روحانی در داووس: برای سرمايهگذاری به ايران بياييد
رئيسجمهور ايران در نشست داووس گفت اعتدالگراست و از اين سياست در عرصه بينالمللی دفاع میکند. وی از جهانيان خواست تا به ايران بروند و در آنجا سرمايهگذاری کنند.
حسن روحانی، رئيسجمهور ايران امروز پنجشنبه سوم بهمنماه (۲۳ ژانويه) در مراسم گشايش چهلوچهارمين نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئيس، اعلام کرد از ديدگاه اعتدال دفاع میکند و از کشورهای صنعتی خواست که در ايران سرمايهگذاری کنند.
پيش از سخنرانی حسن روحانی، خبرگزاریهای جهان پيشبينی کرده بودند که در پی توافق هستهای اخيرِ ايران و کشورهای قدرتمند، اکنون رئيسجمهور ايران به داووس خواهد آمد تا برای برونرفت از شرايط ناگوار اقتصادی در ايران جهانيان را به سرمايهگذاری در کشورش ترغيب کند.
حسن روحانی در داووس سخنرانی خود را با بيان اينکه "ديدگاه من نسبت به مسائل اجتماعی، اقتصادی و سياسی، ديدگاه اعتدال است"، گفت ديدگاه اعتدالی او، منحصر به ايران نيست؛ بلکه جايگاه "ايران اعتدالگرا" را، در تصوير آينده اقتصاد جهانی، "بسيار فراتر از آنچه پيشبينی شده"، میبيند.
وی با تأکيد بر اينکه "هيچ کس نمیتواند تنها زندگی کند" و "هيچ کشوری، نمیتواند بیاعتنا به ديگران، مسائل خود را حل کند"، افزود: "اقتصاد ايران، بنيه و ظرفيت آن را دارد که ظرف سه دهه آينده در زمره ۱۰ اقتصاد اول دنيا قرار گيرد؛ و اين هدفی است که در کلان برنامهريزی اجتماعی، اقتصادی، سياست داخلی و سياست خارجی در پی آن بوده، و برای تحقق آن، قصد جدی دارم."
روحانی همچنين ايران را برخوردار از "بالاترين نرخ در شاخصهای توسعه انسانی" دانست و گفت دولت وی نهايت کوشش خود را به کار خواهد گرفت، تا از اين منبع با بهينهسازی در راستای توسعه کشور استفاده کند و در اين راستا، سياست خارجی را نيز در مسير بهرهبرداری وسيع از امکانات بينالمللی، برای توسعه اقتصادی ايران فعال کند.
رئيسجمهور ايران يکی از ارکان نظری و عملی دولت خود را "تعامل سازنده بينالمللی" دانست و در توضيح سياست خارجی دولت خود گفت روابط تجاری، صنعتی، اقتصادی و همکاریهای سياسی و چندجانبه ايران با همه کشورهای همسايه را گسترش خواهد داد و با اجرای توافق هستهای ژنو و رفع تحريمها، روابط ايران با اروپا نيز "کاملاً به حالت عادی باز خواهد گشت".
وی همچنين در مورد روابط ايران و آمريکا گفت: "تعاملات ايران و آمريکا نيز در ماههای گذشته، وارد مرحله جديدی شده است، و برای اولين بار، سياستمداران دو کشور برای حل اختلافات در موضوع هستهای با هم مذاکره، تبادل نظر، و حتی اتخاذ تصميم کردهاند. اين تحولی مهم در دوران پس از انقلاب اسلامی ايران است."
حسن روحانی از همه کشورهای شرکتکننده در نشست داووس دعوت کرد تا با سفر به ايران "مهماندوستی ايرانيان را تجربه کنند"، و "زمينههای وسيع سرمايهگذاری و همکاری مشترک امنيتساز را، خود، مشاهده کنند".
وی يکی از حلقههای پيوند امنيت و اقتصاد را "امنيت انرژی" دانست و گفت ايران، آمادگی دارد با تکيه بر ذخاير انرژی خود در تأمين امنيت انرژی جهانی مشارکت کند.
رئيسجمهور ايران در بخش ديگری از سخنان خود صلح و امنيت در خاورميانه را نيز در گرو "گسترش روابط اقتصادی، همکاریهای اجتماعی و فرهنگی، گردشگری، ارج نهادن به بخش خصوصی و همکاری نخبگان در سطح بينالمللی" دانست.
وی اين سخن مسئولان حکومتی ايران را که جمهوری اسلامی بهدنبال سلاح هستهای نيست تکرار کرد و با اشاره به توافق هستهای اخير گفت: "آنچه در دست داريم، نه تنها يک توافقِ مقطعی و موقت در يک موضوع خاص نيست، بلکه پيشدرآمد و زمينهای برای توافق و تعاملات بعدی است."
نظرها
محسن
پای مورچه و نون اخوند رو کسی ندیده خیلی مردی اموال مصادره شده سرمایه دار های ایرانی رو که اوایل انقلاب کشیدید بالا پس بدید.
فرهاد - فریاد
روحانی در این سخنرانی نشان داد که چوب حراج به ایران می زند من هیچ مخالفتی با خارجیان جهت حضور اقتصادی در ایران نه داشته و نه دارم اما روحانی و تیم اقتصادی اش نشان دادند که از سه طیف مختلف هستند سوداگران اقتصادی (بازار ) الیگارشی مالی و انحصاری محافظه کاران و نئو لیبرالهای تکنوکرات . که خود روحانی نتولیبرالهای تکنوکرات را نمایندگی می کند . در واقع این دولت حاصل ائتلافی ست بین رفسنجانی و موتلفه . بیش از صد سال تاریخ معاصر ایران دائما اقتصاد سیاست دموکراسی و آزادی در ایران بصورت آشکار و پنهان در اختیار این جریان قرار داشته است و بدون در نظر گرفتن مردم و بنابر اقتضای منافع این گروهها سیاست و اقتصاد ایران فراز و نشیب داشته است . این حریان حاضر است بنابر اقتضای منافعش خارجیان را نه در مشارکت تولیدی و بعنوان یک سرمایه ی رقیب که بصورت موقت و پیمانکاری وارد چرخه ی اقتصادی نماید . از اینرو منافع ملی همیشه دستخوش منافع این طیف از بین رفته است . و اتفاقا بحران اقتصادی و سیاسی نیز در ایران ناشی از سیاستهای منفعت طلبانه این طیف بوده است . قبلا هم گفته ام بحران اقتصادی و سیاسی ایران تنها از زاویه ی حل بحران اقتصادی اقتصاد ایران در تولید است نه در بازرگانی . یعنی سرمایه ی خارجی باید وارد فعالیت اقتصادی ایران شود برای افزایش تولید با سرمایه ی ثابت خارجی . اگر به دیدگاههای اخیر آقای آل اسحاق توجه کنیم خواهیم دید این طیف خارجی ها را تنها بعنوان پیمانکار و مکمل اقتصادی بازرگانی مد نظر دارد . و حکومت حاضر نیست تولیدکنندگان خارجی را برای مشارکت در سود تولید وارد عرصه ی سیاسی اقتصادی ایران نماید تا معضلات اساسی اقتصاد ایران حل و فصل شود . به همین دلیل به صراحت می توان گفت سیاست لیبرالیستی روحانی در صدد حراج منابع ایران و افزایش فقر و فلاکت جامعه است نه حل بحران تولید در ایران و اگر به لیست کمپانی هائی که در حال مذاکره با آقای روحانی و تیمهای مذاکره کننده هستند نگاه کنیم مشاهده خواهیم کرد که این کمپانی ها تنها بصورت موقت برای انجام کاری معین و سود معین در حال مذاکره هستند . نفت گاز معادن و سایر منابع معدنی و پیمانکاری . در دوران رضا شاه مصدق , شاه و رفسنجانی نیز ما شاهد چنین حرکاتی بوده ایم که بحرانهای اقتصادی و سیاسی آن دوران هنوز از یادها زائل نشده است . سیاست روحانی ممکن است دوران کوتاهی نیازهای این طیف را برطرف نماید اما منافع ملی بحران اقتصادی و سیاسی و بخصوص بیکاری و کاهش تولیدات داخلی به جز ء منابع کانی را در برخواهد داشت روحانی به سیاست نادیده گرفتن منافع ملی روی آورده که سالهاست این سیاست دچار بحران و بن بست بوده است از اینرو اعمال سیاست منسوخ شده ادوار گذشته نه تنها منافع ملی را نادیده می گیرد که باعث تقویت استبداد داخلی و لغو دموکراسی و آزادیهای مدنی نیز خواهد شد . سرکوب روزنامه نگاران فعالان سیاسی و اجتماعی افزایش اعدامها و .... همه و همه ی سرکوبها چهاچوبی ست که ما در چند ماه گذشته نیز شاهد آن بوده ایم .