بهبود تغذیه اقشار تهیدست با یک سبد کالا
جامعه زمانه
مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، از هدفمند کردن یارانههای غذایی خبر داده و گفته است: «ترکیب سبد کالای توزیعی در ۱۵ اردیبهشت ماه متناسب با پیشنهادات وزارت بهداشت تنظیم میشود.»
در حالی که «نان» به عنوان یک کالای خوراکی پرمصرف و پراهمیت در سبد خرید خانوادههای کمدرآمد به شمار میرود و فقر غذایی در همه نقاط ایران رو به گسترش است، وزارت بهداشت تصمیم گرفته مواد غذایی ارائه شده در سبد کالا را که به طور مستمر نیز توزیع نمیشود، بر اساس مواد مورد نیاز بدن اقشار کمدرآمد طبقهبندی کند.
زهرا عبداللهی، مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، از هدفمند کردن یارانههای غذایی خبر داده و گفته است: «ترکیب سبد کالای توزیعی در ۱۵ اردیبهشت ماه متناسب با پیشنهادات وزارت بهداشت تنظیم میشود.»
عبداللهی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، ضمن اعلام این خبر، با اشاره به اینکه از یارانههای غذایی باید در جهت برقراری امنیت غذایی در کشور استفاده شود و تنها بحث توزیع سبد غذایی مهم نیست توضیح داده است: «باید روی برنامههای ارتقای فرهنگ و سواد تغذیهای مردم نیز سرمایهگذاری کنیم؛ چرا که مردم باید الگوی صحیح مصرف غذایی را بشناسند.»
به گفته این کارشناس، «محتوای سبد کالا باید طوری باشد که هم انرژی مورد نیاز را تامین کند و هم ریزمغذیها را؛ چراکه تنها تامین احساس سیری کافی نیست و سیری سلولی باید تامین شود. بنابراین منابع پروتئین حیوانی به عنوان منابع ریزمغذیها و انرژی نیز به میزان توصیه شده باید در این سبد تامین شود».
به گفته او، وزارت بهداشت پیشنهاد داده است: «به جای در نظر گرفتن شکر در سبد کالا، از آنجا که مشکل اضافه وزن، چاقی و مصرف زیاد قندهای ساده را داریم، اقلام غذایی دیگری نظیر حبوبات در سبد کالا قرار گیرد تا به این ترتیب هم منبع پروتئینی تامین شود و هم منبع ریزمغذیها».
ترجیح دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت این است که در مرحله نخست سبد کالایی هدفمند و جهتیافته در اختیار اقشار «نیازمندتر و آسیبپذیرتر تغذیهای» قرار بگیرد، این در حالی است که سبد کالا به طور مستمر در اختیار خانواده ها قرار نمیگیرد.
عبداللهی نیز با اشاره به این نکته تاکید کرده است برای اصلاح عادتهای غلط غذایی به واسطه سبد کالا، لازم هست که ارائه یارانه غذایی به طور مداوم صورت بگیرد: «باید برنامهای مستمر و منظم در کمک غذایی باشد تا بتوانیم سلامت قشر آسیب پذیر تغذیهای را حفظ کنیم... یک سبد غذایی مشکلی را حل نمیکند.»
او ضرورت برقراری «امنیت غذایی در کشور» را وابسته به «کنترل قیمتها و جلوگیری از افزایش قیمت مواد غذایی به ویژه کالاهای غذایی اساسی مانند شیر، لبنیات، گوشت، تخم مرغ، حبوبات و سبزی و میوه» دانسته است تا «مردم دسترسی اقتصادی به آنها داشته باشند».
بر اساس این گزارش در حال حاضر در میان همه اقشار جامعه مشکلات تغذیهای مربوط به عادتهای غلط غذایی وجود دارد. این عادت های غلط علاوه بر عادت های فرهنگی، ارتباط مستقیم با وضعیت اقتصادی خانواده ها دارد.
چندی پیش حسین راغفر، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی از رسیدن خط فقر به خانوادههایی در تهران خبر داد که درآمدی زیر دومیلیون و ۵۰۰هزارتومان دارند.
آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی، تحلیل راغفر را تائید میکند. خط فقر در شرایطی دو میلیون و ۵۰۰ هزارتومان برآورد میشود که سال گذشته حداقل دستمزد تعیینشده ۴۸۷هزارتومان، یعنی یکپنجم خط فقر بوده است.
طی سالهای ۷۰ تا ۸۷ میزان سرانه مصرف مواد غذایی هر شهرنشین در حدود ۳۱۵ کیلوگرم بود که با اجرای قانون هدفمندی یارانهها در سال ۸۹ به ۲۸۳ کیلوگرم رسید
چندی پیش، علی ربیعی وزیر کار اعلام کرد مصرف «برنج، نان، گوشت قرمز و لبنیات» کاهش یافته است.
حداقل حقوق کارمندان و بازنشستگان دولت معادل نیمی از حداقل هزینه خانوار در استان تهران است. این هزینه حداقلی یک میلیون و ۷۶۳ هزار تومان است. حداقل دستمزد کارگران نیز با افزایش ۲۵ درصدی در سال جاری، ۶۰۸ هزار و ۹۰۰ تومان است.
در حال حاضر ۷۰ درصد کارگران ایران زیر خط فقر قرار دارند و حقوق آنها کفاف مایحتاج زندگیشان را نمیدهد.
روزنامه شرق، روز هشتم اسفندماه در گزارشی تحت عنوان «سفرهای با حداقل مزد ۶۰۰هزارتومانی»، یک محاسبه ساده در یک خانواده کارگری انجام داده بود با این فرض که این خانواده صاحب مسکن است و اجارهخانه سرسامآور در تهران و شهرهای بزرگ را پرداخت نمیکند.
در این گزارش، هزینههای تفریحی، درمانی، تحصیلی، حمل و نقل و پوشاک نیز کنار گذاشته شده و فقط به هزینههای مربوط به تغذیه توجه شده بود.
در هزینههای مربوط به تغذیه نیز هزینههای سادهترین خوراک، شامل نان، تخم مرغ، ماست، پنیر، سیبزمینی و گوجهفرنگی بررسی شده بود: دو قرص نان بربری (برای صبحانه و ناهار و شام)، یکهزارتومان، سهعدد تخممرغ ۳۵۰تومانی (هزارو۵۰تومان)، روزی ۷۲۶تومان ماست، نزدیک به۴۷۰تومان پنیر، ۵۴ تومان قند، ۲۵۰تومان سیبزمینی، ۲۸۰تومان گوجهفرنگی.
بر این اساس، هزینه خوراک یکنفر، هرروز ارزشی بالغ بر سههزارو۸۲۶تومان خواهد داشت. این را اگر برای ماه حساب کنیم رقم صدو۱۵هزارتومان خواهد شد. یعنی یک خانواده چهارنفر روی هم باید برای همین خوراک بسیار ساده بدون گوشت، روغن، چای، برنج، مرغ و سبزی، لااقل ۴۶۰هزارتومان داشته باشد.
در شرایط بحرانی همواره کودکان زیر پنج سال، مادران باردار و شیرده، سالمندان، نوجوانان و دانشآموزان در سنین بلوغ از گروههای آسیبپذیرتر در حوزه مسائل مربوط به تغذیه هستند.
نظرها
نظری وجود ندارد.