پرونده قتل بهاییان پیگیری نمیشود
کیان ثابتی - در چندماه گذشته شماری از شهروندان بهایی در ایران مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفتند، اما تاکنون پرونده هیچکدام از آنان با پیگیری مراجع قضائی روبهرو نشده است.
در چندماه گذشته شماری از شهروندان بهایی در ایران مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفتند، اما تاکنون پرونده هیچکدام از آنان با پیگیری مراجع قضائی روبهرو نشده است.
عطاءالله رضوانی یکی از قربانیان جنایتهای اخیر، در شهریورماه سال جاری در بندرعباس کشته شد.
سعیدالله اقدسی، دیگر فرد بهایی است که در اردیبهشتماه توسط افراد ناشناس به قتل می رسد، ولی خبر آن نه ماه بعد، در بهمنماه انتشار مییابد.
آخرین نمونه نیز حمله یک فرد ناشناس با چاقو به یک خانواده بهایی به نام «مودی» در شهر بیرجند بود.
تاکنون دهها شهروند بهایی توسط افراد ناشناس کشته یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند و همه آنها کموبیش دچار چنین سرنوشتی شدهاند. فعالان حقوق اقلیتهای مذهبی، ریشه این قتلها، خرابکاریها و تبعیضها را «تعصب مذهبی» و «نفرت عاملان، محرکان و حامیان آنها از دگراندیشان دینی» میدانند. همایشهای گوناگون و همچنین کتابها، مقالات و برنامههای مختلف رادیویی و تلویزیونی نیز افکار عمومی را به طور پیوسته علیه بهاییان تحریک میکنند.
در مهرماه سال جاری، ماموران امنیتی همچنین به منزل ۱۴ شهروند بهایی ساکن آباده حمله کردند. آنان از بهاییان آن منطقه خواستند شهر را ترک کنند چون مردم آنها را دوست ندارند و ممکن است در خیابان با چاقو به ایشان حمله کنند.
هجوم دستهجمعی به بهاییان، بخش دیگری از پروژه سرکوب و آزار شهروندان بهایی در ایران است که در تمام صد سال اخیر کم و بیش و هر از چندگاه اجرا شده است. از دیگر نمونههای اخیر این گونه اقدامات میتوان به آتش کشیدن منازل ۵۰ روستایی بهایی در روستای ایول مازندران در تیرماه سال ۸۹ و حمله و غارت اموال بهاییان روستای کتا از توابع یاسوج اشاره کرد.
قتل فقط برای قتل
در بیشتر جنایتهای صورتگرفته، سوءقصدکنندگان فقط قصد کشتن یا ضرب و شتم فرد بهایی را داشتهاند و هیچگونه سرقتی از محل حادثه نشده است. دستگاه قضائی و امنیتی کشور تاکنون - چه پیش و چه بعد از انقلاب - اقدامی برای یافتن عاملان این جنایتها انجام نداده است.
به عنوان نمونه با گذشت ماهها از قتل عطاءالله رضوانی در شامگاه دوم شهریورماه سال جاری هنوز تحقیقی جدی در این زمینه صورت نگرفته و پرونده وی، همچنان در مرحله تحقیق است؛ بی آنکه نشانهای از تحقیق را با خانواده مقتول در میان بگذارند.
یک فرد آگاه از روند پرونده قضائی درباره پرونده عطاءالله رضوانی به زمانه میگوید: «با گذشت نزدیک به ششماه از کشته شدن آقای رضوانی، هیچ تغییری در روند پیگیری پرونده قتل وی صورت نگرفته است. فقط ادعا شده امکان خودکشی بوده است. بیپایه بودن این ادعا اینجا ثابت میشود که هیچ اسلحهای در کنار جسد مقتول کشف نشده است. از طرف دیگر، آقای رضوانی تاجری خوشنام در شهر بوده و زندگی شاد و بدون مشکلی در کنار همسر و دو فرزندش داشته است.»
این فرد آگاه ادامه میدهد که چندین مرتبه از مسئولان پرونده درخواست شده که با توجه به سرقت رفتن موبایل آقای رضوانی پس از قتل، تماسهای وی را بررسی کنند یا از طریق چک کردن دوربینهای اداره راهنمایی، مسافران اتومبیل وی را شناسایی کنند، ولی تاکنون به هیچکدام از این درخواستها پاسخ مثبت داده نشده است.
درباره قتل یک شهروند ۸۳ ساله بهایی به نام «سعیدالله اقدسی» در شهر میاندوآب نیز تا به امروز هیچ تحقیق جدی صورت نگرفته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا در روز اول اردیبهشت ماه سال جاری که مطابق با یکی از اعیاد مهم بهاییان است، فردی ناشناس پس از شکستن قفل وارد منزل اقدسی میشود و پس از بستن دست و پای وی، با شیئی نوک تیز هفت ضربه کشنده به او میزند.
قاتل پس از انجام عمل، بدون آنکه سرقتی از محل انجام دهد، آنجا را ترک میکند. یکی از نزدیکان فرد مقتول به هرانا اظهار داشته که در طی ده ماه گذشته، روی این پرونده هیچ نوع پیگیری یا شناسایی مظنون صورت نگرفته است. هیچ وکیلی هم در میاندوآب به دلیل بهایی بودن مقتول حاضر به پذیرش وکالت پرونده این قتل نشده است.
جنایت با سلاح سرد
شامگاه دوشنبه ۱۴ بهمنماه حوالی ساعت ۹ شب، فردی با نقابی بر چهره با سلاح سرد (چاقوی نوک تیز) از طریق بالا رفتن از دیوار خانه، وارد منزل یک خانواده بهایی در بیرجند میشود و به اعضای این خانواده حمله میکند. سپس بدون آنکه سرقتی انجام دهد، محل را ترک میکند.
در این حادثه، قدرتالله مودی (پدر خانواده) در ناحیه شکم و پهلو، طوبی سبزهجو مودی (مادر خانواده) در ناحیه گردن و اعظم مودی (دختر جوان) در ناحیه ریه و دست بر اثر ضربات چاقو آسیب میبینند.
اعظم مودی پس از اینکه به هوش میآید، خود را به تلفن میرساند و به اورژانس اطلاع میدهد. جامعه جهانی بهایی در بیانیهای حمله به خانواده مودی در بیرجند را ناشی از نفرت مذهبی دانست و از دولت حسن روحانی خواست تا به وعده برابری همه شهروندان ایرانی عمل کند و هرچه سریعتر، عاملان این جنایت را شناسایی کند.
یکی از نزدیکان خانواده مودی در مورد وضعیت جسمانی اعضای خانواده مودی به زمانه میگوید: «به نظر میرسد ضارب برای کشتن اعضای این خانواده وارد منزل آنان شده بوده و پس از آنکه سه عضو این خانواده بر اثر ضربات چاقو بیهوش میشوند، به گمان آنکه همگی مردهاند منزل را ترک میکند. آنان اما به طرز معجزهآسایی زنده میمانند. آقای مودی مورد اصابت هشت ضربه چاقو در ناحیه شکم قرار گرفته و همسر ایشان هم که چندی قبل جراحی قلب داشته مورد اصابت ضربه چاقو در نزدیکی شاهرگ گردن شده است. اعظم هم چند عصب دستش قطع شده بود که چون امکان پیوند رگ در بیرجند وجود نداشت به مشهد اعزام شد. عمل پیوند در مشهد با موفقیت صورت پذیرفت. در حال حاضر، هر سه نفر پس از ده روز از بیمارستان مرخص شدهاند و در منزل در حال استراحت هستند.»
این فرد که مایل به ذکر نام خود نیست، دلیل این حمله را تعصب مذهبی میداند. او میگوید: «خانواده مودی، از بهاییان شناخته شده و قدیمی در بیرجند هستند. آقای مودی سالها یکی از اعضای شورای ادارهکننده جامعه بهایی بیرجند بوده است. از طرف دیگر، هیچ نوع سرقتی از منزل آنان صورت نگرفته و ضارب پس از حمله، آنجا را ترک کرده است. خانواده مودی، افرادی متمول در بیرجند هم نیستند که کسی بخواهد با توسل به زور از ایشان پول بدزدد.»
به گفته وی پروندهای در اداره پلیس تشکیل شده ولی تاکنون مظنونی نداشته است. از اداره اطلاعات هم تماس گرفتهاند و گفتهاند پیگیر ماجرا خواهند بود و فقط از پخش خبر در اینترنت اظهار نارضایتی کردهاند.
سابقه اینگونه برخورد با شهروندان بهایی در بیرجند به سالهای اولیه بعد از انقلاب برمیگردد: «میراسدالله مختاری» در ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ خورشیدی در روستای اندورن بیرجند توسط افرادی ناشناس با روش سنگسار کشته میشود.
در آذرماه همین سال، یک زن و شوهر بهایی به نامهای «محمد حسین معصومی» و «شکرنساء معصومی» در روستای نوک بیرجند توسط افرادی ناشناس، مجروح و سوزانده میشوند. در هیچکدام از این قتلها، ضاربان مورد پیگرد قانونی قرار نمی گیرند.
ترور شهروندان بهایی طی چند دهه اخیر
پیشینه قتل و ضرب و شتم بهاییان که معمولاً با تهییج و تحریک احساسات مذهبی شماری از مسلمانان متعصب به وقوع میپیوندد، به دوران پهلوی برمیگردد.
کشتن سه شهروند بهایی در سال ۱۳۲۳ در شاهرود، به قتل رساندن مهندس عباس شهیدزاده در سال ۱۳۲۶ در شهر شاهی (قائمشهر کنونی)، قتل دکتر سلیمان برجیس در سال ۱۳۲۸ در کاشان، کشتن ضیاءالله حقیقت شهروند بهایی ساکن جهرم در مردادماه و ابراهیم معنوی شهروند بهایی ساکن روستای حصار (تربت حیدریه) در دیماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی، نمونههایی از ترور و قتل شهروندان بهایی در پیش از انقلاب اسلامی محسوب میشوند. قتلهایی که هیچگاه عاملان آنها شناسایی نشدند.
ترور و قتل بهاییان پس از بنیانگذاری نظام اسلامی در ایران رو به گسترش یافت. در بیانیهای که جامعه جهانی بهایی در سپتامبر ۲۰۰۸ میلادی منتشر کرد، اسامی ۲۲۱ شهروند بهایی که از دوران انقلاب اسلامی در ایران به اتهام دگراندیشی، ترور یا اعدام شدهاند، درج شده است.
بر اساس این بیانیه، اولین شهروند بهایی که بر اثر اصابت گلوله متعصبان مذهبی کشته شد «حسین شکوری» نام داشت. او در روز ۱۳ فروردین ماه ۱۳۵۸ هنگامی که به مدرسه دخترش میرود به ضرب گلوله فرد ناشناس به قتل میرسد.
حسین شکوری ساکن اشنویه بوده است. او پیش از انقلاب اسلامی (اواخر دهه ۳۰)، بهایی میشود. به همین دلیل هم از کار اخراج میشود. او طی این سالها همواره به دلیل بهایی شدن مورد اذیت و تهدید متعصبان مذهبی محل قرار میگیرد. به طوری که در سال ۱۳۴۳ فرزند چهارده سالهاش را در بیرون از خانه چنان کتک میزنند که میمیرد.
پس از قتل حسین شکوری، ترور شهروندان بهایی همچنان تا این زمان به شکلهای مختلف ادامه داشته است.
ربودن فعالان سرشناس بهایی مانند علیمراد داودی، محمد موحد، یوسف عباسیان، هوشنگ محمودی و بهیه نادری و پیدا نشدن اجساد آنان یکی از روشهایی بوده که گروههای تندروی مذهبی در ایران برای حذف بهاییان به کار بردهاند.
ترور شهروندان بهایی نیز توسط افراد ناشناس همچنان ادامه داشته است. حسن اسماعیلزاده، عطاءالله حقانی، پروفسور منوچهر حکیم، روحانیه یارشاطر، بابک طالبی (نوجوان)، شروین فلاح، منصور دولت و شهرام رضایی نمونههایی از دهها ترور شهروندان بهایی تا سال ۲۰۰۵ هستند.
دیان علایی، سخنگوی جامعه جهانی بهایی اعلام کرده که از سال ۲۰۰۵ تاکنون به جان ۵۰ شهروند بهایی سوءقصد شده است و ۹ نفر هم کشته شدهاند بدون آنکه هیچ محکمه قضائی برای آنها تشکیل یا قاتل شناسایی شود.
سوءقصد به جان بهاییان در خرج از کشور
در بهار و تیرماه سال جاری به چند تن از بهاییان خارج از ایران نیز حمله شد.
در گزارشی که در زمانه منتشر شد، مهرافزون رشیدی، پناهنده بهایی افغان، گفت از سوی افغانهای متعصب چندینبار تهدید به مرگ شده است. این پناهجوی افغان در شامگاه پنجشنبه ۱۹ دی ماه توسط دو موتورسوار افغان مورد سوءقصد قرار گرفت.
او به زمانه گفت: «حدود یک ماه پیش یکی از دوستان افغانم به من اطلاع داد که چون بهایی شدهام، افغانیها نقشه کشیدهاند تا مرا بکشند. مواظب خودم باشم... غروب روز پنجشنبه (۱۹ دی ماه) حوالی ساعت پنج بعد از ظهر که از امضای هفتگی پلیس مهاجرت به خانه برمیگشتم در یک خیابان فرعی یک موتورسیکلت با دو سرنشین که صورتهای خود را با شال پوشانده بودند به من نزدیک شد. ناگهان نفری که پشت راننده موتور نشسته بود چاقویی را از زیر لباس درآورد و به من زد که ضربه چاقو به بازوی چپم خورد. بار دیگر، ضربه دیگری زد که به بالای سینهام اصابت کرد. همان جا افتادم. موتور سوار میخواست ضربه دیگری بزند که یک زن تُرک رسید و شروع به سروصدا کردن کرد و موتور سواران فرار کردند.»
بعد از حادثه، پلیس به محل میآید و مهرافزون را با آمبولانس اورژانس به بیمارستان منتقل میکند. در بیمارستان معلوم میشود که چاقو سمی بوده است. پلیس به دلیل آنکه چهره ضاربان مشخص نبوده است به او میگویند که کاری نمیتوانند انجام دهند.
مهرافزون دلیل این سوءقصدها و تهدیدها را بهایی بودن خود و خانوادهاش میداند.
او به فتوای آیتالله سیستانی در رابطه با حکم افرادی که در ترکیه از اسلام به دین دیگری میگروند، اشاره میکند. این فتوا را چند ماه پیش در منزل وی انداختهاند. طبق این حکم، گرویدن مسلمانان در ترکیه به دینی دیگر حرام اعلام شده است. مهرافزون معتقد است این فتوا به افغانهای متعصب جواز شرعی میدهد تا او را مورد تهدید و اذیت قرار دهند درحالی که وی در ایران بهایی شده است و مشمول این حکم نمیشود.
در همین زمینه:
نظرها
آرمان شهر | Armanshahr| بنیاد آرمان شهر | هفتروز نامه حقوق بشری ایران ـ شماره 33
[…] پرونده قتل بهاییان پیگیری نمیشود رادیو زمانه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ در چندماه گذشته شماری از شهروندان بهایی در ایران مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفتند، اما تاکنون پرونده هیچکدام از آنان با پیگیری مراجع قضائی روبهرو نشده است. […]