هر روز کار، هر روز مرگ
نعیمه دوستدار - ضعف امکانات در کنار واکنش کند نیروهای امدادی باعث شده است تا دو زن کارگر، نه بر اثر سوختگی و خفگی که بر اثر ضربه مغزی جان بدهند.
یکشنبه ۲۹ دیماه در ایران تعطیل رسمی بود، اما کارگران یک واحد تولیدی پوشاک در خیابان جمهوری تهران سر کار رفته بودند. دستمزد اضافه روز تعطیل، برای کارگرانی که با حقوق اندک به کار کردن در محیطهای غیراستاندارد و پرفشار رضایت دادهاند، وسوسهانگیز است. اما تعطیلی روزی که در ایران عید بود، به عزا تبدیل شد و دو کارگر زن کشته شدند.
ساعت ۳۳ :۱۱ دقیقه صبح، ۲۵ یا ۲۶ نفر در اتاقها و راهروی یک ساختمان پنح طبقه گیر افتادند؛ چون آتش به سرعت در این ساختمان که یک تولیدی لباس بود، گسترده میشد. خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گزارش داده است که پس از شعلهور شدن آتش و در شرایطی که مأموران آتشنشانی به محل حادثه رسیده بودند، دو کارگر زن از ترس شعلههای آتش خود را از پنجرههای ساختمان آویزان کرده بودند، سقوط کردند.
سقوط کردند یا افتادند؟
یک روایت ماجرا آنطور است که شاهدان عینی میگویند. آنها دیدهاند که بالابر آتشنشانی به دلیل نقص فنی نتوانسته به پنجرهای که دو زن کارگر قرار گرفته بودند برسد و در نتیجه کارگران از ترس شعلههای آتش خود را به پایین پرتاب کردهاند.
جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی ایران اما اظهار نظر عجیبی کرده است: «دو نفر از خانمهایی که در این تولیدی فعالیت میکردند به دلیل آتشسوزی از پنجرههای طبقه پنجم این ساختمان آویزان شده بودند که به دلیل ناتوانی در استقرار مستحکم خود به پایین پرتاب و جان خود را از دست دادند.» بنا به گفته او، گویا فرض بر این است که افراد بتوانند خود را از پنجرههای یک ساختمان در حال آتش گرفتن آویزان کنند و مدت زیادی هم در این حالت تاب بیاورند.
با اینکه در نهایت ۱۵ نفری که در پلههای دود گرفته ساختمان گیر کرده بودند نجات پیدا کردند، اما آن دو نفری که سقوط کردند تنها کسانی نبودند که برای نجات جان خود از پنجرهها آویزان شدند. آتش نشانی اعلام کرده که توانسته است هشت نفر دیگر را هم از طریق دستگاه بالابر از پنجره ساختمان نجات بدهد.
مثل هر حادثه دیگری که در آن هم عامل انسانی نقش دارد و هم کمبود امکانات و گاهی هم شخص حادثه دیده، در این اتفاق هم همه عوامل دست به دست هم دادهاند: کارگران قربانی، بدون آگاهی از نحوه برخورد در زمان حادثه، به پنجرههای ساختمانی اعتماد کردهاند که در طبقه پنجم قرار دارد. کارفرما ایمنی محل کار را تامین نکرده و دغدغه آموزش کارگرانش را در مواجهه با خطر نداشته است؛ نیروهای امدادی هم با امکانات ناقص و معیوب در محل حادثه حاضر شدهاند.
یک شاهد عینی به زمانه گفته است: «من شاهد این اتفاق تلخ بودم. آن دو خانم خود را به پایین پرتاب نکردند؛ به علت شعلههای آتش از پنجره آویزان بودند و نردبان ماشین آتش نشانی، به علت نقص فنی جک هیدرولیکش باز نشد و تا ماشین بعدی نردبان به محل حادثه برسد، این دو خانم نتوانستند خود را نگهدارند و از ساختمان سقوط کرده و کشته شدند. امیدوارم مسئولان سازمان آتش نشانی پاسخگوی این موضوع باشند که چرا ماشین نردبان که مشکل فنی دارد به صحنه حادثه اعزام شده است. تعجب میکنم که سخنگوی سازمان آتش نشانی صحبتی از نقص فنی لوازمی که با جان انسانها سرو کار دارد نکرده است.»
در حالی که کسی از مقامات مسئول از مسئولیت کارفرما در تامین امنیت جانی کارگرانش سخن به میان نیاورده، حالا همه توجهها به سمت آتشنشانی برگشته است که نتوانسته به موقع و با در اختیار داشتن تجهیزات مناسب آن دو زن را از مرگ نجات دهد. به نظر میرسد علاوه بر اینکه نردبان نجات به موقع باز نشده، امکانات دیگری مانند تشک نجات هم وجود نداشته تا از این حادثه جلوگیری کند. ضعف امکانات در کنار واکنش کند نیروهای امدادی باعث شده است که دو زن کارگر پیش چشم تعداد زیادی از مردم، نه بر اثر سوختگی و خفگی که بر اثر ضربه مغزی جان بدهند.
حالا یکی از اعضای شورای شهر تهران هم اتهام را متوجه نیروهای آتشنشان دانسته و گفته است: «طبق گزارشهای رسیده متأسفانه عملکرد نیروهای آتشنشانی در حادثههای اخیر قابل قبول نبوده است.»
مسعود سلطانیفر اعلام کرده است: «به همین دلیل اعضای شورای شهر تیمی را برای بررسی بیشتر در خصوص تأخیر در کمکرسانی نیروهای آتشنشانی تشکیل داده است.»
آتش سوزی در همه جای دنیا رخ میدهد اما در کشوری مانند نروژ، همزمان با این حادثه، آتشسوزیای که ۳۰ خانه را سوزانده به مرگ هیچکس ختم نشده است. گویا در چنین سرزمینهایی کمتر پیش میآید که نیروهای امدادی دیر برسند یا وقتی میرسند نردبانشان باز نشود.
کارگران بر سر کار میمیرند
این دو زن تنها کسانی نبودهاند که در روزهای اخیر بر اثر حوادث کار جان باختهاند. در یک هفته اخیر دستکم چهار کارگر دیگر هم جان خود را از دست دادهاند؛ سه نفر بر اثر ریزش چاهی در میدان آرژانین تهران، یک نفر در مشهد و در حال کار با دستگاه پرس.
خبرگزاری ایسنا به نقل از سازمان پزشکی قانونی، گزارش داده که در هفت ماهه نخست سال ۹۲، ۱۰۸۶ مرد و ۱۵ زن بر اثر حوادث کار جان باختهاند.
آمارهای سازمان پزشکی قانونی ایران از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ نیز نشان میدهد که در فاصله این سالها تعداد کسانی که بر اثر حادثه کار کشته شدهاند، رو به افزایش بوده است. بر اساس این آمارها، در سال ۱۳۸۱، ۴۶۱ تن بر اثر حوادث ضمن کار کشته شدهاند، اما در سال ۱۳۹۰ این رقم به هزار و ۵۰۷ تن رسیده است.
فعالان کارگری علت شیوع حوادث کار در ایران را عدم نظارت دولت و کارفرمایان بر ایمنی کار میدانند. بر این اساس، کارفرمایان برای ارزانتر تمام شدن محصول تولید شده، کارگاههای خود را در مناطق غیراستاندارد با کمترین امکانات ایمنی برقرار میکنند. حقوق بیشتر کارگران در این مجموعهها، از قیمت محصولی که تولید میشود بسیار پایینتر است.
اما این تمام ماجرا نیست. فقر و بیکاری باعث شده عده زیادی حاضر باشند به قیمت جان و سلامتشان در محیطهای ناامن کار کنند. بسیاری از کارگران به دلیل نیاز مالی، حاضرند بدون توجه به شرایط و امکانات ایمنی در هر کارگاهی کار کنند. این کارگاهها بدون تهویه مناسب و امکانات اطفای حریق و اغلب در ساختمانهای فرسوده و در مناطق شلوغ و پر رفت و آمد راهاندازی میشوند و کارگران در آنها علاوه بر اینکه در معرض بیماریهای گوناگون مثل سل، رماتیسم، سوءتغذیه و استرسهای روانی هستند، هر لحظه ممکن است به دلیل نقص ایمنی ابزار و ساختمان یا به دلیل آشنایی نداشتن با اصول ایمنی و بر اثر سهلانگاری شخصی جان خود را از دست بدهند. آنها برای از دست ندادن شغل، به هر خواستهای تن میدهند. کارکردن در روزهای تعطیل و در ساعتهای اضافه، امکان استراحت را از آنها میگیرد و میتواند باعث پایین آمدن توان کارگر در رعایت ایمنی هم بشود.
کارفرما و کارگر اما بر سر معامله جان آزاد گذاشته شدهاند. نهادهایی مانند تامین اجتماعی، وزارت کار، وزارت بهداشت و حتی شرکتهای بیمه نیز در نظارت بر امنیت جانی کارگران اهمال میکنند. در کنار این بیتوجهی رسمی و سیستمی، امکان اعتراض و انتقاد نیز از کارگران گرفته شده است؛ نهادهای صنفی مستقل به دلالی امنیتی محدود و سرکوب شدهاند و فعالان کارگری تهدید به زندان و اخراج میشوند. راهی برای بیان خواستهها نیست، امکان اعتصاب و تقاضای دستمزد بیشتر که نه، حتی شیوهای برای مطالبه امنیت بر سر کار وجود ندارد.
نتیجه اما همیشه یک چیز است: کارگران بر سر کار میمیرند.
نظرها
kia
MARG BAR JOMHURIE ESLAMI KE BAESE TAMAME BADBAHTIE MELATE IRANE. TA IN HUKOMATE ** PARAST BAR SARE KARE HAR ROOZ BADTAR AZ INHA RA SHAHEDIM