بررسی مسائل زیست محیطی ایران در لندن
بحرانهای زیست محیطی ایران با حضور کارشناسان ایرانی و بینالمللی در همایشی دو روزه در لندن و به ابتکار بنیاد میراث ایران مورد بررسی قرار گرفت.
در کنفرانسی دو روزه در لندن و با شرکت کارشناسان ایرانی و بینالمللی، نماینده سازمان ملل متحد در ایران و مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران مسايل زیست محیطی ایران از آلودگی هوا و مدیریت آب تا حیات وحش مورد بررسی قرار گرفت.
شرکتکنندگان در پایان بر لزوم گسترش آموزشهای زیست محیطی، بالابردن آگاهیهای عمومی و ارتباط موثرتر میان متخصصان ایرانی و بینالمللی تاکید کردند و از تحریمهای اقتصادی علیه ایران نیز به عنوان یکی از عوامل تشدید کننده بحران محیط زیست نام بردند. این نشست در روزهای ۲۸ و ۲۹ دی ماه برابر با ۱۸ و ۱۹ فوریه و توسط «بنیاد میراث ایران» با همکاری چند نهاد دیگر از جمله موسسه حیات وحش ایران، بنیاد حیات وحش میراث پارسیان، بنیاد سودآور، موسسه بینالمللی محیط زیست و توسعه، موسسه خاورمیانه لندن (LMEI)، وانتشارات آی.بی. تائوریس برگزار شد.
حفاظت از محیط زیست: بیمها و امیدها
در روز نخست این کنفرانس که در آمفی تئاتر انجمن سلطنتی جغرافیا در لندن برگزار شد، جان کورتیس، باستانشناس مشهور و مدیرعامل جدید بنیاد میراث ایران، در سخنرانی افتتاحیه، بحران زیست محیطی را تهدیدی برای انسان و حتا میراث فرهنگی دانست و از تخریب آثار باستانی بر اثر بارانهای اسیدی و عوامل دیگر سخن گفت. فاطمه سودآور، از حامیان برگزاری این کنفرانس نیز عوامل بحران زیست محیطی در ایران را ترکیبی از توسعه افسار گسیخته، غفلت از حفاظت محیط زیست و همچنین تحریمهای بینالمللی دانست.
این نشست با نمایش پیام ویدیویی اسکندر فیروز، بنیانگذار و نخستین رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران در دهه چهل خورشیدی ادامه یافت. آقای فیروز که سالها تلاشهای گستردهای برای ارتقاء جایگاه حفاظت از محیط زیست در ایران داشته به جز تاسیس این سازمان و تهیه قوانین زیست محیطی، برگزاری کنفرانس جهانی رامسر را که منجر به تصویب کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها شد در کارنامه پربار خود دارد. او در پیام خود، ضمن تشریح سیر تحول سازمان حفاظت محیط زیست، از علاقهمند شدن روزافزون مردم به مسائل زیست محیطی به عنوان امیدی برای آینده نام برد.
بحران آب در ایران جدی است
حضور گری لوییس، هماهنگ کننده ارشد فعالیتهای سازمان ملل در ایران به این کنفرانس وزن و اعتبار بیشتری بخشیده بود. او که از تهران به لندن آمده بود، پیش از این سفر بازدیدی از منطقه سیستان وبلوچستان و به ویژه دریاچه هامون داشت و در سخنرانی خود توانست ابعاد فاجعهآمیز خشکی این دریاچه در شرق ایران را به خوبی تصویر کند.
گری لوییس، هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل در ایران، از قول معصومه ابتکار به حاضران گفت که برای عبور از بحران زیست محیطی پیشنهادات خود را ارائه کنند.
هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل در ایران بحرانهای زیست محیطی را عامل به خطر انداختن امنیت جهانی و زندگی انسانها دانست. او همچنین به وجود بحران آب در شهرهای بزرگ دیگر ایران مانند مشهد، اصفهان و اهواز نیز اشاره کرد. گری لوییس همچنین گفت حامل پیامی از معصومه ابتکار برای حاضران در این نشست است که از همه دلسوزان برای محیط زیست ایران خواسته تا برای عبور از وضعیت بحرانی پیشنهادها و راهکارهای خود را ارائه دهند.
بحران مدیریت آب در ایران در سخنان شرکتکنندگان دیگر از جمله دکتر کاوه مدنی از امپریال کالج لندن نیز تکرار شد. او چند عامل را باعث تشدید بحران آب در ایران دانست. به اعتقاد او رشد فراوان جمعیت، توسعه شهری، و همچنین مصرف بیش از حد آب در بخش کشاورزی عوامل مهمی هستند که ایران را به سمت بحران آب سوق دادهاند. به گفته او بیش از ۹۰ درصد از منابع آبی به مصرف کشاورزی میرسد. او حل بحران را در پرداختن به عوامل اصلی به وجود آوردنده بحران آب دانست و گفت مساله بحران آب تنها با کارهای مهندسی و احداث سد حل نمیشود بلکه نیاز به حضور تمام بخشهای ذیفع، بالابردن آگاهیهای عمومی، حضور سازمانهای غیردولتی و کار در سطح اجتماع نیز دارد.
آلودگیهوا منشاء انسانی دارد
مساله بحرانی آلودگی هوا در تهران و کلانشهرهای بزرگ موضوع سخنرانی دکتر وحید حسینی، مدیرعامل جدید شرکت کنترل کیفیت هوای تهران و استاد دانشگاه بود. او ضمن تفکیک میان آلودگیهای ناشی از ریزگرد و گرد و غبار و آلودگی ناشی از وسایل نقلیه، آلودگیهای نوع دوم را بسیار خطرناکتر و زیانآورتر برای انسان دانست. به گفته وحید حسینی، آلودگی ناشی از سوخت خودروها و موتورسیکلتها حاوی ذرات بسیار ریزتری است که قابلیت نفوذ به دورن ریه و سپس گردش خون انسان را دارد و میزان آنها در یک مترمکعب هوای تهران نیز بسیار بیشتر است.
او راه مقابله با آلودگی هوای تهران را متوقف کردن آن در منشاء تولید آلودگی یعنی در خودروها دانست و بالابردن کیفیت سوخت و کیفیت خودروها را عامل موثری برای کاهش آلودگی هوا ذکر کرد. به گفته حسینی، تحریمها تاثیری جدی در این روند داشتهاند چون دسترسی ایران به تکنولوژهای پایش کیفیت هوا و همچنین فنآوری مربوط به کاتالیستهای مختلف را محدود کرده است.
جایگاه جوامع محلی در حفاظت از محیط زیست
دکتر محمد تقی فرور از موسسه توسعه پایدار و محیط زیست و همچنین کنسرسیوم جهانی قرقهای بومی ICCA نیز از دیگر شرکتکنندگان این کنفرانس از ایران بود که بر نقش جوامع محلی و به ویژه ایلات و عشایر در حفظ منابع طبیعی تاکید کرد. به گفته او دانشهای بومی و سنتی در میان این جوامع به خوبی از عهده حفاظت از طبیعت و منابع آن در طول سدهها برآمده است. لاله دارایی نیز در سخنان خود از تجربهاش در حفاظت از زیستگاههای طبیعی با استفاده از جوامع محلی سخن گفت و به مثالهایی در جزیره قشم اشاره کرد که چه طور با کمک مردم محلی حفاظت از لاکپشتها و همچنین برنامه احیاء زیستگاههای مرجانی با موفقیت اجرا شده است. سخنران دیگر این کنفرانس استفان استروفسکی از انجمن حفاظت از حیات وحش بود که در حال حاضر در ایران به کار مشغول است. او در خصوص تنوع زیستی در ایران و پروژههای حفاظت از گونههای در معرض خطر سخن گفت.
در روز دوم این کنفرانس، شرکتکنندگان در پنلها و کارگروههای مختلف به بحث و گفتگوی رو در رو در مورد مسائل مختلفی مانند آب، آلودگی هوا، منابع طبیعی و جنگلها، تنوع زیستی و همچنین ارتقاء نقش جوامع محلی پرداختند و پیشنهادات خود را به برگزارکنندگان کنفرانس ارائه دادند. در این راهکارها بر ارتقاء مباحث آموزشی و ایجاد زمینه مساعد برای هماهنگی با گروههای زیست محیطی فعال در نقاط مختلف ایران تاکید شده است.
در همین زمینه:
نظرها
فرهاد - فریاد
اما حضار محترم هیچکدام به نقش اسلام در تخریب محیط زیست و کمبود آب اشاره نمی کنند . در شهرهای ایران هنوز سیستم قاضلاب کاملا وجود ندارد اگر هم وجود دارد تنها در بخشائی ست و جالب است در همان بخشهائی هم که دارد از استانداردهای ساخت منهولها و لوله کشی ها و کانالهای بهداشتی بی بهره است هنوز در ایران از لولهای آزبست و یا بتنی برای انتقال فاضلاب استفاده می شود . سیستم شهری ایران فاقد بازیافت آبهای سطحی ست هنوز با همان روش سنتی جویها و کانالهای سنتی برای جمع آوری آبهای سطحی استفاده می شود . در سیستم شهری هنوز بازیافت آبهای سطحی و فاضلاب استفاده نمی شود زیرا استفاده از این آبها حرام است در تهران لوله کشی آب شرب فرسوده و سنتی ست . اما در زمینه ی کشاورزی و دخالت دولت سبب شده است فرم طبیعی آبیاری تغییر اقلیم داده است و ایجاد چاههای بی رویه آب قنوات را خشک کرده و سطح آبهای زیرزمینی را کاهش داده است و همچنین سیستم آب خیزداری نیز منسوخ شده است در حالی که کشاورزی به علت نبود تکنولوژی و سرمایه هنوز با همان روشهای غرقابی آبیاری می شود و حتی الگوی کشاورزی هم علیرغم اینکه به سمت محصولاتی رفته که آب زیاد نیاز دارد باز هم از روش غرقابی کشت می شود . اما در رابطه با هوای آلوده نیز باز هم این سیاستمداران هستند که مقصر اصلی هستند استفاده از بنزین و گاز.ئیل غیر استاندارد و نداشتن الگوی صنعتی با برنامه و مشخص استفاده از خودروهای آلوده کننده بدلیل عدم ارتباط صحیح با بازار جهانی و .... وقتی شما با اتخاذ سیاستی ارتباط جهانی را با شعار مبارزه با غرب تعطیل می کنید یعنی شما مانع استفاده از تکنولوژی و صنعت مدرن شده و آلودگیها را افزایش میدهید . بیشترین تخریب توسط آخوندها و سپاه پاسداران برای سودجوئی در محیط زیست ایجاد شده است همه جا حکومت حسین قلی خانی ست و هر کاری خواستند می کنند از دریا کوه و جنگل گرفته تا کویر همه جا اثر تخریبی سپاه برای سودجوئی سرداران کاملا مشهود است . مردم ایران طی هزاران سال دوست طبیعت بوده اند و اولین مردمی هستند که تقویم آنها با روزهای طبیعت شکل گرفته و روز درخت کاری داشته اند تخریب محیط زیست ایران توسط جمهوری اسلامی انجام شده است و تا این رژیم به حیاتش ادامه میدهد محیط زیست ایران همچنان رو به تخریب و ویرانی خواهد رفت . وقتی دولتی کشاورزانش را ورشکست می کند یعنی کشت زارها تخریب می شوند و این یعنی تخریب محیط زیست .
Dr. Abrahamian
ّتا کنون بارها متذکر شده ام کهایران در حال حاضر دو مشکل اساسی دارد که یکی از این دو مشکل مربوط به اضمحلال سریع محیط زیست است. بازهم دست اندر کاران "محیط زیست" گرد هم آمدند و کلید گم شده حلال مشکل زیست محیطی فلات ایران را نه در زیرزمین تاریک خانه -جاییکه انرا گم کرده بودند- بل که در حیاط خانه جستجو کردند و البته آنرا نیافتند و نتیجه ان شد که بازهم با شنیده شدن آژیر خطر خشکسالی و سترون شدن بیشتر محیط زیست فلات ایران به همان حرفهای کلیشه ای بسنده کردند و ..... بارها و بارها نوشته ام که مشکل خشکسالی فزاینده در فلات ایران را میتوان تمام و کمال یک فرایند جانبی و ناخواسته حضور بشر در این سرزمین بسته دانست که توانایی بازسازی و نوشدن پوشش گیاهی را به تدریج از آن گرفته تا جاییکه امروز تمام فلات مرکزی ایران به نمکزار و شوره زار و کویر تبدیل شده است. تا زمانیکه دست اندرکاران متوجه فرایند خشکسالی در فلات ایران نشوند این تمهیدات فقط حل مشکل را به عقب خواهد انداخت. سال گذشته در جواب یکی از مضامین مربوط به خشکسالی بحث هایی شد که قسمتی از انرا در پایین وصله پینه کرده ام. توجه تان را به موارد زیر که برگرفته ازآن نوشتار است جلب میکنم و شمارا به خواندن دوباره آن مطلب تحت عنوان "آغار دوران خشکسالی 30 ساله" و پاورقی هایش جلب میکنم. اخیراً هم مطلبی تعت عنوان "نگاهی به عوامل تخریب زیست محیط فلات ایران" برای زمانه فرستادم که ظاهرا حجیم بود و قابل چاپ نبود. بنده به تدریج آن نوشته را در وبلاگ (sarsabziran.blogfa.com) در دیدرس عموم قرار میدهم. فرایند چرخه فزاینده اضمحلال زیست محیطی فلات ایران به شکل زیر است: الف افزایش تدریجی نمک در محیط زیست (دریاچه وگودالهای نمک) ب برجای ماندن نمک و فرسایش آن توسط باد پ گسترش نمک زار و تبدیل ان به شوره زار و ایجاد زمین های کویری وسیعتر ت کاهش پوشش گیاهی ث کاهش فروریزهای اسمانی و افزایش و گسترش بیشتر نمک در طول زمان و پهنه مکان به دلیل افزایش جمعیت و فعالیت انسان در منطقه ج. تکرار این چرخه شوم و بیابانی شدن منطقه در سطح وسیعتر . با احترام آبراهیمیان
رضایی
آقای ابراهیمیان عزیز! اگر توجه فرمایید بقیه هم مانند شما معتقد هستند فعالیتهای بشری سهم مهمی در وضعیت کم آبی و بی آبی دارد. در متن همن گزارش من خواندم این آقای مدنی گفته کشاورزی بیش از حد دارد تمام آبها را از درون زمین میمکد. حالا سئوال من این است این کشاورزی اصلا آیا بازده درستی دارد؟ روشهای آبیاری اش درست است یا هنوز قدیمی و منسوخ است؟
Abrahamian
سرور گرامی آقای رضایی بنده معتقدم که کشاورزی انقدر ها هم که در بوق رفته موجب و عامل بروز این هیولای خشکسالی نیست. چه اگر زمین را چند سال به حال حود (آیش) بگذاریم به حالت اول بر میگردد. البته به شرطیکه میزان بارندگی در روند طبیعی پایدار بماند. نمک در زمین انباشته نشود. متاسفانه انچه از نظر دوستان و دست اندرکاران به عمد یا به سهو دور مانده ساختار زمین شناسی فلات بسته ایران است که به دلیل نبودن هیچ آبراهی به دریای آزاد هر ساله و همه ساله از بدو ورود آریایی ها به منطقه دستخوش همین روند فزاینده نمک در فلات ایران بوده است. برخی ممکن است تصور کنند که بنده یاوه گویی میکنم اما بیش از 40 سال است که به دنبال این سوال بوده ام که جرا دامنه های جنوبی زاکرس (طرف شیراز) از دامنه های شمالی آن (طرف اصفهان) سرسبز تر است در حالیکه هرچه به طرف شمال رویم هوا خنک تر و بارندگی و طراوت هم بایستی بیشتر شود. البته این به این معنا نیست که چرای بی رویه و یا کشیدن آب بیش از حد از منابع زیر زمینی و کمصارف شاورزی هم در مساله دخیل نیستند. اما مشکل کم بارانی فزاینده در منطقه است که آنهم به نظر بنده حاصل کویری شدن منطقه به دلیل افزایش نمک در خاک و از دست رفتن پوشش گیاهی است. اگر نمک حاصله از فعالیت بشر در فلات ایران به دریای آزاد شسته رفته میشد مسلماً از پوشش گیاهی به تدریج این چنین کاهیده نمیشد. شاهد این مدعا هم بهمین اقی مانده های محیط سرسبز در دامنه کوهها و مناطق به اصطلاح حفاظت شده میباشد. اگر نگاهی به پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده توران در سمنان بیندازیم متوجه میشویم که فلات مرکزی ایران تماماً به همین منوال و روند پوش گیاهی داشته است. به تدریچ که نمک افزایش یافته و رستنیها از رستن و نوکردن پوشش گیاهی وامنده اند این دشت های وسیع و سرسبز به این حال و روز امروزی افتاده اند و متاسفانه تا زمانیکه به این نظریه ایمان نیاوریم و آنرا در بوته بحث و تبادل نظر قرار ندهیم فلات ایران بازهم پرنمک تر و بی باران تر خواهد شد. به هر حال اگر وقت کردید سری به دو پایگاه زیر بزنید و اگر وقتی باقی بود با هم از طریق ای میل میتوانیم تبادل نظر کنیم. با احترام ابراهیمیان www.sarsabziran.blogfa.com www.biocourse10.com
Dr Abrahamian
با سلام مجدد به آقای رضایی و تشکر از زمانه بابت نشر مطلب تصور بنده در باره این سوال که کشاورزی مدرن یا غیر مدرن و منسوخ را برگزینیم خود مصداق همان دنبال کلید گشتن در حیاط خانه به جای زیرزمین خانه است که متاسفانه تاریک است و بالتبع کلیدی را نخواهیم یافت. دیگر اینکه ضرب المثلی داریم که میگوید: بنده خدایی را در ده راه نمیدادند سراغ خانه کدخدا را میگرفت و ایضاً سرزمین فلات از خشکسالی و انباشت نمک و اضمحلال زیرساخت های حیات و زیست بوم رنج میبرد و ما میپرسیم کشاورزی را چگونه باید دنبال کرد و یا نکرد. متاسفانه عده ای که در این کنفرانس شرکت کردند به دنبال همان کلیشه های زیست محیطی و شعایر معلوم از قبیل : بوته نکنیم-خاکرا حفظ کنیم و غیره بودند و یکنفر از انباشت نمک و چگونگی جمع آوری ان از محیط زیست سخنی نگفت. دلیلش هم اینست که قدرت تخمین و تجسم و تعمق میخواهد که بتوان این چرخه باطل نمک-خشکسالی را دید و قبل از دیرشدن به راه چاره اندیشید. به برخی گفته های ظاهراً گوشنواز این کنفرانس توجه کنید: "او چند عامل را باعث تشدید بحران آب در ایران دانست. به اعتقاد او رشد فراوان جمعیت، توسعه شهری، و همچنین مصرف بیش از حد آب در بخش کشاورزی عوامل مهمی هستند که ایران را به سمت بحران آب سوق دادهاند. به گفته او بیش از ۹۰ درصد از منابع آبی به مصرف کشاورزی میرسد. او حل بحران را در پرداختن به عوامل اصلی به وجود آوردنده بحران آب دانست و گفت مساله بحران آب تنها با کارهای مهندسی و احداث سد حل نمیشود بلکه نیاز به حضور تمام بخشهای ذیفع، بالابردن آگاهیهای عمومی، حضور سازمانهای غیردولتی و کار در سطح اجتماع نیز دارد." کجای این عوامل به انباشت فزاینده نمک و تشدید چرخه نمک-سترون شدن زمین-از دست رفتن پوشش گیاهی در فلات-کاهش فروزیزهای آسمانی اشاره میکند!؟ این مفاهیم گوشنواز به شرطی قابل مطرح کردن هستند که مطمئن باشیم روند خشکسالی رو به افزایش نخواهد بود اما شواهد موجود خلاف انرا به ما نشان میدهند چه از زمان ورود آریایی ها و افزایش جمعیت منطقه این چرخه شوم رو به افزایش و وخامت بوده است. به هر حال باید بپرسیم" فرض کنیم که میزان بارندگی در سالهای آینده، همجون گذشته دور و نزدیک، رو به کاهش گذارد که حتماً هم خواهد گذاشت آنوقت چه خواهیم گفت و چه خواهیم کرد. آیا باز هم مدیریت آب را مطرح خواهیم کرد حتی اگر آبی در بساطمان نباشد. به عقیده بنده راه بازیابی فلات ایران در برگرداندن محیط زیست از اضمحلال و انحطاط بیشتر به سرسبزی همانا وارونه کردن مسیر انحطاط یعنی نمکزدایی از سرزمین فلات است. و هر یک روز که زودتر به این امر مهم مبدارت ورزیم و عزم ملی را پشتوانه آن قرار دهیم طبیعت اولیه و سزسبز منطقه هم به همان نسبت به ما هم در باغ سبز و هم باغ سبز را نشان خواهد داد. حال میتوانیم یکی از دوراه را برگزینیم: به همان راه ترکستان ادامه دهیم و فرصت سوزی کنیم و یا اینکه با عقل سلیم ابعاد مساله را بررسی و حلاجی کنیم و راهکارهای مناسبی را برای بازگرداندن طراوت و سرسبزی اولیه فلات ایران به کار گیریم. میتوانیم این نیروی انسانی متمایل و علاقه مند را به دنبال جمع آوری بطری های پلاستیک و طایر اتومبیل و آشغال بسیج کنیم و یا اینکه این نیروی سرشار از شوق و تمایل را به درستی در راه نمک زدایی سرزمین بسته فلات ایران به کار گیریم. انتخاب دست مدیران و دست اندرکاران است. با احترام مجدد ابراهیمیان