ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سومین همایش روان‌پژوهان ایرانی خارج از کشور در کلن

سومین همایش روان‌پژوهان ایرانی در خارج از کشور با عنوان «خشونت و روان ما» طی دو روز دهم و یازدهم ماه مه سال جاری (۲۰۱۴ میلادی) در شهر کلن آلمان برگزار شد.

سومین همایش روان‌پژوهان ایرانی در خارج از کشور با عنوان «خشونت و روان ما» طی دو روز دهم و یازدهم ماه مه ۲۰۱۴ در شهر کلن آلمان برگزار شد.

در این همایش دو روزه که حول محور «بررسی پدیده خشونت در بین ایرانیان از وجوه مختلف» صورت بندی شده بود، ده تن از روان‌پژوهان ايرانی از آلمان، فرانسه، بلژيک، سوئد و انگلستان دیدگاه‌ه‌ها و تحقیقات خود را با حاضران در جلسه در میان گذاشتند.

سومین همایش خشونت و روان ما در پی دو همایش «مهاجرت، تبعيد و روان ما» و «فرهنگ و روان ما»، با سخنان حسن مکارمی، روانکاو و پژوهشگر دانشگاه سوربن آغاز شد.

مکارمی که تحت عنوان «خشونت و ساختار روان ما»، سخن می‌گفت، به‌طور مشخص به تاثیر دشنام، ناسزا و فحش بر فرد و جامعه پرداخت. او معتقد بود که ساختار روان بر میل و خواست اولیه استوار است و هویت فرد را می‌سازد.

به عقیده مکارمی دشنام از آنجا که به هویت آدمی حمله می‌کند، در نتیجه او را به دفاع وامی‌دارد.

فواد صابران، روانپزشک ساکن پاریس، نیز در این همایش با عنوان «نادرشاه یا جنون قدرت در ایران قرن هفدهم»  سخنرانی کرد که برگرفته از عنوان کتاب و پایان نامه دوره دکترای او بود. او به این نکته پرداخت که چرا نادرشاه در اواخر عمرش دیوانه شد و پسرش را کور کرد. او سپس با نمونه قرار دادن این شخصیت تاریخی، به تشریح مفهوم دیوانگی و پیامدهای آن پرداخت.

گزارش ویدئوی کبری قاسمی و علی فتوتی از این همایش را ببینید:

از راست به چپ: حسن مکارمی – مژگان کاهن – فواد صابران

مژگان کاهن، روانشناس بالینی از بلژیک، به موضوع «انسان بی‌خشونت: رویا یا واقعیت؟» پرداخت و عوامل تربیتی لازم در پیشگیری از خشونت و این موضوع را بررسی کرد که چه عواملی به کنترل خشم کمک می‌کنند.

به گفته کاهن رابطه‌ای مستقیم بین رفتار خشونت‌آمیز پدر و مادر و شخصیت کودکان وجود دارد.

خشونت مستقیم، تنبیه بدنی و رفتار تحقیرآمیز باعث به وجود آمدن تصویری منفی در کودک می‌شود و به این ترتیب او نیز به نوبه خود یاد می‌گیرد که چگونه خشونت بورزد.

به اعتقاد این روان‌شناس بالینی رفتار اولیا، عدم ثبات در رفتار تربیتی و ناهماهنگی در اصول تربیتی از دیگر عوامل خشونت‌زا هستند.

خودشیفتگی در خانواده

وحید رواندوست، روانشناسی بالینی و پژوهشگر در دانشگاه استکهلم، به «ریشه‌های پرخاشگری و خشونت در خانواده خودشیفته» پرداخت.

به گفته این کارشناس، در خانواده‌های خودشیفته کشمکش زیادی بین زن و مرد وجود دارد؛ هم بین اولیا، هم بین آنان و فرزندان‌شان.

وحید رواندوست

وی گفت: «افراد خودشیفته عاشق تعریف و تحسین هستند و برای آنها دیگری هرگز ایده‌ال نیست. به این ترتیب که  می‌خواهند زمینه‌هایی که دیگران برای تحسین و تکریم می‌گیرند، به خودشان تعلق داشته باشد.»

به اعتقاد رواندوست «خودشیفته‌ها انسان‌هایی باهوش هستند و می‌توانند روابط نسبتاً مناسبی با بیرون برقرار کنند.»

وی ادامه داد: «کودکان در خانواده خودشیفته زمینه حسد و تهاجم آشکار دارند.» به نظر رواندوست کمک به اینگونه افراد راه بسیار طولانی و پرهزینه‌ای را به دنبال دارد.

جامعه‌ خشونت‌زده

روز دوم همایش با سخنان عباس ابطحی درباره انتخاب موضوع خشونت برای سومین همایش روان‌شناسان و روان‌پژوهان ایرانی خارج از کشور آغاز شد.

او با تاکید براینکه جامعه ما خشونت‌زده است، گفت: «مهم است که قبول کنیم خشونت مسأله مهمی در جامعه ماست. مهم است که در خشم خود غرق نشویم. در لحظه خشم ارتباط ما با زندگی قطع شده است. لحظه‌ای که نیاز خودمان را تشخیص می‌دهیم، زنده هستیم و هدف داریم و دیگر عاجز نیستیم.»

در روز دوم این همایش سیامک ظریفکار، روانشناس بالینی و روانشناس اجتماعی، اکبر پویانفر، روانپزشک، ناهید کشاورز روان درمانگر و مشاور امور مهاجران و رضا کاظم‌زاده، روانشناس و روان درمانگر خانواده، سخنرانی کردند.

سیامک ظریفکار

سیامک ظریفکار سخنان خود را تحت عنوان «خشونت: امری ذاتی یا اکتسابی؟» ارائه داد. او با اشاره به نظرات پیشکسوتان روانشناسی و نیز انتقاداتی که به این نظریه‌ها شده است، اظهار داشت: «با رشد علم ژنتیک و بیولوژی اطلاعات جدیدی به دست می‌آید تا آشکار شود، آنچه در حافظه ارتباطی ما رخ می‌دهد به چه شکل عمل می‌کند. ذاتی یا اکتسابی تعیین‌کننده نیست. مهم این است که به طرق مختلف با خشونت برخورد کنیم و ریشه‌ها را پیدا کنیم.»

ظریفکار در سخنان خود سه نوع خشونت را نیازمند تحقیق دانست: اول خشونت علیه محیط زیست که کمبود اطلاعات و اطلاع‌رسانی در این زمینه و سیاست‌های کلان حکومتی منجر به نابودی محیط زیست حیات وحش شده است.

از دیدگاه ظریفکار خشونت دوم در برابر حیوانات و سومی خشونت پنهان است؛ به ویژه در بحث جدال جنسیت‌ها؛ تقابل یا تعامل جنسیت‌ها. خشم آشکار در مناسبات رژیم‌های مردسالار، خشم پنهان زنان.

در ادامه ظریفکار فیلم مستند کوتاهی را با عنوان «کوچک و بزرگ»، که ساخته خود او بود، به نمایش گذاشت. در این فیلم در چند اپیزود کوتاه سعی شده بود برخی از جنبه‌های خشونت در جامعه، با روایتی شاعرانه به تصویر کشیده شود.

پادزهری به نام هنر

اکبر پویانفر، روانپزشک ساکن پاریس، در سخنان خود به تاثیر هنر در مقابله پدیده خشونت پرداخت. به اعتقاد وی، «هنر به معنی وسیع کلمه پادزهری فوق‌العاده در مقابل خشم و خشونت است.»

این روانپزشک در ادامه سخنان خود به این نکته اشاره داشت که علم روانشناسی به مخاطب این نکته را می‌آموزد که اضطراب و نگرانی و ترس و ناامنی در کنار خشم و تهاجم، جزء تفکیک ناپذیر زندگی انسان است.

اکبر پویانفر

به گفنه پویانفر به خاطر اینکه تمامی احتیاج‌ها و میل‌ها و رانش‌های انسان نمی‌توانند ارضا شوند و به‌خاطر عدم امکانات، مادر نمی‌تواند در کنار کودک حضور دائمی داشته باشد، همین منبع نگرانی و اضطراب و کمبود می شود.

از طرف دیگر در دوران تکاملی و حتی بزرگسالی به خاطر عدم تطبیق خواست‌ها و امیال ما با واقعیت‌ها، چه فردی و چه اجتماعی، نوعی عدم ارضای کامل به سرخوردگی یا به افسردگی و احساس تهاجم می‌انجامد.

به گفته پویانفر احساس خشم و خشونت زیاد یا بازمانده‌ای از سرخوردگی‌های گذشته کم و بیش دور و حل نشده است یا نتیجه سرخوردگی، رنج و درد فعلی است که برای مقابله با آن راه دیگری پیدا نمی‌شود.

به اعتقاد این کارشناس، هنر نقش عظیمی در شخصیت و بازسازی دارد. رانش سازندگی که از تجربیات هنری سرچشمه می‌گیرد، دنباله بازی‌های کودکانه است.

فرهنگ و هنر قادرند تغییرات بزرگی در اقتصاد روانی و به ویژه انرژی روانی به‌وجودآورند.

اثرات روانی خشونت بر زنان

ناهید کشاورز، روان درمانگر و فعال حقوق زنان و پناهجویان از شهر کلن آلمان، در سخنان خود نگاهی به اثرات روانی خشونت بر زنان داشت.

او گفت: «خشونت خانگی از رایج‌ترین انواع خشونت‌ها و موضوعی جهانی است. در آلمان از هر چهار نفر، یک نفر در طول زندگی‌اش به نوعی خشونت را تجربه کرده است، ولی معمولاً پنهان می‌ماند. زنان مورد خشونت خیلی کم در این مورد صحبت می‌کنند حتی با نزدیکان‌شان. از طرف دیگر پنهانکاری بین خود زوج‌ها  نیز باعث می‌شود که اتفاق رخ داده را خشونت ندانند. تلخ‌تر خود زنان هستند که با خود نیز روراست نیستند. یا باور نمی‌کنند یا به خودشان دروغ می‌گویند یا اصلاً متوجه نیستند که اتفاق افتاده خشونت است.»

ناهید کشاورز

به اعتقاد کشاورز خشونت خانگی در چهار عرصه فیزیکی، جنسی، روانی و اقتصادی روی می‌دهد. به گفته وی یکی از مشکلات امروز ایرانیان عدم برخورداری ازآموزش جنسی کافی و مناسب است.

این فعال حقوق زنان، نوعی دیگر از خشونت جنسی را تمرد از برقراری رابطه جنسی دانست. به گفته این کارشناس، فکر غالب این است که معمولا این زن‌ها هستند که از رابطه جنسی پرهیز می‌کنند و کمتر به این اشاره می‌شود که در خیلی مواقع این پرهیز آگاهانه از جانب مرد است. او تاکید کرد که این امر در بسیاری مواقع به عنوان تنبیه در رابطه زن و مرد استفاده می‌شود.

کشاورز «توهین و فحاشی»، «تحقیر زن در جمع»، «تهدید»، «سکوت و بی‌توجهی» و «کنترل» را از انواع خشونت روانی دانست که حتی در رابطه‌هایی که تمام شده‌اند نیز همچنان ممکن است ادامه یابد.

به اعتقاد وی، خشونت اقتصادی زمانی اتفاق می‌افتد که مرد کنترل روابط اقتصادی خانه را در دست می‌گیرد. به گفته کشاورز این مورد از خشونت در مواقعی که مرد نان‌آور خانه باشد و چگونگی دخل و خرج را تعیین کند بیشتر رخ می‌دهد.

این روان درمانگر گفت:  «در خشونت اقتصادی اگر زن امکان مالی نداشته باشد یا کنترلی بر امکان مالی خود نداشته باشد، احساس عدم امنیت می‌کند و نمی‌تواند تصمیم بگیرد، حتی اگر خودش درآمد داشته باشد. به اعتقاد کشاورز یک جنبه دیگر از مسأله اقتصادی به عنوان عامل بروز خشونت این است که اگر مرد از نظر شغلی دچار مشکل است ولی نمی‌تواند آن را در محیط کار بروز دهد خشم را به درون خانه می‌آورد.

کشاورز یکی از بدترین و آزاردهنده‌ترین خشونت‌ها را خشونت روانی دانست و «ترس»، «احساس گناه و عذاب وجدان»، «بدخوابی و کابوس»، «عدم تمرکز»، «سردمزاجی»، «عدم اعتماد به نفس»، «انزوا»، «افسردگی» و «میل به مرگ» را از عوارض این نوع خشونت نام برد.

این کارشناس، نقش رسانه‌های فارسی‌زبان را در نشان دادن شخصیت زن و روابط زن و مرد، عاملی مهم در گسترش خشونت و بازتولید آن دانست و از جمله راه‌های مبارزه با خشونت را امکانات قانونی، اجتماعی، آموزش، روان درمانی و رسانه‌ها اعلام کرد.

بسترهای فرهنگی خشونت: الگوی جلاد-قربانی

رضا کاظم‌زاده، روانشناس بالینی و روان درمانگر خانواده در بروکسل، در پایان سخنرانی‌های روز دوم همایش، به خشونت پنهان در جامعه به خاطر نظام و همیاری فرهنگ ایرانی پرداخت.

کاظم‌زاده معتقد است فرهنگ ایرانی نوعی از خشونت را در جامعه ما نهادینه کرده است و ناخودآگاه همه در اعمال آن شریک هستیم. او گفت: «می‌توانیم به عنوان مرد خشونت اعمال کنیم، ولی در عرصه سیاسی خود قربانی خشونت باشیم. همزمان قربانی و جلاد هستیم. منظور تولیدات فرهنگی نیست یا اینکه بگویم رسوم‌ها و دین‌های فرهنگ ما بد هستند. منظور ساختار و نظام فرهنگی است بدون اینکه دین و مناسک را تغییر دهیم. مانند اروپا که بدون گسست، تولیدات فرهنگی متفاوت به وجود آورده‌اند.»

رضا کاظم‌زاده

به گفته کاظم‌زاده نظام فرهنگی ایران بر پایه تفاوت‌هاست. بر این مبناست که افراد تفاوت دارند، پس برابر نیستند.

به اعتقاد او در فرهنگ ایرانی چهار تفاوت پایه بنیادی وجود دارد: «تفاوت جنسی: زنان/ مردان/ دگرجنسگرایی/ دگرباشان جنسی»، «تفاوت سنی: کودک/ بالغ»، «تفاوت اعتقادی – دینی» و «تفاوت قومی».

کاظم‌زاده اضافه کرد: «بخشی از جامعه را با عنوان ارمنی، یهودی و بهایی متفاوت می‌کنند، در حالیکه خود را ایرانی معرفی می‌کنند و نه مسلمان. گویی آن گروه‌ها ایرانی نیستند. با توجیه در اکثریت بودن، تاکید بر رأی‌گیری می‌شود. مثلاً بهایی‌ها در اکثریت نیستند پس نمی‌توانند رئیس جمهور شوند. تفاوت‌های قومی به رابطه نابرابر می‌کشد. منطقی که فرهنگ را بر نابرابری می‌گذارد یکی از اولین نتایج آن فرهنگ سلسله مراتبی، برقراری مرز و ایجاد جدایی میان گروه‌های انسانی است. هر تفاوت مهمی که در این نظام به رسمیت شناخته شود، رابطه بین افراد را نابرابر تعریف می‌کند. به طور مثال: مسلمان در مقابل بهایی. زن در مقابل مرد.»

کاظم‌ز‌اده در سخنان خود به برخی از نتایج فرهنگ سلسله مراتبی اشاره کرد. او گفت: «در رابطه نابرابر، دیالوگ، گفت‌وگو و مشارکت به شدت کاهش می‌یابد. عدم شناخت متقابل موجب بروز خشونت دررابطه می‌شود. خشونت در خدمت فرهنگ سلسله مراتبی است.» وی تاکید کرد که وجود تفاوت‌های پایه‌ای نباید موجب تبعیض در جامعه شود.

در همایش «خشونت و روان ما»، کارگاه «افکار و احساسات خشونت‌آمیز من در یک بررسی عینی» با مسئولیت وحید ایراندوست و مژگان کاهن، برگزار شد.

کارگاه «گفتمان بدون خشونت» با مسئولیت عباس ابطحی، متخصص  روانپزشکی، مغز و اعصاب و هیپنوتراپی، کارگاه «خشونت پنهان: تاثیر تجربه آزارجنسی در کودکی بر روابط اجتماعی، عاطفی و جنسی» با مسئولیت شهرزاد پورعبدالله روان درمانگر و مشاور زوج و خانواده پایان یافت.

همچنین کارگاه «خشونت گفتاری» با مسئولیت حسن مکارمی، کارگاه «بچه‌ها، خشونت و خانواده» با مسئولیت مژگان کاهن و کارگاه «راه‌های مقابله با خشونت»، با مسئولیت سیامک ظریفکار اجرا شد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاویار

    با سلام من یک میل فرستادم تا در این همایش شرکت کنم , آنها حتی جواب میل را هم ندادند, چه برسد به اینکه من در این همایش شرکت کنم. حتی اگر جا نباشد , میتوانستند با من تماس بگیرند و بنویسند جا نداریم. از افراد تحصیل کرده این انتظار را نداشتم. با تشکر کاویار

  • کامران

    بابا تو هم دلت خوش است. اینها همشون باند بازی را با خودشون از ایران آوردند. ***. این که پیام تو یا من را هم بگذارند، معنی خاصی نداره چون از این غربیها یاد گرفته اند که پیامت را بگذارند ولی به هیچ حساب ات کنند. توی خود ایران ملائی، پارتی بازیش از این ایرانیهایی که اومدن و کاری میکنند کمتره. گزینش سختی در اینجا برقراره داداش.

  • آرمان

    ما چه موجودات جالبی هستیم. آقا یا خانم کاویار اول میگوید که به ایمیلش جواب داده نشده و سپس قضیه به تحصیلات شرکت کنندگان ربط پیدا میکند. یعنی تنها با جواب نگرفتن ایمیلش تحصیلات تمام شرکت کنندگان زیر سئوال میرود. دومی جالبتر است. قضیه از تحصیلات عبور کرده و تمام شرکت کنندگان این برنامه به ناگهان از ملایانی که مملکتش را غارت کردند بدتر می شوند. جواب نگرفتن یکی که حتی اسمش معلوم نیست به تختئه آدمهایی که با نام و نشان از کشورهای دیگر برای درمیان گداشن اطلاعاتشان با سایر هموطنانشان از راه دور آمده اند خاتمه می یابد و دومی ملایان در ایران را بر ایشان ارجح می داند. تنگ نظری و بی انصافی چه که به روز آدمی نمی آورد

  • کامران

    آرمان عزیز! اون اولی شکوه و گله از تحصیلکردگان برگزار کننده کرده است و نه از میزان تحصیلات شرکت کنندگان. این از اولی. دومی که من باشم از غارت مملکت حرفی نزدم مرد ناشی! از تنگ نظری خودمان صحبت کرده ام و با همان ملایان غارت گر که شما میگید مقایسه شان کرده ام. در ضمن خودت با چشمت میبینی که پیام من سانسور شده و ستاره خورده. البته راست میگی ما موجودات جالبی هستیم چون نخوانده و نسنجیده نظر میدهیم.

  • آرمان

    کامران عزیز ! تو که برنامه را ندیده و شرکت کنندگان را نشناخته در موردشان نظر میدهی خیلی سنجیده رفتار کرده ای؟ تو که به این راحتی آدمها را قضاوت میکنی و آنها را از ملایانی که سی سال است بدترین بلا را سر مملکت ما آورده اند بدترشان میدانی واقعا چه قصدی از این کار داری؟ فقط چون جواب ایمیل یکی دیگر را نداده اند؟! اگر برای حرفت دلیل دیگر داری به ما هم بگو تا آگاه شویم. اگر نه بجای تنگ نظر خواندن و مدام تهمت زدن به دیگران اول نگاهی به اعمال خودت بیانداز. در ضمن مظلوم بازی را نیز کنار بذار. کجا پیامت سانسور شده.با تهمت زدن به شرکت کنندگان همایش و سپس به سایت زمانه و دست آخر به من چه هدفی داری ؟ چه از ملاها دیدی که اینقدر با آنها ملایمت به خرج میدهی در حالی که از دست کسانی که حتی تو را نمی شناسند اینقدر عصبانی به نظر می رسی؟

  • سیامک ظریف کار

    با تشکر از تهیه گزارش. بهتر است در متن مربوط به سخنرانی من, بجای "حافظه اطلاعاتی", "حافظه ارتباطی" آورده شود. مممنون میشوم, آنرا تصیح کنید. با سپس فراوان ظریف کار