ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«اخاذی آمریکایی»؛ فساد سیاسی در یک جامعه اغواگر

مجتبا يوسفی‌پور ـ نمايش «اخاذی آمريکايی» ساخته ديويد اُ راسل در سينماهای آمريکای شمالی و کانادا آغاز شده است. «اخاذی آمريکايی» بيانگر فساد سياسی در يک جامعه اغواگر است.

نمایش عمومی فیلم «اخاذی آمریکایی» آخرین ساخته دیوید ا‌ُ راسل٬ فیلمساز آمریکایی در سینماهای آمریکای شمالی و کانادا آغاز شده است. در اکران این هفته می‌پردازیم به معرفی این فیلم.

«اخاذی آمریکایی»؛ فساد سیاسی در یک جامعه اغواگر

«اخاذی آمریکایی» که با نام «کلاهبرداری آمریکایی» نیز شناخته می‌شود اگرچه برای مخاطب عام ساخته شده و کمتر در جشنواره‌ها به نمایش درآمده٬ اما یکی از فیلم‌های موفق در سال ۲۰۱۳ است. این فیلم در هفت رشته بهترین فیلم کمدی یا موزیکال٬ بهترین بازیگر نقش اول مرد (کریستین بیل)٬ بهترین بازیگر نقش اول زن٬(ایمی آدامز) بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (برادلی کوپر)٬ بهترین بازیگر نقش مکمل زن (جنیفر لورنس)٬ بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی (دیوید ا‌ُ راسل) نامزد جوایز گلدن گلوب شد و پیش‌بینی می‌شود یکی از مدعیان جوایز اسکار نیز باشد.

«اخاذی آمریکایی» هم‌اکنون به شکل محدود در سینماهای لندن روی پرده رفته و از اول ژانویه نمایش گسترده‌اش به تدریج در کشورهای اروپایی و سپس دیگر کشورهای جهان آغاز می‌شود.

پوستر فیلم «اخاذی آمریکایی»

این فیلم بر اساس ماجرایی واقعی و یکی از پرونده‌های «اف‌بی‌آی» در اواخر دهه ۱۹۷۰ساخته شده است. ایروینگ (با بازی کریستین بیل) با همسرش اختلاف دارد، اما از ترس از دست دادن حق حضانت فرزندش از طلاق دادن همسرش خودداری می‌کند. او در یک میهمانی شبانه با سیدنی آشنا می‌شود و رابطه‌ای عاشقانه میان آن دو شکل می‌گیرد. آنها با هم زوج کلاهبرداری تشکیل می‌دهند؛ سیدنی خود را زنی متمول و انگلیسی معرفی کرده و کلاهبرداری‌های موفقی می‌کنند٬ اما در یکی از این کلاهبرداری‌ها سیدنی دستگیر می‌شود و به تور یک مأمور «اف‌بی‌آی» به نام ریچی می‌افتد. ریچی که به سیدنی علاقمند شده به او پیشنهاد می‌دهد که در قبال راضی کردن ایروینگ برای همکاری با او و دستگیری چهار کلاهبردار دیگر او را آزاد کند. ریچی با گفتن اینکه ایروینگ هنوز به همسر سابقش علاقمند است سعی می‌کند توجه سیدنی را به خود جلب کند. بدینگونه ایروینگ و سیدنی توسط ریچی به دنیای تبهکاران و مافیای نیوجرسی فرستاده می‌شوند٬ این در حالی است که رابطه عشقی مثلثی میان این سه تن شکل گرفته و در این میان سیدنی سعی می‌کند هر دو مرد را قانع کند که تنها به یکی از آن دو علاقمند است.

در اواخر دهه ۱۹۷۰و اوایل دهه ۱۹۸۰ سازمان «اف بی آی» آمریکا عملیاتی با نام رمز «ای‌بی‌اسکم» را به منظور شناسایی و دستگیری برخی از کلاهبرداری‌های بزرگ آمریکا انجام داد که در نهایت به محکومیت یک سناتور و پنج نماینده کنگره آمریکا و چند مقام محلی انجامید و یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های آن سال‌ها شد. «اخاذی آمریکایی» به این پرونده به عنوان نشانه‌ای از فساد سیاسی در یک جامعه اغواگر نظر دارد.

بعدتر اریک وارن سینگر٬ فیلمنامه‌نویس آمریکایی بر اساس این ماجرا برای استودیو کلمبیا فیلمنامه‌ای نوشت که اگرچه بسیاری آن را یکی از فیلمنامه‌های جذاب سال می‌دانستند اما به مرحله ساخت نرسید و حتی نامش در «فهرست سیاه» فرانکلین لئونارد٬ تهیه‌کننده سینما در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. این فهرست که هر ساله در اوایل ماه دسامبر منتشر می‌شود شامل نام بهترین فیلمنامه‌هایی است که به استودیوهای هالیوودی ارائه شده اما هنوز وارد مرحله تولید نشده‌اند.

نخست گفته می‌شد که قرار است بن افلک «اخاذی آمریکایی» را کارگردانی کند اما سرانجام دیوید ا‌ُ راسل با استودیو به توافق رسید و قرارداد کارگردانی فیلم را امضاء کرد. او پس از پیوستن به این پروژه بار دیگر فیلمنامه را بازنویسی کرد و با ایجاد تغییراتی در شخصیت‌های اصلی٬ سویه کمیک شخصیت‌ها را برجسته‌تر کرد. او درباره دلیلش برای بازنویسی فیلمنامه می‌گوید: «من بیشتر از هر چیز دیگری به شخصیت‌پردازی علاقه دارم. از تهیه‌کنندگان این فیلم و نویسنده آن خواستم که اجازه بدهند فیلمنامه را بازنویسی کنم. اریک سینگر فیلمنامه خوبی نوشته بود٬ اما فیلمنامه‌ای جدی با موضوع و نگاهی تاریخی بود و این از نوع فیلم‌هایی نیست که من می‌سازم. برای همین گفتم که اگر اجازه داشته باشم مثل دو فیلم قبلی‌ام فیلمنامه را بازنویسی کنم، آنگاه با علاقه بیشتری می‌توانم فیلم را بسازم.»

«اخاذی آمریکایی»؛ فیلمی سرزنده با ریتمی تند و بازی‌های خوب

راسل نخست داستان کوتاه و رمان می‌نوشت اما موفقیت چندانی به دست نیاورد. با این حال تجربه داستان‌نویسی بسیار به کارش آمد و باعث شد که او به عنوان یکی از فیلمنامه‌نویسان و قصه‌گویان خوب هالیوود شناخته شود. او تاکنون چندین بار نامزد جوایز اسکار و گلدن گلوب بوده و جایزه بفتای بهترین فیلمنامه اقتباسی را هم به‌دست آورده است.

راسل کارش در سینما را با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کرد. پس از ساختن سه فیلم کوتاه٬ نخستین فیلم بلند خود «زدن میمون» را در سال ۱۹۹۴ میلادی ساخت که راه‌یابی این فیلم به جشنواره فیلم ساندنس و بردن جایزه تماشاگران این جشنواره درهای موفقیت را به روی راسل گشود و مقدمات ساخت دیگر آثار او را فراهم کرد. اما بعد از ساختن سه فیلم بلند دیگر، برای مدتی از سینما کناره گرفت چرا که به گفته خودش مانند بسیاری از فیلمسازان منبع الهام خودش را گم کرده بود.

جنیفر لارنس؛ ضامن گیشه

در این دوران سیدنی پولاک٬ کارگردان و بازیگر سرشناس آمریکایی پیشنهاد نوشتن فیلمنامه‌ای بر اساس کتاب «کتاب بارقه امید» را به راسل داد. راسل نوشتن این فیلمنامه را نقطه عطفی در کارنامه فیلمسازی‌اش می‌داند چرا که به گفته خودش نوشتن آن فیلمنامه برای او کاری خاص و خالص و بسیار شخصی و احساسی بود. او می‌گوید: «بعد از نوشتن فیلمنامه "کتاب بارقه امید" کشف کردم به داستان‌های عاشقانه علاقمند هستم. فهمیدم اگر با این داستان‌ها صادقانه برخورد کنی هیچوقت تبدیل به کلیشه نمی‌شوند. فرانک کاپرا یکی از قهرمانان من است و من فهمیدم این چیزی است که او دارد و من در سه فیلم اول خودم نداشتم. با خودم گفتم: همینه! من بیشتر دوست دارم فیلمنامه‌هایی با گفت‌وگوهای زیاد بنویسم.»

البته در آن زمان راسل موفق به ساختن فیلم «کتاب بارقه امید» نشد. او ابتدا فیلم «مبارز» را ساخت و بعد «کتاب بارقه امید» را جلوی دوربین برد. راسل تاکید می‌کند که ساخت این دو فیلم تأثیر بسیاری بر روی کار او داشته است. می‌گوید: «کشف زنان به عنوان منبع بزرگی از زندگی و قدرت٬ انقلابی برای من بود. فکر می‌کنم در فیلم‌ها زنان باید به اندازه مردان قوی و برجسته باشند٬ این چیزی بود که در سه فیلم اول من وجود نداشت. این برای من متفاوت بود. شاید برای اینکه فیلم‌ها نیز همینگونه هستند و هدف٬ عمیق‌تر شدن در شخصیت‌هاست. »

راسل این سه فیلم را به سرعت و پشت سر هم ساخت. او زمانی که درگیر فیلمبرداری فیلم «مبارز» بود همزمان بر روی فیلمنامه «کتاب بارقه امید» نیز کار می‌کرد و در زمانی که درگیر مرحله پس از تولید فیلم «کتاب بارقه امید» بود مشغول بازنویسی فیلمنامه «اخاذی آمریکایی» شد. راسل به شباهت‌های این سه فیلم اشاره می‌کند و می‌گوید: «نکته اشتراک اصلی این سه فیلم شخصیت‌ها هستند: آدم‌های رؤیازده و رؤیابین٬ آدم‌های شکست‌خورده٬ کسانی که اشتباه می‌کنند. آدم‌هایی که زمان زیادی را برای یافتن بخت دیگری در زندگی صرف می‌کنند و با انتخاب‌هایی که کرده‌اند درگیر هستند. در همه آنها عشق و احساس بسیاری زیادی هست. فکر می‌کنم موضوع بازآفرینی زندگی خود٬ تمی مشترک در میان این فیلم‌هاست. تمامی شخصیت‌های فیلم "مبارز" به دنبال نو کردن و بازسازی زندگی‌شان هستند. "کتاب بارقه امید" داستان بازآفرینی دوباره شخصیت‌های برادلی کوپر و جنیفر لورنس است و این فیلم هم درباره همین موضوع است.»

«اخاذی آمریکایی»؛ راه خوبی برای گذراندن چند ساعت لذت‌بخش

علاقه راسل به شخصیت‌های فیلم‌هایش باعث شد که او پیش از نوشتن فیلمنامه بازیگران را انتخاب کند و به گفته خودش نقش‌ها را برای این بازیگران بنویسد. رابطه نزدیک با بازیگران عاملی شده که بازی‌های ساخته‌های اخیر این فیلمساز بسیار مورد توجه قرار گیرند٬ چنانکه سال گذشته تیم بازیگری فیلم «کتاب بارقه امید» در هر چهار بخش بازیگری نامزد جایزه اسکار بودند و جنیفر لورنس توانست اسکار بهترین بازیگر زن را برای این فیلم به دست آورد. امسال نیز تا اینجا تیم بازیگران این فیلم در هر چهار بخش در جوایز گلدن‌گلوب نامزد هستند و بسیاری اعتقاد دارند در جوایز اسکار نیز نامزد خواهند شد. کریستین بیل٬ ایمی آدامز٬ برادلی کوپر٬ جنیفر لورنس٬ رابرت دونیر و جرمی رینرز بازیگران اصلی «اخاذی آمریکایی» هستند.

«اخاذی آمریکایی» بسیار مورد پسند منتقدان قرار گرفته و بسیاری آن را یکی از فیلم‌های خوب سال معرفی کرده‌اند. پیتر تراورس٬ منتقد «رولینگ استونز» با دادن سه‌و‌نیم ستاره از چهار ستاره خود به فیلم٬ آن را فیلمی سرزنده با ریتمی تند و بازی‌هایی بسیار عالی توصیف می‌کند. آن هورنادی٬ منتقد «واشنگتن پست» نیز سه‌ونیم ستاره نثار فیلم کرده و آن را یادآور فیلم «رفقای خوب» ساخته مارتین اسکوسیزی می‌داند. او با تعریف از بازی بازیگران فیلم و کارگردانی راسل در تعریف از فیلم می‌نویسد «اخاذی آمریکایی اگرچه منبع الهامش را از هنر دزدی گرفته است اما قلبی –اگرچه کمی لکه‌دار- از طلا دارد.» در نقطه مقابل جیمز براردینلی منتقد «ریل ویوز» با دادن سه ستاره از چهار ستاره خود به فیلم اگرچه از بازی‌های فیلم تعریف می‌کند اما در نهایت فیلم را اثری ضعیف‌تر از آثار مشابه آن می‌داند و می‌نویسد: «تماشای فیلم راه خوبی برای گذراندن چند ساعت لذت‌بخش خواهد بود٬ اما فیلم نمی‌تواند در کنار برخی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۳ قرار بگیرد.»

«اخاذی آمریکایی» با زمان ۱۳۸ دقیقه محصول سال ۲۰۱۳ کشور آمریکا است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.