کسی به اسم علی نمیتوونه "گی" باشه
دو مربی وارد دبیرستانی در برلین میشوند و میخواهند درباره همجنسگرایی صحبت کنند. آنها با کجفهمی، پیشداوری و در عین حال با پرسشهای کنجکاوانه مواجه میشوند.
قرار بر این شده بود که دانشآموزان نمایش کوچکی را اجرا کنند؛ دختری سر شام «لزبین» [۱] بودنش را به خانواده اعلام میکند. جوان شانزده سالهای با عرقچین سیاه در نقش پدری مسلمان و سختگیر ظاهر میشود. با عصبانیت دستهایش را بلند میکند و میگوید که او دیگر دخترش نیست.
بعد از نمایش، بالی سایگیلی مربی آموزشی ۴۰ ساله، از جوانی که نقش پدر را ایفا کرده بود میپرسد، در حین ایفای نقش چه احساسی داشتی؟ او جواب میهد: «احساس انزجار...»
دو مربی در عبور خود از راهپله و راهروهای مدرسه با سیل متلک دانشآموزانی روبرو شدند که در دو طرف راه ایستاده بودند. خبر آمدن دو مرد که میخواهند درباره همجنسگرایی صحبت کنند، به سرعت درمدرسه پخش شده بود. جوانی فریاد میزند «اوا خواهر» بعد غش غش میخندد. یک طبقه بالاتر، دختری چپ چپ نگاه میکند و میگوید «اینا رو باش» و سوت میزند.
احترام به مردانِ مرد بوس؟
مربیها هیجان و اضطراب دارند. آیا دانشآموزان مودب خواهند بود؟ یامثل دفعه قبل در یک هنرستان، مربیها به خاطر توهینهای بسیار و تهدید به کتک مجبور به اتمام برنامه میشود؟
بعد از این جریان، همیشه دو مربی به مدرسهها میروند. از سه سال پیش فعالیت انجمن در محله "رولبرگ کیتس" منطقه «نویهکلن» شهر برلین متمرکز شده است. محلهای با مشکلات جدی، با ۵۳۰۰ نفر جمعیت، که نیمی از آنها مهاجران از نظر اقتصادی وابسته به کمکهای اجتماعی دولت هستند.
در این محله، فعالیت روشنگرانه در مورد همجنسگرایی کاری پیشگامانه است. مشکل فرهنگی محله سالها از طرف مسئولان نادیده گرفته میشد و تابو بود. درست سه سال پیش از این، اداره جوانان منطقه به سادگی اعلام کرده بود که «در این منطقه مسئله همجنسگرایی، موضوع ما نیست». اما اکنون دامنه مشکلات چنان گسترده شده که معلمان مستقلا از «انجمن لزبینها و گیهای برلین» (LSVD) تقاضای کمک کردهاند. [۲]
اخیرا در ایستگاه قطاری که فقط چهار کیلومتر با مدرسه فاصله دارد، مرد همجنسگرایی هنگام خداحافظی از دوست خود و بعد از اینکه لبهایش را بوسید، توسط چند جوان به شدت کتک خورد. طبق گزارش شاهدان، جوانها از مهاجران بودند. اداره پلیس هم تائید میکند که آمار حمله به همجنسگرایان در برلین افزایش یافته است.
هموفوبیا یا همجنسگراهراسی بیش از همه، در بین خارجیها گسترده است. طبق یک پژوهش در برلین از هر پنج نفر جوان ترک، چهار نفر بوسیدن دو مرد در خیابان را «چندشآور» میدانند. مشابه این نگاه در میان نظرات جوانان آلمانی، نصف این مقدار است. به همین خاطر کار روشنگرانه انجمن LSVD در محله "رولبرگ" مهم است. مربیهای انجمن قبل از وارد شدن به کلاس میگویند: «با شناخت دیگران احترام گذاشتن آسانتر میشود».
در دقایق اولیه اثری از دشمنی با همجنسگرایان نیست. دانشآموزان برخوردی مودبانه ، باز و کنجکاو دارند. جوان شانزده سالهای میپرسد: اجازه دارم سوالی شخصی بپرسم؟ پاسخ مثبت است. «شما گی هستید؟» یکی از مربیان به نام «یورگ اشتاینرت» (۲۶ساله) با لحنی دوستانه میگوید: «جواب این سوال را بعدا میدهیم».
مربیها ابتدا میپرسند، والدین چه کسانی در آلمان به دنیا آمدهاند و میخواهند دانشآموزان بدون اصلیت آلمانی در طرف دیگر کلاس بنشینند. تنها چهار نفر سرجایشان باقی میمانند، بیست نفر به طرف دیگر میروند. اغلب آنها از کشورهایی مانند ترکیه، کوزوو و لبنان هستند، کشورهایی که همجنسگرایان به سختی قادرند زندگی آزادی در آنها داشته باشند.
در لبنان رابطه جنسی بین مردان، یک سال زندان دارد. متناسب با وضعیت این کشورها، پیشداوریها هم فراوان هستند: «گیها رو میشه از روی شلوار تنگ و رنگهای زننده شناخت». «لزبینها ادای مردها را در میارن». «من کسی که گی باشه نمیشناسم، ولی اگر ببینم، مسخرهش میکنم». مربیها با نمایش عکسچهرههای معروفی که همجنسگرا هستند، نشان میدهند که همجنسگرایی را نمیتوان بر اساس ظاهر تشخیص داد.
یک همجنسگرای مسلمان
با وجود اینکه موضوع همجنسگرایی در برنامه درسی بیولوژی پیشبینی شده، اما به خاطر عدم توانایی معلمان در تدریس این موضوع، از روی آن رد میشوند. مسئولان مدرسه در دعوت از مربیهای خارج از مدرسه هم برخوردی انفعالی دارند. سال گذشته تنها ۳۰ مدرسه از ۴۰۰ مدرسه ممکن در برلین از مربیهای آموزشی ویژه دعوت کردهاند.
بالی سایگیلی که خودش هم تبار ترکی دارد با صدایی آرام توضیح میدهد که در همه کشورهای دنیا حدود سه تا پنج درصد جمعیت همجنسگرا هستند، دختری حرف او را قطع میکند و میگوید: «اما نه بین مسلمانها!» بالی این نظر را رد میکند. دانشآموزی لبنانی میگوید:«اگه من گی بودم، پدرم منو به حد مرگ کتک میزد. وقتی نمیتوونستم بچه درست کنم، دیگه به چه دردش میخوردم؟ حتما منو بیرون مینداخت، اونم لخت و عور».
کمی بعد مدیر مدرسه میگوید، ضرورت زمانی مطرح کردن این موضوع احساس میشد؛ دانشآموزان ما همچنان اسیرجهانبینی کهنهای هستند در حد اروپای جنوب غربی سال ۱۲۰۰ میلادی، بعد با طعنه میگوید:«نه، احتمالا آنها مدارای بیشتری داشتند.»
سایگیلی و اشتاینرت دوباره با لحنی آرام میگویند: همجنسگرایی نه بیماری است و نه واگیر دارد. دانشآموزی میگوید: «آیا خود شما هم گی هستید؟ قصد فضولی ندارم اما به خاطر ظاهر و رفتارتون فکر میکنم که شما گی هستید».
مدتهاست که یورگ اشتاینرت، این سوال را فضولی تلقی نمیکند. مرتبا اعلام میکند که "گی" هست و کسی هم تعجب نمیکند. اما وضع در مورد همکار مسلمانش که آشکارا زندگی مشترکی با یک مرد دارد، برعکس است. دانشآموزان میگویند تا به حال به چنین موردی برخورد نکردهاند.
بعد سیلی از سوالها سرازیر میشود: چرا او "گی" شده؟ آیا تا بحال با زنی همبستر بوده؟ عشق بین مردها هم باعث میشه که دل آدم غنج بره؟ آیا پسرا بعد از رابطه جنسی با هم، بازم باکره حساب میشن؟
بعد از گفتگوها، لبخند ملیحی بر لبهای سایگیلی نشسته بود، انگار که سوالها را در ذهنش مرور میکرد و این دیدار را موفقیتآمیز میدانست . او میگوید: «ما مدارا و کنجکاوی را نزد بچهها فعال کردیم. نباید انتظار داشت که فقط با یک دیدار نظر همه ۱۸۰ درجه تغییر کند» مهم، احترام دانشآموزان به ارزشهای اصولی دیگران است.
حق زیستن به شکلی دیگر، حق داشتن اختیار بدن خود، اینها مسائلی فرهنگیهستند که در مورد بخشهایی از جامعه حکم فرو کردن میخ در سنگ را دارند. اگر به نمایش دوم توجه کنیم، متوجه منظور جمله آخر میشویم.
موضوع نمایش: علی عاشق بهترین دوست خود میشود اما دوستش چنان از "گی"ها بدگویی میکند، که علی جرات ابراز عشقش را نمییابد. سایگیلی از دانشآموزان میپرسد: « این داستان میتوونه واقعی باشه؟» دانشآموزی جواب میدهد:«یه نفر به اسم علی نمیتوونه "گی" باشه، فوق فوقش کسی به اسم کریستیان...»
منبع: مرکز فدرال آموزش مدنی
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پانویس:
۱ – لزبین، به مفهوم زن همجنسگرا، یا زنی که تمایل و گرایش جنسی به همجنس دارد، در زبان فارسی معادل ندارد. خود زنان همجنسگرای فارسی زبان از کلمه لزبین یا مخفف لز استفاده میکنند و این واژه وارد زبان فارسی شده است. ریشه کلمه لزبین از واژه یونانی «لزبوس» (Lesbos) است و اشاره به نام جزیرهای در یونان باستان دارد که «سافو» (Sappho) زن یونانی که که برای معشوق همجنس شعر میسرایده، در سال ۶۳۰ قبل از میلاد در آنجا به دنیا آمده است.
۲ - گی Gay، به مفهوم واقعی کلمه یعنی خوشحال یا بیخیال؛ اما در طی سالها به صفتی برای توصیف همجنسگرایان (بیشتر همجنسگرایان مرد) تبدیل شده است. این واژه به عنوان اسم خاص جهانشمول برای توضیح همجنسگرایی صرف نظر از جنسیت فرد نیز استفاده میشود. برای مشخص کردن جنسیت فردِ «گی» از واژههای زن و مرد استفاده میشود؛ به طور مثال، مرد گی و یا زن گی به ترتیب به مفهوم مرد همجنسگرا و زن همجنسگراست.
ویدئوی «ما همه جا هستیم» کاری از همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسیتیهای ایرانی:
نظرها
نون.کاف
خیلی ممنون بابک عزیز از ترجمه عالی و تو دل برو. من تنها یک چیز برایم خیلی عجیب بود متدولوژی این دوستان مربی برای آگاهی رسانی در مورد گرایشهای جنسی مختلف بود. من نمیتوانم بفهمم که این تفکیک کردن کلاسها به «خارجیها» و «غیر خارجیها» چه تفاوتی دارد؟ حالا گیرم که پژوهشهای آماری بر این مسأله تاکید کنند که همجنسگراهراسی در خانوادههای مهاجر بیشتر هست (که هست)، اما آیا واقعا این متدولوژی درستی است که در مدرسه اول کودکان را به خارجی و غیر خارجی تفکیک کنیم و بعد به آنها بگوییمای خارجیها شما همجنسگراهراستر هستید. این بعد نژادی قضیه تا مرزنژاد پرستی میرود و من با این مشکل دارم. آدم که نمیخواهد از هول همجنسگراهراسی در دام خارجی هراسی و اسلاموفوبیا و بقیه این فوبیایهای مد روز بیافتد. خلاصه من که لجم از متودولوژی اینها در آمد و اگر جای این بچههای «خارجی» بودم حتما صدایم در میآمد که بنده به عنوان یک دگرباش جنسی مسلمان از این برخورد تبعیض آمیز شما شاکیام.
محقق مسائل جنسی
گی ها کسانی هستن که دختر گیرشون نیومده و از اونجایی که بیش از اندازه قانع هستن، تصمیم گرفتن با همجنسانشون سکس کنن. این افراد از نظر عاطفی شدیداً به زنها گرایش دارن و حاظرن تن به هر خفتی بدن تا فقط برای یک لحظه مورد توجه و تایید خانمها واقع بشن. ولی لزبینها دقیقاً برعکس هستن، اینها بدلیل کم بودن مرد لزبین نشدن، بلکه برعکس، توی محیطهای بشدت مردانه (مثل پادگانها یا محیط اینترنت و چتروم) روزگار گذراندن و همون محیط باعث شده که بشدت تشنه ی زن بشن. و دقیقاً برعکس گی ها هیچ گرایش عاطفی یا علاقه ای به جنس مخالف ندارن. واسه همینم هست که لزبینها بخوبی از حقوق زنها دفاع میکنن ولی گی ها بهیچ وجه حاظر نیستن از مردها طرفداری کنن حتی اگه به عینه مشاهده کنن که در جایی حقوق مردان نقض شده.
همجنسگراهراسی در میان مهاجران کشورهای اروپایی و امریکایی | IRQO
[…] مقاله ای از رادیو زمانه ، موضوع همجنسگراستیزی در محله هایی از برلین که درصد […]
حسن سهیلی
سلام. متاسفانه سیاست مدارها وسران مذاهب عوام رو جزو برده حساب میکنن که باید تابع اونها باشن همه چیزاهای خوب وقشنگ باید مال اونها باشه مثلا یک دختر ویا پسر بچه زیبا که اگه بخوان باهاش سکس کنن برای قشر خواص حلاله ولی برای عوام عواقب قانونی وتحقیر آمیز داره پس بدونین گرایش جنسی هر فردی به خودش ربط داره نه به دیگرانی که مارو سرگرم این بحث ها میکنن تا تمام چیزهای قشنگ وزیبا که خداوند برای تک تک افراد خلق کرده رو با کمال وقاهت وبا سو استفاده از جایگاه قدرت برای خودشون بدونن پس یادتون باشه به دیکتاتورها رای ندین بعد بیان زور بگن وسرگرمتون کنن بعد خودشون مشغول باشن .باتشکر