ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نگاهی به وضعیت چهار زندانی بهایی در زندان

صد شهروند بهایی در زندان

کیان ثابتی - حداقل صد شهروند بهایی به اتهام پیروی از آئین بهائیت یا فعالیت در تشکیلات مذهبی در زندان‌های ایران به‌سر می‌برند.

نمایندگان جامعه جهانی بهایی، در گزارش‌های مختلف، از زندانی بودن حداقل صد شهروند بهایی به اتهام پیروی از آئین بهائیت یا فعالیت در تشکیلات مذهبی آن در ایران حکایت کرده‌اند.

به غیر از زندانیان بهایی موسوم به گروه یاران ایران یا مسئولان و استادان دانشگاه مجازی بهایی، کمتر اشاره‌ای به سایر زندانیان عقیدتی- بهایی می‌شود.

در زندان رجایی‌شهر، ۳۲ شهروند بهایی در حال گذراندن محکومیت‌های سه تا ۲۰ سال هستند که در بین آنان نام‌هایی مانند فرهاد فهندژ با ده سال حبس، شهرام چینیان با هشت سال حبس، عزیز سمندری با پنج سال حبس، کوروش زیاری با پنج سال حبس و شاهرخ طائف با چهار سال حبس کمتر شنیده شده است.

شمار بسیاری از زندانیان بهایی در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان‌های شهرستان‌ها هستند. زندان وکیل‌آباد مشهد با ۱۳ زندانی بهایی که ۹ نفر آنان از بانوان بهایی هستند بیشترین آمار زندانیان عقیدتی- بهایی را در بین شهرهای ایران به خود اختصاص داده است. زندان سمنان با ۱۲ زندانی بهایی و زندان عادل‌آباد شیراز با چهار زندانی بهایی بعد از زندان مشهد دارای بالا‌ترین آمار زندانی عقیدتی- بهایی هستند.

 انیسا و کیوان دهقانی (خواهر و برادر)، داور نبیل‌زاده و دخترش نورا نبیل‌زاده، جلایر وحدت، سیما اشراقی، افراسیاب سبحانی، طاهر اسکندریان، رحمان وفایی و حمید اسلامی ازجمله زندانیان بهایی شهرستان‌ها هستند که دور از اطلاع‌رسانی رسانه‌ها و نگاه مجامع حقوق بشری در حال گذراندن دوران محکومیت خویش هستند.

در این گزارش به وضعیت چهار زندانی عقیدتی- بهایی پرداخته شده است که در زندان‌های یزد، مشهد، سمنان و اصفهان زندانی هستند.

شمیم اتحادی- ارسال فیلم به تلویزیون من و تو

شمیم اتحادی، جوان ۲۸ ساله بهایی، بیش از هشت ماه است که در زندان یزد به‌سر می‌برد. او از اسفندماه سال گذشته در زندان یزد محبوس است.

به گزارش خبرگزاری هرانا او که از اسفندماه سال گذشته بازداشت شده به حکم دادگاه بدوی به هفت سال و سه ماه حبس تعزیری، ۷۵ ضربه شلاق و پرداخت چهل میلیون ریال محکوم شده و هم اکنون منتظر رای دادگاه تجدید نظر استان یزد است. همچنین بر اساس گزارش یادشده دلیل اولیه بازداشت آقای اتحادی، ارسال فیلم کوتاهی از تخریب گورستان بهاییان یزد توسط عوامل نا‌شناس به شبکه ماهواره‌ای «من و تو» بوده است.

شمیم اتحادی

یکی از بستگان این زندانی عقیدتی در گفت‌وگو با زمانه درباره چگونگی دستگیری وی می‌گوید: «۲۳ اسفندماه سال گذشته، ماموران اداره اطلاعات یزد به منزل پدری شمیم مراجعه و پس از بازرسی کامل منزل و ضبط کتاب‌ها و عکس‌های مربوط به آئین بهایی، کامپیو‌تر و بعضی وسایل شخصی شمیم را ضبط و سپس او را بازداشت می‌کنند. فردای آن روز البته آزاد می‌شود ولی از وی می‌خواهند که ۲۶ اسفند دوباره خود را معرفی کند. شمیم هم روز شنبه ۲۶ اسفند به اداره اطلاعات می‌رود و از آن زمان تاکنون در بازداشت به‌سر می‌برد.»

این منبع آگاه که مایل به ذکر نامش نیست در مورد دلیل بازداشت شمیم چنین توضیح می‌دهد: «گورستان بهاییان یزد بعد از انقلاب، سه دفعه تخریب شده است. این گورستان در یک منطقه بیابانی و دورافتاده قرار دارد. بهاییان یزد چندسال بود که این محل را درختکاری و با تانکر آبیاری می‌کردند تا درخت‌های آنجا سبز و بزرگ شدند. چندماه قبل از دستگیری شمیم، یک روز افرادی نا‌شناس با حمله به این گورستان، کلیه درخت‌ها را از خاک درمی‌آورند و تعدادی از سنگ قبر‌ها را هم می‌شکنند. شمیم از تخریب قبرستان و از بین بردن درختان فیلمی تهیه می‌کند و به شبکه من و تو می‌فرستد. دلیل اصلی بازداشت شمیم ارسال همین فیلم به شبکه من وتو بوده. چون ماموران در‌‌ همان زمان دستگیری می‌گفتند این کانال صهیونیستی است.»

جلسه دادگاه شمیم روز ۲۶ خردادماه سال جاری تشکیل و پس از ۴۵ روز حکم دادگاه صادر شده است. اتهامات وی در دادگاه کیفری عبارت بودند از: توهین به مامور، نگهداری از تجهیزات ماهواره در منزل، توهین به مقدسات، نشر اکاذیب، تمرد و مقاومت در برابر ماموران. با این اتهامات، دادگاه کیفری شمیم را به دوسال حبس تعزیری و چهل میلیون ریال جریمه نقدی محکوم و سپس به پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق تعزیری غیر علنی و دوسال ممانعت از خروج از کشور به عنوان مجازات تکمیلی محکوم کرده است.

دادگاه انقلاب هم این زندانی عقیدتی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در تشکیلات بهایی» (به گفته مسئولان حکومت، «با قصد برهم زدن امنیت کشور»)، به دویست روز حبس تعزیری محکوم کرده است. مجموع این حکم‌ها می‌شود: هفت سال و شش ماه و ۲۰ روز حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۴۰ میلیون ریال جریمه و دو سال ممنوعیت خروج از کشور.

فرد مطلع از وضعیت شمیم اتحادی درباره چگونگی احکام صادره می‌گوید: «وقتی ماموران وزارت اطلاعات در روز ۲۳ اسفندماه بعضی وسایل شخصی شمیم و خانواده‌اش را ضبط کردند یکی از اعضای خانواده از ماموران می‌پرسد که این وسایل را چه زمانی برمی‌گردانید. در جواب می‌گویند روز دیگر برمی‌گردانیم. شمیم که از حمله ماموران به منزل ناراحت و عصبانی بوده است می‌گوید یک روز شما هم مثل یک روز قرآن هزار سال محسوب می‌شود و همین سخن می‌شود مبنای اتهام توهین به مقدسات. قاضی به همین اتهام پنج سال حبس برای وی صادر کرده است. دو سال هم برای فرستادن فیلم به شبکه من و تو است که احتمالا بر همین اساس نیز اتهام نشر اکاذیب صادر شده. شلاق هم به دلیل توهین به مامور و جریمه نقدی هم برای داشتن دیش و رسیور ماهواره صادر شده است.»

رزیتا واثقی

شمیم اتحادی تنها شهروند بهایی است که در زندان یزد به‌سر می‌برد. او «پس از دستگیری تا ۴۰ روز حق مکالمه تلفنی با خانواده و ملاقات با آنها را نداشته است، ولی پس از ۴۰ روز به دستور قاضی پرونده موفق به مکالمه تلفنی با خانواده‌اش می‌شود و از بند عمومی زندان یزد به بند سیاسی منتقل می‌شود.

او در حال حاضر اجازه دارد هر روز با خانواده خود تماس تلفنی داشته باشد. هفته‌ای یک بار ملاقات کابینی و هر ماه هم یک بار ملاقات حضوری دارد. او منتظر رای دادگاه تجدید نظر است.

رزیتا واثقی؛ چهل و پنج ماه زندگی در زندان بدون مرخصی

یکی از زندانیان عقیدتی- بهایی که بیش از ۴۵ ماه است که در زندان به‌سر می‌برد، «رزیتا واثقی» است. او روز ۲۵ اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در منزل مسکونی‌اش در شهر مشهد بازداشت می‌شود.

وی به همراه چهار شهروند بهایی دیگر به حکم دادگاه انقلاب مشهد به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است. اتهام‌های رزیتا واثقی بر اساس دادنامه منتشره عبارت هستند از: تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت داخلی کشور با عضویت و فعالیت در تشکیلات بهایی، تبلیغ و ارتباط با بیگانگان پس از مسافرت به خارج از کشور (ترکیه) و جذب افراد مسلمان، برگزاری اجتماعات غیر قانونی (جلسات مذهبی) و نشر و توزیع سی دی و کتاب‌های مربوط به بهاییت.

در پیوند با اتهامات فوق، یک فرد مطلع که مایل به ذکر نامش نیست می‌گوید: «رزیتا واثقی به همراه هفت بهایی دیگر در سال ۸۴ توسط اداره اطلاعات مشهد دستگیر و پس از مدتی آزاد شدند. از سال ۱۳۸۸ که فشار بر بهاییان افزایش پیدا کرد این پرونده با اتهامات فوق به جریان افتاد و یک بهایی دیگر به نام سیما اشراقی هم به این افراد اضافه شد. پس از مدتی دادگاه انقلاب مشهد برای همه متهمان  پنج سال حبس تعزیری و ده سال ممنوعیت خروج از کشور صادر کرد. حکم ممنوعیت خروج از کشور در دادگاه تجدید نظر، لغو و پنج سال حبس تعزیری چهارنفر از جمله رزیتا تائید شد. رای دادگاه تجدید نظر در اردیبهشت ماه ۸۹ هنگامی که رزیتا در بازداشت اداره اطلاعات مشهد بود به وی ابلاغ شد.»

او در ادامه توضیح می‌دهد: «مشابه بودن اتهامات این ۹ فرد بهایی مشکل قانونی دارد به طور مثال بعضی از این افراد اصلاً پاسپورت نداشته‌اند که اتهام سفر به خارج در موردشان صدق کند. یا این کلاس که در ترکیه بوده توسط یک فرد ایرانی برگزار شده است و اینجور کلاس‌های مذهبی در همه کشور‌ها برگزار می‌شود و مخصوص بهاییان است و ربطی به ارتباط با بیگانگان ندارد. چون در ایران بهاییان اجازه تشکیل این کلاس مذهبی را ندارند، بعضی‌ها از ایران داوطلبانه به ترکیه می‌روند و در این کلاس‌ها شرکت می‌کنند.»

رسانه‌ها در مهرماه سال ۱۳۹۰ خورشیدی خبری را در مورد محکومیت ۱۸ شهروند بهایی و مسلمان در مشهد منتشر کردند. در خبر یادشده، رزیتا واثقی دوباره به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود. فرد مطلع در این مورد می‌گوید: «این حکم مربوط به پرونده دستگیری دوم رزیتا در اسفند ۸۸ است. با توجه به اینکه اتهامات و حکم دو پرونده رزیتا یکسان بود و خودش نیز در زمان اعلام حکم دوم در حال گذراندن محکومیت بود، طبق قانون یک حکم اجرا می‌شود. نکته جالب این بود که به وضعیت کلیه بهاییانی که در سال ۱۳۸۸ در مشهد بازداشت شده بودند - بدون ارتباط با یکدیگر- در یک پرونده رسیدگی شد.»

رزیتا واثقی پیش از آنکه به زندان وکیل‌آباد مشهد منتقل شود از سوی بازجویان اداره اطلاعات جهت امضای تعهدی مبنی بر عدم فعالیت در تشکیلات مذهبی بهایی تحت فشار شدید قرار می‌گیرد؛ به طوری که وی را شش‌ماه در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد در حبس انفرادی نگه می‌دارند. در این دوره فقط دو یا سه ملاقات چند دقیقه‌ای با مادرش داشته است. اداره اطلاعات مشهد در طی نزدیک به چهارسال حبس همواره از دادن مرخصی به وی ممانعت به عمل آورده است.

چندی پیش بعضی خبرگزاری‌ها اعلام کردند این زندانی عقیدتی به دندان درد شدید و تورم لثه مبتلا شده است و احتیاج به جراحی فوری دارد. او تاکنون از دریافت مرخصی درمانی حتی برای چند ساعت هم محروم بوده است.

پویا تبیانیان؛ جوان‌ترین و بالا‌ترین محکومیت در سمنان

از آذرماه سال ۱۳۸۷ خورشیدی که منازل ۲۱ شهروند بهایی در سمنان مورد یورش ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفت تا این زمان، بهاییان سمنان در بین شهروندان بهایی شهرهای مختلف ایران مورد بیشترین آزار و فشار از طرف حاکمیت قرار گرفته‌اند. در طی این دوران، هیچ زمانی نبوده است که فردی در سمنان به اتهام پیروی از بهاییت زندانی نبوده باشد.

هم اکنون، ۱۲ شهروند بهایی در حال گذراندن دوره محکومیت در زندان سمنان هستند. در بین زندانیان بهایی، دو مادر بهایی همراه کودکان نوزاد خویش هم دیده می‌شوند، اما جوان‌ترین زندانی بهایی سمنان که بالا‌ترین محکومیت را هم در بین زندانیان داراست، «پویا تبیانیان» نام دارد. این شهروند بهایی که از دی‌ماه ۱۳۹۱ خورشیدی دوره محکومیت خویش را آغاز کرده به شش سال و شش ماه حبس محکوم شده است که با احتساب شش ماه حبس تعلیقی که از دوره زندان قبلی‌اش باقی مانده، باید یک دوره محکومیت هفت ساله را در زندان سمنان بگذراند.

«زویا طوریان» یکی از نزدیکان پویا تبیانیان در مورد چگونگی بازداشت و محکومیت این زندانی عقیدتی به زمانه می‌گوید: «در ۲۱ اسفندماه سال ۱۳۸۹ ماموران وزارت اطلاعات به منازل تعدادی از بهاییان سمنان می‌روند و پس از تفتیش و ضبط بعضی وسایل شخصی و مذهبی، چهار نفر از بهاییان را دستگیر می‌کنند که یکی از این‌ها، پویا تبیانیان بوده است. پویا پس از یک ماه به قید وثیقه معادل صد میلیون تومان آزاد شد. وی در ۲۱ خردادماه سال ۹۰ بار دیگر در سمنان بازداشت شد که پس از ۱۱ روز آزاد شد. پویا در فروردین ماه سال گذشته در دادگاهی به ریاست قاضی قاسم عین الکمالی محاکمه و بر اساس حکم دادگاه به شش سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد. این حکم عیناً در دادگاه تجدید نظر تائید شده است. حال با احتساب شش ماه حبس تعلیقی که پویا از دوره قبلی حضور در زندان داشت، محکومیت وی، هفت سال خواهد شد. پویا در روز شنبه دوم دی ماه سال ۱۳۹۱ پس از احضار، خود را به زندان سمنان معرفی کرد و دوره محکومیتش آغاز شد.»

زویا طوریان در مورد اتهامات وی می‌گوید: «حکم پویا شش سال و شش ماه است که پنج سال و شش ماه آن به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و یک سال آن به اتهام تبلیغ علیه نظام صادر شده که با توجه به اینکه پویا در هنگام بازداشت دارای شش ماه حبس تعلیق بوده، این مدت نیز به محکومیت وی اضافه شده است.»

پویا تبیانیان

زویا طوریان در ادامه سخنان خود در مورد چگونگی شش ماه حبس تعلیق به زمانه می‌گوید: «در ۲۵ آذرماه ۱۳۸۷ شمسی منزل پویا مورد هجوم و تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. پویا در ۱۸ اسفندماه‌‌ همان سال توسط اداره اطلاعات سمنان، بازداشت و پس از تحمل سلول انفرادی به مدت دوماه، به دوسال و نیم حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به دوسال حبس تقلیل یافت. در تمام مراحل، عبدالفتاح سلطانی وکالت وی را به عهده داشت. اتهامات وی، اقدام علیه امنیت ملی به نفع بهاییت و عضویت در دسته‌ها و جمعیت‌های غیر قانونی (تشکیلات بهایی) برای برهم زدن نظام است. پویا پس از ۱۴ ماه حبس در نهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ به طور مشروط آزاد شد و شش ماه حبس باقی مانده به حالت تعلیق درآمد.»

زویا طوریان با توجه به فشارهایی که از سوی وزارت اطلاعات بر شهروندان بهایی سمنان بخصوص زندانیان بهایی اعمال می‌شود، درباره وضعیت روحی و جسمی پویا تبیانیان می‌گوید: «چندین ماه قبل، زندانیان بهایی از سایر زندانیان سیاسی- عقیدتی جدا شدند. زندانیان مرد در یک اتاق ۹ متری قرار گرفته‌اند که با توجه به اینکه تعداد زندانیان بهایی ۹ یا ۱۰ نفر است این اتاق برای این تعداد بسیار کوچک است. در ضمن هواخوری کوچکی هم دارند. ملاقات‌ها و تماس تلفنی اما به طور مرتب برقرار است. پویا متولد سال ۱۳۶۳ شمسی است و جوان‌ترین زندانی بهایی محسوب می‌شود. با این حال روحیه‌اش بسیار خوب است فقط مشکل تنفسی دارد و بخصوص شب‌ها به سختی نفس می‌کشد. سینوس‌هایش هم چندین بار متورم و چرکی شده‌اند و احتیاج به درمان دارد. تاکنون با درخواست مکرر مادرش برای یک یا دو روز مرخصی برای درمان موافقت نشده است.»

الهام روزبهی؛ مادر زندانی با فرزند شیرخوار

چندین ماه است که مجامع حقوق بشری و رسانه‌های فارسی زبان از حضور دو مادر بهایی با فرزندان شیرخواره در زندان سمنان گزارش می‌دهند.

الهام روزبهی

«ترانه ترابی» با «بارمان» و «زهره نیک آیین» با «رسام» مادران و فرزندانی هستند که در زندان سمنان به سر می برند. یک مادر بهایی دیگر هم به نام «الهام روزبهی (متعارفی)» با نوزاد یک‌ساله‌اش به نام «آیسان» با‌‌ همان شرایط دو مادر دیگر، در حال گذراندن محکومیت در بند عمومی زندان اصفهان است.

بر اساس گزارش‌های موجود، الهام روزبهی (متعارفی) در روز شنبه ۲۱ اسفندماه ۱۳۸۹ خورشیدی در حالی که باردار بوده توسط ماموران اداره اطلاعات سمنان در منزل مسکونی‌اش بازداشت می‌شود. او پس از گذراندن ایام عید و نوروز در بازداشتگاه اداره اطلاعات سمنان در ۱۴ فروردین ماه ۱۳۹۰ با وثیقه ملکی معادل صدمیلیون تومان آزاد می‌شود. در مهرماه همین سال اما بار دیگر به ستاد خبری اداره اطلاعات سمنان، احضار می‌شود و در چند نوبت مورد بازجویی قرار می‌گیرد.

 این زندانی سپس روز پنجم بهمن‌ماه سال ۹۰ به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه در جهت برهم زدن امنیت» محاکمه و به سه سال حبس تعزیری محکوم می‌شود. حکم اولیه در دادگاه تجدید نظر استان سمنان به ۲۴ ماه حبس تعزیری تقلیل پیدا می‌کند و در تیرماه سال ۱۳۹۱ خورشیدی حکم قطعی اعلام می‌شود.

یکی از نزدیکان الهام روزبهی در ایران که مایل به ذکر نامش نیست در رابطه با بازداشت وی به زمانه می‌گوید: «الهام زمانی که جهت اجرای حکم به زندان سمنان احضار شد بیش از یک سال بود که به دلیل شغل همسرش در اصفهان زندگی می‌کرد. با آنکه وی و همسرش هر دو اهل سمنان و از بهاییان شناخته شده شهر هستند و سکونت‌شان در اصفهان هم قانونی بوده ولی پس از قطعی شدن حکم بدون آنکه برای وی احضاریه جهت اجرای حکم بیاید بازجویان اداره اطلاعات از هرکدام از بهاییان سمنان که مورد بازجویی قرار می‌دادند محل سکونت الهام را جویا می‌شدند و اظهار می‌داشتند الهام روزبهی از ترس اجرای حکم، فراری و پنهان شده است. پس از احضار، الهام همراه با نوزاد شیرخواره‌اش به نام آیسان در روز شنبه هفتم اردیبهشت ماه امسال جهت اجرای حکم دوسال حبس تعزیری، خویش را معرفی می‌کند و به زندان سمنان منتقل می‌شود.»

این فرد مطلع در پاسخ به دلیل حضور فرزند خردسال این زندانی در زندان می‌گوید: «هیچ مادری دوست ندارد فرزندش را به زندان ببرد و سختی را به وی تحمیل کند، ولی هنگامی که الهام به زندان رفت، آیسان (دختر کوچکش) یک ساله بود و احتیاج به شیر مادر و نگهداری و مراقبت مادرانه داشت به همین دلیل الهام مجبور شد نوزاد خردسالش را هم با خود به زندان ببرد. همسر الهام (بهادر متعارفی) در اصفهان مشغول کار و زندگی است و امکان این را نداشت که بچه را از مادرش که در سمنان زندانی بود، حتی برای چند ساعت در روز هم بگیرد.»

الهام پس از مدتی از بند عقیدتی زندان زنان سمنان به زندان اصفهان منتقل می‌شود و هم اکنون با فرزند کوچکش در بند عمومی زندان زنان اصفهان است. آنان دو روز پایان هفته به مرخصی می‌آیند و شنبه صبح دوباره به زندان برمی گردند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Bahram

    این رژیم بیشترین ظلم را به هموطنان بهأیی روا میدارد.هر چند اعتقاد به هر دینی انسانرا مقلد و دون میسازد،اما حق هر انسانیست که بهر چه مایل است اعتقاد داشته باشد.رژیم اسلامی با قوانین پوسیده هزارو چهار صد ساله ش نه تنها ضدّ بهأیی که ضدّ انسانند.

  • امیر داوری

    بهائیت پیامبرش کیست و کتابش چیست؟ اگر بهائیان آزادند پس چرا در آمریکا و اسرائیل اجازه فعالیت ندارند؟ اگر در غرب آزادی بیان حاکم است پس چرا تحقیق و تفحص راجع به هولوکاست جرم است؟چرا دانشمندانی که راجع به هولوکاست نظر منفی دارند را به زندان می اندازید.

  • سعیده مطلبی

    بهاییان در امریکا کاملا آزاد هستند و حتی معبدی هم در شیکاگو دارند که نه تنها بهاییان از ادیان دیگر هم برای خواندن دعا و دیدن این محل به آنجا رفت و امد می کنند اسرائیل هم غرب محسوب نمی شه و بهتر است به رژیم ایران که اتهام جاسوسی به بهاییان می زند بگویید که بهاییان در اسزائیل اجازه فعالیت ندارند پیامبر بهاییان ، بهاءالله نام دارد و کتاب وی نیز اقدس نام دارد و این کتاب را خود بهاءالله نوشته نه انکه مانند کتب سایر ادیان، ده ها سال بعد یا صدها سال بعد توسط پیروان دین نوشته شده باشد

  • Bahram

    هم در آمریکا و هم در اسرائیل جامعه بهأیی فعا لند.و پیامبرشان مقبره ش در اسرائیل است ،که بهأییان از سراسر جهان به زیارت می‌روند.بهأییت فرقه‌ای از اسلام است با همیه تعصبات و مزخرفات چون سایر ادیان.بحث بر سر آزادی فکر است. همانطور که یک مسلمان در ایران آزاد است که بعنوان یک شهر وند طبق قانون از آزادیهای مطرح در قانون استفاده کند به همین نسبت،هر بهأیی، کلیمی،سنی،دراویش مختلف و بی‌ خدایان که در ایران جمعیت بزرگی را تشکیل میدهند باید آزادانه اعتقادات خود را چه دینی و چه سیاسی بیان کنند.در ایران تنها معتقدی دین به ولایت فقیه در قدرت، و آزادند که اعتقادات دین شیعه را رواج و هر گونه دین و افکار دیگر را سر کوب میکنند.بهتر است یک نفر بهأئی که وارد به فعالیت بهأیییان در سطح جهان است مطلبی برای اصلاح دوست بی‌ خبرمان اطلاع رسانی کند.

  • hامیر داوری

    دوستان معتقدند که بهائیت دین نیست و فقط یک فرقه است.بنابراین فرقه نه پیامبر دارد و نه کتاب. درضمن فرقه باید از یک آئین الهی نشات بگیرد.سوال اینست که بهائیت و وهابیت از کدام دین الهی نشات گرفته است.همانگونه که دین اسلام ادیان قبلی نظیر تورات و انجیل را نقض و یا رد نکرده است، فرقه نشات گرفته از دین نباید آن آئین را نقض و یا رد نماید. برای روشن شدن اذهان عمومی این نکته قابل ذکر است که هم فرقه ضاله بهائیت و هم فرقه ضاله وهابیت دست پرورده و نازل شده از طرف استعمار انگلیس است و این طراحی خطرناک برای پیشبر هدف تفرقه بیانداز و حکومت کن می باشد. در دین اسلام ذکر شده است لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی و ... در دین هیچ اکراهی نیست کما اینکه کلیمیان و مسیحیان و مسلمانان در ایران در کنار یکدیگر زندگی مینمایند و از حقوق مساوی برخوردارند، اما فرق ضاله حق هیچگونه فعالیتی ندارند کما اینکه پیروان این فرقه ضاله در ایران بشرط عدم فعالیت دارند زندگی میکنند.

  • نادر

    آقای امیر داوری اولا دوستان کی هستند که نظرشان اینقدر ارزش دارد که حکم می دهند دیانت بهایی دین نیست!!! احتمالا یکی از دوستان جناب مصباح یزدی و سایر آخوندهای قم هستند که اگر به درستی باور بهایی رای بدهند تمام بساطشان برچیده خواهد شد. ثانیا فرقه بودن اشکالی ندارد و لفظ زشتی نیست همانطور که شیعه (طبق تعریف شما از فرقه) فرقه منشعب از اسلام است دیانت بهایی هم پیامبرش بهاءالله و کتاب مقدسش اقدس است حالا شما ان را قبول ندارید آزادید همانطور که مسیحیان و یهودیان هم اسلام را اصلا دین نمی دانند و صدها کتاب هم در اثبات این قضیه منتشر کرده اند(در گوگل به زبان انگلیسی پیدا کنید) ثانیا اما آیین بهایی احکام جدید و پیامبر و کتاب مقدسه جدید دارد که شباهتی به اسلام ندارد اما اسلام را دین الهی می داند همان قدر که اسلام ادیان قبل را دین برحق می داند جالب اینجاست که بهاییت کتاب قرآن را کتاب الهی می پذیرد ولی مسلمانان کتاب انجیل را تحریف شده می دانند آنوقت آیا دین بهایی دین قبلی یعنی اسلام را نقض کرده یا اسلام که کتاب آسمانی دین قبل را نقض می کند! پس نمی توان استدلال شما را در نقض دین قبل پذیرفت چچون دامن خودتان را می گیرد نه آیین بهایی را. (هر چند به نظر من نقض کردن یک دین توسط دین بعدی دلیلی بر حقانیت دین دومی نیست چنین استدلالی را نمی دانم از کجا به ذهن شما خطور کرده) ثالثا اینکه بدون مدرک و سند بگویید یک اندیشه ای را فلان کشور ساخته است بجای روشن کردن اذهان عمومی موجب تشویش اذهان شده اید چطور این را شما فهمیده اید و بقیه دنیا کشف نکرده اند بهاییان در همه کشورهای دنیا از آفریقا، اروپا، استرالیا و آسیا هستند چطور این دنیای مدرن که هزار جور امکان و سیسیتمهای اطلاعاتی دارند متوجه این امر نشده اند ولی چند نفر در ایران ناگهان کشف کرده اند ... آقای امیر اگر این طور که شما می فرمایید بود تاکنون صدها بار همین حکومت ایران بهاییان را کشته بود آنها هم چون می دانند حرفشان باد هواست کاری نمی کنند بعد هم سالهاست دیگر چنین تهمتی را هم تکرار نمی کنند چون بیشتر موجب توجه افکار عمومی است به دین بهایی تا دوری (به خیلی ها این جور تهمتها زده میشود از تریبون نماز جمعه اعلام شد که پولهای کلان از انگلیس برای موسوی و کروبی فرستاده شده!) رابعا اگر در دین زور و اجباری نیست چرا هر فرد مسلمان که دین دیگری اختیار می کند دستگیر می شود. قانون ارتداد کجای ذهن شما قرار دارد؟ در این قانون حتی برای زمان ایجاد نطفه هم حکم امده یعنی برای نطفه هم دین معین کرده که تخطی نطفه در آینده از اسلام موجب ارتداد و حکم اعدام و از این جور چیزهاست. کدام اقلیت دینی در ایران اجازه پیشرفت دارد شما یک سرهنگ غیر مسمان در بعد از انقلاب را نام ببرید هیچ شغل و منصبی به اقلیتهای مثل مسیحی و یهودی داده نمی شود اگر از حق مساوی برخوردارند چرا ده ها هزار نفر از ایشان از کشور خارج شده اند. شما یک فرد بهایی را نام ببرید که در شغل دولتی مشغول به کار باشد (پایین ترین رده شغلی هم فرد بهایی اجازه کار ندارد)آنوقت شما می فرمایید از حق مساوی برخوردارند

  • امیر داوری

    یکی از بزرگترین ضربه ها به دین مبین اسلام افراط و تفریط است. این دو تفکر همانند دو لبه قیچی هستند. بهائیت در مرکز مذهب تشیع یعنی ایران و وهابیت در مرکز مذهب تسنن یعنی عربستان ، توسط دولت انگلیس پایه گذاری شد. این دو تفکر با هدف اختلاف افکنی در بین مسلمین و ایجاد جنگهای قومی و مذهبی طراحی شده اند.و بهانه باج خواهی قدرتهای استکباری غربی شده اند.

  • صد شهروند بهایی در زندان | صد نامه تا آزادی

    […] نوشته کیان ثابتی به نقل از رادیو زمانه […]

  • نادر

    آقای امیر گرامی لطفا میشه بفرمایید دین بهایی در سرزمین ایران (مرکز مذهب تشیع ) موجب ایجاد چه اختلافی در بین شیعیان شده است؟ اینکه در بین ایرانیان بعضی به دیانت بهایی اعتقاد کرده اند که اختلاف و تفرقه افکنی نیست. هر عقیده جدیدی که بوجود بیاید به هر حال مورد توجه تعدادی قرار می گیرد این موضوع در مورد آیین بهایی صدق می کند در مورد آیین اسلام هم صادق است. این معنای تفرقه افکنی ندارد در ضمن بنده جنگی هم پس از ظهور دیانت بهایی در ایران سراغ ندارم به نظرم غزوات (جنگها) حضرت محمد در تاریخ اولیه ظهور اسلام را با تاریخ اولیه ظهور آیین بهایی اشتباه گرفته اید.

  • امیر داوری

    آقای نادر عزیز من قصد داشتم بصورت کاملا منطقی فرق بین دین و فرقه را بیان کنم .بهائیت دین نیست بلکه فرقه است.دین خصوصیاتی دارد، نظیر: الهی بودن، دارای پیامبری از جانب خداوندبودن. کسی که با حدود 30 سال سن و بدون هیچ آگاهی ادعای پیامبری میکند و هیچ نشانه ای ندارد به غیر از علائم دولت خبیث انگلیس چه پیامبری است.کدام پیامبر در کمتر از 40 سالگی به نبوت رسیده است.تمام ادیان الهی توسط دین قبلی و پیامبرش بشارت داده شده بودند.این آئین ** توسط کدام پیامبر و کدام دین بشارت داده شده بود. دین اسلام هیچ یک از ادیان قبلی را نفی نکرده است بلکه نسبت به کتابهای تورات و انجیل که توسط افرادی *** مورد تحریف قرار گرفته بود هشدار داده بود. در کتاب آسمانی اسلام دقیقا ذکر شده که انی اکملت لکم دینکم و اتممت حجتی و ... دین بر مومنان تکمیل شده است، بنابراین دین جدیدی بعد از دین اسلام درکار نیست.پیش از ظهور دین مبین اسلام بشارت آن در کتاب انجیل آمده بود. قرار نیست مانند برخی افراد سیاست زده هر جا استدلال یاری نمیکند حرف از اشخاص به میان آید. من به آقایانی که شما از آنها نام بردید کاری ندارم. با این تفاسیر بهائیت دین نیست. کتابی که از آن نام میبرید، به چه زبانی نگاشته شده است، زبان مخلوط عربی و فارسی که آئین نگارش هم بر آن متصور نیست.در هیچ یک از ادیان الهی که از طرف خداوند است و در هیچ کتابی نعوذ بالله خداوند نفرموده که اشتباه کردم اما در کتاب ضاله اقدس این عبارت ذکر شده است.این کتاب آنقدر ایراد نگارشی دارد که مجال گفتن در این نوشته نمی رود. اگر بپذیریم که بهائیت فرقه است، نه کتاب و نه پیامبری از آن پذیرفته نیست. فقط باید اعلام کند که منشعب از کدام یک از آئین های الهی است.بنابراین باید در چارچوب همان دین حرکت کند. البته به نظر میرسد که طراحان این آئین *** از این هوش نسبی برخوردار بوده اند که این فرقه *** را دین معرفی کنند تامجبور نباشند در قالب یک آئین الهی به فعالیت بپردازند و پاسخگوی رفتار خویش باشند. در باره برخی از شبهاتی که بیان داشتید در مجال دیگر پاسخ خواهم داد.

  • نادر

    امیر گرامی وقتی صحبت از بیان منطقی می شود بدین معناست که از دلایل و علل محکم و متقن به یک نتیجه یا معلول برسیم. دلایل شما یکی اینستکه چون الهی نیست پس دین نیست صرفنظر از اینکه این تعریف دین را جامعه شناسی و هیچ علمی قبول ندارد باید خدمتتان عرض کنم که الهی بودن را کی تشخیص می دهد چون شما می گویید الهی نیست و از جانب خدا نیست، کافی است؟ اگر شما با خدا در تماسید که مشخص می کنید فلان دین از طرف خداست یا نه؟ با این استدلال اسلام هم که دین نیست چون مسیحیان و یهودیان آن را از طرف خدا نمی دانند. دوم اینکه چون پیامبر بهاییان 30 ساله بوده پس اطلاعات کافی نداشته و پس پیامبر هم نیست. با این استدلال شما حضرت مسیح را هم زیر سوال می برید چون ایشان هم هنگام پیامبری همین سن و حتی کمتر داشته اند. یا این استدلال که می فرمایید هر دینی و پیامبری در کتاب قبلی اش بشارت داده شده است اگر می توانید یک آیه انجیل را که بشارت به ظهور حضرت محمد پیامبر اسلام داده را ذکر کنید (اگر بشارتی بود چرا مسیحیان عالم متوجه نشدند) هیچ آیه ای در این زمینه وجود ندارد (مسلمانان چون هیچ بشارتی در کتب انجیل و تورات وجود ندارد می گویند پس تحریف شده!!! در حالی که ما که بنده کوچک خداوندیم یک وسیله یا کتاب شخصی مان را با تمام وجود نگهداری می کنیم آنوقت خداوند باریتعالی از نگهداری کلامش که برای راهنمایی و سعادت بشر آورده ناتوان است!؟ لا واله) اما درمورد نگارش کتاب بهاییان، به نظرم شما اصلا آنها را نخوانده اید و سخن شما نقل قول همان دوستانی است که نامشان را نمی برید. باید در نظر داشته باشید خلق باید خودش را با میزان حق بسنجد نه حق با میزان خلق، آیین نگارش را خلق درست کرده نه خالق، با این حال چون نمی خواهم به رسول اسلام و کتاب قرآن اهانتی کرده باشم لینکی در اینجا قرار نمی دهم ولی شما می توانید به زبان فارسی در گوگل "اشکالات نحوی دستوری قرآن" را سرچ کنید تا مقالات متعددی که اشکالات نگارشی و دستوری قرآن را نوشته اند پیدا شود حالا جالب اینجاست این اشکالات از زبان یک فرد عرب (پیامبر اسلام) است آنوقت شما می فرمایید چون یک فرد ایران (پیامبر بهاییان) اشکالات عربی دارد پس کتابش از طرف خدا نیست!!! در ضمن اگر قران کلام خداست و حضرت محمد پیامبرش پس هر چه در آن آمده از زبان الهی است در سوره فتح آیه دوم آمده که "خداوند گناهان گذشته و آینده تو را بخشید" پس یعنی حضرت محمد گناه کرده و می کند و خواهد کرد(گناه بدتر از اشتباه است) با استدلال شما هیچ پیامبری گناه نمی کند چون از جانب خدا هدایت می شود پس گناه های قبلی و بعدی که در واقع در دوران پیامبریشون هم می باشد چه جریانی دارد. این مورد را برای این گفتم که نمی توان با دلایلی پنبه ای یک عقیده ای را نقض کرد باید با ان عقیده آشنا شد بعد اگر مورد پذیرش نبود اشکالات آن را بیان کرد.

  • ۴ دقیقه فیلم‌برداری از قبرستان بهاییان ۷ سال زندان | Elnaz Tahmasebi Kandroudi

    […] روز پیش گزارشی در سایت رادیو زمانه در رابطه با چند تن از زندانیان […]

  • امیر داوری

    دوست عزیز جناب نادر در استدلال منطقی وعقلانی اینکه پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) عرب بوده و یا اینکه مروج فرقه مورد نظر شما ایرانی بوده اهمیتی ندارد، تشخیص اینکه دین و آئینی الهی است به آیات و نشانه های آن است.شما تفسیری از آیه ای از قران را اشاره فرمودید که نیاز به شناخت دستور زبان عربی هم است .البته در تفسیر هر کلام و جمله نیاز به آشنایی با شان نزول آیه است. شما اگر به تاریخ اسلام علاقه مند باشید حتما موضوع صلح حدیبیه را مطالعه کرده اید مشرکان پیامبر اعظم اسلام را به دلیل صلح حدیبیه گناهکار خطاب میکردند و البته اگر به ابتدای سوره و آیه بعدی توجه بفرمائید، شاید موضوع روشن تر شود.این آیه پیام جهانی است برای اینکه پیامبر اعظم اسلام را پاک و منزه از هر خطایی بنامد.البته اگر علاقه مند باشید میتوانید به تفسیر نمونه و یا تفسیر نور مراجعه نمائید شاید بخشی از شبهات شما رفع گردد. دوست عزیز بحث من این نیست که کتاب قرآن چون عربی است درست و آسمانی است ، اتفاقا یکی از معجزات قرآن کریم آئین نگارش منحصر بفرد آنست. در بحث های علمی ایرانی بودن یا عرب بودن هیچ ملاکی نیست. کشور ایران با زبان فارسی خدمات شایانی به اسلام کرده است.شما اگر به خدمات صفویه به اسلام نگاه کنید میبینید اقوام ایرانی و دین مبین اسلام خدمات متقابلی به یکدیگر داشته اند. متاسفانه کسانی از خارج از مرزهای جغرافیایی چون نمیخواهند ایران پیشرفت داشته باشد. بهترین گزینه را جنگهای مذهبی در ایران دیده اند.اینکه ما ایرانی هستیم و پیامبر اسلام عرب زبان بوده نه پارسی زبان ،یک نوع نژاد پرستی است. به قول آقای دکتر محمد خاتمی "ایرانی مسلمان شد اما عرب نشد".پیام جهانی امام حسین(ع) را ما ایرانی ها بهتر از اعراب درک کردیم .سوال من اینست که این چه کتابیست نه قواعد عربی دارد و نه قواعد پارسی ، حتی قواعد و زبان انگلیسی در آن مستتر نیست. خداوند چگونه میتواند کتابی را بر بشر نازل کند که هیچ قواعدی ندارد و هر کسی تفسیر خاص خود را داشته باشد.از همه مهمتر نشانه این کتاب چیست؟جالب اینجاست که این کتاب که شما از آن یاد میکنید انتشارش به زبانهای انگلیسی یافت نمیشود. اما اینکه میفرمائید در کجای انجیل بشارت پیامبر داده شده است، کتاب تورات و انجیل هر دو دستخوش تحریف قرار گرفت ، کما اینکه حضرت مسیح مدت مدیدی از عمر خویش را صرف اصلاح آن نمودند و دست آخر از ترس افراطیون قوم یهود فرار نمودند. در قرآن سوره صف اشاره ای به پیامبران گذشته دارد که تمامی اندیشمندان مسیحی به آن باور دارند و سپس رمزی از حضرت عیسی می آورد از پیامبر بعد از خودش تا دیگر نه یهودیان و نه مسیحیان نتوانند آنرا تکذیب کند."هنگامی که عیسی بن مریم به بنی اسرائیل گفت که من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و حقانیت کتاب تورات را که در مقابل من است تصدیق می کنم و نیز شما را مژده می دهم که بعد از من رسول دیگری می آید که نامش احمد است" . در انجیل یوحنا باب 16 و آیه 18 می فرماید: «همانا نام مبارک او محمد است». غالب محققان قديم مسلمان وغير مسلمان گفته اند كه كلمه پاراكليتوس يوناني يا طبق تلفظ عربي اش فاراقليط كه درانجيل يوحنا (باب۱۴آيه۱۶و۲۶ باب۱۵آيه۲۶ باب ۱۶آيه۷) آمده است ومعناي آن تسلي دهنده است و مراد ازآن روح اقدس انگاشته مي شودوبه فرستاده شدن او پس ازمسيح تصريح شده است در واقع شكل تحريف شده يا اشتباه آميز واژه پريكلوتوس است كه معناي آن بسيار ستوده شده[=احمد] است واين ترجمه دقيق يوناني واژه آرامي موحمنه Mawhamanaاست.

  • ۴ دقیقه فیلم‌برداری از قبرستان بهاییان ۷ سال زندان | andishehayandeh

    […] روز پیش گزارشی در سایت رادیو زمانه در رابطه با چند تن از زندانیان […]

  • نادر

    امیر گرامی همه این صحبتهایی که بین ما شد هیچ کدام دلیل این نیست که شهروندان بهایی به اتهام بهایی بودن از تحصیل و کسب محروم گردند و به زندان بیفتند اگر حاکمین جمهوری اسلامی با دیانت بهایی مخالف است آیا باید ایشان را به زندان بیاندازد با این حساب همه مسلمانان باید در کشورهای اروپایی و امریکایی چون مسیحی هستند از حقوق شهروندی خود محروم باشند! اما به نکات خوبی اشاره کردید (هر چند بسیاری از نکات را در بین گفتگویمان بی پاسخ گذاشتید) اگر معیار شان نزول است پس آیه خاتم النبیین در سوره احزاب را هم باید به شان نزولش توجه کرد ماجرای خواستگاری پیامبر اسلام از دختر پسر خوانده شان داستان آیه مزبور است و چون بین مسلمانان این عمل سر و صدا کرده بود پیامبر اسلام آیه مزبور را نازل کرده و در خاتمه اش می فرمایند " والخاتم النبیین" (به فتح خ) یعنی نباید مسلمانان ایرادی بگیرند چون پیامبر گوهر و زینت همه انبیاست. (اگر موضوع ختم انبیا اهمیت داشت پیامبر اسلام در جای دیگری با توضیح کامل تری این مساله را عنوان می کردند تا شان نزولش هم به جمله پایانی این آیه سوره احزاب بخورد نه اینکه در وسط آیات ، این عبارت را بگویند ولی پس و پیش آن مطالب دیگری مربوط به همان جریان خواستگاری حضرت محمد را تعریف کنند) مطالب دیگری هم نوشته اید که نمی دانم منبع اطلاعاتتان از کجاست!؟ مثلا نوشته اید کتاب مقدس اقدس (کتاب بهاییان) ترجمه انگلیسی هم ندارد در صورتیکه همه مراکز بهایی در کشورهای دنیا آن را دارند و علنی می فروشند لینک آن را هم اینجا می گذارم برای آنهایی که ایران هستند http://reference.bahai.org/en/t/b/KA/ یا آنجا که می فرمایید صفویه (به عنوان نماد ایران نام برده اید) خدمت عظیمی به اسلام کرده به نظرم منظورتان خدمت به فرقه شیعه است نه اسلام چرا که کشتار هزاران مسلمانان اهل سنت حتی کودکان شیرخواره توسط صفویه واقعیت انکارناپذیر تاریخ ایران است. یا پس از آنکه حرف مرا در مورد ادعای تحریف انجیل توسط مسلمانان تایید کرده اید (این نکته را فراموش کرده اید که حضرت مسیح انجیل را گرداوری نکرده اند که بخواهند آن را تصحیح کنند انجیل ها سالها بعد گرداوری شد مثلا انجیل متی در اواخر قرن اول میلادی توسط یک یهودی تازه مسیحی گرداوری و نوشته شده) آیه ای را از انجیل یوحنا مثال زده اید و بعد همان طور که خواسته اید ترجمه کرده اید. در انجیل یوحنا به هیچ وجه نام "احمد" نیامده است و چیزهایی که شما گفته اید تفسیر شماست نه واقعیت این هم لینک باب 16 آیه 18 : http://www.biblica.com/uploads/pdf-files/bibles/farsi/nt/john.pdf

  • امیر داوری

    نادر عزیز اینکه میگوئید به خاطر عقاید، فردی نباید دستگیر و یا از تحصیل بازداشته شود کاملا درست است، شاید شما در ایران ساکن نیستید و اخبار ایران را از شبکه های عمدتا مغرض غربی دنبال میکنید، من هم در دبیرستان و هم دانشگاه علم و صنعت همکلاسی بهائی داشته ام و با ایشان روزها و هفته های متمادی بحث و جدل داشته ام آنها از طرف هیچکسی مورد تعدی قرار نمیگرفتند. در شهر سمنان کسبه های بهایی و عمدتا عینک فروش و پلاسکو فروش وجود دارند و امرار معاش می نمایند ،هیچکسی با آنها کاری ندارد اما همانطور که در پستهای قبلی ذکر کردم از آنجایی که این فرقه در نظام جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نمیشود اجازه فعالیت ندارد. در صورت لزوم نام و آدرس آنها به صورت خصوصی برایتان ارسال میگردد. جنابتان به من ایراد میگیرید که کتاب مقدس انجیل را تفسیر به رای کرده ام حال آنکه خودتان سوره احزاب را تفسیر به رای نموده اید منهای اشکال نگارشی شما که سوره را نازل شده از طرف رسول اعظم اسلام ذکر کرده اید، در صورتیکه کلیه آیات الهی در کتاب مقدس قرآن از طرف خداوند است. از جمله معجزات قرآن یکدست بودن آیات الهی و جامعیت این آیات است، که شما در هیچ کتابی آن را یافت نمیکنید.و واقعا اگر تمام بشریت جمع گردند حتی یک آیه نظیر آن را نمی توانند بیاورند.جامعیت و یکپارچگی آیات قرآن به حدی است که امکان دخل و تصرف و یا تحریف قرآن وجود ندارد.شما در پست قبلی خودتان به نکته ای اشاره کردید که به زعم جنابتان دهها اشکال نگارشی در کتاب مقدس ما مسلمانان یافته اید و آنرا ارجاع داده اید به جستجوی گوگل . حتما میدانید که منابع علمی و قابل اتکا آن هم در حوزه دین فقط قابل استناد به سایتها و وبلاگها نیستند، منتظرادله محکمتری بودم. اما جا دارد یادی بکنم از جناب آیت الله مکارم شیرازی استاد قرآن شناس و مفسر قرآن مجید که ایشان قرآن نگارش شده به خط عثمان طاها را دارای 1400 ایراداملایی تشخیص داده اند و از ایرانیان شیعی خواسته اند کتابت جدیدی از قرآن را آغاز بنمایند اما همانطور که عرض کردم تحریفی در قرآن صورت نگرفته است. نکته ای اشاره داشته اید به نحوه برخورد غرب با مسلمانان، از شما سوال میکنم تعدادمسلمانان در انگلیس چند میلیون نفر است و این مسلمانان چند نماینده در پارلمان انگلیس دارند؟ در فرانسه و آلمان و سوئد و در خود آمریکا وضع به مراتب بدتر است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی برای کلیه اقلیتهای دینی و مذهبی حق رای و حق انتخاب شدن قرار داده است. در صورتیکه فرقه بهائیت به هریک از ادیان الهی جهان شمول وابسته است و نسبتی با آنها دارد اعلام کند تا ذیل آن دین و در چهارچوب آن آئین به فعالیت بپردازد. چگونه است در دنیای مدرن غربی و در لیبرال دموکراسی غربی (بخوانید دیکتاتوری لیبرالیسم) اجازه تحقیق و تفحص راجع به افسانه هولوکاست را نمی دهند و هر کسی بخواهد تحقیق کند فقط در پشت میله های زندان باید به این کار بپردازد ،آنوقت این مدعیان دروغین دموکراسی به دروغ برای شهروندان ایرانی آنهم برای فرقه ای موهوم و بدون شناسنامه اشک تمساح میریزند. زنان و کودکان در نوار غزه توسط سربازان رژیم صهیونیستی به طرز وحشیانه ترور میشوند و در گورستانهای دست جمعی مدفون میگردند، ایا حقوق شهروندی بر آنها مترتب نیست.چگونه میتوان به دنیای غرب اعتماد کرد در صورتیکه پیروان ادیان رسمی و الهی مانند یهودیان و مسلمانان را به جان هم انداخته است، و حال برای یک فرقه اشک تمساح میریزد. واقعیت اینست که دنیای استکباری غرب برای پیشبرد منافع خود از اختلاف نژادها و اختلاف ادیان استفاده کرده و مردم را به جان هم انداخته تا به منافع دنیوی خود برسد. هر روز با ساختن فرقه ای جدید انسانها را به جان هم می اندازد و آتش تهیه آن هم جوانان این مرزو بوم هستند. مطمئن باشید در صورتیکه مشکل بین مسلمانان و بهائیان حل شود ، فرقه جدید دیگری را به نام شیطان پرستی علم کرده و جنگ اعتقادی دیگری را راه می اندازند.

  • نادر

    امیر گرامی اتفاقا من در ایران ساکنم و از راه دور مسائل را دنبال نمی کنم. در سمنان که نام برده اید محلهای کسب بسیاری از بهاییان آنجا مانند سوسن تبیانیان ، روفیا بیدقی ، افشین ایقانی و علی اکبر پورحسینی تعطیل شده اگر خبرهای ماه گذشته را پیگیری می کردید شش محل کسب بهاییان در تنکابن بسته شده اند و موارد بسیاری که هر روزه همه مردم انها را می خوانند و اگر کسی بخواهد چشمش را بر واقعیت ببندد به خودش مربوط است و در واقعیت تغییری حاصل نخواهد شد (همان کاری که مسئولین نظام در ایران می کنند) نکته قابل توجه اینجاست که آیا رسانه ای در ایران اجازه دارد تا خبری را در مورد شهروندان بهایی بنویسد؟ به همین دلیل بسیاری از اخبار شهروندان بهایی از طریق خبرگزاریهای خارج از ایران انتشار میابد. در ضمن این نکته را هم خدمتتان عرض کنم من نه با غرب دشمنی دارم و نه شرق...آنقدر هم خودمان را مهم نمی دانم که فکر کنم همه دنیا با ما بد و دشمنند و حکومتهای غربی همه برنامه هایشان را گذاشته اند و علیه ایران دسیسه چینی می کنند.(چرا کشورهای باقی مانده از نظامهای کمونیستی مثل کوبا و نیکاراگوئه را که اصلا چیزی به نام دین اسلام نمی شناسند را به عنوان دشمن نام نمی برید ؟ ) امیرگرامی من چندین دوره دانشگاه ثبت نام کردم ولی اجازه ورود به جلسه کنکور دانشگاه را به دلیل بهایی بودن نیافتم دو بار که پاسخی نیامد و یک بار هم نقص پرونده خورد. احتیاج نیست خصوصی مطلبی را عنوان کنید نام این کسبه را بنویسید چون چندین برابر این آمار ، پلمپ محل کسب بهاییان وجود دارد همان طور که قبلا هم عرض کردم یک فرد بهایی را نام ببرید که شغل دولتی داشته باشد اینها را چرا فراموش کرده اید. در مورد سوره احزاب هم بنده تحریف نکردم بلکه شما فرموده بودید باید به شان نزول آیات نگاه کرد منهم شان نزول آن را بیان کردم حالا این شان نزول برای شما قابل قبول نیست مقصر بنده نیستم...امیر گرامی بالاخره روش شما چیست؟ چون یک آیه را به شان نزولش توجه می کنید تا مقصودتان حاصل شود اما یک آیه را به ترجمه و تفسیرش توجه می کنید تا حرفتان را ثابت کنید!!! متاسفانه شما به کامنتهای من دقت نمی کنیدو دوباره اشکال می گیرید . من عرض کرده بودم که اشکالات دستوری قران را نمیاورم چون نمی خواهم بی احترامی کنم و شما را به جستجو در فضای مجازی راهنمایی کردم با این حال این لینک جهت اطلاعتان نمونه ای از عرایض منست http://geranom.wordpress.com/tag/%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86/ این را فقط یاداوری کنم که این را بنا به اصرار شما گذاشتم چون من به همان اندازه که کتاب مقدس اقدس را کتاب اله می دانم کتاب قران را هم می دانم. در ضمن من منظورم غلط املایی نبوده که شما مثالی از مکارم شیرازی آورده اید (به نظرم خود شما هم این را می دانید حال شما چرا این بحث را این جوری مطرح کرده اید ، نمی دانم) این که می گویید قران معجزه است و کسی نمی تواند مثل ان را بیاورد برای معتقدانش قابل باور است نه برای غیر مومنان. بهاییان هم جانشان را برای همین حاضرند فدا کنند چون کتاب اقدس را کلام حق می دانند و می دانند در جهت رستگاری بشر است اینست معجزه کلام الهی که در کتب مقدسه انجیل و تورات و قران و اقدس امده که چنان در قلب و روح پیروانشان جا گرفته که حاضرند جان شیرین را برایش بدهند کشورهایی که نام برده اید سکولار هستند و دین در حوزه خصوصی انسانهاست به همین دلیل نماینده مسلمانان در انجا وجود ندارند بلکه نمایندگان مردم وجود دارند . این نماینده می تواند هر دینی داشته باشد یا نداشته باشد (شورای نگهبانی نیست که حتی نماینده یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان را هم باید تصویب کند)

  • امیر داوری

    نادر عزیز از کسانی نام بردید که شاید راضی به افشای نام خود نباشند و از کسان بیشتری نام نبردید در صورتیکه علنا اعلام میکنند که در فرقه بهائیت عضویت دارند و همچنان به کسب و کار خود ادامه میدهند، لابد میدانید اغلب عینک فروشیها در سمنان بهائی هستند ، و آزادانه به کسب و کار مشغولند. بسیاری از پلاستیک فروشیها نیز همین طور. نامی از فروشگاه نمیبرم تا سوءاستفاده نشود. روزی به یکی از این فروشگاههای عینک فروشی در سمنان رفتم برای تعمیر عینک و قطعه ای را چندین برابر قیمت واقعی به پایم حساب کرد وقتی به تعزیرات زنگ زدم، به من گفتند این بهائی است اگر اقدامی علیه او انجام دهیم ، برچسب سیاسی به ما میزنند خودت برو با او کنار بیا. وقتی به فروشگاه مراجعه کردم از او درباره اعتقاداتش پرسیدم با افتخار ادعا کرد که بهائی است و حاکمیت هیچ کاری علیه او نمیتواند بکند. حالا شما قضاوت کنید در یک کشور اسلامی با مذهب رسمی شیعه من مسلمان مظلوم واقع شدم یا او که طبق قانون اساسی پیرو فرقه ای غیر رسمی و غیر الهی است؟ این افرادی که نام بردید فعالیت غیر قانونی داشتند. کسی به دلیل داشتن دین یا اعتقادات شخصی مورد مواخذه قرار نمیگیرد، اما طبق قانون فرقه ها و تشکلها برای فعالیتهای سیاسی، مذهبی ، فرهنگی و ... نیاز به مجوز دارند که البته به فرقه بهائیت این مجوز داده نمیشود. در پستهای قبلی برای شما نوشتم که اقلیتهای دینی(رسمی و الهی)در کشور ایران آزادند حتی در انتخاب شغل و کسب و کار آزاد و نیز پذیرش در دانشگاهها.اینکه میگوئید چرا بهائیان در پست های دولتی بکارگیری نمیشوند، شاید توقع زیادی باشد بالاخره دولت برای استخدام کارمندان خود شروطی دارد که این فرقه فاقد این شروط است. دقیقا مثل اینکه به دولت آمریکا اعتراض کنیم چرا اعضای القاعده را در ارتش خود استخدام نمیکند. ویا اینکه انتظار داشته باشید رژیم صهیونیستی منکرین واقعه هولوکاست را در سمتهای دولتی خود استخدام نماید. اما نکته ای که بسیار مرامتعجب کرد لینکی بود از یک وبلاگ که ظاهرا از اعضای فرقه بهائی است. اگر همه مستندات شما این است که باید برایتان اظهار تاسف کنم . یک فردی به نام صحیح بخاری اقدام به جمع آوری کلیه احادیث از پیامبر اعظم اسلام نموده است، تمامی روایات درست یا غلط را جمع آوری کرده است، نزدیک به 2500 روایت از پیامبر نقل کرده است و چون در زمان حیات آن پیامبر عظیم الشان نبوده است از راویان و برخی صحابی صحابی نقل قول کرده است که مورد مناقشه علمای اهل سنت نیز قرار گرفته است. و از این همه روایت برخی منابع نادرست ایشان را در بوق و کرنا کرده اید و در آخر نتیجه غیر اخلاقی گرفته اید؟ اما در باره نکاتی که بعنوان اشکالات قران در آن وبلاگ ذکر شده ،باید بگویم از قرار معلوم همان ایراداتی که به کتاب اقدس وارد شده است را به نوعی خواسته اند به قرآن بچسبانند اما با ناشی گری و عدم مطالعه. مثل عدم ثبات خورشید و یا مطلب ارث ، ای کاش یکبار درست آیات را ترجمه میکرد، حتی به آیات پسین و پیشین نیز توجه نکرده است. دانشمندان دنبال این هستند که بدانند منظومه شمسی به دور چه میگردد، آنوقت آن عالم دهر ادعا میکند که چرا خدا در قرآن بیان کرده که خورشید نیز میگردد. یا اینکه نعوذبالله ان علامه دهر کشف کرده که خداوند حساب نمیداند چون مجموع ارث می شود 15/12 .جهت اطلاع شما باید بگویم در صورتیکه شخص درگذشته فرزندی داشته باشد ارثی به والدین او نمیرسد.این در خود قرآن نیز ذکر شده است. البته بعید میدانم شما هم هجویات آن گروه را باور داشته باشید. البته بنده ایرادات کتاب اقدس را نمیخواهم به شما بگویم چون میدانم بیشتر از من آنها را دیده اید. از لحاظ عقلی و استدلالی نمیتوان پذیرفت که خداوند باریتعالی در یک دین چیزی را بگوید و در دین بعدی آن را منکر شده یا نقض کند. بلکه ممکن است به فراخور زمان نکته ای را در کتاب تورات نازل کنند و در کتاب انجیل به فراخور زمان آنرا تکمیل نمایند و در قرآن با توجه به رشد دانش بشری آنرا تکمیل تر نمایند.چگونه میتوان باور داشت و پذیرفت که خداوندیکه در تمامی ادیان نجاسات را برشمرده اند در کتابی و در دین جدیدی برخی از آن نجاسات را حلال نمایند.اگر این طور باشد پس هیچ یک از فرمانهای خداوند نباید اجرا شود زیرا ممکن است در آئین جدیدی عکس آن گفته شود.اینکه خداوند میگوید اگر همه شما انسانها و جنیان جمع شوید نمیتوانید مانند یک ایه از این کتاب را بیاورید کاملا درست است ، در حقیقت فرقه بهائیت این کلام را با کتاب اقدس ثابت کرد، که نمیتوان آورد. و برای اینکه بتواند کسانی را دور خود جمع کند باید متفاوت بگوید و نتیجه آنهم میشود کتابهای اقدس و ایقات و بیان که امروزه خود بهائیان هم دیگر نمیتوانند از آن دفاع کنند که ناچارند مدام آنرا تغییر داده و به قول متخصصین علوم رایانه به آن ورژن بدهند.از اینکه شما بهائیان از این فرقه دست نمیکشید بیش از آنکه اعتقاد قلبی داشته باشید ترس ازجان خودتان است لابد شنیده اید که در زمان امیر کبیر کسانیکه از این آئین برائت میجستند را ترور میکردند و نام آنرا میگذاشتند خشم الهی. البته مرحوم امیرکبیر بسیاری از سران این فرقه را دستگیر و برخی راهم به دست مرگ سپرد تا ثابت کند که خشم الهی ترویج این فرقه است ، نه برائت از آن.لابد ادعا می کنید کشته شدن امیرکبیر هم خشم الهی بوده است و نه توطئه استعمار انگلیس.

  • نوید

    با درود بر دوستان عزیز و بهترین آرزوها، دو مطلب را باید جداگانه بررسی کرد: یکی حقوق شهروندی بهائیان؛ دیگری دین بهائی و آموزه ها و جامعۀ آن. آنچه در این مقاله مطرح است، ستم بر بهائیان و محرومیت ایشان از حقوق شهروندی در جمهوری اسلامی ایران است. اینک پس از 35 سال ظلم مستمر و سیستماتیک به بهائیان، همۀ ایرانیانِ بیدار و منصف و آگاه از مسائل ایران از هر گروه و با هر عقیده، شهادت داده و می دهند که بر هم میهنان بهائیشان ستم روا رفته و کماکان می رود. در این مورد برای نمونه مراجعه شود به مقالۀ مفصّل «صُورِ اِسرافیلِ مالِکِ اَنام؛ نتیجۀ بهائی ستیزی سال های ۱۳۳۴، ۱۳۴۲، ۱۳۵۷ ه. ش.» در این آدرس: http://www.velvelehdarshahr21.info/node/338 در این مقاله هم علل بهائی ستیزی و هم نتایج آن برای بهائیان و ایرانیان و هم منابع زیادی از شهادت ایرانیان عزیز آگاه و منصف بر ستم هایی که بر بهائیان شده و نیز دفاع ایشان از حقوق شهروندی بهائیان در متن مقاله و یادداشت های آن آمده است (از جمله رجوع شود به منابع و مراجع مفصّلی که در یادداشت شمارۀ xxx فهرست شده است.) امّا از عجایب دوران دربارۀ حقوق شهروندی بهائیان این است که مدتهاست وقتی مطلبی راجع به محرومیّت بهائیان از حقوق شهروندی در رسانه ها مطرح می شود، معدودی از دوستان بجای پرداختن به آن و بجای بررسی وضعیت بد حقوق بشر در ایران، شروع به ایرادگیری و انتقاد و بعضا تهمت و دروغ و ناسزا نسبت به آنان که حقوقشان پایمال شده می کنند! این امر مستقیم یا غیر مستقیم باعث انحراف از موضوع و تأئید ضمنی ستم های وارده بر ستمدیدگان می گردد. شیرین تر و بامزه تر آن که بعضی از این عزیزان که شروع به انتقاد و تهمت و دروغ می کنند، ادعای دفاع از حقوق بشر را نیز دارند! مثلا می گویند یا می نویسند که: با ستم بر بهائیان مخالف اند ولی اضافه می کنند بهائی دین نیست و فرقه ای ضالّه و گمراه است و آموزه های مزخرف دارد و دشمن اسلام و ایران است و ساختۀ استعمار و امریکا و روس و آلمان و انگلیس و صهیونیسم و ... است! حقیقتا آیا همین نسبت های ناروا که بعضا با لحن بد هم نوشته می شود، خود مصادیقی از نقض حقوق بشر نیست؟! آیا این بی احترامی به حقوق و عقاید بهائیان نیست؟! باری از مطلب حقوق بشر دربارۀ بهائیان که بگذریم، در مورد دین بهائی و آموزه های آن باید گفت، در هزارۀ سوّم که بشریت راهی جز پشت سرگذاشتن اشتباهات دوران کودکی خود و قدم گذاشتن به دوران بلوغ فکری و فرهنگی خود ندارد، و نیز برای اتمام اختلافات و نزاع ها و جنگ های خانمانسوز فعلی، راهی جز یافتن راه و روش عملی و درستِ تحقق صلح و وحدت جهانی ندارد، برای ایجاد فضای حقیقی و عملی وحدت و صلح بین افراد و جوامع و حکومت ها و فرهنگ ها، طریق و روشی جز احترام به عقاید یکدیگر وجود ندارد و اگر قرار بر شناخت یک فکر یا دین یا فرهنگ یا هرچیز دیگر باشد، باید با دیدی منصفانه و با مطالعۀ لازم و کافی و منطقی و بدون حبّ و بغض و با رویکردِ یافتنِ مشترکات و جستن عواملِ وحدت بخش به جامعۀ بشری صورت گیرد. نیاز به وحدت و اتحاد بشر در هزارۀ سوم بقدری است که حضرت بهاءالله شارع و بنیانگذار دیانت بهائی حتی فرموده اند «دین باید سبب محبّت و الفت گردد؛ اگر دین سبب دشمنی و اختلاف شود، بی دینی بهتر است». بنابراین همۀ ما- از جمله بنده- باید بیاموزیم و تمرین کنیم که راجع به موضوعات مختلف تحقیق کنیم و برداشت های خود را با احترام و با زبانی توصیفی و یا به قولی، descriptive مطرح کنیم، بدون آن که بی احترامی کنیم. متأسفانه تاکنون در ایران، به علت بهائی ستیزی گروهی از علمای دینی با همدستی بعضی سیاسیون در سه عصر قاجاریه و پهلوی و جمهوری اسلامی ایران، اکثر اظهارنظرها در مورد دیانت بهائی مبتنی بر تعصّبات مذهبی و اکاذیب و تهمت و افترا بوده است. اینک زمان آن فرارسیده است که عزیزان ایران، تحقیقی حقیقی را در این خصوص آغاز کنند. چنانکه از مقالۀ فوق الذکر در اینجا: http://www.velvelehdarshahr21.info/node/338 پیداست، سپیده دمِ چنین فضا و تحقیقی دمیده است. لذا زمان، زمان بررسی صحیح و منصفانه و محترمانۀ دین بهائی و آموزه ها و جامعۀ جهانی بهائیان است. زیرا حتی اگر دیانت بهائی را دین هم ندانیم، می توان به محتوای آموزه های آن و راهکارهای آن برای تحقق صلح و وحدت جهانی توجه کرد. باید طالب بوی خوش بود از هر گلی انتشار یابد. جامعۀ بهائی برای اصلاح و رفاه حقیقی جامعۀ جهانی، با همکاری و مشارکت همۀ جهانیان از هر دین و آئین، آموزه ها و عملکردهایی دارد که هم اکنون توسط بهائیان در همۀ کشورها دنبال می شود. منابع زیادی در اینترنت و رادیو و تلویزیون های بهائی و غیر بهائی در جهان برای تحقیق در این موارد وجود دارد. از خواهران و برادران عزیزم تمنا دارم خود به چشم خود ببینند و تحقیق کنند. قربان همه. در موارد فوق از جمله رجوع شود به:http://reference.persian-bahai.org http://news.persian-bahai.org http://www.persian-bahai.org http://www.payamha-iran.org http://www.aeenebahai.org http://www.ketabhayebahai.com http://www.bahaiview.org www.bahai-projects.org http://www.sedayedoost.org http://www.noveentv.org http://www.bahairadio.org http://www.19dayfeast.com http://www.kasravi-va-bahaigari.com http://www.velvelehdarshahr.org http://www.noghtenazar.org http://www.darseakhlagh.org http://www.talimvatarbiat.org http://www.ragetak.com http://media.bahai.org/

  • نادر

    امیر گرامی فکر می کنم ادامه این بحث بیفایده است چون اولا مطلب فوق از صفحه سایت برداشته شده ثانیا شما بنای صحبتهای خویش را بر تهمت زنی قرار داده اید بدون ارائه مدرک مستدل. مثلا می گویید بهاییان خودشان مانده اند ورژن جدید از کتاب الهی اقدس ارائه داده اند (این را از کجا اورده اید و ورژن جدید را اگر میشه به ما هم نشان بدهید) یا یک وبلاگ به شما معرفی می کنم بجای جواب مطالب آن وبلاگ ، می گویید اون بهاییه (از کجا متوجه دین صاحب وبلاگ شده اید معلوم نیست... دقیقا همان روش که حاکمیت ایران وقتی در برابر شبکه ماهواره ای "من و تو " کم میاره میگه اینها بهایی اند حالا هر چی اونها تکذیب هم می کنند فایده ندارد) یا می گویید اینها یی که بازداشت اقدام غیرقانونی داشته اند ( این مورد را هم بدون اطلاع می گویید چه اقدام غیر قانونی؟ لطفا نام ببرید در دوران محمد رضا پهلوی هم این همه زندانی سیاسی داشتیم همه هم جرمشان فعالیت غیر قانونی بود همین زمان هم زندان اوین و رجایی شهر پر از اقدام کنندگان غیر قانونی است!!! نمایندگان سابق مجلس ، نخست وزیر و دست اندرکاران دولتهای قبل همه در زندان به دلیل اقدام غیر قانونی اند ...آقای محمد خاتمی که جمله ای از ایشان را ذکر کرده اید هم اقدام غیرقانونی انجام داده اند چون چند سال پیش در خاطرتان هست که نمایندگان مجلس مرگ بر ایشان شعار می دادند و الان ممنوع خروجند چون فعالیت غیرقانونی انجام داده اند...امیر خان گرامی با تهمت زدن حرفی ثابت نمی شود) نکته دیگر اینکه رفتار افراد معیار درستی یا نادرستی یک عقیده نیست که شما می فرمایید فلان فرد که بهایی است به شما جنس را گران داده است اگر این طور باشد با نگاهی به زندانهای ایران سرتان را پایین می انداختید چون مسلمانان بسیاری هم اکنون به دلیل بدترین کارها در زندانهای ایرانند همه هم ادعای مسلمانی دارند و در زندان نماز هم می خوانند. جالب اینجاست که شما خود را نماینده خدا هم می دانید که چرا این حرف را گفته و در دین دیگر نقض کرده است! بعد می گویید اگر خدا می توانه همچین کاری بکنه! (شما دست خدا را بسته می بینید و ناتوان) به نظر من اصولی مثل انسانیت ، راستگویی و محبت در همه ادیان تکرار شده فقط به شکلی مطابق با آن عصر اظهار شده است تا مورد پذیرش مردم قرار گیرد در ضمن جهت اطلاعتان حکم نجاست در دیانت مسیح اصلا وجود ندارد که اسلام آن را تکمیل کرده باشد در یهودیت وجود دارد . در ضمن از اینکه با من موافقت کردید که بهاییان اجازه کار دولتی را ندارند خوشحالم چون همین امر یک نقض حقوق شهروندی محسوب می شود. بحث را خاتمه می دهم فقط امیدوارم بدون تعصب کتب مذهبی بهاییان ، مسیحیان و یهودیان را بخوانید و با نگاه خود در مورد آنها نظر دهید نه انکه صحبتهایی که از رسانه های وابسته به جمهوری اسلامی پخش می شود را تکرار کنید خوش باشید

  • EP

    با درود بی پایان بر حق گویان و حق جویان ظلم هر جایی و توسط هر کسی که باشد محکوم است****