگاهی خود در رشته عکاسی را از دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو کسب کرد. او در کارهایش به طور عمده بر مسائل فردی و اجتماعی و به ویژه هویت فرهنگی تأکید دارد. تاکید او بر مهاجر بودنش توانسته به خوبی تجربه جهانی مهاجرت در دوران معاصر را در کارهای هنریاش برجسته کند. او در نمایشگاه دیگری که پیشتر با نام «هویت جهانی» برگزار کرده بود، اندام و صورت آدمها را با استفاده از ترکیب عکسهای مختلف بازسازی کرد به طوری که مردان و زنان برهنه در آثار او هر کدام یک تکه از بدن خود را از دیگری وام گرفته بودند.
با آنکه مدرک تحصیلی شادی یوسفیان در رشته عکاسی است، اما او از عکاسی در اغلب کارهایش تنها به عنوان یک ابزار یا مدیوم هنری استفاده کرده و هرگز به سمت عکاسی برای بازنمایی موضوعاتش نرفته است. در کارهای جدیدش او هرچه بیشتر به سمت ترکیب ابزارهای مختلف هنری رفته و از این رو عکس را با مواد دیگری مانند چوب، بوم، چسب، پارچه و جعبه نور ترکیب میکند تا حاصل کار هرچه بیشتر شبیه به قطعات مجسمه شود.
در نمایشگاه «نامهها» شادی یوسفیان ما را با چند تجربه شخصی همراه میکند: کشف دوباره گذشته، انتخاب بخشهایی از زندگی و شکل دادن دوباره به واقعیتی که شاید دیگر ربط چندانی به گذشته نداشته باشد. سئوال اینجاست اگر هر کدام از ما با مواد و خاطرات گذشته خود رو به رو شویم، کدام بخشها را کنار یکدیگر گذاشته، کدامها را حذف میکنیم و در نهایت شکلی که از آنها بیرون میآوریم چیست؟ پاسخ شادی یوسفیان به این سئوال خلق یک اثر هنری بوده است.
گالری زمانه:
آثار شادی یوسفیان در گالری «شیرین» در نیویورک (منبع تصاویر)
نظرها
نظری وجود ندارد.