● دیدگاه
افسونزدایی سپاه از سهمخواهی سیاسی و اقتصادی
اکبر گنجی- اسطورهزدایی از سپاه، توسط خود سپاه؛ خصوصاً فرماندهان آن صورت گرفته و میگیرد. آرمانهای مقدس مدعایی اینک به منافع صرف اقتصادی و سیاسی تقلیل یافتهاند.
کارل مارکس دوران مدرن را دوران از دست رفتن "هاله تقدس" تمامی مشاغل قلمداد کرده و میگفت: "هر آنچه مقدس است دنیوی میشود."
امیل دورکهایم دوران مدرن را دوران ناسوتی شدن لاهوتیها میخواند. اما سخنان ماکس وبر بیش از همه اینها شنیده شد که میگفت، علوم تجربی جدید با ارائه تبیینهای ماتریالیستیک - و حذف نقش موجودات رازآلود در جهان طبیعت و عالم انسانی- جهان را اسطورهزدایی/افسونزدایی/ راززدایی کردهاند.
رویدادهای چند دهه گذشته، جامعه شناسان را وادار کرد تا از تغییر مسیر و بازگشت مجدد امر مقدس سخن بگویند. میشل فوکو با اقتفای به آنچه مارکس در "گامی در نقد فلسفه حق" نوشته بود که مذهب "رایحه معنوی" جهان، "روح جهان بیروح" و "هاله مقدس" این جهان پردرد است، انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران را "روح یک جهان بی روح" به شمار آورد.
آن روح مقدس که قرار بود اجتماعی بری از دروغ، خودخواهی، ریاکاری، جنایت، دزدی، فساد و تبعیض برسازد، با سرکوب مخالفان، فرایند تقدسزدایی از خود را آغاز کرد.
سپاه مقدس اقتصادی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از برساختههای آن انقلاب بود. هنوز هم سردار سرتیپ دوم پاسدار رسول سناییراد- معاون سیاسی سپاه- میگوید: «سپاه آرمانی بزرگ و مقدس دارد... سپاه در افقی فرازمند، دارای آرمانهای مکتبی، انسانی و جهانشمول است که باید همیشه حرکت خود را بدان سوی جهت دهد.»
آن روح مقدس که قرار بود اجتماعی بری از خودخواهی، دروغ، ریاکاری، جنایت، دزدی، فساد و تبعیض برسازد، با سرکوب مخالفان، فرایند تقدسزدایی از خود را آغاز کرد.
معاون سیاسی سپاه ضمن اذعان به سرکوب جنبش سبز- تحت عنان نقش موثر و تعیینکننده سپاه در جمع کردن فتنه ۸۸- ، از حملات ناجوانمردانه به سپاه سخن گفته "که با بیانصافی، سپاه متهم به فعالیتهای اقتصادی و دخالتهای سیاسی برای سهم خواهی در عرصه داخلی شد."
او دخالت در سیاست را دفاع از انقلاب نامیده و فعالیتهای اقتصادی سپاه را "حضور سپاه در عرصههای سازندگی" به شمار میآورد.
آن آرمانهای مقدس و انسانی جهانشمول اینک به منافع صرف اقتصادی و سیاسی تقلیل یافتهاند. افسون زدایی/اسطورهزدایی از سپاه، توسط خود سپاه- خصوصاً فرماندهان آن- صورت گرفته و میگیرد. همه وظایف به سهمخواهی سیاسی و اخلاقی فروکاسته شده است.
سهمخواهی سیاسی و اقتصادی سپاه
در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، بیشترین واگذاری پروژههای بزرگ اقتصادی به "برادران قاچاقچی خودمان" صورت گرفت. دولت حسن روحانی مخالف این نوع رانتخواری عظیم است. حسن روحانی در روز ارتش- ۹۳/۱/۲۹ فرصت مجددی به دست آورد و ضمن تعریف و تمجید از ارتش، سپاه را مورد نقد خود قرار داد که هم در سیاست دخالت کرده و هم "سهم خواهی" می کند.
او گفت:"ارتش جمهوری اسلامی ایران همواره نشان داده که به وصیت امام راحل که فرمود نیروهای نظامی در کار سیاسی دخالت نکنند عمل کرده است. ارتش ضمن آگاهی از مسائل سیاسی هرگز در بازیها و دستهبندیهای سیاسی دخالت نمیکند و هرگز از ملت و دولت منتخب مردم سهمخواهینکرده و دنبال دفاع از میهن و نظام بوده است."
بدین ترتیب، معاون سیاسی سپاه به حسن روحانی پاسخ گفته که سپاه را با بیانصافی به سهمخواهی متهم کرده بود.
سهمخواهی مجدد سپاه
سخنان حسن روحانی مقبول سپاه نبود و نیست. به همین دلیل سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری- فرمانده کل سپاه پاسداران- در نشست خبری ۹۳/۲/۱به مناسبت سالگرد تشکیل سپاه، می کوشد تا سیمایی آرمانی و مقدس از سپاه ارائه کند. اما به سرعت به انتقادی که اخیراً از دولت حسن روحانی کرده بود باز میگردد. آن انتقاد معطوف به کاهش واگذاری پروژههای اقتصادی به سپاه بود.
بهانه سپاه برای دخالت در سیاست، وظیفه قانونی دفاع از انقلاب اسلامی است. اما ۳۵ سال از استقرار جمهور اسلامی میگذرد و انقلابی بودن در شرایط کنونی، معنایی جز انقلاب علیه رژیم جمهوری اسلامی ندارد.
فرمانده کل سپاه میگوید: "گلایهای که داشتیم این بود که با توجه به تحریمها و فشارهای اقتصادی دشمن علیه کشورمان و تاکیدات پی در پی مقام معظم رهبری مبنی بر این که دولتها نگاه به درون و توانمندیهای داخلی داشته باشند بسیاری از مشکلات معیشتی مردم با تمرکز به توان داخلی قابل حل است. در موضوع اقتصاد مقاومتی هم نگاه به درون مورد توجه است. با توجه به در اختیار بودن سازمان گسترده بسیج توسط سپاه، توانمندی عظیمی با وجود بیش از ۲۰ میلیون بسیجی سازماندهی شده در اختیار سپاه قرار دارد و ما اعلام کردیم با به کار گیری این بخش از مردم در اقتصاد مقاومتی می توان گام های بسیار بلندی برداشت که این مسئله منوط به مطالبه و خواست دولت است."
پس تمام نزاع بر سر سهمخواهی سپاه است. سردار جعفری سپس میگوید: «امیدواریم این توان عظیم که آماده است برای تمرکز بخشیدن به توان داخلی کشور مورد استفاده قرار گیرد.» سرلشگر جعفری منفعت طلبی اقتصادی را به "مأموریت" تبدیل میکند تا آن را به اصطلاح مقدس قلمداد کند. او میگوید:"سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر اساس نگاه ماموریتی پای در عرصه سازندگی گذاشت و طی این سالها همواره با برخورداری از ظرفیت و توانمندی بالا رفیق، مشوق و حامی بخش خصوصی و رقیب پیمانکاران خارجی بوده است." بعد صریحتر میگوید که "اقتصاد مقاومتی" تنها از طریق "توجه به آموزههای گرانسنگ دوران دفاع مقدس" تحقق یافتنی است. این سخنان چه معنایی جز واگذاری بزرگترین پروژههای اقتصادی به سپاه دارد؟
تهدید دولت روحانی
بهانه سپاه برای دخالت در سیاست، وظیفه قانونی دفاع از انقلاب اسلامی است. اما انقلاب در سال ۱۳۵۷ صورت گرفت و با سرنگونی رژیم شاه، تأسیس جمهوری اسلامی و تثبیت رژیم جدید در حدود سال ۱۳۶۳، سخن گفتن از تداوم انقلاب فاقد معنا است. اینک حداقل ۳۰ سال از استقرار جمهوری میگذرد و انقلابی بودن در شرایط کنونی، معنایی جز انقلاب علیه رژیم جمهوری اسلامی ندارد. آیتالله خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی بود، آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی است، نه رهبر انقلابی که به طور طبیعی به نظام سیاسی جدیدی تبدیل شد.
مسئله سپاه و بسیج الاهیات و مقدسات نیست، افزودن به قدرت اقتصادی و سیاسی است. سپاه و بسیج اینک سراپا افسونزدایی و اسطورهزدایی شدهاند.
سردار جعفری میگوید وظایف مشترک دولت و سپاه، سپاه را به همکاری با دولتها میکشاند. بر"توانمندی" و "گسترگی" سپاه و بسیج تأکید میکند که باید مورد استفاده قرار گیرند و از این منظر: "دیدگاه دولتها متفاوت است و ممکن است در جاهایی در برخی دولتها تقابل بین موضوع مسائل سیاسی با توجه به جلب آرای مردم، خدمتگزاری و موضوع حفظ فرهنگ و باورهای مردم دیده شود؛ هدف انقلاب اسلامی هم چیزی جز حفظ ارزشها و فرهنگ نیست، برخی دولتها ممکن است اینها را در تعارض دیده و صرفا اهداف سیاسی را ببینند تا جایی که در مسیر انقلاب اسلامی و اسلامی بودن جمهوری اسلامی نباشد."
اگر دولتی از مسیر انقلاب (اصول و ارزشها و باور مردم) فاصله بگیرد، سپاه وارد عمل خواهد شد. گام اول تذکر است، نه تقابل. اما گام دوم، تقابل سپاه با دولتی است که به انحراف افتاده است. او میگوید: "تا این میزان ممکن است سپاه تذکراتی بدهد یا بر اساس ماموریت ذاتیش که همانا حفظ انقلاب اسلامی است به ایفای نقش بپردازد در اینجا ممکن است ایفای نقش انقلابی سپاه مخالفت با برخی از دولتها به نظر برسد در حالی که این طور نیست. هیچ تقابلی بین سپاه و دولتها وجود ندارد. حرکت سپاه با دولت در هم راستایی کامل قرار دارد مگر در موارد خاصی که ممکن است با اصول ارزشها و باور مردم در تعارض باشد."
تهدیدسازی فرهنگی
حسن روحانی در ۹۳/۱/۳۱ به مناسبت روز زن- گفت : "زنان باید دارای فرصت برابر، مصونیت برابر و حقوق اجتماعی برابر باشند." این سخن برخلاف سخنان آیتالله خامنهای بود که برابری زنان و مردان در همه عرصهها را نفی کرد.
سیاستهای فرهنگی دولت جدید مقبول آیتالله خامنهای و سپاه نیست. به همین دلیل آن سیاستها را تهدید به شمار میآورند. سرلشگر جعفری میگوید:"مهمترین تهدید علیه انقلاب اسلامی در مقطع کنونی تهدیدات فرهنگی است." برای دفع این تهدید بزرگ، سپاه سازمانیابی جدید و برنامههای مفصلی را در دستور کار خود قرار داده است.
سردار سرتیپ پاسدار حسین سلامی- جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- نیز در ۹۳/۲/۲ به تهدیدات فرهنگی غرب پرداخت و گفت که غرب بهدنبال شکلگیری "آمریکاییهایی غیرآمریکایی" است: «غرب میخواهد کسانی که آمریکایی نیستند نیز در تمام سبک زندگیشان مانند آمریکاییها زندگی کنند.»
ارتشها و نهادهای نظامی کنونی هم سراپا غربیاند. چه چیز سپاه اسلامی و مقدس است؟ لباسها، درجات و سلاحها، همه غربی بوده و از روی آنها کپیبرداری شدهاند.
آزاد گذاردن مردم در انتخاب "سبک زندگی" نیز مخالف سیاستهای سپاه است. غربیان، همچون هر فرهنگ دیگری- فرهنگ و سبک زندگی خود را تبلیغ میکنند. تبلیغ فرهنگی که سازندگانش آن را برترین فرهنگ میدانند، نمیتواند و نباید توطئه به شمار رود. همه فرهنگها باید در تبلیغ و ترویج فرهنگ خود آزاد باشند. برتری فرهنگی محصول رقابت آزاد است.
سردار سلامی میگوید: «امروز در برابر تهاجم عظیم غرب در حوزهٔ ارزشهای زن قرار داریم. حجابگریزی، نمادگریزی و اعتیاد به الکترونیک جزء محورهای اصلی برنامههای غرب علیه زنان مسلمان و جمهوری اسلامی است که تحت پدیدهٔ جهانیسازی فرهنگ و اندیشه، طراحی و برنامهریزی شده است. ما میخواهیم بر اساس اسلام و اندیشه اسلامی سبک زندگی خود را طراحی کنیم تا غرب نتواند به هدف اصلی خود که تغییر سبک زندگی اسلامی ما است، برسد.»
سردار گمان می کند که تولید فرهنگ و سبک زندگی مانند تولید موشک است. با فرمان نمیتوان فرهنگ ساخت و سبک زندگی متفاوتی پدید آورد. جمهوری اسلامی ۳۵ سال است که از طریق حذف و طرد، در حال تبلیغ ارزشها، نمادها و سبک زندگی مقبول خویش است. فقیهان که کارشان فکری و فرهنگی بود، در الگوسازی شکست خوردند، از پاسداران که کارشان نظامی است چه کاری ساخته است؟ سردار گمان میکند که با زیر دستانش در حال صحبت نظامی است.
می گوید: «ما قطعا دیگر بازار مصرفکننده تولیدات غربیها نخواهیم بود و خودمان تولید کننده میشویم. الگوهای مصرف از نظر غرب یعنی جهانیسازی اقتصاد و تبدیل شدن جهان به دو قطب تولیدکننده و مصرفکننده؛ به این معنا که آنها تولید کننده و بقیه کشورها مصرف کننده باشند.»
وقتی بودجه آنان کاهش یابد، وقتی پروژههای بزرگ اقتصادی به آنان واگذار نشود، وقتی برای شبکههای قاچاقشان مانع ایجاد شود؛ سپاه و بسیج لباس مقدس برتن کرده و با کمک ارواح شهدا به میدان خواهند آمد.
اما حقیقت این است که ما مصرف کننده تولیدات غربی بوده و خواهیم بود. حداقل شاهد این مدعا، علوم انسانی و اجتماعی است. در هیچ یک از این علوم، حتی یک نظریه وجود ندارد که برساخته ایرانیان باشد. تولید کننده اصلی این نظریهها، غربیاناند. ما و دیگران، ضرورتاً مصرف کننده بودهایم، مگر این که تصمیم بگیریم خودمان را از شر علوم انسانی و اجتماعی خلاص سازیم.
دانشگاه نهادی مدرن و سکولار است. یا باید این نهاد را تعطیل کرد، و یا اگر باز نگاه داریم، چارهای جز تدریس جامعه شناسی، روانشناسی، علم اقتصاد، علم سیاست، فلسفه، هنر، و... در آن وجود ندارد.
لباس مردان و زنان مسلمان ایرانی- جز حجاب اجباری- غربی غربی است، نه اسلامی. چادرهای زنان هم از ژاپن و چین وارد میشوند. اساساً اسلام لباسی ابداع نکرده است، لباس مسلمانان صدر اسلام همان لباس اعراب جزیرة العرب بود. آن لباسها ، خوب باشند یا بد، مقبول اکثریت اعراب کنونی هم نیستند، چه رسد به ایرانیان.
ارتشها و نهادهای نظامی کنونی هم سراپا غربیاند. چه چیز سپاه اسلامی و مقدس است؟ لباسها، درجات و سلاحها، همه غربی بوده و از روی آنها کپیبرداری شدهاند. به گفته مارشال برمن: "از روزگار بودلر تا عصر ما، رژه رفتن ارتشها نقشی مرکزی در بینش یا نگاه پاستورال به مدرنیته ایفا کرده است. سلاحهای سنگین براق، رنگهای خیره کننده، صفوف مواج بیانتها، حرکات سریع و با وقار، مدرنیته بری از اشک و آه."
نزاع اصلی
سپاه و بسیج سازمان یافتهترین و گستردهترین نیروی موجود ایرانند.این نیرو نمیخواهد که به وظایف حرفهای محدود شود. طالب افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی است. برای سهمخواهی دائماً تهدید میکند. سردار مسعود جزایری- معاون ستاد کل نیروهای مسلح- در ۹۳/۱/۲۴ با توجه به مذاکرات هستهای گفت: "به آمریکا میگویم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران هیچ توافق غیر اصولی را نمیپذیرند." اما مخاطب این سخنان نمیتواند دولت آمریکا باشد که به طور طبیعی به دنبال منافع خویش است. مخاطب این تهدید، دولت حسن روحانی است.
حقیقت این است که ما مصرف کننده تولیدات غربی بوده و خواهیم بود. حداقل شاهد این مدعا، علوم انسانی و اجتماعی است. در هیچ یک از این علوم، حتی یک نظریه وجود ندارد که برساخته ایرانیان باشد.
سپاه پاسداران بودجهای برای سال ۱۳۹۳ درخواست کرده بود که حسن روحانی به آنها نداد. به تعبیر دقیقتر، اگر هم میخواست نمیتوانست بدهد. برای این که سامان دادن به اقتصادی با رشد اقتصادی منفی ۵.۸ درصد، تورم ۴۰ درصدی، نقدینگی بالای ۵۵۱ هزار میلیارد تومانی و تأمین یارانهها، درآمدی برای دولت باقی نمیگذارد تا به مطالبات سپاه و بسیج تن دهد.
مسئله سپاه و بسیج الاهیات و مقدسات نیست، افزودن به قدرت اقتصادی و سیاسی است. سپاه و بسیج اینک سراپا افسونزدایی و اسطورهزدایی شدهاند. اگرچه آنان ظاهراً از خون شهدا تغذیه میکنند، اما در واقع، شبکههای فاسدی به راه انداختهاند تا "شدیدترین تحریمهایی که در طول تاریخ علیه کشوری وضع شدهاند"، را دور زنند.
وقتی بودجه آنان کاهش یابد، وقتی پروژههای بزرگ اقتصادی به آنان واگذار نشود، وقتی برای شبکههای قاچاقشان مانع ایجاد شود؛ سپاه و بسیج لباس مقدس برتن کرده و با کمک ارواح شهدا به میدان خواهند آمد.
مارکس در هجدهم برومر لویی بناپارت نوشت: «سنت تمامی نسلهای مرده به مانند کابوسی بر ذهن و مغز زندگان سنگینی میکند. درست در لحظهای که به نظر میرسد مردمان درگیر ایجاد انقلاب در خود و اشیا پیرامون خود، و خلق چیزی سراپا جدیدند... اینان مضطربانه ارواح گذشته را فرا میخوانند و نامها و شعائر و البسه قدیمی را از آنها وام میگیرند تا واقعه و صحنه جدید تاریخ جهان را با این زبان قرض گرفته و در این قیافه و هیئت باستانی به نمایش بگذارند.»
نظرها
بهنام
مقاله بسیار خوب و مفید و چالش برانگیزی بود . با تشکر فراوان از جناب استاد . روزی که دیگر خیلی دیر شده است ، خامنه ای پی به این حقیقت تلخ خواهد برد که چرا سپاهیان را وارد تمامی عرصه های سیاسی و اقتصادی کرد و گریبان خود او را زودتر از همه خواهد گرفت .
reza
نمی دانم این نقل قول از فوکو است یا نه. اما نحوه استفاده ی گنجی از فوکو و مارکس یا خبر از بد فهمی او از مارکس میدهد یا یکی از شگردها ی این فعال اجتماعی است. در ادامه نقل قولی از مارکس میآورم تا نشان دهم مارکس از مذهب انتظار معجزه نداشت و آنرا افیون میخواند. اگر نقل قول بالا از فوکو درست باشد باید گفت که او هم حرف بی ربطی زده است. Religious suffering is, at one and the same time, the expression of real suffering and a protest against real suffering. Religion is the sigh of the oppressed creature, the heart of a heartless world, and the soul of soulless conditions. It is the opium of the people. The abolition of religion as the illusory happiness of the people is the demand for their real happiness. To call on them to give up their illusions about their condition is to call on them to give up a condition that requires illusions.[216]
اکبر گنجی
در مورد سپاه پاسدران در ماه های گذشته چندین مقاله نوشته ام که تکمیل کننده مقاله کنونی اند: "جنگ ایران و عراق: ابزار قدرت و ثروت" در لینک: http://news.gooya.com/politics/pdf/AG09202013.pdf "سپاهیان عملگرا؛ چرا نظامیان ایران معامله با آمریکا را به هم نخواهند زد" در لینک: http://www.radiozamaneh.com/108222#.UoEdE_mmh48 "هزینه بالای توان اقتصادی سپاه در ایران" در لینک: http://news.gooya.com/politics/pdf/ganji12032013P.pdf "نفوذ سیاسی و اقتصادی سپاه در ایران" در لینک: http://news.gooya.com/politics/pdf/AG12262013.pdf با سپاس گنجی
منوچهر
درمصاحبه طولانی سردار جعفری هر زمان که میخواست اعلام امادگی برای انجام اقتصاد مقاومتی کند بعداز نام سپاه با تاخیر نام بسیج را میبرد و یکبار از تعداد 20 ملیونی و بعد بیشتر از 20 ملیون را ذکر کرد ولی در همین زمستان گذشته که برف در شرق مازندران و گیلان عرصه را بر مردم تنگ کرده بود ارتش و سپاه وحتی راهنمائی ورانندگی در منطقه اعلام همکاری کردند ولی دریغ از یک کلمه از بسیج .انها اب شده و در زمین فرو رفته بودند حتی اسمشان بعنوان تبلیغات هم بکار برده نشد واز ان اشکار تر روز 22 بهمن قرار بود اقای سردار نقدی برایشان در میدان کاخ سخنرانی کند این جمعیت 20 ملیونی حتی 300 نفر هم نشدند و فرمانده ناچار سخنرانی نکرد و باقهر جایگاه را ترک کرد. بسیج شده است تهدید که از زبان سردار جاری میشود . لابد دولت روحانی باید بترسد چون سپاه برعکس گفته فرمانده فاز های 15 و16 پارس جنوبی را به گاز نرسانده و لوله کشی گاز ایرانشهر یا همان خط صلح را با اینکه تمام پولش را گرقته تمام نکرده است.
صادق پويان
درود بر آقاى گنجى ؛ خود مفهوم انقلاب هم مدرن است . اين سرداران آيا نمى دانند كه تا مغز استخوان سكولار شده از نوع كثيفش و سرمايه دارد از كثيف ترين نوعش شده اند ؟سكولار كثيف يعنى سكولار ى كه خود. را از ابزار مدرن و فوق مدرن كشتار و شنود و مهار و رسانه هاى انحصارى خفه مى كند و همزمان به روى ديگر مدرنيته كه نه به قلمرو اقتدار بل به قلمرو عمومى تعلق دارد -دموكراسى ،آزادى ،و حقوق شهروند و بشر با همان ابزار مدرن حمله مى كند .اين تكمله اى است بر مقاله شما در پاسخ به اين پرسش كه سكولاريزه شدن و تقدس زدودگى سپاه از چه نوعى است . نكته دوم اينكه بايد ديد كه كند :چه باشد آنچه اين اهل چكمه و قمه فرهنگش مى خوانند ؟ فرهنگ دو نيرو در بطن خود دارد كه در كشمكش دايم با همند : يكى نيرويي كه زور مى زند تا حفظ كند و داشته ها و ذخائر تاكنونى را استخوانى و موزه اى نگه دارد و با احساسى مالكانه اين هسته صلب را از نقد و تغيير و تجديد و پوست اندازى و گفتگو با فرهنگ هاى ديگر در ايمن دارد .دو ديگر نيرويي كه براى شكافتن پوسته سخت ،براى پوست اندازى و تغيير و گشودگى بر فرهنگ هاى ديكر در تنش است . اگر فرهنگ مىتوانست مطلقا مغلوب نيروى إيستمند انه شود اكنون ما مى بايست به سبك بدريان زندگى كنيم . اين تهاجم فرهنگى كه اين زور پناهان مى گويند يك كژ فهمى است كه به مدد شريعتى ها و آل احمدها و ديگران پر و بال گرفت ؛ كشمكش درونى و طبيعى فرهنگ را جنگى برونى و شبه نظامى پنداشتند . حالا اين ها يا نمى فهمند و نگهشان تنگ و سطحى و ستيز آلود است يا مى فهمند اما براى حفظ قدرت و ثروت هاى مسروقه خود ايدئولوژى قدرت مى سازند .اما اگر ايدئولوژى انقلاب هاى چپ ريشه در افكار نو داشت كتاب انقلاب اين رهزنان قبلا در گذشته در خانه هاى هر ايرانى بوده است ؛شيون ، عزا ،قمه زنى ،شهادت ،ضريح گردانى ، امامزاده سازى، فرهنگ قزلباشان آدمخوار صفوى ،فرهنگ تن آسايي و تعطيل از تفكر ،خواب نما شدن ، نجس شمردن ديگرى ،وحشت از جهنم اخروى و دنيوى ،سندروم توهين به اعتقادات و مانند اين ها يك منبع عمده تغذيه قدرت شان بوده ،ب قول امام شان هرچه داريم از همين گريه ها داريم . به نظر من مفاد مقاله شما چيزى نيست كه آنها ندانند .خودشان بر كثافت خودشان وقوف دارند .مسئله إن است كه ايران عزيز ما در قبضه يك اليگارشى مافيايي كثيف و جنايت پيشه درآمده است
reza
محض اطلاع http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/50440/
hasani
سقوط يک روشنفکر، عميقتر از اين نمیتواند باشد که وقتی اکثريت قريب به اتفاق ملتی نشان دادهاند که از تجاوز و زورگوئی يک رهبر خودکامه به ستوه آمدهاند، به او نصيحت کند که با اجرای توصيههای او، ادامه حضور خود در قدرت را تضمين کند! جواد طالعی
faryad
مرکز حامیان حقوق بشر- 30 زندانی فعال کُرد اهل سنت در زندانهای رجاییشهر، قزل حصار و سنندج با حکم قطعی شده اعدام به سر میبرند. حکم اولیه همه این افراد در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران و توسط قاضی محمد مقیسه صادر شده است. طبق گزارشهای رسیده به مرکز حامیان حقوق بشر، بیشتر این افراد که میانگین سنی آنها متولدین سالهای 1357 تا 1372 را در برمیگیرد، از زندان سنندج به زندانهای رجاییشهر و قزل حصار منتقل شدهاند. همگی این افراد که نام و مشخصات انها در ادامه همین گزارش درج میشود، درحالی در دادگاهی ده دقیقهای به حکم اعدام محکوم شدهاند که ماهها در بازداشت موقت اداره اطلاعات تحت بازجویی و شکنجه قرار داشتند. مدت بازجویی این افراد در اداره اطلاعات از 9 ماه تا 28 ماه متغیر و تاریخ دستگیری همه این محکومان به اعدام بعد از سال 1388 بوده است. اسامی این زندانیان به شرح زیر است: 1- حامد احمدی، فرزند حبیبالله 2- جمشید دهقانی، فرزند خدارحم 3- جهانگیر دهقانی، فرزند خدارحم 4- کمال طلایی، فرزند احمد 5- کاوه رفیعی، فرزند ابراهیم 6- کاوه شریفی، فرزند توفیق 7- آرش شریفی، فرزند توفیق 8- مقداد رحیمی، فرزند محمد 9- بهمن رحیمی، فرزند محمد 10- محمدیاور رحیمی، فرزند ناصر 11- بهروز شانظری، فرزند فتحالله 12- فرزاد شانظری، فرزند محمد رئوف 13- عباس ملکی، فرزند حسین 14- شهرام احمدی، فرزند عبدالله 15- پوریا محمدی، فرزند شریف 16- محمد غریبی، فرزند حسن 17- احمد نصیری، فرزند شریف 8- سیدصادق حسینی، فرزند محیالدین 19- صدیق محمدی، فرزند حسین 20- ادریس نعمتی، فرزند کریم 21- قاسم بریمانی، فرزند محمد صالح 22- مهران نصرالهزاده، فرزند محمدسلیم 23- کیوان مومنیفرد، فرزند عبدالله 24- تیمور …زاده، فرزند سیفالله 25- فرزاد هنرجو، فرزند محمدعلی 26- فرشید ابهری، فرزند جلیل 27- سید شاهو ابراهیمی، فرزند منصور 28- سید جمال موسوی 29- پویا…فرد، فرزند محمد 30- عبدالرحمن مشکاتی، فرزند حیدر
Tooraj
از آقاى گنجى بابت اين نوشته، بخصوص در رابطه با فرم و متد عرضه آن، ميبايست تمجيد و تشكر كرد.
hasani
احمدی مقدم هم به حامیان رییس جمهوری پیوست: نقدها علیه دولت منصفانه نیست!