به جای «کلنل»، «حسنک» مجوز گرفت
انتظار میرفت رمان «کلنل» از محمود دولتآبادی منتشر شود، اما داستان «حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی با نام و صدای این نویسنده به شکل یک کتاب «فاخر» منتشر شد.
بهتازگی انتشارات فیروزی در تهران اثر تازهای از محمود دولتآبادی را منتشر کرده است. این اثر که هم به شکل کتاب و هم به شکل کتاب گویا منتشر شده، «وزیری امیر حسنک» نام دارد و در واقع بازخوانی فرازهایی از تاریخ بیهقی است. رمان «زوال کلنل» از این نویسنده همچنان منتظر مجوز انتشار است.
«وزیری امیر حسنک» که به شکل «نفیس» یا به اصطلاح «فاخر» منتشر شده ۲۹ هزار تومان قیمت دارد.
نثر بیهقی یکی از بهترین نمونههای نثر دوره غزنوی است. پیش از انقلاب، دکتر زهرا خانلری و دکتر ذبیحالله صفا در مجموعه ارزشمندی با عنوان «شاهکارهای ادب فارسی» داستان حسنک وزیر از مجموعه تاریخ بیهقی را با شرح برخی واژگان منتشر کرده بودند. این کتاب را انتشارات خوارزمی با بهای بسیار نازل و در شمارگان بسیار گسترده در اختیار خوانندگان کتاب و ادبدوستان قرار داده بود. در کهنهفروشیها این کتاب که بارها هم تجدید چاپ شده این روزها به بهای هزار و هشتصد تومان به فروش میرسد.
محمود دولتآبادی: آمدند پیش من گفتند میخواهیم مجسمهات را بسازیم. گفتم نمیخواهم سنگ شوم. گفتند برایتان در سبزوار و جای خانه قبلی خانه بسازیم، گفتم اگر قرار بود آباد باشد، خراب نمیشد. پرسیدم چرا روی بیهقی کار نمیکنید؟ پس پذیرفتم بخشهایی از بیهقی را بخوانم. مردم بیهقی را با حسنک میشناسند، این بود که این داستان را انتخاب کردم.
محمود دولتآبادی در شرایطی داستان بر دار شدن حسنک وزیر از تاریخ بیهقی را به شکل کتابی نفیس و با بهای ۲۹ هزار تومان منتشر کرده که رمان «زوال کلنل» او همچنان در انتظار صدور مجوز بهسر میبرد.
آقای دولتآبادی درباره انگیزهاش از انتشار پارهای از تاریخ بیهقی به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است: «آمدند پیش من که میخواهیم همانطور که نیشابوریها مجسمه عطار و خیام دارند، مجسمه شما را هم بسازیم، گفتم نمیخواهم سنگ شوم. گفتند برایتان در سبزوار و در جای خانه قبلی خانه بسازیم، گفتم اگر قرار بود خانهای آباد باشد، خراب نمیشد. پرسیدم چرا روی بیهقی کار نمیکنید؛ او که استاد نثر پارسی است. در نتیجه با توجه به وضعیت امروز که همه چیز صوتی و تصویری است، پذیرفتم بخشهایی از بیهقی را بخوانم، و از آنجا که حسنک در دانشگاهها معرفی شده و مردم بیهقی را با او میشناسند، این داستان را انتخاب کردم.»
از بین رماننویسان، نخستین بار هوشنگ گلشیری در سالهای دهه ۶۰ در کارگاههای داستاننویسیاش و سپس در ماهنامه کارنامه به نثر بیهقی با تأکید بر همین داستان حسنک وزیر پرداخته بود. بسیاری از آثار هوشنگ گلشیری از جمله «شاه سیاهپوشان» (درباره اعدامهای دهه ۶۰ و توابسازی) و رمان «جننامه» و مجموعه داستان «پنج گنج» در ایران مجوز انتشار دریافت نکرده است. نسیم خاکسار هم در پژوهشهایی که بر تاریخ بیهقی و برخی متون ادبیات کهن ایران انجام داده، تلاش کرده از نظر فرهنگی چگونگی شکلگیری استبداد در ایران را برنمایاند. آثار نسیم خاکسار هم پس از انقلاب در ایران منتشر نشده و او هم در جمهوری اسلامی جزو نویسندگان ممنوع از قلم است.
در چنین شرایطی که بسیار پیش از محمود دولتآبادی، هم پژوهشگرانی مانند دکتر زهرا خانلری و دکتر ذبیحالله صفا و هم داستاننویسان و رماننویسان برجستهای مانند هوشنگ گلشیری و نسیم خاکسار به این متن به طور کامل و جزء به جزء پرداختهاند، معلوم نیست که بازنشر آن با صدا و شرح و تفصیلات محمود دولتآبادی چه فایدهای میتواند داشته باشد.
آقای دولتآبادی در میان اعضای هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران، آن هم در دو دوره، تنها نویسندهای بود که در دیدار حسن روحانی با هنرمندان در تالار وحدت در ۱۸ دی ماه شرکت کرد.
محمود دولتآبادی: من در باور «درک ضرورت» هستم و طبعاً چنان درکی از بایستگی را منحصر به عرصه فرهنگ و هنر هم نمیدانم.
نویسنده «جای خالی سلوچ» و همچنین رمان توقیفشده «کلنل» در نامهای که با عنوان «اگر دیر نشده باشد» منتشر کرده، درباره دیدارش با حسن روحانی در تالار وحدت نوشته بود: «شخصاً به اصطلاح آرد خود را بیخته و الک مربوطه را آویختهام و تا بودهام حرمت آزادی و قانونمداری را نگه داشتهام و نگه میدارم. در عین حال التزام به واقعبینی و اندازه نگهداری مجابم میکند که در خرسندی دیگرانی سهیم باشم که امیدوارند از مسیرهای زمهریری من عبور نکنند در کشمکشهای نرم و سخت روزگارانی که گذرانیدم و گذرانیدیم.»
و در فراز دیگری از این متن آورده بود: «من در باور "درک ضرورت" هستم و طبعاً چنان درکی از بایستگی را منحصر به عرصه فرهنگ و هنر هم نمیدانم.»
در همان زمانی که آقای دولتآبادی به عنوان یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران در تالار وحدت به سخنرانی حسن روحانی گوش سپرده بود که به باور «درک ضرورت» برسد، مأموران امنیتی از برگزاری جلسه ماهانه جمع مشورتی کانون نویسندگان جلوگیری کردند.
در بیانیه کانون آمده است که این جلسه قرار بود در منزل یکی از اعضای کانون نویسندگان برگزار شود اما مأموران در تماس تلفنی ضمن احضار صاحبخانه به یکی از ادارات وزارت اطلاعات او را وادار کرده بودند جلسه را لغو کند.
کانون نویسندگان در بیانیهای که به این مناسبت انتشار داد، به نشست گروهی از هنرمندان با حسن روحانی در تالار وحدت هم اشاره کرده و نوشته بود: «همزمانیِ ممنوعیت تشکیل جلسه جمع مشورتی کانون با برگزاری جلسه رئیس دولت و شماری نویسنده و هنرمند و بهویژه آنچه در آن مجلس گفته شد، این پرسش را پیش کشید که چه رابطهای میان آن آواز سر دادنها پیرامون آزادی و هنر، زیرزمینی شدن اندیشه، آن ابراز خرسندیها و امیدواریها با این تهدید و سرکوب وجود دارد؟ چنین دم خروسی را چه طور میشود با قسم حضرت عباس نادیده گرفت؟»
کانون نویسندگان ایران: مشکل اساسی نویسندگان و هنرمندان این سرزمین تعریف آزادی نیست بلکه نبودن آن است.
کانون نویسندگان ایران در پایان بیانیه خود نوشته بود: «مشکل اساسی نویسندگان و هنرمندان این سرزمین تعریف آزادی نیست بلکه نبودن آن است. ممکن است هر کس برای کسب این آزادی یا هر منفعت دیگری به راهی بیندیشد؛ از جمله همراهی با صاحبان قدرت. این را میشود حق شخصی او دانست، چنانکه نقد رفتار او را از جانب دیگران. اما کانون نویسندگان ایران دسترسی ادبیات و هنر به آزادی را، حتی امید آن را، از راه قدرتمداران آزادیستیز ممکن نمیداند و صورت مسئله را با راه حل آن یکسان نمیپندارد.»
داستان «حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی که حتی در کتابهای دوره دبیرستان هم آمده، در شرایطی با نام محمود دولتآبادی به بهای ۲۹ هزار تومان برای هر جلد منتشر شده، که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده که رضا براهنی معاند نظام است و آثار او در ایران نباید منتشر شود.
رضا براهنی هم مثل محمود دولتآبادی عضو کانون نویسندگان ایران است. او مدتی رئیس انجمن قلم کانادا نیز بود و آثارش به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، سوئدی و فرانسوی ترجمه شده است. بسیاری از آثار رضا براهنی و از جمله رمان «روزگار دوزخی آقای ایاز» و «آزاده خانم و نویسندهاش» مانند رمان «زوال کلنل» نوشته محمود دولتآبادی مجوز انتشار نگرفته است.
«زوال کلنل» نوشته محمود دولتآبادی برای نخستین بار به زبان آلمانی و با ترجمه بهمن نیرومند در تابستان سال ۱۳۸۸ در زوریخ توسط انتشارات یونیون (Union) منتشر شد.
«کلنل» که قرار بود با نام «زوال کلنل» توسط نشر چشمه منتشر شود، اما مجوز چاپ نگرفت، داستان یک سرهنگ وطندوست ارتش است که پنج فرزند دارد و هر پنج فرزندش در جریان انقلاب ایران به یک حزب و یک گروه سیاسی میپیوندند، از انقلاب آسیب میبینند و پدر را داغدار میکنند. وزارت ارشاد این رمان را رسماً ممنوع از انتشار اعلام نکرده، اما با لغو مجوز نشر چشمه، امکان انتشار آن را از بین برده است.
آقای دولتآبادی در سالهای گذشته بارها به عدم انتشار این رمان و به سانسور رمان «کلیدر» اعتراض کرده است.
منتقدان در رسانههای آلمانیزبان نظر متفاوتی نسبت به این رمان داشتند. روزنامه معتبر دیتسایت درباره «کلنل» نوشته بود: این رمان نشاندهنده درماندگی یک نویسنده ایرانی در رویکرد به تاریخ کشورش است. نویسنده از موضوع فاصله نگرفته و آن قدر از نظر عاطفی درگیر تاریخ ایران بوده که نتوانسته با دیدی عینی و روشنگرانه به وقایع تاریخی کشورش نگاه کند.
و در ادامه، در فراز دیگری از این نقد آورده بود: «مخاطبان واقعی کلنل در ایران به سر میبرند و زمانی این کتاب میتواند در تاریخ ایران تأثیرگذار باشد که در ایران منتشر شود.»
اکنون پس از سالها انتظار به جای رمان «کلنل»، داستان «حسنک وزیر» از مجموعه تاریخ بیهقی با نام محمود دولتآبادی منتشر شده است. در این میان فقط «حسنک وزیر» به «وزیری امیر حسنک» تغییر کرده و بهای آن هم به ۲۹ هزار تومان افزایش یافته است.
در همین زمینه:
بازتاب [زوال] کلنل در مطبوعات آلمانیزبان
بیانیه شاهین نجفی و واکنش محمود دولتآبادی به دیدار حسن روحانی با هنرمندان
از برگزاری جلسه ماهانه کانون نویسندگان ایران جلوگیری شد
وزارت ارشاد: رضا براهنی معاند نظام است و نباید اثری از او منتشر شود
اهمیت ارکستر سمفونی تهران در دعوای بین دولت و مجلس
تأملی بر تاریخ بیهقی، نسیم خاکسار
نظرها
امیر مسکنی
خب خدا رو شکر رسانه های ما انقدر پیشرفت داشتند که قبل از انتشار یک کتاب نقد اون رو هم می نویسن. استاتید بزرگوار این کتاب فقط داستان حسنک وزیر نیست. این کتاب (فقط خود کتا) از 3 بخش تشکیل شده : 1-مقدمه ی اولیه محمود دولت آبادی 2-داستان بردار کردن حسنک وزیر با تصحیح محمود دولت ابادی 3-وزیری امیر حسنک : نقد و بررسی وزارت کلاسیک و تاریخ وزارت در ایران با استفاده از داستان حسنک وزیر توسط محمود دولت آبادی بخش سوم بخش اصلی کتاب است که محمود دولت آبادی نوشتنش رو سخت ترین کار سالیان اخیر توصیف کرده. بهتره تا قبل از انتشار رسمی کتاب و برای جلو گیری از آبروریزی بیشتر این مطلب رو تصحیح کنین و از مخاطبینتون عذرخواهی کنید.
امیر مسکنی
این هم صفحه ی ویکی پدیا ی اثر https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1_%D8%AD%D8%B3%D9%86%DA%A9
محمد تاجاحمدی
امضا نداشتن این مطلب مغرضانه نشون میده که نویسنده حاضر نیست که مسئولیت کارش رو به عهده بگیره! اولا کتاب صرفا باز نشر قسمتی از تاریخ بیهقی نیست که تنقیح و تاویل و حواشی و تصحیحات دولت آبادی به علاوه یک پیش درآمد به آن اضافه شده! دوما: این کتاب برای اولین بار به شکل آن-دمند در ایران منتشر شده که نویسنده مغرض اثر هیچ اشاره ای به اون نکرده سوما: آنچه که شما از اون بعنوان کانون نویسندگان یاد می کنین دقیقا در حال حاضر متشکل از چه کسانیه؟ چهارما: شما اگر یه سرچ ساده قبل از نوشتن این مطلب میکردی می فهمیدی که دولت آبادی به خاطر عدم توافق برسر سیاستهای کانون مدتها پیش از اونجا استعفا داده! نحوه ی جداشدنش رو به تفصیل برای رسانه ها گفته! پنجما: دولت آبادی هم مثل خیلی از مردم و هنرمندان در ایران میخواهند زندگی کنن! اگرچه دوست دارند شرایط رو به بهبودی بره و برای بهتر شدن شرایط اگر لازم باشه حکومت همکاری هم میکنن! این چیزیه که برای خیلی از اپوزسیونهای امروزی قابل هضم نیست! از نظر اونها هنرمندی خوبه که مخالف رژیم باشه و دائم مخالفتش رو توی بوق و کرنا بکنه! یا بره مثل *** ینگه دنیا! و علیه شاملو و دولت آبادی و که و که و که...لیچار ببافه! دولت آبادی از چپگراهایی که امروز مشی ویلی برانتها رو بیشتر از مرام ستیزه جویانه ی شما ترجیح میده! بابت نقد رفتارش نوشتن این طور مطالب مغرضانه و با اطلاعات غلط درست نیست!****
بابک
متن خالی از هرگونه درک حداقلی ادبی، سیاسی؛ تاریخی و اجتماعی است و نویسنده نامشخص آن تنها از در بغض و ناآگاهی آسمان ریسمان بافته و نبایدها به شقیقه ربط داده است. برای رسانه شما متاسفم که چنین متن ****انتشار داده است.
حسن رجب نژاد
تاکید چند باره جناب نویسنده مقاله در باره قیمت 29 هزار تومانی کتاب برای چیست ؟ مگر میخواهیم ماست و دوغ و دوشاب بخریم که حضرت نویسنده مدام قیمت 29 هزار تومانی آنرا توی چشم ما میزند؟ . ما سی سال است در خارج از کشور هستیم و هنوز فرسنگ ها با عقلانیت و نقد خرد مدار فاصله داریم . دنیای برخی از آدمهای هنرمند و نقاد ! چه دنیای حقیری است .
محمدی
حالا شما چرا جوش میزنی مگه شما محمود دولت آبادی هستی؟ چرا جوش میزنی وقتی میگن کتاب گرون شده یا اینکه کتاب قسمتی از کتاب تاریخ بیهقی است. قبول کنید که کتاب واقعا گرونه.مگه شما کتاب رو دیدی که داری نظر میدی؟ با اینکه به استاد دولت آبادی ارادت خاصی دارم ولی ایشون بعد از کتاب سلوک دیگه کاری که متعلق به خودشون باشه ارائه نکردن. نون نوشتن و میم و آن دیگران که نوشته محسوب نمیشه. خاطرات خودشون متعلق به سالیان قبل و زندگی نامه ی چند تن از بزرگان ایران خوب احتمالا این کتاب هم مثل همونا باشه با قیمتی بسیار بالاتر. پس با این تفاسیر این کتاب باید از کلیدر و جای خالی سلوچ و سلوک بهتر باشه.
مجتبی
من احساس میکنم مطلب بالا با غرضورزی و احساسات شخصی نوشته شده. گویا نویسندهی محترمش گمان میکنند یک بار بررسی آثار ادبی کلاسیک حق مطلب رو ادا کرده و بار دوم وسوم زاید است. با این تفکر دهها ادیب و متفکر که حافظ و مولوی را بارها خوانده وتفسیر کردهاند کار بیهوده و تنها به قصد کسب منفعت مالی کردهاند؟ ضمناً نویسندهی مقاله تلاش کرده گرفتن مجوز کتاب جدید آقای دولتآبادی را به نحوی از آثار دیدار با روحانی قلمداد کند که این تلاش ایشان نیز بیتفکر لازم انجام شده و راه به جایی نمیبرد، چرا که مجوز گرفتن کتاب حسنک به علت موضوع آن است که بر خلاف کلنل حساسیتبرانگیز نیست. آقای دولتآبادی که ممنوعالقلم نبوده کهحتی نقد ادبیات کلاسیک هم از اوچاپ نشود.
فرا وست
نویسنده محترم شما چرا مطلب تان را بدون نام منتشر می کنید؟ البته مشخص است که چه کسی آن را نوشته است! دراین مطلب چند مسئله در کنار هم مطرح شده است ، برداشتی که من از این نوشته دارم آن است که شما با عصبانیت تمام خواهان نکوهش محمود دولت آبادی به خاطر رفتن به جلسه ای باشرکت مقامات هستید و هم به این بهانه غیر منظقی که چرا او به چاپ کتابی که دیگران به آن پرداخته اند اقدام کرده، لحن شما بسیار مغرضانه است. شما چندبار به قیمت کتاب مورد نظر اشاره می کنید و سعی دارید محمود دولت آبادی را نویسنده ای سازش کار و ووو جلوه دهید. من از شما می پرسم آیا واقعا این برخورد و لحن شایسته رسانه ای است که خیلی خوب از گرفتاری های نویسندگی درایران واز جمله شخص دولت آبادی آگاه است؟درضمن آیا هر کسی درچارچوب موازین شما نویسنده محترم و کانون نویسندگان عمل نکرد باید به شیوه ای مغرضانه کوبیده شود؟ شما دولت آبادی را شماتت می کنید چرا به داستان حسنک پرداخته واینکه چون دیگران درباره آن نوشته اند لزومی به کار او نبوده ، شما به چه حقی برای او تعیین تکلیف می کنید که چکارباید بکند. آیا شما که مدافع آزادی بیان هستید نباید این حق را به همکارتان بدهید که مطابق نظر خودش عمل کند. درضمن کانون نویسندگان مدافه آزادی چرا وقتی دسته دسته اعدام می کردند هیچ اعلامیه اعتراضی نمی نوشت!