«پیشروی»، آخرین اثر ای. ال. داکترو
«پیشروی» نوشته ای. ال. داکترو به تازگی به ترجمه امیر احمدی آریان منتشر شده است؛ روایتی از جنگ داخلی آمریکا.
«مردم میدانند رماننویسها دروغ میگویند و برای همین مطمئناند حقیقت را از زبان آنان خواهند شنید»: ای ال داکترو
رمان «پیشروی» آخرین رمانی است که از داکترو به فارسی ترجمه شده است. این رمان روایتی هنرمندانه از پیشروی ظفرمندانه بخشی از ارتش آمریکای شمالی به طرف ریچموند است؛ شهری که مرکز و یا به عبارتی پایتخت ایالتهایی جنوبی آمریکا و مرکز فرماندهی نیروهای شورشی جنوب در سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ است.
«پیشروی» داستان گذر یا عبور لشکر ۶۰ هزار نفری ارتش اتحادیه به فرماندهی ژنرال شرمن است که از ایالت جورجیا آغاز میشود و بعد از آزادسازی بندر ساوانا، با هدف امکان پشتیبانی لجستیکی لشکر از طریق دریا، به سمت شمال راه میافتد و پس از عبور ازکارولینای جنوبی و شمالی در مرز ویرجینیا و همزمان با تسلیم شدن ارتش جنوب و خاتمه جنگ، به پایان میرسد. حرکت این ارتش عظیم مثل رژه رفتن یک نیروی نظامی منظم از وسط یک خیابان یا یک شهر نیست، بلکه مانند عبور هیولایی عظیمالجثه و آدمخوار است که پس از گذر از هر شهر و جنگل و روخانهای، فقط خانهها و عمارات ویران، شهرهای غارتشده، پلهای شکسته، مزارع سوخته و تل انبوهی از اجساد مردمان و اسبها و احشام به جای میگذارد، و در از پی آن بیمارستانی صحرایی و گاریهای مملو از سربازان زخمی و صف طولانی بردگان سیاهپوست روان است که طعم خوش اولین روزهای آزادی خود را با آوارگی تجربه میکنند.
جنگ شمال و جنوب نتیجه شکافی بود که در کشور تازه استقلالیافته آمریکا و تشکیل اتحادیهای از ایالات مختلف پدید آمده بود. این شکاف در اثر توسعه صنعتی و ساختاری ایالات شمالی و استقرار مناسبات سرمایهداری در این ایالات به وجود آمده بود. ایالات جنوبی همچنان بر اقتصاد کشاورزی، بهخصوص بر کشت و صادرات پنبه تکیه داشتند. مزیت عمده اقتصاد ایالتهای جنوب، نیروی کار رایگان بردهها بود، و آنچه این شکاف را عمیقتر میکرد مازاد حاصل از این توسعه اقتصادی بود. مازاد حاصل از توسعه صنعتی در شمال صرف سرمایهگذاری و توسعه نهادهای اجتماعی و گسترش شهرنشینی میشد، در حالیکه مازاد حاصل از اقتصاد کشاورزی جنوب صرف خرید برده بیشتر برای به زیر کشت بردن زمینهای بیشتر میشد و به همین جهت مناسبات اشرافی قرون گذشته اروپا بازتولید شده و استقرار مییافت. جنگ داخلی نتیجه گریزناپذیر این تضاد منافع بود.
این جنگ گرچه به پیروزی ایالتهای شمالی و الغای بردهداری در سراسر خاک آمریکا منجر شد و بنیانها و باورهای اخلاقی- اجتماعی کاپیتالیستی در آمریکا فراگیر و مستقر شد، اما وقوع این جنگ، فرهنگ و انگارههای جدیدی را مطرح کرد که پیش از آن ناشناخته بودند. تعبیر مردم از ثبات و امنیت تغییر کرد. در مسیر پیشروی تنها کسانی از ثبات و امنیت برخوردار میشدند که با ارتش «شرمن» یا آن جهان شناور در حرکت بودند. برده سیاه آزاد شده در سرزمینی که یک عمر در آن کار کرده و به آن خو گرفته بود امنیت نداشت و ناگزیر در فوجی که از هزاران نفر تشکیل شده بود، درپی ارتش شرمن و به دنبال فردایی نامعلوم در حرکت بود.
«پیشروی» نوشته ای. ال. داکترو گرچه ظاهراً یک واقعه تاریخی را بازروایت میکند، اما این روایت از زبان یک مورخ نیست بلکه از زبان یک رماننویس است وبه تعبیر داکترو «نمیگوید چه اتفاقی افتاد بلکه میگوید آن اتفاق چگونه افتاد. در رمان «پیشروی» مانند رمان «رگتایم» چند شخصیت تاریخی حضور دارند، اما شخصیتهای اصلی رمان، شخصیتهای خیالی و آفریده رماننویس هستند: اشخاصی از طبقات مختلف اجتماعی که در معرض این هیولای در حال حرکت قرار میگیرند و با سرنوشت خویش مواجه میشوند. نحوه روایت داستان همگام با حرکت یک ارتش عظیم در حال جنگ با افت وخیز همراه هست. گاهی پرشتاب و طوفانی و گاهی آرام و با طمأنینه.
رمان «پیشروی» شخصیتهای بسیار و رنگارنگی دارد و همین امر باعث کشش دراماتیکی در خط داستان میشود. با این حال بر خلاف رمانهای تاریخی شخصیت محوری یا قهرمان ندارد. به عبارت دیگر شخصیت آرمانی ندارد، چرا که اصولاً بهنظر میرسد که نویسنده پیشفرضی درباره شخصیت و یا انگاره آرمانی ندارد. ایده او بازنمایی شکاف و یا جراحت عظیمی است که با وقوع جنگ آشکار شده وسر باز کرده و بیش از پیش ناسور شده است.
مهمترین منابع باقیمانده مستند از جنگ داخلی آمریکا به غیر از منابع مکتوب نظیر خاطرات ژنرال شرمن، خاطرات ژنرال گرانت، یادداشتهای آبراهام لینکلن و دیگر شخصیتهای معروف و همچنین گزارشهای نظامی، امریهها، تشویقنامهها و یا گزارشهای خبری روزنامهها و نشریات، تعداد قابل توجهی عکس از سربازان و فرماندهان و تصاویری از زندگی مردم و صدمات ناشی از جنگ داخلی است.
عکاسی در آن دوران اختراعی جدید بوده و احتمالاً بهدلیل توان حفاظت از نقش و تصویر مردمان از گزند گذر ایام، مورد اقبال همگان بوده است. اتفاقاً یکی از فصلهای خواندنی رمان سرگذشت عکاسی دورهگرد است با دستیاری سیاهپوست که به قصد ثبت تصاویری از فرماندهان و یا صحنههای جنگ و همچنین ثبت زندگی مردمان گرفتار شده در جنگ، درپی ارتش ژنرال شرمن روان است و تمام وسایل عکسبرداری و ظهور و چاپ را در گاری خود به همراه دارد. سرنوشت تلخ این عکاس و دستیارش و دزدیده شدن وسایلش توسط یک سرباز جنوبی که یونیفرم آبی رنگ سربازان شمالی را پوشیده تا در ظاهر یک عکاس، ژنرال شرمن و فرماندههایش را ترور کند، جلوهای متفاوت از جنگ داخلی را به تصویر میکشد.
داکترو در مصاحبهای گفته است که ایده نوشتن رمان رگتایم با دیدن عکسی از «جی پی مورگان» به ذهنش رسیده است. بهنظر میرسد که عکسهای باقیمانده از جنگ داخلی نیز منشأ خلق بسیاری از شخصیتها و ماجراهای رمان پیشروی است. ساختار رمان پیشروی هم بیشباهت به یک آلبوم عکس نیست: عکسهایی از صحنههای جنگ، تصاویری از سربازان شمال و جنوب با صورتهای تکیده و یونیفرمهای نیمدار و مندرس، دشتهای پوشیده از اجساد اسبها و قاطرها و احشام، دلیجانهای سوخته، صف طولانی آوارگان سیاهپوست که آزادی برایشان مساوی است با آیندهای مبهم و پنهان در پس مهی غلیظ.
هر فصل رمان در عین حال عکس کاملی است در یک قاب معین. در این عکسها یا فصلهای رمان، برخی از شخصیتها به کرات و در موقعیتهای متفاوت به تصویر کشیده شدهاند. به یک معنا، همین شخصیتها و تصاویر چهارچوب و ستون اصلی رمان پیشروی را میسازند و البته باید توجه داشت که اغلب آنان شخصیتهای خیالیاند و نه شخصیتهای تاریخی: دکتر سارتوریس جراح چیرهدست ارتش که برای جلوگیری از عفونت ظرف ۱۰ ثانیه پا یا دست زخمیها را قطع میکند؛ امیلی دختر تحصیلکرده یک حقوقدان جنوبی که در ارتش شمال پرستار میشود و در نیمهراه جنگ، پرورشگاهی برای حمایت از کودکان یتیم سیاه وسفید دایر میکند؛ ویلما، برده خانواده امیلی که مانند اربابش درپی ارتش شمالیها روانه میشود.
ارتش برای بریدن عقبه بردگان آواره، بعد از عبور از روخانهای پل را خراب میکند و بردهها به رودخانه خروشان سرازیر میشوند. ویلما توسط مرد سیاهپوستی نجات مییابد، عاشقش میشود و با او ازدواج میکند. امی همسر یک کشاورز بردهدار جنوبی است. با شروع جنگ مزرعه و خانهاش ویران وخانوادهاش آواره میشوند. شوهر و پسرش در جنگ میمیرند و در نهایت در بیمارستان سیار شمالیها پرستار میشود. افسران و سربازان بیشماری که از سرزمینهای دور وبا پیشینههای متفاوت سرنوشتی مشترک را تجربه میکنند.
در بین تمام این شخصیتهای رنگارنگ دختری به نام «پرل» حضور برجستهتری دارد. او دختر دورگه بسیار زیبایی است با پوستی روشن، از پدری بردهدار و مادری برده؛ دختری یازده ساله که مادرش قبل از جنگ مرده و پدرش در آغاز جنگ و فرار خود و خانودهاش او را مثل سایر بردهها به امان خدا رها کرده است. افسری او را با خود میبرد تا در ارتش طبال شود. او در طول جنگ مصایب بیشماری را تجربه میکند و بالغ میشود. از نگاه ستایشگر دیگران به ارزش زیبایی خودش پی میبرد. سرنوشت خودش را بهدست میگیرد و با سربازی سفیدپوست که عاشقش شده به نیویورک میرود. پرل نماد شهروندی جامعهایایست که از خاکستر آتش جنگ داخلی سربرمیآورد.
در رمان «پیشروی» عکسهایی هم از شخصیتهای تاریخی وجود دارد. تصویر کاملی از ژنرال شرمن که فرمانده این ارتش در حال پیشروی است؛ شخصیتی غریب و ولنگار با آرامشی مثالزدنی که به قول سارتوریس نه از پیروزی چندان شادمان میشود و نه از کشته شدن دو هزار تن از سربازانش در یک درگیری. در میدان جنگ و پس از دفع حمله دشمن در میان انبوه اجساد سربازان خودی و دشمن روی چهارپایهای مینشیند و مانند یک فیلسوف درباره مرگ میاندیشد. «مگر مرگ چیست؟ بهجز تحقیری کامل و تمامعیار».
در رمان پیشروی تصویری نیز از آبراهام لینکلن وجود دارد: پیامبری خسته که رسالتش را به انجام رسانده است و اکنون باید به آسمان عروج کند. مکان این عروج، بالکن سالن تئاتر است.
بیگمان جنگ داخلی مثل هر جنگی، ویرانگر و تهی از هر آرمان و اصل اخلاقی است. با این تفاوت که یاد آن مثل خاطره یک گناه مدام بازمیگردد و سایهاش بر روح و جان ملتی پایدار میماند. رمان پیشروی روایتی بیهمتا و تأملبرانگیز از بازگشت خاطره آن گناه است. ترجمه رمان پیشروی ترجمهای رسا و خوشخوان است و کوشش مترجم بیتردید قابل تقدیر.
رمان «پیشروی» نوشته داکترو با ترجمه امیر احمدی آریان در ۴۱۳ صفحه و به بهای ۱۹ هزار و ۵۰۰ تومان از سوی نشر زاوش منتشر شده است.
نظرها
آرمان شهر | Armanshahr| بنیاد آرمان شهر | هفت روزنامه بین المللی- شماره 40
[…] «پیشروی»، آخرین اثر ای. ال. داکترو […]