ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

همه «هیچ»‌های سرگردان تناولی

«هیچ»‌های تناولی این روزها سرگردان‌اند. چه کسی مقصر است؟ شهرداری که به تعهداتش عمل نکرده، قاضی که می‌گوید فریب خورده یا پرویز تناولی که آثارش را خواسته پس بگیرد؟

اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، پرویز تناولی را متهم کرده که قصد داشته مجسمه‌هایش را به جای نامعلومی انتقال دهد. پرویز تناولی هم پاسخ داده که شهرداری به تعهداتش نسبت به او عمل نکرده است.

دوشنبه ۲۶ اسفند (۱۷ مارس) با انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی معلوم شد که مأموران شهرداری به خانه پرویز تناولی یورش برده‌اند و ۱۱ مجسمه‌ از میان آثار او را مصادره کرده‌اند و در این میان برخی از مجسمه‌ها هم آسیب دیده‌اند.

به گفته پرویز تناولی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سال ۱۳۸۲، ۶۰ مجسمه و خانه او را در دو قرارداد مجزا خریده‌ بود با این هدف که موزه‌ای به نام او بسازد. موزه ساخته شد، اما پنج ماه بیشتر دوام نیاورد. شهرداری مجسمه‌ها را به انبارهایش منتقل کرد و خانه خالی ماند. تناولی به دادگاه شکایت می‌کند، خانه را پس می‌گیرد، اما شهرداری آثار را پس نمی‌دهد، بلکه ۱۱ اثر را در موزه امام علی در تهران به نمایش می‌گذارد. باقی آثار هم همچنان در انبارها خاک می‌خورند.

آقای تناولی به روزنامه شرق گفته است: «در قرارداد فروش این آثار قید شده بود به شرطی آنها را می‌فروشم که در موزه‌ام به نمایش گذاشته شود. این قرارداد یک‌ساله بود و مقرر شده بود بعد از یک‌سال تمدید شود اما موزه من تنها پنج‌ماه فعالیت کرد و به یک‌سال هم نکشید که حتی بخواهیم قرارداد را تمدید کنیم. بنابراین چون موضوع فعالیت موزه از بین رفته است، آثار باید به من برگردانده شوند.»

شهرداری ادعا می‌کند که وکیل آقای تناولی روز پنجشنبه، ۱۷ بهمن ماه، همراه با یک مأمور و با در دست داشتن حکم مجتمع قضایی صدر، به موزه امام علی می‌رود، ۱۱ اثر این هنرمند را با جرثقیل بار کامیون می‌کند و این آثار را به خانه تناولی انتقال می‌دهد. سپس، در این کشاکش، نوبت به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری می‌رسد که از تناولی شکایت کند. این‌بار همان قاضی، در همان مجتمع قضایی صدر، حکم به مصادره آثار تناولی می‌‌دهد. شهرداری ادعا می‌کند که وکیل تناولی، قاضی را فریب داده، تناولی هم پاسخ می‌دهد که شهرداری به تعهداتش عمل نکرده. در هر حال مأموران شهرداری، پس از دو بار مراجعه برای مصادره آثار، بار سوم در منزل هنرمند را می‌شکنند، آثار را با جرثقیل بار کامیون می‌کنند و در این میان برخی از این آثار هم آسیب می‌بینند.

دیوار، اثر پرویز تناولی

به گفته پرویز تناولی سه مجسمه «دیوارهای ایران»، «یادبودی برای فرهاد کوه‌کن» و «شیرین و فرهاد» از جمله آثاری هستند که صدمه دیده‌اند. مسئولان شهرداری اما می‌گویند حال همه این آثار خوب است و تا صدور حکم نهایی دادگاه در موزه هنرهای معاصر به طور موقت نگهداری می‌شوند.

پرویز تناولی به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است که برای جبران خسارت‌های وارد شده به این آثار هنری، می‌بایست بیش از یک‌صد میلیون تومان هزینه شود.

پرویز تناولی از شناخته شده‌ترین و برجسته‌ترین هنرمندان معاصر ایران در سطح جهانی است و گرچه در دهه‌های اخیر مجسمه‌هایش بیشتر مورد توجه بوده، اما نقاشی‌های او نیز جایگاهی ویژه در نقاشی معاصر ایران دارد.

تعلق خاطر به جهان گذشته، استفاده از عناصر هنر بومی و سنتی ایران، اشیاء و نشانه‌های دوران کهن و سپری شده و ارایه آن‌ها در ترکیبی مدرن مبتنی بر زیبایی‌شناسی جدید از مهم‌ترین مشخصه‌های کارهای تناولی است.

او به دلیل مجسمه‌هایی چون «شاعر»، «هیچ»، «قفل و قفس»، «دیوار» و «دست‌ها» شناخته شده و در این میان «هیچ‌»‌هایش شهرت بیشتری دارد. آثار او در حراجی‌های مهم دنیا از جمله حراج کریستی جایگاه ویژه‌ای داشته‌اند و از نظر قیمت هم رکوردهای بی‌سابقه‌ای را بر جا گذاشته‌اند.

اما آیا قاضی مجتمع قضایی صدر با اهمیت آثار پرویز تناولی آشنا بوده؟ چگونه ممکن است یک قاضی حکمی صادر کند و همو کمتر از یک ماه بعد بگوید اشتباه کرده و حکم دیگری صادر کند؟ در این دعوا، شهرداری مقصر است، قاضی یا پرویز تناولی؟

در این میان موفقیت و اعتبار جهانی تناولی برایش دردسرساز شده است. او می‌گوید: «شهرداری مرا متهم می‌کند که می‌خواهم پول بیشتری بگیرم در حالی که این اتفاق اصلاً تقصیر من نیست بلکه آن‌ها باید به موقع به اعتراضات من و درخواستم برای بازگشت مجسمه‌ها واکنش نشان می‌دادند نه امروز که همه چیز تغییر کرده است.»

شهرداری هم پاسخ می‌دهد: «در حالی که این آثار با نام و معرفی آقای تناولی در موزه‌ای که به نام علی متبرک است، در یکی از مناسب‌ترین مناطق تهران در معرض دید عموم قرار دارد، چه دغدغه‌ای برای انتقال آن‌ها به نقطه‌ای نامعلوم وجود دارد؟»

با این تفاصیل اکنون آقای تناولی نه تنها به آثارش دست پیدا نکرده، بلکه ممکن است از او بخواهند پاسخگو باشد که چرا آثاری را که آفریده دست اوست، به منزلش که به گفته شهرداری تهران «جای نامعلومی» است انتقال داده، آن هم از موزه‌ای که به نام امام اول شیعیان است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • hasani

    روزنامه شهروند نیز خبر داده است که «محمدباقر قالیباف، شهردار تهران ۵۶ روز بعد از مرگ دو کارگر زن در حادثه آتش‌سوزی خیابان جمهوری، از خانواده‌های آن‌ها عذرخواهی کرد» اما خانواده‌های آذر حق نظری و نسرین فروتنی گفته‌اند که از این عذرخواهی خبر ندارند و پرونده مرگ این دو کارگر زن در «این حادثه هم به دیگر حادثه‌ها پیوست و بین چاله‌های دیگر گم شده است

  • بیکار

    «در حالی که این آثار با نام و معرفی آقای تناولی در موزه‌ای که به نام علی متبرک است، در یکی از مناسب‌ترین مناطق تهران در معرض دید عموم قرار دارد، چه دغدغه‌ای برای انتقال آن‌ها به نقطه‌ای نامعلوم وجود دارد؟» باز هم استفاده ابزاری از اسم معصومین.