«مسعود کیمیایی در غسل دادن فروغ فرخزاد نقش نداشت»
پوران فرخزاد، خواهر فروغ فرخزاد، شاعر ایرانی، ادعای مسعود کیمیایی مبنی بر غسل دادن جنازه این شاعر را تکذیب کرده است.
پس از آنکه مسعود کیمیایی، فیلمساز شناختهشده در گفتوگو با روزنامه «شرق» سخنان غریبی را درباره بحث با امیر پرویز پویان، در مورد نهضت چپ و غسل دادن فروغ فرخزاد بیان کرد، این سخنان واکنشهایی را در بر داشت.
پوران فرخزاد، خواهر فروغ فرخزاد اکنون ادعای مسعود کیمیایی مبنی بر غسل دادن جنازه فروغ را تکذیب کرده است.
مسعود کیمیایی در گفتوگو با روزنامه شرق ادعا کرده بود که پس از درگذشت فروغ فرخزاد و انتقال جنازه این شاعر نامآشنا به گورستان زرگنده، به این دلیل که در آنجا مردهشوی وجود نداشته، او جنازه فروغ فرخزاد را غسل داده است.
کیمیایی میگوید: «جا ماندهها میروند ظهیرالدوله. ما بهدنبال آمبولانس میپیچیم زرگنده، آنجا یک غسالخانه هست. مردی از غسالخانه بیرون میآید. میگوید: غسال زن نداریم. باید به مرحوم محرم شوید. خطبهای خوانده میشود. دو نفر از ما به فروغ محرم میشویم. میشویم برادران او. روی او آب میریزیم.»
پوران فرخزاد اکنون در واکنش به ادعای مسعود کیمیایی به «تابناک» گفته است: «اینکه در زرنگه مردهشور نبود، درست است و پس از این، فروغ را به ظهیرالدوله آوردند. در ظهیرالدوله یک چتی کوچک و متروکی که انگار صد سال است کسی آنجا نرفته، وجود داشت که فروغ را آنجا بردند و مقداری طول کشید که کسی بیاید برای غسل و در نهایت زنی را پیدا کردند که آمد و غسل فروغ را انجام داد.»
پوران فرخزاد همچنین اعلام کرده که گفتههای مسعود کیمیایی درباره چگونه تدفین پیکر فروغ فرخزاد صحت ندارد: «متأسفانه تمام اینها که گفتهاند، داستان است. ایشان هیچ نقشی در غسل فروغ نداشت و من یادم نمیآید اصلاً ایشان را دیده باشم.»
فرج سرکوهی، نویسنده و منتقد نامآشنا نیز به گفتوگوی شرق با مسعود کیمیایی خرده گرفته است. آقای سرکوهی در نقد روزنامه شرق در انتشار گفتههای کیمیایی مینویسد: « اینکه کسی در مصاحبه دروغ بگوید و حرفهای متناقض بزند عجیب نیست، اما اینکه مصاحبهکننده و سردبیر او را به چالش نطلبند، بر تناقضهای او انگشت نگذارند، از ادعاهای ناممکن او بدون پرسش بگذرند و حرمت خوانندگان خود را بفروشند، شرمآور است.»
مسعود کیمیایی در گفتوگو با شرق ادعا کرده که گروهی از اعضای سرشناس کانون نویسندگان ایران با «اداره نگارش» در زمان شاه که وظیفه ممیزی کتاب را به عهده داشت، همکاری میکردند. فرج سرکوهی که خود از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران بوده، دراینباره مینویسد: «باور میکنید کسی که در اوایل پیروزی انقلاب و به دوران ریاست آقای صادق قطبزاده بر تلویزیون دستیار او بود و در اخراجهای آن روزگار ترکتازیها کرده، در توجیه این بخش از کارنامه خود بگوید: "یک شب در کانون نویسندگان با گروهی از نویسندگان بودیم. احمد شاملو، باقر پرهام، محسن یلفانی، محمدعلی سپانلو، غلامحسین ساعدی و خیلیهای دیگر بودند به من گفتند که باید به تلویزیون بروی. گفتند تو به آنجا برو. ما هم به اداره نگارش میرویم." اداره نگارش وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، که شاملو و ساعدی... به گفته ایشان قصد همکاری با آن را داشتند، در آن روزگار نهاد سانسور کتاب و مطبوعات بود و اکنون با نام بررسی کتاب، نهاد سانسور کتاب است.»
مسعود کیمیایی در فراز دیگری از گفتوگو با شرق ادعا کرده که با امیر پرویز پویان درباره نهضت چپ بحث و گفتوگو داشته است. فرج سرکوهی که در نهضت چپ هم مشارکت فعال داشت، در اینباره مینویسد: «باور میکنید کسی که به عمرش امیرپرویز پویان را ندیده بگوید "من بحثهای زیادی با باقر پرهام داشتم. قبلتر، با پویان داشتم" و مصاحبهکننده هم به جای پرسش درباره امکانپذیری این ادعا او را تحسین کند؟»
نظرها
sadeh
جناب کیمیایی دروغ گو نیست باید افراد بیشتری حرف بزنن تا راست و دروغ مشخص بشه
زیبا بهاری
در جواب به یک نظر گه کفته است جناب کیمیاپی دروغ گو نیست و باید افرا د بیشتری حرف برنند . مثل این که شما رسانه ها را نگاه هم نمی کنید . خانواده صادق هدایت ؛ خواهر فروغ ؛ فرج سرکوهی و... حرف زده و گفته های کیمیاپی را تکذیب کرده اند . بعلاوه ادم باید خودش هم عقل داشته باشد. کیمیاپی می گوید در ۹ سالگی با صادق هدایت دیدار می کرده :؛ شاملو و ساعدی قصد داشته اند با اداره سانسور همکاری کنند و... کمی فکر کنید می بینیم که این حرف ها با هیچ منطقی نمی خواند شاده هم نمی خواهد
حامد
برای جماعت ذوب در ولایت مسعود، روایت آدمهای اصلی مهم نیست. رفتهاند یک روایت مجهول ساختهاند از پیرزنی بینام در ظهیرالدوله که روایتش مثل کیمیایی است! عجب! جلودار این جریان هم یکی از روزنامهنگاران *** ایران است که تا دیروز از کیمیایی پول دستی میگرفت!
احمد نصیری
جای تاسف داره که به جای اصل مطالب ارائه شده از سمت اقای کیمیایی رفتیم و داریم راست و دروغ صحبت های تاریخی شو در می آریم. همیشه مشاهیر در طول عمرشون مورد بی اقبالی بودند و مادامی که از دنیا برن میشن اسطوره ی همان هایی ک به غلط برشان تنگ میگرفتند. کیمیایی اگر دروغ گو بود نمی توانست صداقت یاد نسلی از ایرانی ها بدهد...
صادق
اقاى كيميائي در همان مصاحبه مطلبى در مورد اقاى دولت ابادى بيان كرده اند كه به ايشان لقب دزد داده اند در مورد فيلم خاك كه البته هنوز اقاى دولت ابادى عكس العملى نشان نداده اند بأيد ديد نظر اقاى دولت ابادى را شنيد....
Somaye
واقعا توهم تا کجا؟ آدم می خواهد دروغ هم بگوید یک جوری باشه غول شاخ درنیاره بعد یکی لازم بشه برای شکستن شاخ غول، می دونی چی میگم؟ حرفهام رو بفهم
فرحان
متاسفم برای آقای کیمیایی. خیلی متاسفم.
لطیف
سلام. از مسعود هفتاد و چند ساله تا الهام سی و شش ساله! حکایت مسعود کیمیایی، از آن حکایتهای عجیب و غریب سینماست که با گذشت نزدیک پانزده سال از آن روزها، هنوز هم روایتهای جالبی از آن شنیده میشود. در بحبوحه ی جنجال قتل های زنجیره ای در سال 78، سینا مطلبی یادداشتی در یکی از روزنامه های سیاسی وقت، منتشر کرد و از جلساتی که کیمیایی با سعید امامی داشته خبر میداد . بحث و حرف و حدیث در اوج و فرود بود که شمس الواعظین «سردبیر روزنامه عصر آزادگان» خبر را تکذیب و از کیمیایی معذرت خواهی میکند. منتهی کیمیایی رضایت نمیدهد و در یادداشتی از پیشنهاد سعید امامی، برای ساخت فیلم به او و بیضایی خبر میدهد، اما نمیگوید که پاسخ آنها به این پیشنهاد چه بوده است؟! ولی وقتی گوگوش بعد از بیست سال با هماهنگیهای لازم به همراه او به خارج میرود، تقریبأ میتوان حدس زد که به پیشنهاد سعید امامی چه پاسخی داده است، بخصوص وقتی به خبرنگار میگوید:«حیطه سعید امامی،حیطه آتش است،اجازه بدهید از کنارش رد شویم.» پ.ن. زد و بند چهرههای بزک کرده با جریانهای صاحب قدرت یکسویه نیست، چرا که پای منافع هر دو طرف درمیان است. ***
Mehdi Khalaji
آقای مسعود کیمیایی در مصاحبه با روزنامهی شرق گفته وقتی فروغ فرخزاد درگذشت، زنی برای غسل دادن نبود: « مردی از غسالخانه بیرون میآید. میگوید: غسال زن نداریم. باید به مرحوم محرم شوید. خطبهای خوانده میشود. دونفر از ما به فروغ محرم میشویم. میشویم برادران او. روی او آب میریزیم. (لحظهای سکوت) مگر میشود کسی این حوادث را دیده باشد و دروغ بگوید؟ مگر میتواند به خود اجازه دهد چیز دیگری بگوید؟» اولاْ اگر قرار بود مردی غسل بدهد، چرا آقای کیمیایی و دوستاناش با خطبه برادر شدند نه خود غسال؟ ثانیاْ با کدام خطبه دو مرد (که با هم برادر نیستند) برادر زنی مرده میشوند؟ ثالثاْ برای غسل دادن زن، اگر زن یا مرد محرم نباشد مرد نامحرم شرعاْ از باب ضرورت میتواند غسل دهد. رابعاْ غسل، غسل است نه آب ریختن. از اینها که بگذریم، آنچه دربارهی فروغ شگفتانگیز است تمنای تملک او از سوی برخی مردان دورهی اوست. فروغ آن زنانگی مدرن بود که برای مردان «روشنفکر» دورهاش قابل هضم و قابل تحمل نبود (و هنوز هم برای بسیاری نیست). این زنانگی را باید به چنگ آورد و اختیار و مهار گرفت، حتا اگر شده با فانتزی آب ریختن روی پیکر برهنهی مردهی او. Mehdi Khalaji
Tehran79
کلا این جملات اقای کیمیایی با یک اشتباهه بزرگ تاریخی همراه میشه. کیمیایی میگوید که ۱۹ ساله بود که فروغ فوت کرد. کیمیایی متولد ۱۳۲۰ هستش و فروغ سال ۱۳۴۶ فوت کردش. اقای کیمیایی اصلا نتونسته یک حساب ساده انجام بده ببینه که ۲۶ ساله بوده نه ۱۹ ساله. بقیه حرفاش هم نمیشه روشون حساب کرد.
اخبار ایران : » «مسعود کیمیایی در غسل دادن فروغ فرخزاد نقش نداشت»
[…] رادیوزمانه: پس از آنکه مسعود کیمیایی، فیلمساز شناختهشده در گفتوگو با روزنامه «شرق» سخنان غریبی را درباره بحث با امیر پرویز پویان، در مورد نهضت چپ و غسل دادن فروغ فرخزاد بیان کرد، این سخنان واکنشهایی را در بر داشت. […]