محیط زیست و جنبش کارگران
نقش کارگران در مقابله با بحرانهای زیست محیطی به پرسشی مهم برای فعالان مدنی تبدیل شده. در ایران نیز اکنون فعالان کارگری و محیط زیست به دنبال راهی برای پیوند این دو موضوع به یکدیگرند.
پیوند مسائل مربوط به محیط زیست با صنعت و همچنین گره خوردن آن با منطق سرمایه این مساله را به شکل اجتناب ناپذیری با شیوه تولید حاکم بر جامعه پیوند زده است.
در این میان نقش کارگران و جنبشهای اجتماعی آنان در مقابله با بحرانهای زیست محیطی به یک پرسش مهم برای بسیاری از فعالان مدنی تبدیل شده است. در بسیاری از نقاط دنیا، جنبشهای کارگری پرچم حفاظت از محیط زیست را با رویکردهای مختلف به این موضوع در دست گرفتهاند. در فضای فکری ایران نیز اکنون توجه به نقش این جنبشها در حفاظت از طبیعت و محیط زیست پدیدار شده است.
کانون مدافعان حقوق کارگر در بهمن ماه ۱۳۹۲ ویژه نامهای با نام «جنبش کارگری و مسايل محیط زیست» منتشر کرده است که در نوع خود شاید یکی از معدود رویکردهای نظری به پیوند این دو موضوع در ایران باشد. این ویژهنامه از یک سو به مرور مسائل نظری در مورد محیط زیست و جنبش کارگران میپردازد و از سوی دیگر مقالاتی در مورد نقش کارگران در نقاط مختلف دنیا از جمله در مکزیک و بولیوی دارد.مقالات این ویژهنامه به قلم سمیه صمیمی، فریبرز رییس دانا، علیرضا ثقفی، خسرو صادقی بروجنی، ناصر آقاجری، علی یزدانی و شماری دیگر از فعالان کارگری و یا کارشناسان محیط زیست است.
افزایش جمعیت جهان و نیاز به تولید محصولات بیشتر فشاری فزاینده بر تمام منابع حیاتی کره زمین و زیستبومهای مختلف آن وارد میکند.
در منطق حاکم بر روابط تولید و سرمایه، آلوده کردن محیط زیست و استخراج منابع طبیعی تا قطره آخر با توسل به منطق کسب سود بیشتر مجاز شمرده میشود. آلایندههای مختلف زندگی انسانها و نسلهای بعدی آنها را با تهدیدهای جدیدی رو به رو کرده که گاه برای بسیاری از آنها هنوز چاره و درمانی شناخته نشده است. دراین میان بدتر از همه وضعیت کارگرانی است که در محیطهای آلوده به انواع سموم و با موادی که آغشته به مواد شیمیایی و آلایندههای دیگر، انواع محصولات را تولید میکنند و در حالی که کارفرمایشان را هر ساعت بهرهمندتر و سودمندتر میکنند خود با انواع بیماریها روز به روز فرسودهتر و بیبهرهتر میشوند.
رویکردهای متفاوتی نسبت به مساله آلودگیهای زیست محیطی و نقش کارگران در مقابله با آن وجود دارد. در مقدمه این ویژهنامه آمده است که کارگران نباید در دام این نظرگاه بورژوایی بیفتند که معتقد است مساله محیط زیست یک مساله صرفا «علمی» و یک مساله «طبیعی» است که به خارج از مبارزات طبقاتی تعلق دارد. کسانی گمان میبرند با کاهش مصرف شخصی قادر به حل مشکلات زیست محیطی هستند و یا اگر صاحبان و گردانندگان سرمایه رفتار اخلاقی خود را دگرگون کنند، وضع محیط زیست بهتر خواهد شد. اگرچه این راهکارها بیتاثیر نیست، اما آنچه در این میان مورد غفلت قرار میگیرد واقعیتی نهادی و ساختاری است که افراد در آن جای گرفتهاند و مطابق با آن عمل میکنند. با پیشرفتهای به دست آمده در دنیای امروز سخت نیست به کار بستن ابزارهایی برای حفظ محیط زیست و همچنین بهرهگیری مناسب از منابع طبیعی اما در روابط تولید سرمایهداری از آنجا که به هرچیز از منظر سودآوری نگریسته میشود، محیط زیست نیز تا آنجایی اهمیت دارد که در خدمت این روابط باشد.
ویژهنامه «جنبش کارگری و مسايل محیط زیست» در مقالات متعدد خود در پی انگشت گذاشتن براین نکته است که اهداف زیست محیطی باید به عدالت اجتماعی نیز گره بخورد و توسعه زیست محیطی تنها زمانی میسر است که بیعدالتیهای اجتماعی نیز در کنار مسائل محیط زیست مورد توجه قرار گیرند. به اعتقاد نویسندگان این ویژهنامه، میتوان جنبش محیط زیستی را از جداییاش با سایر جنبشها نجات داد و دریافت که دشمن اصلی محیط زیست مردم نیستند، بلکه همان ساختار اقتصادی و اجتماعی است که ما همگی در آن زندگی میکنیم.
عنوان برخی مطالب این ویژهنامه عبارتند از: نگرش رادیکال به محیط زیست؛ جنبش کارگری ومحیط زیست؛ آیا مسایل حفظ محیط زیست، مساله کارگران و جنبش کارگری است؟؛ آیا کارگران با محیط زیست بیگانهاند؟؛ ناکجا آباد صندوق بین المللی پول، عسلویه و محیط زیست؛ سرمایهداری و محیط زیست؛ آلودگی آب و تاثیر آن در اکوسیستم؛ برگی از تاریخ/ سابقهی آلودگی هوای تهران؛ مکزیکوسیتی: بحران زیستمحیطی و راهکارهای سوسیالیستی؛ یک جنبش اقلیمی جدید در بولیوی؛ در انتظار مرگ، نگاهي به پرونده غلامحسين خالدي محيطبان منطقه حفاظت شده دنا؛ نقش نظام سودمحور در آلودگي طبيعت؛ و تجارت كربن چيست؟
نظرها
فرهاد - فریاد
کارگران تا زمانی که نتوانند تشکلات صنفی سیاسی خود را تشکیل دهند امکان برخورد فعال با مشکل محیط زیست داشته باشند . اما پس از کسب قدرت سیاسی طبقه ی کارگر در حفظ آن نه تنها کوشش خواهد کرد که تخریبهای دوران سرمایه نیز جبران خواهد شد . توسعه ی منابع طبیعی اقلیمی یکی از مهمترین روش های توسعه در دوران دیکتاتوری پرولتاریا خواهد بود . از اینرو تغییراتی که در مدل تولید و تغییر الگوهای تولید اقلیمی توسط سرمایه داری انچام شده است الزاما باید متوقف شده و توسعه ی منابع طبیعی اولویت طبقه ی کارگر خواهد بود . زمین خانه ی ماست و باید در حفظ آن برای نجات بشریت استفاده شود مبنای عدالت اجتماعی و نجات بشریت بدون حفظ زمین ممکن نخواهد بود .