خامنهای: برابری جنسی زن و مرد حرف غلط غربیهاست
آیتالله خامنهای در تازهترین سخنان خود درباره حقوق زنان بهصراحت اعلام کرد که برابری جنسی زن و مرد حرف غلط غربیهاست. او مسأله اصلی زنان ایران را «آرامش در خانواده» دانست.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنان تازهای از حقوق زنان سخن گفت. او مسأله اصلی زنان را نه اشتغال زنان که آرامش زنان در خانواده دانست و گفت ممنوعیت زنان از تحصیل در برخی از رشتهها ضدعدالت نیست و برابری جنسی زن و مرد حرف غلط غربیهاست.
بهگزارش منابع خبری ایران، آيتالله خامنهای روز شنبه۳۰فروردينماه در دیدار با گروهی از زنان به برداشتهای غرب از حقوق زنان حمله کرد و گفت: «بايد ذهن را از حرفهای کليشهای غربیها به کلی خالی کنيم.»
وی گفت: «غربیها به دلايل مختلف، مسأله زن را بد فهميدهاند اما همان فهم غلط و تباهکننده را سکه رايج دنيا کردهاند و با هوچیگری، مجال حرف زدن به ديگران و مخالفان را نمیدهند.»
رهبر جمهوری اسلامی، برابری جنسی زن و مرد را «از جمله حرفهای کاملاً غلط غرب» دانست و تأکید کرد: «بايد از افکار غربی در مسائلی نظير اشتغال و برابری جنسی کاملاً فاصله بگيريم.»
بهگفته وی برابری هميشه به معنای عدالت نيست، عدالت هميشه حق است، اما برابری گاه «حق» است و گاه «باطل».
آیتالله خامنهای همچنین به مبانی نظری کنوانسیونهای بینالمللی در رابطه با حقوق زنان نیز تاخت و گفت: «اصرار غربیها روی اين زيربنای غلط، جامعه بشری را تباه میکند به همين دليل برای دستيابی به نگاه صحيح و متوازن، بايد از اين مبانی برحذر بود.»
این نخستین بار نیست که مسئولان حکومت ایران مبانی حقوق بشر و حقوق زنان را که در کنوانسیونها و مجامع بینالمللی از آنها بهعنوان دستاورد مشترک مردم جهان نام میبرند، «نگاه غربی» عنوان میکنند و ضمن رد آنها مدعی ارائه «نگاهی برتر و انسانیتر» میشوند.
مسئولان حکومت ایران بارها نقض حقوق زنان، چه در قوانین حقوقی و جزایی کشور، چه در ارائه فرصتهای برابر تحصیلی و شغلی و چه در نوع پوشش، حق قضاوت یا حق در دست گرفتن مسئولیتهای بالای حکومتی را پایبندی به قوانین اسلام قلمداد کرده و از آن دفاع کردهاند.
رهبر جمهوری اسلامی ایران در ادامه سخنان خود مسأله «خانواده» را اصلیترین مسأله زنان دانست و گفت: «هر کس اگر مسأله زن را جدا از مسأله خانواده مورد بررسی قرار دهد در فهم مسأله و تشخيص علاج آن، دچار اختلال میشود.»
وی در همین رابطه افزود: «برخلاف برخی ديدگاهها، اشتغال از مسائل اصلی مربوط به زنان نيست البته اشتغال و مديريت مادام که با مسأله اصلی يعنی خانواده منافاتی پيدا نکند، ايرادی ندارد. مسأله خانواده بهخصوص "سلامت، امنيت و آرامش زن در خانواده"، مسألهای اصلی است که بايد به آن پرداخت.»
آیتالله خامنهای درباره «برابری جنسی زن و مرد» نیز گفت: «با کدام منطق بايد زنان، که خداوند آنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ويژهای از زندگی آفريده است در عرصههايی وارد کنيم که آنها را دچار رنج و سختی میکند؟»
وی درباره تبعیض جنسیتی در تحصيل زنان در برخی رشتههای تحصيلی دانشگاهی گفت: «اگر در اين مسأله تفاوتی هم باشد ضدعدالت نيست چرا که نبايد رشتههای تحصيلی و مشاغلی که متناسب با طبيعت زنان نيست به آنان تحميل شود.»
بهگفته وی «اينکه زنان برخی مشاغل را برعهده نگيرند هيچ ننگ و نقصی نيست بلکه آن چيزی غلط است که متناسب با طبيعت الهی زن نباشد.»
سخنان رهبر جمهوری اسلامی در حالی بیان میشود که بهتازگی مرکز آمار ایران نتایج آمارگیری خود از نیروی کار در پاییز سال ۹۲ را منتشر کرد که بر اساس آن نرخ بیکاری در بین مردان در سه ماهه پاییز ۵/ ۸ و نزد زنان ۳/ ۲۰ درصد بوده است.
همچنین شاخص مشارکت اقتصادی در میان مردان ۶۲/۱ درصد و در بین زنان ۱۱/۳درصد محاسبه شده است.
این گزارش همچنین نشان میدهد که پیشتازان بیکاری در پاییز سال ۹۲، زنان گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ساله با ۸ /۴۶ درصد میزان بیکاری بودهاند.
در قوانین ایران کار کردن و کسب درآمد توسط زن مشروط است و ممکن است توسط شوهر محدود شود. در ماده ۱۱۱۷قانون مدنی آمده است:«شوهر میتواند زن خود را از حرفه يا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی يا حيثيات خود يا زن باشد منع کند.»
اين ماده حق کلی زن برای کار کردن را انکار يا منع نمیکند، ولی به شوهر اين حق را میدهد که زن را از حرفه يا شغل خاصی منع کند.
در ايران از سويی زنان نسبت به مردان، بيشترين قبولی را دانشگاههای کشور دارند اما از سوی ديگر رشتههای تحصيلی برای آنها محدود است و پس از تحصيل نيز از بازار کار مناسب برخوردار نيستند.
طبق قوانين ايران دو نوع مشکل شغلی برای زنان وجود دارد؛ يکی ممنوعيت برخی از مشاغل بهدليل منع شرعی و دينی است و ديگری مربوط به زن شاغل شوهردار است که کار آنها بر خلاف مصالح خانوادگی قلمداد میشود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای با عنوان «سياستهای اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ايران» دارد که در آن شغل اصلی زن «همسری و مادری» عنوان شده است. اين مصوبه در ماده پنج خود بر اساس نگاه دينی و شرعی مشاغل محدودی را برای زنان تعيين کرده و زنان حق ندارند در همه عرصههای شغلی فعاليت کنند.
نظرها
مهشید
حرفی سیاه تر و کثیف تر از این سخنان نشنیدم. باید در دهان این مردک زد و فشار رسانه ای آورد تا در دفعات بعد با تعقل بیشتری حرف بزند. سکوت در مقابل این سخنان متعفن ، نشانی از ضد زن بودن دارد. این ملاها جز خرافه گرایی و سواستفاده از یک مشت حیوان نفهم، هیچ کار دیگری بلد نیستند
Majid
چند نکته: مساله و یا مسائل زن یعنی چه؟ این آقایان و مقام آقا معظم در صدر آنها استادند در جهل و بازی با کلمات در مکر و فریب. اینهم نمونه ای از آن که خوب از یاد برده و یا بروی شریف و هزار رنگ خود نمیاورند که خود روزی قطره مایعی بیش نبودند در شکم این زن! و حال که مرد شده اند صاحبنظر گشته و ناگهان زن و مساله اش برایشان گشت شد مساله! برابری جنسی زن و مرد یعنی چه؟ جواب را حتمأ باید از نویسنده معظمی که برای این مقام معظم خطبه و سخنرانی مینویسد پرسید! "«باید ذهن را از حرفهای کلیشهای غربیها به کلی خالی کنیم.»" و سرمایه ها و ثروت ملت را در جیبهاشان لب به لب پر کنیم و هر وقت هم صندلی قدرت پوشالی خود را لرزان یافتیم قهرمانانه باشان نرمش کنیم! "«با کدام منطق باید زنان، که خداوند آنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژهای از زندگی آفریده است در عرصههایی وارد کنیم که آنها را دچار رنج و سختی میکند؟»" چون اگر منطق و شعور میداشتیم نه از جانب خدواند حرف میزدیم و نه خود را قیم و وکیل زنان بر روی زمین تصور میکردیم! و نکته ها را « کش» ندهیم که مبادا کسی فکر کند که این کامنت گذار هم چون این آخوند جاهل **کشی بیش نیست!
mmansour piry khanghah
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26155
nader
ایشان فکر میکند هنوز دوران شیخ صفی میباشد؟! بدا بحال مردم ایران .
nasim
آقای خامنه ای! این "بیچاره سرا" همان ژاپن اسلامی است؟ مجتبی واحدی اندکی بیش از دهسال قبل یعنی در روز اول اسفند سال هشتاد و دو، انتخابات مجلس هفتم برگزار گردید. هنوز نتایج رسمی انتخابات و مراحل تشریفاتی رسیدگی به شکایات انتخاباتی به پایان نرسیده بود که در همه محافل سیاسی از ریاست شاعر دربار رهبر و پدر زن مجتبی خامنه ای بر مجلس، سخن گفته می شد. حداد عادل هم با ذوق زدگی فراوان از این ارتقای مقام، سریالی از گفتگوهای خبری به راه انداخته بود و نسبت به همه امور اظهار فضل می کرد. او در فاصله روزهای ششم و هشتم اسفند ماه همان سال، سه وعده شیرین به مردم داد. برقراری ارتباط میان مجلس هفتم و مجلس نمایندگان امریکا، تصویب پروتکل الحاقی در آن مجلس و تبدیل ایران به ژاپن اسلامی، وعده های زودرس حداد عادل به ایرانیان بود. سه ماه بعد از این وعده ها، اختیار مجلس به طور کامل به دست یاران خامنه ای افتاد و یک سال بعد از آن هم، عروسک دست ساز خامنه ای، ریاست دولت را به عهده گرفت. به عبارت دیگر از روزی که وعده دادند ایران به ژاپن اسلامی تبدیل شود بیش از" نه سال" اختیار کشور به طور کامل در دست کسانی بود که خامنه ای آنان را نزدیک ترین یاران خویش می دانست و بارها از تسلط آنان بر ارکان حکومتی اظهار شادمانی کرد. البته پیش از آن نیز "وتو" های خودخواهانه و بی کفایتی های گسترده خامنه ای، همواره بر زندگی ایرانیان سایه افکنده و مسئولیت نابسامانی های کشور در همه سالهای گذشته بیش از هرکس به عهده او بوده است . اما در دهه اخیر خامنه ای به صورت خاص از دولت و مجلس حمایت کرده و دست نشاندگان او قرار بوده ایران را به ژاپن اسلامی تبدیل نمایند و لذا مسئولیت بیشتری به عهده او بوده است. دهسال بعد از روزهایی که حداد عادل به نمایندگی از سوی رهبر، تشکیل ژاپن اسلامی را به ایرانیان بشارت داد، شاعر دربار رهبر دوباره زبان گشوده اما این بار از " سختی شرایط کشور" سخن گفته است. سختی شرایط از نگاه حداد عادل تا حدی است که او از یاران میر حسین هم خواسته است برای نجات کشور از شرایط سخت فعلی، کمک کنند. این درحالی است که موسوی و یارانش در پنج سال گذشته، همواره "فتنه گر" نامیده شده اند!
آرتین
دمکراسی کجا و جمهوری اسلامی کجا. یک ملتی میخواهند موانع پیشرفت زنان و دختراتنشان را رفع کنند و چندتا آدم متعصب و محدودنگر میخواهند رسم و رسوم عرب را بر ملت ایران که از ابتدا از این رسوم زشت دور بوده به اسم دین و اسلام و به اسم مبارزه با هجمه غرب و به اسم عزت و رفعت انسانی حقنه کنند. و نظام حکومتی هم طوری است که جلوگیری که هیچ مردم جرئت حرف زدن هم ندارند چون مخالفت با نظام و خدا و اسلام تلقی میشود و خشونت و سرکوب در پی دارد. واقعا عجب نمونهای است این جمهوری اسلامی برای حکومت دینی.
s.m.s
متاسفانه با اینکه با حرفهای خامنه ای ؛صد در صد مخالفم ؛ بایستی اذعان کنم که این حرفها ؛ دقیقا منطبق بر رفتار و عملکرد اکثریت مردان جامعه ایران ( حتی مردان ایرانی که در کشورهای غربی زندگی میکنند) می باشد. بی جهت خودمان را گول نزنیم و با دیدگاه های نژادپرستانه ؛ همه رفتارهای زشت خودمان را به اعراب حواله ندهیم. حرفهای خامنه ای ؛ حرف دل اکثریت مردان ایرانی ؛ حتی آنانی که به دروغ ادعای روشنفکری دارند ؛ می باشد ؛ منتها این خامنه ای است که صراحتا رک و راست اعتقاد خود را بیان میکند ؛ دیگران اما میخواهند ژست مدرن بودن بگیرند ؛ اما در عمل پیرو همان حرفهای خامنه ای هستند.
Mani
همانطور كه ميدانيد الله با ساير خدايان فرق دارد. ايرانيان قبل از حمله ي اعراب مسلمان به سرزمينشان به خدا معتقد بودند. اعراب با حمله ي خود سعي كردند اعتقاد مردم را به خدا يا يزدان را نابود كنند و الله خود را با خصوصياتي كه خصوصيات خود آنها را داشت و مختص خود آنها بوده است به مردم سرزمينهاي شكست خورده بقبولانند. ويژگي هاي الله و خصوصيات او مانند ميل او به مجازات و حتي كشتن دگرانديشان،مثله كردن انسانهاي نافرمان،غارت ديگران،تحقير و بي ارزش شمردن مهمترين عضو جامعه ي بشري يعني زن و غيره و در حقيقت انعكاس روحيه ،خصوصيات و ويژگي هاي اعراب بدوي و باديه نشين بوده است چون اين ايدئولوژي توسط آنان بوجود آمد و ويژگيهاي سازندگان خودش را حتي زبان آنها را دارا است. به همانگونه كه خداي ايرانيان انعكاس خصوصيات ،روحيه و شخصيت ايرانيان و خداي هنديها يعني كريشنا و خداي مسيحيان گود و خداي يهوديان خصوصيات و ويژگي هاي مردم سرزمينهاي خودشان را كه در حقيقت سازندگان اين خدايان هستند منعكس ميكند. الله ي اعراب موجودي خشن و خونريز است چون آن مردم نيز اينچنين بودند و متاسفانه بعلت انتقال و گسترش آن خوي و خصلت ابتدايي و خشن توسط ايدئولوژي اشان قسمت بزرگي از جوامع انساني را گرفتار خشونت ،بيرحمي، و پريشاني كرده اند كه تا كنون تداوم داشته است. شما وقتي به ايران، عراق كشورهاي پاكستان،عربستان و بيشتر كشورهاي اسلامي توجه ميكنيد هيچ تحول و تكاملي در اين جوامع نمي بينيد و اين نه به اين علت است كه اسلام در اين كشورها بخوبي انجام نشده است بلكه بلعكس آنچه در اين كشورها انجام گرفته بعلت اجراي واقعي قوانين اسلام بوده است كه همانطور كه گفتيم انعكاس و انتقال خوي و خصلت سازندگان آن ايدئولوژي يعني اعراب غير متمدن 1400 سال قبل است كه به نسل فعلي در سرزمينهاي مختلف رسيده است. گروههاي القاعده،طالبانها آخوندهاي ايران و در كل اسلامگراها, خوي كشتار آنها، خوي غارت آنها بيرحمي آنها واقعا انعكاس ويژگي هاي آن دين و در واقع انعكاس خوي و خصلت اعراب باديه نشين 1400 سال قبل يعني بوجود آورنده ي آن ايدئولوژي ميباشد. همين مسئله در مورد ساير اديان صدق ميكند. قابل توجه اينكه اين خدايان همگي دشمنان يكديگر نيز هستند. از ينرو است كه اصلاح طلبان وقتي ميبينند كه نميتوانند تمام قوانين خشونت بار آن دين را مانند قصاص،مثله كردن انسانها،تجاوز به زنان و كودكان غنيمت گرفته شده،كشتن بيدينها و بسياري قوانين قرآن را اجرا كنند سعي ميكنند با اصلاحات در آن دين آن را با جامعه بشري امروز تطبق دهند. در حقيقت اصلاح طلبان الله اشان را اصلاح كرده اند. مورتي مينويسد كه اگر انسان در مسيرش در جاده اي قطعه اي چوب بيابد و آنرا در بهترين نقطه ي خانه ي خود قرار دهد و هر بار چشم او به آن قطعه چوب بيجان بيافتد به ستايش آن بپردازد و كودكان خود را مجبور به ستايش آن كند چندي نخواهد گذشت كه آن قطعه چوب مرده در ذهن آنان مقدس خواهد شد و اين باور توسط آن كودكان به نسلهاي بعدي انتفال پيدا خواهد كرد. آنچه كه ما امروز در كل جامعه ي بشر شاهد آن هستيم مانند گاو پرستي،سنگ پرستي،خداپرستي،الله پرستي،گود پرستي، رهبر پرستي، ايدئولوژي پرستي و غيره گواه بر يك حقيقت بزرگ و تلخ دارد اينكه انسان كه بايد يك موجود جادويي و اين سياره كه بايد توسط اين موجود جادويي سياره ي دوستي،مهرباني و امنيت باشد توسط مغز انسان كه بسرعت و تماما شرطي و برنامه ريزي ميشود سياره اي ناامن،پر از جنگ و در حال ويران شدن است. انسان خدايان و ايديولوژيهاي بسيار آفريده است و خود مجبور به ستايش مخلوقات خود شده است. ذهن بشر بشدت شرطي و برنامه ريزي شده است. انسان مدتها است مقام انسانيت خود را از دست داده و مغز او چون ماشيني برنامه ريزي شده است.موجودي كه طبق ذهن بشدت شرطي شده و مغز برنامه ريزي شده خود عمل ميكند. براي پي بردن به اينكه او واقعا چه كسي است و شناخت مغز كاملا شرطي شده اش و رهايي مغز از تمامي برنامه هايي كه در آن قرار داده اند و آن را چون ماشين كرده اند انرژي , اراده و خواست بسيار لازم است.