«اگر کانون نویسندگان پوست بیندازد، امکان فعالیتش وجود دارد»
معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سرگیری فعالیت کانون نویسندگان ایران را محتمل دانست. یکی از شرطها، بایگانی کردن تاریخچه کانون نویسندگان است.
سید عباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سرگیری فعالیت کانون نویسندگان ایران را محتمل دانست. صالحی اما تلویحاً فعالیت کانون را مشروط کرد به دگرگونیهایی در اساسنامه آن و جدایی کانون از پیشینهاش که با تاریخ مبارزات مدنی مردم ایران در آمیخته است.
سید عباس صالحی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره امکان فعالیت قانونی کانون نویسندگان ایران نظر داد. او تلویحاً خواهان تجدید نظر در اساسنامه کانون نویسندگان شد و گفت اگر کانون «پوستاندازی» کند، امکان فعالیت قانونیاش در ایران وجود دارد.
آقای صالحی گفته است: «کانون نویسندگان یک بحث تاریخی دارد که این بحث تاریخی اگرچه در دورهای از تاریخ سیاسی کشور اهمیت داشته، اما با توجه به اینکه امروز برخی از اعضای آن یا از دنیا رفتهاند و یا در شرایطی هستند که دیگر حال و حوصله فعالیت ندارند، بنابراین طبعاً میتواند پوستاندازی کند که هم به نفع کانون باشد و هم به نفع نویسندگان آن.»
کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ با انتشار بیانیهای آغاز به کار کرد. کانون در چهار دهه فعالیتش برای آزادی اندیشه و بیان و دفاع از حقوق مدنی مردم، در عرصه بیان و نویسندگی همواره با مخالفت و کارشکنی حکومتها و دولتها مواجه بوده و هرگز خود را از متن مبارزات مدنی مردم جدا ندانسته. با اینحال معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در چشمانداز فعالیت قانونی کانون نویسندگان ایران، خواهان جدایی کانون از تاریخاش شده است. به گفته آقای صالحی پیشینه کانون نویسندگان ایران اکنون به تاریخ پیوسته و فقط به کار «درس گرفتنها» و عبرتآموزی در سیاست و فرهنگ و ادبیات میآید و به همین جهت میتواند «در جایی بماند» و بایگانی شود.
سید عباس صالحی اعتقاد دارد که به دلیل آنکه اعضای پرسابقه کانون درگذشتهاند یا دیگر علاقهای به فعالیت ندارند، «قاعده و نسبت» تاریخ و گذشته کانون نویسندگان با «شرایط امروز» نباید مورد بحث قرار گیرد. او میگوید: «اگر بنا باشد برخی نهادها همچنان در پوستههای گذشته خود بمانند و نوستالژیک به گذشته نگاه کنند، کارکردهای گذشته خود را از دست میدهند.»
پیش از این، هنگامی که عطاءالله مهاجرانی در دوره نخست ریاست جمهوری محمد خاتمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عهده داشت احتمال از سرگیری فعالیت کانون نویسندگان ایران در میان آمد.
دکتر فریبرز رییسدانا، از اعضای هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران در اینزمینه به رادیو زمانه گفته است: « بله، درست است. آقای مهاجرانی وزیر بود و ما به او مراجعه کردیم و جوابی هم نگرفتیم. البته همو بود که به ما اصرار کرده بود کانون را به ثبت برسانیم. همیشه کانون از مذاکرات خصوصی و کانالهای ارتباطی بیزاربوده است. باید بر اساس حقوق مسلم به صورت حدود روشن و مبتنی بر اصول و حرمت حرکت کرد. هیأت دبیران کانون در سال ۴۱ متنی خطاب به اعضا تهیه کرد و در آن آورد که نمیتوان با مذاکرات خصوصی و دوستانه با عوامل سانسور و واسطهگران این و آن با بنیادهای سانسور مبارزه کرد. اکنون نیز کانون استوار و منطقی بر سر راه و روش خویش ایستاده است.»
پس از آنکه تلاشها برای ثبت کانون نویسندگان ایران به جایی نرسید، فعالیتهای کانون در سالهای دهه ۱۳۷۰ اوج گرفت و ماجراهایی مانند مرگ سعیدی سیرجانی در زندان، قتل احمد میرعلایی، احمد تفضلی، مجید شریف، ماجرای فرج سرکوهی، اتوبوس ارمنستان و قتلهای زنجیرهای پیش آمد.
نهادهای امنیتی در سالهای گذشته از برگزاری جلسات کانون نویسندگان ایران همواره جلوگیری کردهاند. با اینحال کانون در این سالها به فعالیتهایش ادامه داده است. آخرین نمونه چنین رویکردهایی در دیماه اتفاق افتاد.
سهشنبه ۲۴ دیماه قرار بود در منزل یکی از اعضای کانون نویسندگان جلسهای برگزار شود اما مأموران در تماس تلفنی ضمن احضار صاحبخانه به یکی از ادارات وزارت اطلاعات وی را وادار کرده بودند جلسه را لغو کند.
نظرها
شهروند درجه سه
سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت : اگر کانون «پوستاندازی» کند، امکان فعالیت قانونیاش در ایران وجود دارد. شهروند درجه سه : شما در این سی سال هم پوست ملت را و هم پوست نویسندگان را چنان کنیدید که پوستی نمانده تا بیندازند.
سه قصه
همچین کانونی که مورد تائید شما باشد آن هم با این محدودیت ها همان بهتر که نباشد. چرا ادبیات ما در دنیا جای ندارد چون اولین قانون رشد ادبیات آزادی بیان است و شرح ناگفته ها. نه فقط در زمینه سیاسی در زمینه تجربیات درونی و شخصی و روحی نیز. جامعه ای که حق بیان راحت ساده ترین تغییرات و چالش های خود را ندارد چون باید مطابق سلیقه قشر عقب افتاده فقط مذهبی باشد و از زیر نظر دیگران که پیرو همین عقاید هستند بگذرد چه کانونی؟ مسخره بازی است. خاطره قتل های زنجیره ای هنوز که هنوز است از وحشتناک ترین و کثیف ترین اقدامات ضد فرهنگی این رژیم است حرف از چه می زنید شما؟ منظورتان کانون نویسندگان سرسپرده است؟
sattar
«پوستاندازی» !! یعنی توبه و اعلام سرسپردگی در مقال سازمان امنیت و کنا ر آمدن در باره خفقان و زندان و شلاق ؟!
رویا
به گمانم حداقل یکبار در دورهِ قتلهای زنجیرهیی پوستِ کانون را کندند، ظاهراً هنوز کافی نیست (شاید هنوز حسرتِ آن اتوبوس را میخورند که نرفت تهِ دره). زندهباد کانونِ نویسندگانِ ایران که بعد از سه دهه فشار و شکنجه و کشتار، اینقدر محکم ایستاده و خودش نفروخته؛ بخصوص با آخرین بیانیهیی که دربارهِ دمِخروس و قسم حضرت عباس داد، نشان داد که برعکس مسوولین ارشاد و سانسور اهلِ گولیدن نیست و سرش با پنبه بریده نمیشود. همینهاست که کمکم افراطیگری و تمامیتطلبی را پس میزند و امید را در دلِ مردم زنده نگه میدارد.