ستیز جناحی بر سر توافق هستهای ژنو
حسین علیزاده- با وجود ارسال پیام تبریک خامنهای به روحانی، توافق ژنو از سوی برخی محافظهکاران، عبور از خط قرمز نظام، سرکشیدن جام زهر یا دادن امتیازات حداکثری ارزیابی میشود.
تا پیش از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، عهدهدار مذاکرات هستهای نه وزیرخارجه بلکه دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. با استقرار دولت یازدهم این وظیفه به وزارت خارجه و شخص ظریف سپرده شد.
به رغم آنکه معنای نخست از این ابتکار، اعتماد کامل روحانی به ظریف تلقی میشود، اما معنای ضمنی ودر عین حال مهمتر، این است که روحانی پرونده هستهای را یکسره زیر نظر خود در قوه مجریه متمرکز کرده تا از گزند مخالفان در امان باشد.
اگراین اقدام مبتکرانه نبود، «محرمانه» نگهداشتن صورت مذاکرات و توافقات ژنو در برابر دیگر نهادها (از جمله مجلس و سپاه پاسداران) که هر یک میتوانستند مخل روند مذاکرات باشند، دشوار بود. در این میان نمیتوان تصور کرد که رهبر جمهور اسلامی، از جزئیات مذاکراتی که به تهران انعکاس داده میشد بیاطلاع بوده است.
از روز اعلام توافق ژنو در تاریخ ۳ آذر ۱۳۹۲ (۲۴ نوامبر ۲۰۱۳) تا اولین ظهور تلویزیونی خامنهای پس از ژنو در ديدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۹۲، وی نه تنها کلامی در مخالفت با مذاکرات ژنو به زبان نیاورده که پس از توافق ژنو، در پاسخ به نامه روحانی، دستاورد نشست ژنو را تبریک نیز گفته است. (مراجعه شود به مقاله: توافق هستهای در ژنو نرمشی که قهرمانانه نشد)
صدایهای مخالف با توافق ژنو بلند میشود
محرمانه نگهداشتن مذاکرات حتی از مجلس موجب شده بود که جمعی از نمایندگان (عمدتاً وابسته به طیف جبهه پایداری) صدای مخالفت با این روند را برآورند. در صریحترین واکنش به توافقات صورت گرفته، هفته نامه «۹ دی» به مدیر مسئولی حمید رسائی، نماینده اصولگرای مجلس از جبهه پایداری، با تیتر بزرگ توافق ژنو را عبور از خط قرمز و «جام زهر» توصیف کرد.
اما، محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، در اولین واکنش به توافق ژنو، دستاورد آن را نابرابر دانسته و گفته «چیزهایی که دادیم، حداکثری است و چیزهایی که گرفتهایم، حداقلی بوده است.»
با وجود این، وی با یک درجه تخفیف نسبت به رسائی، توافق مزبور را عبور از "خط قرمز نظام" ندانست و ابراز امیدواری کرد که «در آینده هم عبور نشود.»
تبریک برای جام زهر یا امتیاز دادن حداکثری؟
ارزیابی بخشهایی از جناح محافظهکار نظام از توافق ژنو، چیزی از سرکشیدن جام زهر گرفته تا امتیاز دادن حداکثری است. اما اگر چنین باشد، نبایستی هیچ یک از این دو شایسته ارسال پیام تبریک از سوی خامنهای باشد.
سر کشیدن جام زهر یا دادن امتیازات حداکثری، علیالقاعده، دستاورد ارزشمندی نیست که خامنهای بتواند ادعا کند که نرمش قهرمانانه از آن حاصل شده است مگر آنکه باور داشته باشیم سخن درست را باید از فرمانده سپاه و بلکه از آن بالاتر از زبان رسائی شنید و پیام رهبر، پوششی است بر حقیقتی تلخ در زرورقی زیبا.
دبیرخانهای برای جام زهر
آیتالله خمینی این شهامت را داشت که با قبول قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل، سرانجام از اصرار بیجا در جنگی که ویرانی ایران را به همراه داشت، دست بکشد. وی نه تنها قبول قطعنامه را تبریک نگفت که آن را به جام زهر تشبیه کرد و گفت: «شما عزیزان از هر کس بهتر میدانید که این تصمیم برای من چون زهر کشندهاست ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی ایران اگر آبروئی داشته باشم خرج میکنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتشبس را قبول میکنیم»
پذیرش قطعنامه ۵۹۸، پایانی بود بر شعارهای توهمآلودی همچون «جنگ جنگ تا رفع کل فتنه از عالم» و «صلح بین اسلام و کفر معنی ندارد.» اینک پس از سالها از پذیرش حقیقتی تلخ ولی واقعی، موجب شگفتی است که از سال ۱۳۸۹ دبیرخانهای به نام «دبیرخانه دائمی قطعنامه ۵۹۸» تاسیس شده است.
نگاهی به همایشهای برگزار شده توسط این دبیرخانه، نشان میدهد که چگونه دستگاه تاریخنگار دولتی جمهوری اسلامی، تلاش دارد این سرشکستگی را که در زبان آیتالله خمینی جام زهر تعبیرشد، پیروزی قهرمانانهای نشان دهد تا تاریخ را آنگونه وارونه بنویسند که خود میخواهند. از جمله موضوعاتی که این دبیرخانه به آن پرداخته عبارت است از:
- مشارکت اجتماعی مردم و پذیرش قطعنامه ۵۹۸
- دستاوردهای پذیرش قطعنامه ۵۹۸
پرسش ساده این است که اگر مشارکت اجتماعی در پایان دادن جنگ وجود داشت و اگر پذیرش قطعنامه دستاوردهایی را به همراه داشت، چرا آیتالله خمینی آن را جام زهر توصیف کرده است؟ چرا صدایهای مخالفانی مثل نهضت آزادی که عَلَم مخالفت با ادامه جنگ را برداشته بودند، سرکوب شد؟
توافق ژنو و قطعنامه ۵۹۸
اینکه ماهیت توافق ژنوهمچون ماهیت پذیرش قطعنامه ۵۹۸، سرکشیدن جام زهر به تعبیر رسایی است یا امتیازدادن حداکثری به تعبیر فرمانده سپاه؛ نیازمند سپری شدن زمان است. اما حتی اگر از این دو، دومی را باور داشته باشیم، دادن امتیازات حداکثری، دستاوردی نیست که رهبر بابت آن تبریک بگوید مگر آنکه این تبریک سرپوشی باشد بر شکستی که نمیخواهد بر زبان آورد.
چگونه است که توافق سعدآباد با سه کشور آلمان، بریتانیا و فرانسه در دوران ریاست خاتمی مبادله دُر غلتان با آب نبات (تعبیر علی لاریجانی) توصیف شده بود اما، چنین امتیازات حداکثری مستوجب تبریک است؟
اگر سخن رسایی یا فرمانده سپاه هر یک درست باشد، تبریک رهبر را فقط میتوان از نوع تاریخنگاری وارونه «دبیرخانه دائمی قطعنامه ۵۹۸» برشمرد تا عمق فاجعه روشن نشود.
پذیرش دوفاکتوی قطعنامههای الزامآور
روزگاری نه چندان دور، قطعنامههای سازمان ملل «کاغذ پارههایی بیارزش» در جمهوری اسلامی خوانده میشدند و علاوه بر فرد متوهمی همچون احمدینژاد، خامنهای نیز فرمان اقتصاد مقاومتی داده بود.
تنها تفاوت در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و قطعنامههای تحریمی هستهای این است که در مورد نخست، دولت جمهوری اسلامی رسماً (دوژور) به پذیرش قطعنامه تن داد و در مورد دوم به طور غیررسمی (دوفاکتو) با ورود در مذاکرات ژنو.
مذاکرات ژنو برای کاستن از فشار تحریمها، در معنا عبارت است از قبول قطعنامههایی که روزگاری آنها را کاغذپاره میدانستند. اینک با پذیرش تاثیرگذاری قطعنامههای الزامآور سازمان ملل در کنار دیگر تحریمها، قدر مسلم رهبری جمهوری اسلامی یک چیز را آموخته است و آن اینکه در صورت عملی نشدن مفاد مورد توافق در ژنو، کسی در جمهوری اسلامی نخواهد گفت که قطعنامهها کاغذ پاره هستند.
نظرها
mmansour piry khanghah
اقای علیزاده **! هموطن چرا متوجه نیستید که بازهم برنده اصلی مردم ایران و جهان هستند که موقتأ و انشاءالله کلأ از شر امیال شوم جنگ افروزان و مدافعانشان رهایی یافته اند و در این میان هم اصلأ مهم نیست که چه کسی خمره زهر را سر کشیده است.جام زهر و مسائل پیرامون ان بیشتر فکر مزدوران ، دیکتاتوران رغیب و سیاسی کاران دغل و فرصت طلب را مشغول کرده است و نه مردم را. افرادی **که اشک تمساح برای خلق ایران میریزند و شب و روز خود را هم با این امید سپری می کنند که شاید روزی خود بر گرده ایرانیان تحت ستم سوار شده و ما بقی خون انان را بیآشامند. رفیق گرامی! در این عصر ارتباطات و شرایط سیاسی بحرانی جهان و نیز علاقمندی خلق های جهان به دمکراسی واقعی، هر کس که از تک حزبی حمایت می کند ،مطمعنأ فردی مرتجع، ناقص العقل و یا به قول حاکمان***است.
رسول
شب دراز است و قلندر بیدار