لبنان؛ دور باطل انفجارهای خونین
حسین علیزاده- با تعدد انفجارها در فواصل کوتاه در لبنان، بعید نیست که حوادث خونین مشابهی در آینده نیز ادامه داشته باشد.
در فاصله تنها یک روز از اعلام دستگیری ماجد الماجد رهبر گروهان تروریستی «عبدالله العزام»، انفجار مهیبی بیروت را در ۲ ژانویه ۲۰۱۴ به لرزه درآورد که دستکم ۶ کشته و حدود ۶۰ زخمی بر جای گذاشت.
گروهان تحت امر ماجد الماجد رسماً مسئولیت انفجار در برابر نمایندگی فرهنگی ایران را در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۳ برعهده گرفته بود که طی آن ۲۷ نفر از مردم عادی و همچنين ۶ نفر از شهروندان ايرانی (از جمله نماینده فرهنگی ایران) کشته و بالغ بر ۱۵۰ زخمی شدند. (مراجعه شود به مقاله: انفجار بیروت؛ پیام و پیامدها)
انفجار اخیر در خیابانی پر ازدحام در منطقه تحت کنترل کامل حزبالله در شهر بیروت روی داده که به دلیل قرار داشتن دفتر سیاسی این حزب از آن به عنوان «مربع امنیتی» نام برده میشود.
ضربه زدن به اهداف حزبالله به تلافی دستگیری ماجد الماجد هدف بمبگذاری اخیر بود که تعداد عملیات انتحاری در مناطق تحت کنترل این گروه را از نیمه ماه اوت ۲۰۱۳ تاکنون به ۴ مورد افزایش داده است.
۳ مورد از این انفجارها، در عرض ۴۵ روز (یعنی هر ۱۵ روز یک انفجار) اتفاق افتاده که همگی با خسارتهای جانی فراوان همراه بوده است.
ترور حسان القیس مغز عملیاتی حزبالله در ۳ دسامبر در نزدیکی منزلش یکی دیگر از ضربههایی بود که در ماههای اخیر به تلافی حضور فعال حزبالله در جنگ داخلی سوریه در کنار بشار اسد وارد آمد.
انگشت اتهام به سوی عربستان
در حالی که در نخستین واکنش، ایران انگشت اتهام در انفجار مرکز فرهنگی خود را به سوی اسرائیل نشانه گرفت، حسن نصرالله، رهبر حزبالله بیپرده انگشت اتهام را نه به سوی اسرائیل بلکه به سوی عربستان سعودی گرفت و گفت: «انفجار سفارت ایران به خاطر خشم عربستان از ایران بود که طرحهای ریاض در منطقه را نقش بر آب کرده است.»
مشابه همین ادعا را اندکی بعد، منصور حقیقتپور، معاون کمیسیون امنیت ملی مجلس (که از سفری از بیروت بازگشته بود) متوجه عربستان و شخص بندر بن سلطان رییس دستگاه اطلاعاتی عربستان نمود و گفت: «شواهد حاکی از آن است که سعودیها انفجار تروريستی در مقابل سفارت ايران در بيروت را هدايت و حمايت کردهاند و تمامی نگاهها به عنوان متهم اصلی به سمت عربستان است.»
کمک سه میلیارد دلاری عربستان به لبنان
در فضای آکنده از سوءظن تهران به دست داشتن عربستان در انفجار مرکز فرهنگی ایران، آنچه موجب افزایش بدبینی بیشتر تهران را فراهم آورده، خبر کمک سه میلیارد دلاری عربستان به دولت لبنان است تا دولت مرکزی بتواند به بازسازی ارتش ناتوان این کشور مبادرت کند.
خبر کمک میلیاردی عربستان را میشل سلیمان، رییس جمهور لبنان داد و یادآور شد که هدف از این کمک مالی، تأمین امنیت مرزهای لبنان از طریق توانمندسازی ارتش این کشورست. در واقع اشاره میشل سلیمان به وظیفهای است که حزبالله با ادعای تأمین امنیت مرزهای جنوبی با اسرائیل، مسلح بودن خود را تاکنون توجیه کرده است.
حال که حزبالله توان نظامی خود را به بیرون از مرزهای جغرافیایی لبنان منتقل کرده و در کنار ارتش بشار اسد ایستاده، توانمندسازی ارتش لبنان در دفاع از مرزهای کشور، عملاً بهانه مسلح بودن حزبالله را از دست او خارج خواهد ساخت.
تنها در یک مورد اختلاف میان موافقان و مخالفان حضور حزبالله در جنگ داخلی سوریه، شهر طرابلس در شمال لبنان در ماه می۲۰۱۳ شاهد نزاع خونینی بود که طی آن ۳۱ نفر کشته شدند.
این نزاع خونین تنها با مداخله ارتش لبنان به پایان رسید تا دلیلی باشد بر ضرورت توانمندسازی ارتش لبنان در برابر تکرار حوادث مشابه در اثر سرایت جنگ داخلی سوریه به لبنان. (مراجعه شود به مقاله: سرریز جنگ داخلی سوریه در لبنان)
دیگر مزیت توانمندسازی ارتش آن خواهد بود که ارتش بازسازی شده لبنان با پول عربستان عملاً فرمانبرداری از ریاض خواهد داشت؛ نقشی که تاکنون حزبالله لبنان برای ایران ایفا کرده است.
بهانهای که حزبالله با ایستادن در کنار بشار اسد به دست مخالفانش داده نه تنها لبنان را به دو پاره موافقان و مخالفان حزبالله تقسیم کرده بلکه چنان چهره این حزب را مخدوش کرده که اتهام دست داشتن آن در انفجار یک اتوبوس حامل گردشگران اسرائیلی در بورگاس (بلغارستان) را برای بسیاری از لبنانیها باورپذیر کرده است.
دولت بلغارستان رسماً حزبالله را عامل آن انفجار معرفی کرده که در جولای ۲۰۱۲ اتفاق افتاد. در نتیجه این اعلام بلغارستان، اتحادیه اروپا شاخه نظامی حزبالله را در زمره گروههای تروریستی قرار داد. پس از آن نیز بحرین در ماه می۲۰۱۳، حزبالله را به دلیل حمایت از ناآرامیهای این کشور، در فهرست گروههای تروریستی گذاشت.
انفجار در برابر انفجار
انفجار اخیر در مناطق تحت کنترل حزبالله در حالی اتفاق میافتد که چند روز پیش از این طی یک تله انفجاری در روز ۲۹ دسامبر ۲۰۱۳، «محمد شطح» یکی از چهرههای شاخص جریان موسوم به ائتلاف ۱۴ مارس به رهبری سعد حریری (که جریان مخالف حزبالله و سوریه است) کشته شد. از محمد شطح به عنوان یکی از نامزدهای نخست وزیری یاد میشد.
سعد حریری، در اشارهای آشکار بدون نام بردن از حزبالله، انگشت اتهام را به سوی حزبالله و سوریه گرفت که متهمان اصلی ترور پدرش، رفیق حریری نیز هستند. او گفت: «کسانی که محمد شطح را ترور کردند همانهایی هستند که رفیق حریری را ترور کرده بودند.»
احتمال تکرار حوادث مشابه
همانطور که آمارهای فوق نشان میدهد تعدد انفجارها در فواصل کوتاه در لبنان بالا گرفته است. این گمانهزنی که حوادث خونین مشابه در آینده نیز ادامه داشته باشد، به دو دلیل بعید به نظر نمیرسد.
نخست اینکه سرریز جنگ داخلی سوریه به لبنان، موجب بروز نزاع قومی و طایفی در لبنان شود. دوم اینکه با نزدیک شدن موعد دادگاه بینالمللی رسیدگی به ترور رفیق حریری که قرار است در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۴ برگزار گردد و متهمان اصلی آن حزب الله لبنان و سوریه هستند، امکان تشدید منازعات خونین افزایش مییابد.
نظرها
sahar
مشکل حمایت چمهوری اسلامی از گووه حزب اله و مسلح کردن آنها میباشد.
ایران و عربستان در مسیر واگرایی فزاینده | خبرگزاری موج سبز
[…] در مقابل وقتی یک عملیات تروریستی مهیب در ۲۹ آبان ۱۳۹۲ دفتر نمایندگی فرهنگی ایران را در بیروت به لرزه درآورد (که در نتیجه آن نماینده فرهنگی ایران کشته شد)، تهران نیز انگشت اتهام را متوجه ریاض کرد. منصور حقیقتپور، معاون کمیسیون امنیت ملی مجلس، در همین خصوص به صراحت مسئولیت این انفجار را متوجه عربستان کرد و گفت: «شواهد حاکی از آن است که سعودیها انفجار تروریستی در مقابل سفارت ایران در بیروت را هدایت و حمایت کردهاند و تمامی نگاهها به عنوان متهم اصلی به سمت عربستان است.» (مراجعه شود به مقاله: لبنان؛ دور باطل انفجارهای خونین) […]