ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«او»: تنهایی انسان و عشق مجازی

مجتبا یوسفی‌پور- «او» ساخته اسپایک جونز نمایانگر تنهایی انسان و درگیری‌های او با فن‌آوری‌های پیشرفته است.

از ۱۴ فوریه ۲۰۱۴ نمایش عمومی فیلم «او» آخرین ساخته اسپایک جونز، فیلمساز آمریکایی در سینماهای انگلستان، ایرلند و برخی از کشورهای اروپایی آغاز شده است.

اسپایک جونز همراه یواکین فونیکس و ایمی آدامز در پشت صحنه فیلم «او»

«او» نخستین‌بار در سال ۲۰۱۳ در جشنواره فیلم نیویورک به روی پرده رفت و پس از آن در جشنواره‌های دیگری چون رم، تورنتو و روتردام نیز به نمایش درآمد. این فیلم در جوایز گلدن‌گلوب ۲۰۱۴ نامزد سه جایزه بهترین فیلم کمدی یا موزیکال، بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه بود که از این میان موفق به بردن جایزه بهترین فیلمنامه شد. علاوه بر این موفقیت‌ها، در جوایز اسکار ۲۰۱۴ نیز نامزد پنج جایزه بهترین فیلم، بهترین موسیقی، بهترین آواز، بهترین طراحی صحنه و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی شده است.

«او» یک عاشقانه علمی تخیلی است که داستان آن در زمان آینده و در سال ۲۰۲۵ میلادی اتفاق می‌افتد. تئودور با بازی یواکین فونیکس مرد تنهایی است که از نامه نوشتن برای آدم‌هایی که توانایی ابراز احساسات خود را ندارند روزگار می‌گذراند.

پوستر فیلم «او»

او به تازگی از همسرش جدا شده و هنوز از این اتفاق دچار افسردگی است. در این زمان تکنولوژی پیشرفت بسیار کرده و انسان‌ها بیشتر وقت خود را با دستگاه‌های الکترونیک و کامپیو‌تر و گوشی‌های همراه هوشمند خود می‌گذرانند. روزی تئودور یک سیستم عامل جدید برای کامپیو‌تر خود می‌خرد. این سیستم تازه، سخنگو و هوشمند است و به کاربر اجازه می‌دهد که سیستم عامل ویژه خود را انتخاب کند. تئودور تصمیم می‌گیرد که سیستم عاملش یک زن باشد. به این شکل سیستم عامل هوشمندی با نام سامانتا وارد زندگی تئودور می‌شود و به‌تدریج پیشرفت «سامانتا» در یادگیری و برقراری رابطه، تئودور را تحت تأثیر قرار می‌دهد و رابطه‌ای عاشقانه میان تئودور و سیستم عاملش شکل می‌گیرد. اما این رابطه یک‌سویه و مجازی است و مشکلاتی به وجود می‌آورد.

«او» توسط اسپایک جونز، نویسنده، کارگردان و بازیگر آمریکایی ساخته شده است. جونز فعالیت سینمایی‌اش را از اوایل دهه ۹۰ میلادی و با ساخت آثار ویدئویی آغاز کرد. سپس به ساخت موزیک‌ویدئو و تبلیغات تلویزیونی روی آورد و در این زمینه به موفقیت رسید، چنانکه در سال ۲۰۰۶ میلادی انجمن کارگردان‌های آمریکا او را برای جایزه دستاورد برجسته در ساخت تبلیغات تلویزیونی نامزد کرد. جونز در سال ۱۹۹۹ میلادی «جان مالکوویچ بودن»، نخستین فیلم بلندش را با فیلمنامه‌ای از چارلی کافمن ساخت. این فیلم با موفقیت بسیار روبرو شد. فیلم در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد و برنده جایزه فیپرشی این جشنواره شد. «جان مالکوویچ بودن» علاوه بر نامزدی در چهار بخش از جمله بهترین فیلم در جوایز گلدن گلوب، در جوایز اسکار نیز نامزد سه جایزه بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. جونز در سال ۲۰۰۲ دومین فیلمش «اقتباس» را ساخت که نامزد چهار جایزه اسکار و برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. او سومین فیلم بلند خود «جایی که چیزهای وحشی هستند» را در سال ۲۰۰۹ میلادی ساخت و اینک «او» چهارمین ساخته جونز است که او را نامزد سه جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین موسیقی و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی کرده است.

ایده نوشتن این فیلمنامه نخستین‌بار سال‌ها پیش و بعد از خواندن مطلبی درباره اپلیکیشن «کلوربوت» به ذهن جونز رسید. این نخستین فیلمنامه‌ای است که جونز به تنهایی نوشته است. خود او در ارتباط با ایده اولیه فیلمنامه به روزنامه «گاردین» می‌گوید: «ایده این فیلم در اصل حدود ده سال پیش به ذهنم آمد. مقاله‌هایی دیدم که به وب‌سایتی لینک داده بودند که در آن شما می‌توانستید با یک هوش مصنوعی پیغام رد و بدل کنید. اول، شاید برای ۲۰ ثانیه برایم یک هیجان واقعی بود. من گفتم: «هی، سلام» و اون جواب داد: «هی، حالت چطوره؟» خیلی هیجان‌انگیز و جذاب بود. بعد از حدود ۲۰ ثانیه از این حس جدا شدم و دریافتم که این سیستم چگونه کار می‌کند. و بعد از آن دیگر آنقدر تاثیرگذار نبود. اما با این حال همچنان برای ۲۰ ثانیه هیجان‌انگیز بود. هرچه آدم‌ها بیشتر با این هوش مصنوعی صحبت کنند، او باهوش‌تر می‌شود.»

جونز حدود پنج ماه را صرف نوشتن نخستین نسخه از فیلمنامه کرد. اما بعد فیلمنامه را کنار گذاشت و پس از ساخت فیلمی کوتاه با درون‌مایه‌ای مشابه، بار دیگر به سراغ آن آمد. فیلم سرانجام در سال ۲۰۱۲ جلوی دوربین رفت. یواکین فونیکس، یکی از نخستین گزینه‌های جونز برای بازی در فیلم، نقش اصلی را بر عهده گرفت و سامانتا مورتون نیز صداپیشه‌ای بود که به جای سیستم عامل هوشمند سخن گفت. در هنگام فیلمبرداری برای نزدیک شدن به حس واقعی ماجرا، جونز از دو بازیگر اصلی‌اش خواست که با یکدیگر دیداری نداشته باشند. به این شکل اگرچه در زمان فیلمبرداری مورتون بر سر صحنه حاضر بود، اما در اتاقکی جدا قرار گرفته و گفت‌وگوهای خود را می‌گفت. بعد‌تر جونز تصمیم گرفت که تغییراتی در فیلمش بدهد. او در سال ۲۰۱۳ از اسکارلت جوهانسون برای سخن گفتن در فیلم دعوت کرد و بعد از پیوستن او به پروژه، صحنه‌های تازه‌ای برای فیلمنامه نوشت و فیلمبرداری کرد. جونز درباره این تغییرات می‌گوید: «در ‌‌نهایت ما به اینجا رسیدیم که آنچه من و سامانتا با یکدیگر انجام داده بودیم، آنچه خلق کرده بودیم برای آنچه فیلم باید به آن می‌رسید جواب نمی‌داد و کار نمی‌کرد. برای همین مجبور به انتخاب دوباره بازیگر شدیم و اسکارلت جوهانسون را انتخاب کردیم. با این حال فکر می‌کنم سامانتا مورتون همچنان در فیلم حضور دارد. دی‌ان‌ای او در فیلم هست، چرا که زمان فیلمبرداری، همراه ما بود.»

»او» با عشق مجازی‌اش

جونز حدود دو سال را صرف ساخت این فیلم کرد. تنها تدوین این فیلم حدود ۱۴ ماه زمان برد و برخی از صحنه‌های فیلم نیز تغییر کرده و یک سال بعد دوباره فیلمبرداری شدند. از سوی دیگر فیلم اگرچه موضوعی جذاب دارد، اما در اجرا بسیار دشوار است، چرا که در بیشتر صحنه‌ها تماشاگران تنها یک بازیگر را می‌بینند که با یک کامپیو‌تر و یا صدایی خارج از قاب صحبت می‌کند. یکی از دلایل طولانی شدن ساخت این فیلم تلاش جونز برای باورپذیر کردن آن بوده است. به این منظور او همکاری نزدیکی با بازیگرانش داشت و بر اساس آن‌ها شخصیت‌های اصلی فیلمش را شکل داد. برای نمونه او درباره چگونگی کار کردن با یواکین فونیکس می‌گوید: «ما خیلی تمرین کردیم. البته نه لزوماً به این شکل که صحنه‌ها را بازی کنیم اما فیلمنامه را با هم می‌خواندیم و بعد از هر صحنه مکثی کرده و درباره آن صحنه صحبت می‌کردیم. درباره اینکه چه چیزی جواب می‌دهد و چه چیزهایی کار نمی‌کند. این بیشتر تمرینی بود برای هر دو ما که او بفهمد من به دنبال چه هستم و من به واکنش او نسبت به فیلمنامه آشنا شوم و بر اساس آن‌ها فیلمنامه را بازنویسی کنم. غریزه او بسیار قوی است. مثلاً جایی می‌گفت: "این به نظر درست نمی‌یاد" یا "این مسأله را نمی‌فهمم." منظورم این است که او هیچوقت نمی‌گفت که چیزی باید عوض شود، اما من درک می‌کردم که چه جاهایی را نمی‌تواند باور کند و یا احساسش کند.»

«او» تصویرگر تنهایی انسان مدرن احاطه شده در دنیای پیشرفته و درگیر با فناوری‌های رو به پیشرفت روز است. فناوری‌ای که در خصوصی‌ترین لحظات زندگی او چون رختخواب و حتی همخوابگی‌اش نیز نفوذ کرده و سعی دارد به شکلی مجازی و‌ گاه حقیقی همه چیز را برای رضایت کاربرانش و وابسته نگاه داشتن آن‌ها مهیا سازد. از این جهت اگرچه فیلم روایتی عاشقانه از دنیای آینده ماست، اما باطنی ترسناک دارد و این، ترس انسان از تنها ماندن است. منتقدان نیز در بیشتر موارد فیلم را پسندیده و آن را آینه‌ای از وضعیت انسان امروز و وابستگی‌اش به فناوری‌های رو به پیشرفت دانسته‌اند. یان ناتان، منتقد «امپایر» با دادن چهار ستاره به فیلم آن را اثری شیرین، هوشمندانه و جدی درباره زمان ما خوانده است که داستانش در آینده اتفاق می‌افتد. جیمز براردینلی، منتقد «ریل‌ویوز» نیز سه‌ونیم ستاره از چهار ستاره خود را به فیلم داده و آن را فیلمی توصیف می‌کند که بر خلاف دیگر فیلم‌های علمی تخیلی که سعی می‌کنند تماشاگرانشان را از اندیشیدن باز بدارند، تماشاگرانش را وادار به فکرکردن در ارتباط با موضوع خود، عشق و تقابل علم و فناوری با نیازهای انسانی می‌کند.

«او» با زمان ۱۲۶ دقیقه محصول سال ۲۰۱۳ کشور آمریکا است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.