سه سخنرانی حکومتی و واکنش کارگران به آنها
در روزهای منتهی به روز جهانی کارگر و همچنین در مراسمی برای آن از سوی حکومت ایران، حسن روحانی و آیتالله خامنهای سخن گفتند. نظر کارگران ایران درباره سخنان آنان چیست؟
در روزهای منتهی به «روز جهانی کارگر» و همچنین در مراسمی که از سوی حکومت در این روز برگزار شد، از سوی مدیران مختلف حکومت حرفهایی خطاب به کارگران زده شد که میخواهیم تا جایی که در شرایط موجود در چهارچوب امکانات تهیه گزارش میدانی در ایران میگنجد، نظر عدهای از کارگران را چه به عنوان فعال صنفی، چه بدون فعالیتی مشخص بپرسیم.
توجه به ویژه معطوف به سخنان علی خامنهای، حسن روحانی و علیرضا محجوب است. رهبر جمهوری اسلامی در تاریخ دهم ارديبهشت ۱۳۹۳ هنگام بازدید از نمایشگاه توانمندیهای متخصصان، کارشناسان و کارگران مجموعه صنعتی «مپنا» در فردیس کرج، سخنانی درباره کارگران گفته است.
حسن روحانی در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ در بیست و پنجمین «جشنواره ملی امتنان از کارگران، گروههای کار و واحدهای نمونه کشوری» به بهانه روز جهانی کارگران سخنرانی کرده است. علیرضا محجوب، نماینده مجلس شورای اسلامی و دبیر کل خانه کارگر، نیز در مراسم افتتاحیه جشنواره قرآنی «سعی» برای رفع مشکلات معیشت و زندگی، به کارگران ایران توصیههای مذهبی کرده است.
ما درخواست داریم با ما اسلامی برخورد نکنید
یک کارگر ۳۵ ساله فعال در بخش برق صنعتی میگوید: «حقیقتش کامل حرفهایشان را نشنیدهام. اعصابم نمیکشد. به خدا مثل تلویزیون است. این همه حرف میزنند ولی مردم آخرش نمیفهمند باید چکار کنند. با این وضع گرانی بالاخره کی میخواهد درست شود؟ کشور از دست همه درآمده. دلار هر روز گران میشود. اخبار میگوید الکی است و پایین میآید ولی گرانی هر روز بیشتر میشود. از اینها حرف نمیزنند. از بدبختی مردم حرف نمیزنند. من کارگر چی دارم غیر از حقوقم؟ حقوق ما ثابت میماند قیمتها میرود بالا. حداقل حقوقها را زیاد کنند وقتی میبینند اینطوری است.»
یکی از فعالان کارگری کُرد به گفتههای خامنهای اشاره میکند و میگوید: «والله ما از اسلام چیزهایی که این آقا گفته ندیدیم. هر وقت خواستیم اعتراض کنیم، پلیس با چوب و باتوم ما را زد. اگر احترام و تعامل در اسلام این شکلی است ما درخواست داریم با ما اسلامی برخورد نکنید.»
خامنهای گفته است: «نگاه مخاصمهآمیز و مبتنی بر تزاحم و تضاد کارگر و کارفرما، نگاهی مشترک میان مارکسیسم و تفکرات غربی است ... اسلام در همه زمینهها از جمله درباره مسائل کارگری و تولید، اصل را بر احترام و تعامل و تعاون قرار میدهد و این نگاه اصیل، باید در همه عرصههای اجتماعی و اقتصادی، ملاک و مبنا قرار گیرد.»
یکی از فعالان کارگری کُرد به این گفته خامنهای اشاره میکند و در مقابل آن میگوید: «والله ما از اسلام چیزهایی که این آقا گفته ندیدیم. هر وقت خواستیم اعتراض کنیم، پلیس با چوب و باتوم ما را زد. اگر احترام و تعامل در اسلام این شکلی است ما درخواست داریم با ما اسلامی برخورد نکنید. اگر جور دیگری است چرا کارگر نمیبیند. به جان هر دو بچهام که عزیزتر از آنها کسی را در این دنیا ندارم، روز کارگر در میدان آزادی پلیس دست مرا کشید و شروع کرد به تهدید و فحاشی. گفتم حق نداری فحش بدهی و شکایت میکنم. چنان با نوک پوتین کوبید به ساق پایم که هنوز ورمش نخوابیده. نگاه کن هنوز سیاه است. به لباس شخصی میگویم آقای محترم تو کی هستی؟ ماموری؟ حکم نشان بده. لباست کو، حکمت کو؟ شروع کرد به کشیده زدن. اسلام چندتا داریم؟ اگر یکی است که همین است که تا حالا بوده. اگر جدید است، به ماموران خودشان ابلاغ کنند که اینقدر مردم و کارگران را اذیت نکنند و نزنند.»
حسن روحانی، رئیس جمهوری، در سخنرانی خود خطاب به کارگران گفته است: «کارگران عزیز ما در عرصه دفاع مقدس نیز در صحنه نبرد همهجا به عنوان بسیجی و سرباز و جهادگر حضور یافتند و از سرزمین خود دفاع کردند و اگر امروز ما از سال فرهنگ و اقتصاد سخن میگوییم، این کارگران عزیز ما هستند که باید در صحنه اقتصاد و حتی در صحنه فرهنگ بار سنگین تحول، تعالی و تولید کشور را بر دوش بگیرند.»
یک کارگر ۴۷ ساله شهرداری با اشاره به این بخش از گفته روحانی صحبتهایش را مطرح میکند: «کارگر سرباز نیست. توی جنگ سربازها کشته میشوند. مردم بیچیزی میکشند. باز دوباره وضع خراب شده میخواهند یک سری را به کشتن بدهند. شما که زورتان نمیرسد چرا با دنیا دعوا راه میاندازید؟ این همه جوانها کشته شدند با صدام جنگیدیم. مردم عزیزانشان را دادند، بالاییها باز خودشان را بستند، وضعشان خوب شد. آقای دولت و شهرداری که برداشت همه ما را شرکتی کرد برود به شرکتها بگوید بجنگند. چرا به ما میگوید؟ حقوق پایین میگیریم، صدایمان در بیاید اخراج. احمدینژاد میخواست همه ما را قرارداد ببندد ولی وقتش تمام شد.»
واردات و جنس چینی؛ آفت تولید و امنیت شغلی کارگران
یکی از سندیکالیستهای ایران به موضوع اقتصاد مقاومتی و توصیههای علی خامنهای به افزایش تولید ملی اشاره میکند.
او در جواب این قسمت از صحبتهای رهبر جمهوری اسلامی که گفته است: «در پرتو این سیاست (افزایش تولید داخلی)، دستگاههای دولتی باید ضمن حمایت از تولیدگران برای محصولات آنها بازار به وجود آورند و واردات محصولات مشابه خارجی را به دقت کنترل کنند»، میگوید: «حرفشان درست است. دستشان درد نکند. منتها کار از کار گذشته است. الآن کشور ما تحریم است و در هشت سال احمدینژاد همه سرمایهدارهای مستقل، از ایران سرمایههاشان را کوچ دادهاند. بقیه که ماندهاند، از خودشان هستند که دلالی میکنند. دلالی ضد تولید است. دلالی سود تولید را کم میکند برای همین تولید نمیتواند با واردات رقابت کند. اینجوری که من میگویم ساده نیست یک وقت فکر کنید. کلی توضیح و فرمول دارد. کتاب دارد. اگر خواستید من کتابهایش را برایتان میآورم.»
یک کارگر مکانیک که فاقد فعالیتهای صنفی و سیاسی است درباره این صحبت حسن روحانی که گفته است: «نباید در آنجا که ضرورتی ندارد اجازه داد کالاهای ساخته شده دیگر کشورها وارد کشور شود. ما در سالهای گذشته برای کشورهای دیگر اشتغال ایجاد میکردیم و برای جوانان خود بیکاری، با وارد کردن محصولات خارجی به داخل کشور. در حالیکه ما باید با منابع ارزی، مواد اولیه و ابزار تولید، قطعات و تکنولوژی را وارد کشور کنیم و کار باید به دست کارگران ایرانی باشد»، صحبتهایی برای گفتن دارد.
یک کارگر: «همه بازار ایران جنس چینی است. هم تقلبی وارد میکنند که سود کنند، هم مردم ندارند که بخرند. مردم وسعشان نمیرسد جنس خوب بخرند. مشتری میآید و میگوید من اینقدر بیشتر ندارم. با همین قدر این ماشین را جمعش کن. چاره چیه جز اینکه جنس چینی ببندی روی ماشین مردم؟»
این کارگر که سطح تحصیلات خود را دیپلمه اعلام میکند اعتقاد دارد: «مرد آن است که پای حرفش بیاستد. به حرف زدن باشد همه در ایران پروفسور هستند.»
او اضافه میکند: «همه بازار ایران جنس چینی است. هم تقلبی وارد میکنند که سود کنند، هم مردم ندارند که بخرند. مردم وسعشان نمیرسد جنس خوب بخرند. مشتری میآید و میگوید من اینقدر بیشتر ندارم. با همین قدر این ماشین را جمعش کن. چاره چیه جز اینکه جنس چینی ببندی روی ماشین مردم؟ ...ماهواره میگفت میخواهند قرارداد ببندند با روسیه و چین که همه نفتمان را بدهیم و به جایش آنها به ما جنس بدهند. خوب این که شد همان. قبلاً چینی بود الان هم میشود چینی.»
یک زن که در زمینه حقوق زنان فعال است و در جریان موضوعات کارگری نیز هست، به صحبتهای رئیس دولت درباره تبعیض جنسی در محیط کار اشاره میکند. حسن روحانی گفته است: «ما در دنیای کار، تلاش و تولید، تبعیض جنسیتی را نمیپذیریم.»
این زنِ کارگر، به عنوان یک فعال حقوق زنان به این گفته حسن روحانی اینگونه اعتراض میکند: «این را بگویم که بعضی از دوستان من در جنبش زنان طرفدار آقای روحانی هستند و بعضی دیگر آقای روحانی را قبول ندارند. ...من فکر میکنم ما نباید فردی را نسبت به یک فرد دیگر بسنجیم. هر کسی از آقای احمدینژاد بهتر است ولی دلیل نمیشود ما از همه افراد حمایت کنیم. آقای روحانی یک روحانی است و چطوری بگویم، یک قسمت از دین است که بر ایران حکومت میکند. اسلام حقوق زن را به رسمیت نمیشناسد. با وجود احترامی که برای ادیان قائل هستم به عنوان یک حق شخصی و توهین نمیکنم، اما این بحث را با دوستان خودمان هم داریم که ما فمینیسم اسلامی نداریم. به خاطر اینکه اسلام وقتی در قدرت باشد وضعیت این شکلی میشود. حتی ترکیه با اینکه کشور آزادی بود و در اسلامشان ولایت فقیه ندارند، الان در بعضی قسمتها در معرض خطر است که حقوق زنان خدشهدار شود.»
این زن اضافه می کند: «چرا آقای روحانی میگوید فقط در محیط کار. من یک زن هستم. یک کارگر هستم. در محیط کار هستم. در محیط خانه هستم. در اجتماع هستم. من میخواهم در همه محیطهایی که هستم تبعیض به من وارد نشود.»
خانم دیگری که مربی مهد کودک است میگوید: «... قبلاً من در خانهها پرستار بچه بودم. بعضی وقتها مشکل بود به همین خاطر همیشه شرط میگذاشتم که تا وقتی مرد در خانه نباشد، ساعت کاری قبول میکنم. او میگوید چندین بار مرا اذیت کردند. دو، سهبار تلفنی مزاحم میشدند. بعضی وقتها سعی میکنند صمیمی بشوند. احساس خیلی بدی به آدم دست میدهد که یک نفر به این خاطر که برایش کار میکنی و به تو پول میدهد، فکر میکند اجازه دارد هر کاری بکند.»
این خانم در ادامه صحبتهای طولانیاش میگوید: «...من چون میتوانستم به همسرانشان خبر بدهم زیاد کش نمیدادند ولی زنهای دیگر، جاهای دیگر، خوب خبر دارم اینطوری نیست ... مثلاً یکی از دوستان من با حقوق خیلی خوب منشی یک شرکت شد. روی حقوقش حساب کرد و وام گرفت و خانه اجاره کرد. من فکر میکنم نقشه بود چون اولش چیزی نشان نداده بودند و بعد که دوستم گرفتار قسط شده بود گفته بودند دیگر منشی نمیخواهیم... آخرش خیلی رک گفته بودند اگر میخواهی اینجا بمانی باید کارهای دیگر بکنی. مجبور شده بود قبول کند. در همان شرکت دو نفری که رئیس شرکت هستند در مورد این قضیه با هم حسابی هماهنگ هستند.»
او در پایان میگوید: «مسئولان ما خبر دارند از این اتفاقها؟ وقتی اخبار منتشر میشود، سریع میگویند زن نباید کار کند، زن باید در خانه بماند. برای همین زنها شکایت نمیکنند و مردها هر روز بیشرم و حیاتر می شوند.
...واقعیتها تغییر کرده. این تعداد زن که باید خودشان درآمد داشته باشند نمیتوانند در خانه بمانند. شرایط افتضاح است. مسئولان مادر و خواهر و دختر خودشان را بگذارند جای زنهایی که دارند اذیت میشوند. اینکه بگوییم نیست که فایده ندارد. هست.»
قرآن و ماکسیما
یک کارگر تعمیر و نگهداری راه آهن به صحبتهای علیرضا محجوب اشاره میکند که گفته است: «کارگران نباید تلاوت قرآن را فرآموش کنند. تلاوت قرآن فرصت بسیار ارزشمندی است برای انس بیشتربا قرآن مجید و بهرهمندی از دستورات الهی تا با این کتاب مقدس آشنا شوند و باید همگان بویژه کارگران باید از این معنویت نهایت بهره را ببرند.»
این کارگر ۲۳ ساله میگوید: «یکبار آمده بود و ما رفتیم سخنرانیاش. با لباس شخصی بود. نمیدانستم آخوند است. آخوندها همهاش همین را میگویند. نماز بخوانید، خدا بزرگ است، خدا خودش درست میکند. ...تا حالا رفتهاید رستوران، آخوند هم باشد. تا حالا دیدهاید بروند شهر بازی، سینما. اینها کجا هستند؟ یکی و دوتا نیستند که فکر کنیم ما نمیبینیم. این همه هستند. برای خودشان بهترین جاها را درست کردهاند و عشق دنیا و آخرت را میکنند. یک جاهایی که مردم نبینند. اگر قرار بود با قرآن خواندن کسی پولدار میشد مادر من الان ماکسیما داشت. من کار نکنم او گشنه میماند. نیرو از قدیم استخدام رسمی است سه و نیم برابر من حقوق میگیرد. کار او با کار من چه فرقی دارد جز اینکه دست او یک کاغذ قرارداد است، دست من نیست؟ مگر میشود دو نفر مثل هم کار کنند ولی حقوقشان فرق کند. برای اینکه قانون نیست. چرا قرار بود استخدامها رسمی شود دیگر حرف نمیزنند از این چیزها؟»
اسلام متعلق به عصر فئودالیسم است
یک فعال کارگری که در هر دو رژیم جمهوری اسلامی و پهلوی سابقه بازداشت و زندان دارد در مورد سخنرانی علی خامنهای صحبت کند.
یک فعال کارگری: «ما داریم به خاطر واردات بی رویه نابود میشویم. واردات زیر دست خودشان است. میگویند مصباح یزدی سلطان شکر است، یکی دیگر رئیس سیگار است. پسرهای خامنهای کسی میداند چکاره هستند؟ تولید اینجوری نابود شده است. تولید به ضرر کسی است که خودش یا بچههایش سردسته واردات هستند. اینها از گرانی و بدبختی مردم سودشان بیشتر میشود.»
او میگوید: «این صحبتها را نباید جدی گرفت. مهم هستند چون میفهمیم مسئولان جمهوری اسلامی چطوری فکر میکنند و چه نقشههایی برای مردم کشیدهاند. منظورم این است به وعده و وعیدها نباید توجه کرد. روز پرستار میشود، چند نفر پرستار را میبرند خامنهای برایشان سخنرانی کند. روز معلم باشد، همینطور. ارتش باشد همینطور. فیلم میگیرند و پخش میکنند که مثلاً جمهوری اسلامی به فکر همه مردم هست. من چون قول داده بودم به شما، همه حرف هر سه نفرشان را خواندم. دو تا نکته به ذهنم رسید که میگویم.
اول اینکه خامنهای شروع حرفهایش گفته است "همه نقش آفرینان عرصه تولید، ضرورتی برخاسته از متن اسلام است". مگر میشود یک نفر هم راجع به فضا بداند و هم درباره پزشکی بلد باشد و هم اقتصاد. برای همه سخنرانی میکند. این آقا در چند زمینه مدرک دارد؟ برای یک دفعه هم شده است در یک جلسه ساکت بنشیند و بگوید یکی که از من بیشتر میداند حرف بزند تا من هم یاد بگیرم. "همه نقشآفرینان عرصه تولید ضرورتی برخاسته از متن اسلام است" یعنی چه؟ معنیاش این است که قبل از اسلام کسی در دنیا کار نمیکرده است. غیر این چیز دیگری برداشت نمیشود کرد. خوب این دروغ است. ... هر مطلبی در دنیا کشف بشود زور می زنند ثابت کنند قبلاً توی قرآن گفته شده است.
در انفرادی یک کتاب به من داده بودند از سر بیکاری میخواندم. یک حدیث از امام صادق آورده بود و زیرش توضیح داده بود که این درباره آیفون تصویری و تلفن تصویری بوده است. آن موقع نفهمدیدهاند و حالا علم پیشرفت کرده و فهمیده است امام صادق چه میگوید. خندهدار است. راجع به هواپیما، الکترون، پزشکی، میکروب و عکسبرداری حدیث و آیه قرآن نوشته بودند. ... نظریه ارزش و علم اقتصاد مال ریکاردو و اسمیت و مارکس است. مربوط به دوران سرمایهداری است. اسلام مال عصر فئودالیسم است. تولید شتر و خرما و زکات و خمس با تولید در مقیاس جهانی در سیستم سرمایهداری فرق دارد...»
بیمه کارگران ساختمانی
یک کارگر ساختمانی ۲۶ ساله به سخنان حسن روحانی در مورد بیمه اشاره میکند.
رئیس دولت یازدهم در سخنرانی روز جهانی کارگر گفته بود: «در زمینه میزان پوشش دفترچه بیمه نیز شنیدهام که برخی از کارگران ساختمانی از داشتن این امتیاز محروم هستند و آقای ربیعی (وزیر کار) باید برای حل مشکلات کارگران ساختمانی و کارگران فصلی در این زمینه اقدامات جدی را انجام دهد.»
این کارگر ساختمانی میگوید: «به خدا همهاش دروغ است. آن موقع که اعلام کردند، بابام بدو، بدو آمد و گفت برو دنبال بیمه. اول گفتند ابلاغ نشده. ...بعدش گفتند خودمان صدا میکنیم. رفتیم مدارک پر کردیم گفتند فعلاً بروید، برای آزمون صدا میکنیم. آخرش گفتند دو سال دیگر نوبت شما میشود. گفتیم ما اول از همه آمدیم چطوری قبل از ما ثبت نام کردید؟ همه جا پارتی و آشنا بازی است. من دیگر قیدش را زدهام. آن موقع یک آزمون برگزار شد من اطلاعیهاش را روی دیوار دیدم. اسم ما نبود. رفتم ببینیم از چی امتحان میگیرند. بعضی هاشان معلوم بود در زندگیشان یک بار هم بیل دست نگرفتهاند. یک استامبولی گذاشتند با آب و گفتند گچ درست کن. هم زدند و قبول شدند. به خدا شاهد دارم. بچههای خودشان، آشناهای خودشان را به اسم کارگر ساختمانی بیمه میکنند. فنی حرفهای همهاش همین است. با قیمت پایین آشناهای خودشان را بیمه میکنند و زود بازنشست میکنند.»
تبعیض بین زن و مرد در محیط کار
یک خانم ۲۷ ساله تحصیلکرده که در یک رستوران به عنوان سروکننده غذا کار میکند معتقد است که صحبتهای حسن روحانی از صحبتهای علی خامنهای بهتر بوده است.
یک تعمیرکار: «اینکه حقوق زن از مرد کمتر است تقصیر خودشان است. هر حقوقی میگویند قبول میکنند. ما باید خودمان هوای کار خودمان را داشته باشیم. مثل مغازهها که قیمتهاشان با هم هماهنگ است. ما هم باید قیمتهامان با هم هماهنگ باشد.
او میگوید: «من مقایسه کردم. حرفهای آقای روحانی بیشتر امید میدهد. در ضمن رهبر گفته است که باید جمعیت کشور بالا برود و زنان بیشتر در خانه کار کنند اما رئیس جمهور گفته است که زن و مرد فرقی ندارند و همه میتوانند کار کنند.»
یک خانم فروشنده که بیشتر از ده سال است به این کار مشغول است ترجیح میدهد درباره سخنان رئیس دولت پیرامون تبعیض بین کار زنان و مردان صحبت کند.
حسن روحانی خطاب به وزیر کار گفته است:«آقای دکتر ربیعی، ما در دنیای کار، تلاش و تولید، تبعیض جنسیتی را نمیپذیریم. زنان و مردان در صحنه کار، تلاش و فعالیت، برابرند و باید از امتیاز و حقوق برابر برخوردار باشند.»
این خانم فروشنده میگوید: «خیلی خوب است به شرط اینکه گوش کنند و دو روز دیگر مثل بقیه حرفها، فراموش نکنند. حقوق من امسال ۸۰۰ هزار تومان است. از ساعت ۱۱ صبح تا ۹ شب کار میکنم. کار من سخت است ولی چون تجربه دارم صاحب مغازه مرا نگه میدارد، اما تازهکارها از ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان بیشتر نمیگیرند.»
این خانم فروشنده میگوید: «از همه سفته میگیرند که کسی دزدی نکند ولی قرارداد نمیبندند.»
او معتقد است ایراد اصلی از نبود قرارداد کار است و میگوید: «وقتی قرارداد باشد زن و مرد فرق ندارد. مجبور هستند برابر قانون حق و حقوق را بدهند ولی قرارداد نمیبندند. ده سال است دارم کار میکنم تا به حال یک بازرس از بیمه یا اداره کار ندیدهام ولی همیشه بازرس مالیات میآید.»
این کارگر راه حل رفع تبعیض بین زن و مرد را در محیط کار افزایش نظارت قانونی میداند و میگوید: «باید قانون بگذارند که هر کس حتی اگر یک نفر را هم استخدام کند باید قرارداد ببندد. وقتی زنها هم مثل مردها قرارداد داشته باشند، خودشان کم کم یاد میگیرند از حق خودشان دفاع کنند.»
کارگر یک مغازه تعمیر ماشین لباسشویی در مورد همین تکه از سخنان رئیس دولت در مورد تبعیض بین زن و مرد معتقد است: «زن و مرد فرقی ندارد. خیلی وقت است دیگر از قرارداد خبری نیست. خیلی که یک نفر جلوتر از بقیه باشد شرکتی میشود و قرارداد با شرکتها میبندد که آن هم دستش به جایی بند نیست. پسرعموی مرا یک طوری قرارداد ازش گرفتهاند که جای اعتراض ندارد اگر بیرونش کنند. امضا گرفتهاند.»
این تعمیرکار به نکتهای اشاره میکند که قابل چشمپوشی نیست. میگوید: «اینکه حقوق زن از مرد کمتر است تقصیر خودشان است. هر حقوقی میگویند قبول میکنند. ما باید خودمان هوای کار خودمان را داشته باشیم. مثل مغازهها که قیمتهاشان با هم هماهنگ است. ما هم باید قیمتهامان با هم هماهنگ باشد. دخترهایی که از روی بیکاری میروند سر کار هم خودشان مفت کار میکنند و هم برای پسرها مشکل درست میکنند. قیمتِ حقوق را آوردهاند پایین.»
بازی موش و گربه دلار و گرانی
یک فعال کارگری اهل استان گیلان مشکل اصلی کارگران را مسائل معیشتی میداند.
یک فعال کارگری میگوید: «...دلیلی ندارد رهبر و دولت و مجلس در روز جهانی کارگر دخالت کنند. شما بیل زن هستی برو جلوی خانه خودت را بیل بزن. برو هستهای را درست کن، تحریم را بردار. دلار را کنترل کن ...جلوی فساد را بگیر. کسی از شما نخواسته برای ما کارگرها سخنرانی کنید.»
او اعتقاد دارد مشکلات معیشتی اکثر مردم ایران از جمله طبقه کارگر، به دلیل جنگ زرگری تاجران و واسطههای بازار ایران است که همگی از مدیران دولتی هستند یا از سوی حکومت حمایت میشوند.
این فعال کارگری میگوید: «تمام کاغذهای شما را خواندم ولی درست نیست حواس همه را پرت کنید به جزئیات. اصل موضوع این چیزها نیست. مشکل کشور ما بازی موش و گربهای است که بین قیمت دلار و گرانی راه انداختهاند. من زیر نظر دارم این دو را. فارس نیوز با یک نفر مصاحبه کرده راجع به زیاد شدن قیمت دلار. نوشته دلار از چهارهزار تومان رسید به سه هزار تومان ولی بقیه چیزها گران شد. دلار هم منتظر بهانه بود که گران شود. این چه طرز استدلال است. چه کسی به این افراد مدرک میدهد؟ دلار گران میشود، بقیه چیزها چون دلار بالا رفته گران میشود. بقیه چیزها که گران میشود دوباره دلار گران میشود چون بقیه چیزها گران شده است. این به بهانه آن و آن به بهانه این.»
این فعال کارگری ادامه میدهد: «...دلیلی ندارد رهبر و دولت و مجلس در روز جهانی کارگر دخالت کنند. شما بیل زن هستی برو جلوی خانه خودت را بیل بزن. برو هستهای را درست کن، تحریم را بردار. دلار را کنترل کن ...جلوی فساد را بگیر. کسی از شما نخواسته برای ما کارگرها سخنرانی کنید.»
یک فعال کارگری اهل خوزستان به جای صحبت درباره سه سخنرانی موضوع این گزارش به قول خودش «درباره کارهای حاکمیت علیه کارگران و مردم ایران» اظهار نظر میکند. او میگوید: «اگر فقط حرفهای مسئولان را نگاه کنیم، بازی می خوریم. برویم و نگاه کنیم کدامشان پشت صحنه، چه کاره است. بچههایشان کجا کار میکنند و چقدر ثروت دارند.
تولید، کارگر، مردم، ما داریم به خاطر واردات بی رویه نابود میشویم. واردات زیر دست خودشان است. میگویند مصباح یزدی سلطان شکر است، یکی دیگر رئیس سیگار است. پسرهای خامنهای کسی میداند چکاره هستند؟ تولید اینجوری نابود شده است. تولید به ضرر کسی است که خودش یا بچههایش سردسته واردات هستند. اینها از گرانی و بدبختی مردم سودشان بیشتر میشود.
خواهر زاده من مشکل بیمارستان دارد، ضمانت مرا قبول نکردند. گفتند باید با طرف درجه یک باشی. فقط برادر و خواهر. منِ کارگر اینقدر اعتبار ندارم ضامن فامیل خودم بشوم. آن وقت یک نفر که چند هزار میلیارد وام بدهکار است با یک نامه از امام جمعه یا سپاه، دوباره وام میلیاردی میگیرد. مردم این چیزها را میدانند، درست است اسمها را شاید ندانند ولی میفهمند عامل همه بدبختیهایی که میکشند فساد بالاییهاست. شما که فکر میکنی محجوب کاری برای کارگر میکند خبر داری پایش در پرونده مرتضوی گیر است؟ این همه سال از جایش تکان نخورده است. خاتمی جای هاشمی آمده و رفته، احمدینژاد آمده و رفته حالا روحانی آمده؛ ولی محجوب از جایش تکان نخورده است. با همه همکاری میکند. روز کارگر به جای اینکه پیش کارگر ها باشد کنار رئیس جمهور ماند. چند سال است تا شب آخر میگوید میخواهیم مجوز راهپیمائی روز کارگر بگیریم، روز آخر میرود کنار رئیسهایش. روحانی میخواهد به کارگر کمک کند اجازه تشکل مستقل بدهد. بقیهاش را خودمان درست میکنیم. کارگر اگر اعتصاب کند که حقوق مرا کارفرما نداده، ضد شورش میآورند. اطلاعات دستبند میزند. بگوئیم حقوقمان کم است، اعلام میکنند عامل صهیونیستیم.»
نظرها
Bahram
وضعیت به انفجار نزدیک است.بیخود نیست که دولت روحانی و وزیر خارجه خندانش، با دستمال ابریشمی در دست دور جهان پرسه میزنند.امروز دیگر ماهیت اسلام و حکومتش که شامل دروغ، تزویر و ریا،دزدی و غارت،خفقان و کشتار است بر کسی پوشیده نیست. و دوام نخواهد آورد.
darya
بجایش مسجد میسازند و طلبه به مدرسه ها میفرستند: قائم مقام معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران گفت : ساخت 142 مسجد برای امسال پیش بینی شده است. به گزارش شهرداری تهران، حجت الاسلام امرودی افزود: ساخت 25باب مسجد دو در، در مدارس شهر تهران برای استفاده اولیاء، دانش آموزان و شهروندان محلی با تفاهم نامه ای که با وزارت آموزش و پرورش امضا شده است امسال آغاز می شود! دبیر ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و وزارت آموزش و پرورش گفت: روحانیون و طلاب جوان در یک هزار مدرسه در کشور حضور مستمر و ثابت دارند
faryad
اب و خاک و نفت و گاز و مس و.... ایران را بقیمت مفت میفروشند و مردم معترض را در زندان و در تونل مرگ به باتوم وشلاق می بندند!!