نقاشیهایی از جنس نفت و رنج
شبنم سیفی- نفت: عامل توسعه یا عقبماندگی؟ امین روشن در آثارش به این پرسش میپردازد.
نفت: عامل توسعه یا عقبماندگی؟ شاید در هیچ آینه دیگری به جز این «طلای سیاه» و البته بد بو نتوان همزمان تصویر شادیها و رنجهای یک ملت را دید. مردمی که نفت برای آنها میتواند ثروت و رفاه به همراه بیاورد اما در عین حال میتواند عامل قدرتطلبی، کشمکشهای سیاسی داخلی و خارجی و یا به قول برخی مورخین عامل عدم رشد دمکراسی نیز باشد. صد سال است که نفت در ایران کشف شده، و این اکتشاف ایران و سپس خاورمیانه را وارد عصر جدیدی کرده است. زندگی ایرانیها به طور عمومی و زندگی بسیاری از مردمان مناطق نفت خیز، به طور خاص، در این صد سال با سرنوشت نفت گره خورده است. این موضوعی است که امین روشن، هنرمند نقاش، برای آفرینشهای هنری خود انتخاب کرده.
صفحه بعد:
نقاشی با نفت خام روی پارچه
گالری هما در خیابان کریمخان تهران در دی ماه میزبان نمایشگاهی از آثار امین روشن با نام «برف شادی» بود. امین روشن که خود زاده شهر نفتی مسجد سلیمان در خوزستان است، تصاویر کودکی خود از این محیط و تناقضات آن را روی بوم نقاشی آورده است. اما نکته برجسته در کار او انتخاب مادهای ویژه برای این کار است. او آثارش را با استفاده از نفت خام روی پارچه اجرا میکند. او این ماده سیاه را از درون نفتچالههای اطراف مسجد سلیمان جمع میکند؛ نفتی که بیش از یکصد سال است که در آنجا میجوشد و خاک را تبدیل به ترکیبی عجیب و ناشناخته کرده، چیزی شبیه به خمیر یا گل سیاهرنگ اما با جنس و بوی نفت. او ترکیب خاک و نفت را با چاپ سیلک اسکرین روی بومها پیاده میکند.
صفحه بعد:
هنرمندی در شهر نفت متولد میشود
امین روشن در سال ۱۳۶۱ در شهری به دنیا آمد که نخستین چاه نفت خاورمیانه در آن کشف شد. پدر و پدربزرگش هر دو کارگران زحمتکش صنعت نفت بودند. پدربزرگش که بازنشسته شد، طبق قانون آن زمان، پسرش را برای کار روی لولههای نفتی استخدام کردند. اما امین در دوازده سالگی به دلیل وخیم شدن اوضاع زیست محیطی مسجد سلیمان و انتشار گازهای سمی مجبور به ترک شهر همراه با خانوادهاش شد. امین بعدها لیسانس خود را در رشته گرافیک گرفت و با شرکت نفت به همکاری پرداخت و در مدت بیش از یازده سال همکاری توانست آرشیوی غنی از مجموعه فعالیتهای این شرکت از بدو تأسیس تاکنون فراهم کند؛ آرشیوی که بیش از پنج هزار عکس در خود دارد. او از سال ۱۳۹۰ نمایشگاههای انفرادی خود را در تهران برپا کرده و در تعداد زیادی نمایشگاه گروهی در داخل و خارج از ایران، از جمله در لندن، میامی و شهر نانت در فرانسه نیز کارهایش حضور داشتهاند.
صفحه بعد:
برف شادی
در نمایشگاه «برف شادی» امین روشن لذت و شادی مبتنی بر کشف این ثروت افسانهای را با شادی تولید شده توسط اسپریهای برف شادی مقایسه میکند. به گفته امین روشن، اسپری برف شادی عمرش کوتاه است و از این رو شادیاش از عمرش نمیتواند بلندتر باشد. نفت در روزگار ما نیز به سان برف شادی است؛ ثروتی همراه با شادیهای کاذب مدرن که کیفوریاش یک شبه تمام میشود.او میگوید صبح تولد، ما ماندیم و و تنهاییهامان و انبوهی از مضرات نفت اعم از تاریخی، اجتماعی، سیاسی، و به خصوص محیط زیستی.
صفحه بعد:
آلودگیهای زیستمحیطی در مسجد سلیمان
مسجد سلیمان، زادگاه امین روشن، شاید بهترین تصویر را از سرنوشت نفت در ایران تصویر کند. بریتانیاییها در سال ۱۹۰۸ استخراج نفت از مسجد سلیمان را آغاز کردند. با جوشیدن این ثروت بیکران از کوهپایههای زاگرس، سرنوشت شهر و مردم آن برای همیشه تغییر کرد. شهری که همواره مسکن مردمان لر و بختیاریها بود، به ناگاه میزبان کارگران و مهندسانی از نقاط دیگر ایران و حتا جهان شد. انگلیسیها برای بیش از شصت در آنجا حضور داشتند و یادگارهای خود را برجای گذاشتند. اما شهری که به مدد نفت پیشگام ورود بسیاری از پدیدههای صنعتی و مدرن در ایران بود، عاقبت خوبی نیافت. اینک زندگی در مسجد سلیمان به دلیل آلودگیهای شدید نفتی و انتشار گازهای سمی با مشکلات زیادی روبهروست.
صفحه بعد:
تصویر یک ملکه با رنگ آبی
امین روشن در مجموعهای دیگر از آثارش به سراغ نقشههای فنی و تاسیسات شرکت نفت ایران رفته و با انتخاب این نقشهها از آرشیو، عکسهای خود را با تکنیک سیلک اسکرین روی آنها چاپ کرده بود. در این روش از پارچههای توری ظریف که گاه میتواند از جنس ابریشم باشد، به عنوان تکیهگاهی برای ورقههای استنسیل استفاده میشود و به این ترتیب میتوان نقوش مورد نظر را با مرکب غلیظ روی سطوح مورد نظر چاپ کرد. هنرمندان زیادی برای خلق آثار هنری از این روش استفاده کردهاند. روشن در این مجموعه از آثارش، تصاویر جدید و یا تاریخی مرتبط با نفت و مسجد سلیمان را روی نقشههای فنی شرکت نفت انداخته است. به این ترتیب، تصویر ملکه ثریا بختیاری، همسر دوم پادشاه سابق ایران، که خود اهل ایل بختیاری بود با استفاده از نفت غلیظ روی نقشهای با تهرنگ آبی چاپ شده است.
صفحه بعد:
نفت، یک عنصر فرهنگساز
کلاهخودهای ایمنی شرکت نفت نیز اشیایی متناقض برای امین روشن هستند. کلاههایی که در طول چهل هزار روزی که از آغاز صنعت نفت در ایران میگذرد نمادی هستند برای گرامیداشت کسانی که در آن قربانی شدند. کلاههایی که به گفته هنرمند قرار بود از کارگر محافظت کنند، اما در عمل او را مستعمل نمودند. کاشفان آب سیاه که با عشق به سراغ آن رفتند ولی با سل و خفقان به خانه بازگشتند، خانهای که به گفته امین روشن در اصل وجود نداشت چون نفت و شهرتش برای این کارگران تنها هیاهویی بود برای هیچ. او روی این کلاهخودها را با نقش و نگارهای فرهنگ بومی درآمیخته و گاه جملاتی که بین مردم محل رد و بدل میشود را نیز روی آنها نگاشته است، جملاتی که تحت تاثیر حضور طولانی مدت انگلیسیها و فرهنگ نفتی، پر از کلمات و اصطلاحات انگلیسی است. برای امین روشن، نفت به عنوان منبع انرژی موضع کار نیست، نفت در مقام استراتژی نیز اهمیتی ندارد، او از خود نفت در هیئت یک عنصر فرهنگساز حرف میزند.
نظرها
نظری وجود ندارد.