در سازمان میراث فرهنگی چه خبر است؟
نجفی میماند یا میرود؟ استعفای او چه معنایی داشت و تکذیب آن چه مفهومی دارد؟ دعوا در سازمان میراث فرهنگی بر سر چیست؟
صبح چهارشنبه ۹ بهمنماه در بسیاری از رسانهها اعلام شد که محمد علی نجفی استعفا داده است. چنین بود که معاونان سازمان میراث فرهنگی به طور اضطراری جلسهای تشکیل دادند. قرار بود رییس سازمان میراث فرهنگی در این جلسه استعفایش را اعلام کند. جلسه اضطراری مدیران سازمان میراث فرهنگی سه ساعت طول کشید و وقتی که ساعت ۸ شب به پایان رسید، معلوم شد که محمد علی نجفی ظاهراً قصد ماندن دارد.
رحمتالله رئوف، مدیرکل دفتر بررسی عملکرد، بازرسی و رسیدگی به شکایات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در جلسه شورای معاونان حضور داشت. او درباره استعفای نجفی از ریاست سازمان میراث فرهنگی گفت: «خیلی چیزها ممکن است بین آقای نجفی و رییسجمهور اتفاق بیفتد که ما از آن خبر نداشته باشیم، اما نجفی در جلسه امروز تأکید کرد که قصد ندارد از سازمان برود.»
برای اینکه محمد علی نجفی بتواند به وظایفش عمل کند و انتظاراتی را که از او میرود، برآورده سازد بودجهاش میبایست حداقل ۵۰ برابر افزایش پیدا کند. اگر خسارتهای مالی در اثر سوءمدیریتها در دولت دهم را هم لحاظ کنیم، این رقم به طرز غیرقابل پرداختی افزایش پیدا میکند.
از سوی دیگر محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به خبرگزاری مهر گفته: «آقای نجفی مدتهاست به دلیل کسالتی که دارد پیشنهاد خود را برای جایگزینی فرد دیگری در سازمان میراث فرهنگی به رئیس جمهور داده.»
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت یازدهم اما به خبرگزاری میراث فرهنگی اطلاع داده که ظاهراً از استعفای نجفی اطلاعی ندارد.
در هر حال، نجفی چه در سازمان میراث فرهنگی بماند، چه برود، این پرسش در میان میآید که استعفای او چه معنایی داشت و تکذیب آن چه مفهومی دارد؟ دعوا در سازمان میراث فرهنگی بر سر چیست؟ آیا مشکل نجفی یک مشکل شخصی است و یا اینکه مشکل او، مشکل دولت یازدهم است که اکنون به این شکل نمود پیدا کرده و رفته رفته به حالت یک بحران درمیآید؟
ریخت و پاشهای مالی و کمبود بودجه
محمد علی نجفی، یکشنبه، ۲۲ دیماه در یک نشست رسانهای از ریخت وپاشهای مالی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در زمان مدیریت اسفندیار رحیم مشایی پرده برداشت. پس از این نشست رسانهای بود که شایعه استعفای او در میان آمد.
یکی دیگر از مهمترین مشکلات سازمان میراث فرهنگی بودجهای است که به آن تعلق گرفته است. آقای نجفی در همان نشست رسانهای سرنوشتساز در ۲۲ دیماه به مشکل بودجه هم اشاره کرد و گفت در ایران ۲۰۰ هزار سایت تاریخی وجود دارد. اگر به هر سایت فقط ۱۰ میلیون تومان تعلق بگیرد، سازمان میراث فرهنگی در بدترین حالت به دو هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. در حالیکه در لایحه بودجهای که دولت به مجلس تسلیم کرده، برای سازمان میراث فرهنگی فقط ۱۲۰ میلیارد تومان بودجه لحاظ شده که از این میان به گفته رییس سازمان میراث فرهنگی فقط ۴۰ میلیارد تومان تخصیص پیدا میکند. با این تفاصیل برای اینکه محمد علی نجفی بتواند به وظایفش عمل کند و انتظاراتی را که از او میرود، برآورده سازد بودجهاش میبایست حداقل ۵۰ برابر افزایش پیدا کند. اگر خسارتهای مالی در اثر سوءمدیریتها در دولت دهم را هم لحاظ کنیم، این رقم به طرز غیرقابل پرداختی افزایش پیدا میکند.
یک سازمان بیپول و نهادهای جیرهخوار
در طی چند سال گذشته حساسیت بخشی از جامعه به حفظ آثار تاریخی و اعتراضهایی که نسبت به بیتوجهی و تخریب میراث فرهنگی صورت میگرفت نام سازمان میراث فرهنگی را با حاشیههای فراوانی روبهرو کرده بود. در گزارشی هم که دولت درباره عملکرد صد روزهاش انتشار داده بود، آمده است که به دلیل سوءمدیریتها جایگاه فرهنگی ایران در جهان تنزل یافته. در بخش گردشگری نیز از آمارسازی و بالا بردن رقم گردشگران، صدور مجوزهای بیرویه برای فعالیت در بخش گردشگری و عدم نظارت بر آن و عدم ارتباط با مراکز دانشگاهی در دولت قبلی انتقاد شده بود. برای از میان برداشتن این مشکلات در وهله نخست، هر مدیری به یک برنامه راهبردی و به بودجه کافی نیاز دارد.
دولت روحانی ناگزیر میبایست به توقعات و خواستههای بسیاری از نهادهای جیرهخوار هم توجه داشته باشد. راضی نگه داشتن نهادهای جیرهخوار با سیاستی که به اصلاح امور نطر دارد و در پی اشتغالزایی و درآمدزایی است الزاماً همسو نیست.
از سوی دیگر به گفته جواد هروی، رئیس فراکسیون تاریخ و توسعه گردشگری بودجه سال ۹۳ که به عنوان لایحه از طرف دولت به مجلس آورده شده، نسبت به لایحه بودجه سال ۹۲، هفت و نیم درصد کاهش داشته است.
هروی گفته بود: «در این بودجه برخی اولویتهایی که باید در مباحثی مثل میراث فرهنگی و گردشگری که به خودی خود میتوانند اشتغالزا و درآمدزا باشند، مورد توجه قرار نگرفته است.»
به یک نکته باید توجه داشت: همزمان با تهدید استعفای محمد علی نجفی و رسانهای شدن این خبر، کلیات لایحه بودجه هم به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. میتوان تصور کرد که آقای نجفی فقط یک راه در پیش روی خود میدیده است: یا استعفا بدهد و دولت روحانی را با بحران مواجه کند و یا اینکه ماندنش در سازمان بیپول و پردردسر میراث فرهنگی را منوط و مشروط به تخصیص بودجه بیشتری کند.
دولت روحانی ناگزیر میبایست به توقعات و خواستههای بسیاری از نهادهای جیرهخوار هم توجه داشته باشد. احداث یک دهکده قرآنی در فاصله بین تخت جمشید و پاسارگارد که طرح آن در هیأت دولت به تصویب رسیده، نمونهای است از این توقعات که بودجه آن قرار است از محل بودجه گردشگری تأمین شود. اینگونه رویکردها به قصد راضی نگه داشتن نهادهای جیرهخوار با سیاستی که به اصلاح امور نطر دارد و در پی اشتغالزایی و درآمدزایی است الزاماً همسو نیست.
آشفتگیها و سوءمدیریتها
وقتی که شش ماه پیش نجفی به ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منصوب شد، این سازمان با سه مشکل روبرو بود. هر سه این مشکلات همچنان بر جای خود باقی است:
- ناتوانی سازمان میراث فرهنگی در حفاظت از میراث فرهنگی و درگیریاش با پروندههای متعدد در داخل و خارج از ایران
- ناتوانی در ایجاد هماهنگی بین بخشها و آمارسازی در عرصه گردشگری
- ناتوانی در حمایت و هدایت هنرمندان و صنعتگران در عرصه صنایع دستی
تنها دستاورد نجفی در پنج ماه گذشته پیشرفتهای نامحسوس در زمینه گردشگری، آن هم از نوع «سالم» و «مذهبی»اش است. اگر در عرصههای دیگر، پیشرفتهای دولت روحانی به همین ترتیب باشد، شایعه استعفای عده دیگری از وزرای کابینه او معنا و مفهوم پیدا میکند.
آقای نجفی در همان زمان گفته بود: «سه بخش سازمان مانند سه جزیره مستقل عمل میکردهاند و مدیریت داخلی سازمان دچار آشفتگی بوده است.»
این آشفتگیها نیز همچنان بر جای خود باقی است و طبعاً مشکلاتی را به وجود میآورد: در هشتمین نشست کمیته بینالمللی میراث ناملموس پرونده طب سنتی ایرانی که پیشتر برای بررسی به سازمان یونسکو ارسال شده بود، به دلیل نقایص پرونده و کلی و مبهم بودن آن نظر اعضای کمیته را جلب نکرد و ایران بخت ثبت یکی از دانشهای سنتی خود را از دست داد. افزون بر این بازی چوگان هم به نام جمهوری آذربایجان ثبت شد و این ناکامیها که در اثر سوءمدیریتها و آشفتگیهایی در دولت نهم و دهم اتفاق افتاده بود، به پای محمد علی نجفی نوشته شد.
مشکل نجفی؛ مشکل دولت تدبیر و امید
این اولین بار نیست که این پرسش در میان آمده که نجفی میماند یا میرود؟ اولین بار هم نیست که او تهدید به استعفا کرده و حتی به گفته خودش درباره این موضوع «ممنوعالمصاحبه»اش کردهاند.
پرسش این نیست که نجفی میماند یا میرود. پرسش این است که اگر بماند، آیا میتواند توقعات و انتظارات به وجود آمده را با وجود آشفتگی در مدیریت، کمبود بودجه و توقعات نهادهای جیرهخوار برآورده کند؟ همین پرسش، در همه عرصهها فراروی دولت «تدبیر و امید» هم هست. وضع دولت مثل یک کتری میماند که روی اجاق میجوشد و میغلد، اما از جایش تکان نمیخورد. تنها دستاورد نجفی در پنج ماه گذشته پیشرفتهای نامحسوس در زمینه گردشگری، آن هم از نوع «سالم» و «مذهبی»اش است. اگر در عرصههای دیگر، پیشرفتهای دولت روحانی به همین ترتیب باشد، شایعه استعفای عده دیگری از وزرای کابینه او معنا و مفهوم پیدا میکند. بیجهت نیست که محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفتوگو با خبرگزاری مهر از همین حالا این شایعات را تکذیب کرده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.