«کمی بهار...»؛ شهرنوش پارسیپور- ۲۱
خانم لقا به خانهى استاد عاملى مى رود و آنها عاقبت در آغوش هم فرو مى روند.
خانم لقا به خانهى استاد عاملى مى رود و آنها عاقبت در آغوش هم فرو مى روند. بعد زن دچار احساس گناه مى شود و...
خانم لقا به خانهى استاد عاملى مى رود و آنها عاقبت در آغوش هم فرو مى روند.
خانم لقا به خانهى استاد عاملى مى رود و آنها عاقبت در آغوش هم فرو مى روند. بعد زن دچار احساس گناه مى شود و...
رادیو زمانه از کوکیها استفاده میکند تا به بهترین شیوه گزارشگری مستقل را در اختیار شما بگذارد. برای اطلاعات بیشتر تگاه کنید به مقررات حریم خصوصی
فهرستی از راههای مقاومت در برابر سانسور برای شما تهیه کردهایم. این فهرست را تکمیل کنید
__SURVEY_BANNER_TEXT__
__SURVEY_BANNER_CTA__
نظرها
امیر
واقعا عالی بود لذت بردم . منتظر کارهای بعدیتون هستم. ممنون.
جهانگیر آرشید
با درود به سرکار خانم پارسی پور که روان نویسی و داستان پردازیشان ویژگی اندیشه و قلم زنی ایشان ر ا دارد و شاید در بسیاری از کارهایشان بی همتا و تک گونه باشد . اما من هنوز نمیدانم این واژه (خوانش ) ر ا شما از کجا آورده ید اگر این واژه در پارسی گویی و پارسی نویسی بوده و من و ماهآ با ان آشنا نیستم سپاسگزار خواهم شد که مرا راهنمای فرماید . وگرنه اگر این زمان از فعل (کردار ) خواندن ر ا واژه ای ای برا بر واژه گان پردازش ، نوازش ،خارش ، گویش ، نمایش دانسته اید که به اندیشه من نو آوری درست و بجایی نیست چه این واژگان هریک جا و ویژه گی خود را دارد برخی فعل (کردار)، برخی نام و برخی ریشه کردار ی و نمایشگر کاری ارادی یا اجباری ی احساسی و نا خواسته میباشد ، مانند خارش ، ، گوارش یا رانش من پیشنهادی دارم که در این زمان اگر هم خانی پارسی ی فارسی نویسی و فارسی خوانی ر ا با راهنمایی بزرگان و دانشوران زبان آغاز کنیم و برای نمونه و او ( گنگ ) یا صامت مانند خواندن یا خواستن ی خوابیدن ر ابرداشته و بنویسیم خاندن یا خاستن یا خابیدن ، شاید بهتر از واژه سازی نا آشنا و تازه باشد ، تازگی خوبست ولی نه هر تازه ای . با سپاس از شما که با کارهایتان اندیشه آدمی ر ا به پردازش و واکنش وامیدارید