مسیح علینژاد و بیاخلاقی رسانههای تندرو
روزی که مسیح علینژادعکسی از خود در فضای مجازی منتشر کرد و از امکان رعایت نکردن حجاب در فرصتهای ممکن داخل ایران حرف زد، شاید کسی از محافظهکاران باور نمیکرد که این ایده چنین مورد توجه زنان ایرانی قرار بگیرد
روزی که مسیح علینژاد، خبرنگار ایرانی، عکسی از خود در فضای مجازی منتشر کرد و در آن از امکان نافرمانی مدنی و رعایت نکردن حجاب در فرصتهای ممکن داخل ایران حرف زد، شاید کسی از محافظهکاران باور نمیکرد که این ایده برای ابراز نمادین مخالفت با حجاب اجباری، چنین مورد توجه زنان ایرانی قرار بگیرد که هر روز دهها نفر از آنان عکسهای خود را از رعایت نکردن حجاب در فضای عمومی برای صفحه فیسبوکی «کمپین آزادیهای یواشکی زنان در ایران» بفرستند.
تعداد قابل توجهی از زنان ایرانی، بدون ترس از عواقب شخصی این حرکت، از این طرح استقبال کردند و بیتوجه به تهدیدها، حجاب اجباری را به یک مسأله روز تبدیل کردند.
تعداد لایکهای صفحه کمپین «آزادیهای یواشکی زنان در ایران» در مدت کوتاهی آنقدر زیاد شد که محافظهکاران را شوکه کرد. در حالی که رسانهها در خارج از ایران درباره این کمپین گزارش منتشر میکردند، ارتش سایبری هم به میدان آمد.
نخست چند صفحه تقلبی راه انداختند و تعدادی شروع به کامنتگذاری در صفحه این کمپین و صفحه شخصی مسیح علینژاد کردند، اما ماجرا به همین ختم نشد.
حملهها تندتر و مستقیمتر شد و در حالی که یک صفحه فیسبوکی به نام «جمهوری اسلامی ایران» خبری جعلی درباره مسیح علینژاد منتشر کرده بود، صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم آن خبر را مبنای یک گزارش تخریبی قرار داد.
در آن خبر و در گزارش پخش شده از تلویزیون ایران، ادعا شده بود که مسیح علینژاد تحت تاثیر داروی روانگردان، در خیابانهای لندن برهنه شده و دو نفر به او تجاوز کردهاند و فرزند او هم شاهد این صحنه بوده است.
در ادامه این حملهها، وحید یامینپور، چهره رسانهای تندرو و وابسته به محافظهکاران در ایران، مطلبی در صفحه گوگل پلاس خود منتشر کرد که در آن، مسیح علینژاد را «فاحشه» نامید.
به تعبیر او این خبرنگار ایرانی با راهاندازی کمپین آزادیهای یواشکی در ایران، قصد «به میدان آوردن جوانترهایی» را دارد «که هنوز فاحشه نیستند».
رعایت نشدن مرامنامه اخلاق روزنامهنگاری
حمله سایبری به مسیح علینژاد در فضای مجازی ایران بیپاسخ نماند. نخست خود او بود که با انتشار فیلمی از آواز خواندن خود در ایستگاه متروی لندن، به هتاکیها و بیحرمتیها اعتراض کرد و در آن نوشت: «در همه جای دنیا تجاوز وجود دارد، ولی در هیچ جای دنیا صدا و سیما و تلویزیون رسمی کشورش به مردم تجاوز نمیکند، در همه جای دنیا اراذل و اوباش وجود دارند ولی من اینجا در کشور بیگانه سالمم اما در خانه خودم به رویاهام هم تجاوز شده.»
انتشار اخبار بدون منبع یا با منبع مخدوش، نفرتپراکنی و ترویج دروغ، در حالی در تلویزیون دولتی ایران صورت میگیرد که بیشتر رسانههای بزرگ جهان، با تدوین مرامنامههای رسمی اخلاق حرفهای و آییننامههای گوناگون، انتشار هر خبر را از ذرهبینهای دقیق رعایت قانون میگذرانند.
او در ادامه در گفتوگویی با سایت «ایران وایر» اعلام کرد که قصد دارد در مقابل این حملهها، یک شکایت قانونی تنظیم کند: «اگر وکیلی به من کمک کند، دوست دارم این پرونده در دستگاه قضائی ایران هم پیگیری شود. با اینکه میدانم ممکن است این پرونده فرجامی نداشته باشد، اما نمیخواهم کوتاه بیایم. این تنها روزنهای است که من میتوانم به آن دست بیندازم و از حقام کوتاه نیایم.»
علاوه بر او، بسیاری از شهروندان و روزنامهنگاران ایرانی هم به رویه موجود اعتراض کردند و با انتشار کاریکاتور، یادداشت و تحلیل، انتشار اخبار دروغ، تهمت و افترا و نفرتپراکنی را در رسانه ملی ایران محکوم کردند و حتی یک صفحه فیسبوکی در حمایت از او راه انداختند.
نقد اصلی بسیاری از روزنامهنگاران ایرانی، رعایت نشدن اصول اولیه روزنامهنگاری و مرامنامههای اخلاقی است.
انتشار اخبار بدون منبع یا با منبع مخدوش، نفرتپراکنی و ترویج دروغ، در حالی در تلویزیون دولتی ایران صورت میگیرد که بیشتر رسانههای بزرگ جهان، با تدوین مرامنامههای رسمی اخلاق حرفهای و آئیننامههای گوناگون، انتشار هر خبر را از ذرهبینهای دقیق رعایت قانون میگذرانند.
به عنوان نمونه، همزمان با حملههای رسانهای و مجازی به مسیح علینژاد، احسان نوروزی، خبرنگار ایرانی دیگری که در بخش فارسی یکی از رسانههای بینالمللی مشغول به کار بود، به دلیل انتشار یک توییت با محتوای خشن علیه زنان محجبه، تحت فشار افکار عمومی قرار گرفت و دویچه وله، رسانه محل کار این خبرنگار ایرانی، طبق اصول و ضوابط حرفهای خود، با وجود عذرخواهی این خبرنگار و حذف شدن توییت وی از سوی او، همکاری خود را با وی قطع کرد و نکته اینکه این توییت پر ماجرا هم به مسأله حجاب مرتبط بود.
این حساسیتها نه تنها در رسانههای بینالمللی که در شرکتها و موسسههای غیر رسانهای بسیاری از کشورها، وجود دارد. مثلا، در دسامبر سال گذشته، جاستین ساکو، مدیر روابط عمومی شرکت آمریکایی آی.ای.سی (IAC) به دلیل آنکه در توییترش به شوخی نوشته بود که امیدوار است در سفر به آفریقا، به «ایدز» مبتلا نشود، از کار اخراج شد.
با این حال حتی در قانون مجازات اسلامی در ایران هم توهین و افترا مجازات دارد: «هر كس به وسيله اوراق چاپی يا خطی يا به وسيله درج در روزنامه و جراید يا نطق در مجامع يا به هر وسيله ديگر به كسي امری را صريحا نسبت دهد يا آنها را منتشر نمايد كه مطابق قانون آن امر جرم محسوب ميشود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نمايد جز در مواردی كهموجب حد است به يک ماه تا يك سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق و يا يكی از آنها حسب مورد محكوم خواهد شد.»
حساسیت به مسائل زنان و اتهامزنی دینداران
شیوه عمل فعالان رسانهای تندرو و سربازان ارتش سایبری در ایران، معمولا این بوده که بسته به حساسیتبرانگیز بودن یک مسأله، در یک حرکت گروهی و جمعی، به نشر دروغ و تهمت علیه رسانههای خازج از کشور یا خبرنگاران شاغل در آنها پرداختهاند.
بنا بر نوشته احمد سروش محلاتی، روحانی شیعه، از قرن سیزدهم، نظریه «به اهل بدعت تهمت بزنید تا آنها را از میدان بدر کنید»، در فقه اسلام پدیدار شده است و بر این اساس گروهی از مراجع اسلام مانند آیتالله مومن نظراتی مثل این بیان کردهاند: «...نسبت زنا دادن به آنان نه تنها جایز است، بلکه رجحان دارد.»
این اتفاق سالهاست در مورد رسانههایی مانند بیبیسی، رادیو فردا و زمانه تکرار میشود. در مواردی، خبرنگاران و مدیران این رسانهها، متهم به داشتن روابط غیراخلاقی شدهاند و علیه آنها در وبلاگها، صفحههای فیسبوکی و سایتها، مطالب خبری دروغ نوشته شده است.
نکته قابل توجه در این نوع حملهها این است که با زنان همکار این رسانهها معمولاً شدیدتر برخورد میشود. موضوع مخالفت با حجاب اجباری هم یکی از خط قرمزهای مهم تلقی میشود که بیش از هرچیز نشانگر اهمیت مسائل زنان و تلاش حکومت برای سرکوب فعالان زنان و تهدیدآمیز کردن فعالیتهای برابریخواهانه و مخالفت با حجاب اجباری است. در مورد اخیر، به نظر میرسد که تندروهای حکومت ایران در تلاشند هزینه مشارکت در یک کارزار اجتماعی را هم برای گردانندگان آن سنگین کنند و هم زنان عادی مشارکتکننده را از ابراز مخالفت با حجاب اجباری بترسانند.
با وجود این، در مقابل این نوع هجوم رسانهای این پرسش پیش میآید که مرز اتهامزنی و نفرتپراکنی در میان اینگروهها کجاست؟ شاید بتوان پاسخ این پرسش را در گفتههای خود این افراد و نظریهپردازان جنگ رسانهای پیدا کرد؛ مثل احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد که چندی پیش گفته بود: «جنگ سایبری را جدی بگیرید. با وبلاگ طنز، علمی یا ادبی و یا هک کردن، با هر وسیله ای که میتوانید به جنگ بروید. هر چه هست الان جنگ است. مسأله جنگ ما در فضای مجازی به این حد رسیده است که هر کس دستش میرسد با هر وسیلهای که میتواند متوسل بشود.»
او حد و مرز این جنگ را هم چنین مشخص کرده بود: «این را بدانید که همانطور که در جنگ برخی اوقات خلاف شرعها جایز میشود، در جنگ سایبری هم خلاف شرعها جایز میشود. یعنی الان شرایطی است که شما با هر چه که به دستتان میرسد بزنید. ملاحظه هیچ طرف را هم نکنید.»
این گروه با توسل به برخی احادیث نقل شده از پیامبر اسلام و تفسیر ویژه خود از آنها، معتقدند که در این نبرد، تهمت و بهتان هم رواست. در روایت نقل شده، وظیفه امت در مقابل «اهل بدعت» ابراز برائت، بازگو کردن عیبها و ایراداتشان و «مبهوت» کردن آنهاست. عبارت «باهتوهم» در این روایت که محل مناقشه گروههای مختلف علمای اسلام است، از سوی تندروترین آنها «به آنها بهتان بزنید» ترجمه میشود، در حالی که گروههای دیگر آن را «آنها را مبهوت کنید» ترجمه میکنند.
بنا بر نوشته احمد سروش محلاتی، روحانی شیعه، از قرن سیزدهم، نظریه «به اهل بدعت تهمت بزنید تا آنها را از میدان بدر کنید»، در فقه اسلام پدیدار شده است و بر این اساس گروهی از مراجع اسلام مانند آیتالله مومن نظراتی مثل این بیان کردهاند: «...نسبت زنا دادن به آنان نه تنها جایز است، بلکه رجحان دارد.»
همچنین آیتالله خوشوقت، از مراجع نزدیک به آیتالله خامنهای نیز بر «بهتان زدن» به مخالفان توصیه اکید کرده است.
با این تفسیر از اخلاق و اسلام، به نظر نمیرسد معتقدان به بهتان زدن به مخالفان، مرزی برای توقف داشته باشند؛ دستکم تا زمانی که این جنگ رسانهای و سایبری ادامه دارد و مخالفان سیاستهایی نظیر حجاب اجباری، این شجاعت را پیدا کردهاند که با عکس و تصویر خود این قانون سی و چند ساله را به چالش بکشند.
نظرها
ایرانی
درود به دختر ایرانی عزیزم مسیح علینژاد. اینگونه وز وز کردنها نشان از آن دارد که فعالیتهای شما تا به امروز بسیار کارساز بوده. صداقت، درستی و حق طلبیتان همواره باعث آن شده و میشود که همگان در حتی ساده ترین فعالیتهای اجتماعیتان شما را همراهی کنند. رها شدن ایران از دست این ظالمان زیاد دور نیست! درود به ایرانی آزاده.
SQR
بعله، اخلاق اسلامی بهتر از این نمیشه! اینها شاگردان به حق همون محمد و عـُـمر و علی و و دار و دسته هستن.
بهنام
آفرین بر مسیح علینژاد که این**ها را از لانه خود بیرون کشید . با این کارهای بچه گانه که نشان از سوزش شدید و درد زیاد بوده ، آبروی خود را بیشتر میبرند و به غول معروف ( عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند ) همین ابتکار ساده مسیح علینژاد باعث شد مسئله حجاب به سخره گرفته شود و شیر زنان ایران بدون هیچ ترس و واهمه ای عکسهای بدون حجاب اجباری خود را در فیس بوک بگذارند و رژیم هم هیچ غلطی نتوانست و نمیتواند بکند .
بهنام
یک تشکر ویژه هم از ایشان دارم به خاطر کلیپ زیبایشان که در مترو لندن اجرا کردند و باید بگویم ازصدای با احساس و خوبی هم برخوردارید و باز هم ما را از اینگونه کلیپها بی نصیب نگذارید . کلیپ زیبای شما الان در ایران دست به دست میگردد و در حال تکثیر است .
تورج
خانم على نژاد: من با هزار دلار مى توانم دويست هزار تا لايك بخرم
علی آهی
مسیح خانم : اینکه اینها بی حیا و شارلاتان هستند بر هیچ عاقلی پوشیده نیست! ولی اگر «بهتان زدن» جایز است و خوب است پیشنهاد میشود که برای رو کم کردن شان هر روز یک سوژه یا هزل برای یک آیت الله و حجت السلام به طنز درست شود که مثلا فلان آیت الله طلبه هائی ( که همه بدون استثنا مفعول هستند و لجن ترین و کثیف ترین کارهای عیر اخلاقی جنسی را در حوزه ها با هم انجام میدهند) را وادار مینمایند که با آنها نزدیکی کنند. یا *** تا دیگر جرات نکنند بی مهابا چنین لجنی بر علیه زنان پاکدامن آزاده و مبارز وطنمان بخورند . درود بر مسیح که مادر و خواهرهمه ایرانیان آزاده است.
انتی دیکتاتور
با سلام این جماعت شاگردان محمد باقر مجلسی خیثی هستند که افتراء زدن را بر دشمنان و مخالفان خود ثواب می دانند چنانچه مجلسی میتررد: افتروا علی اعدائکم : بر دشمنان خود افتراء بزنید. درود بر آزاده گان
داریوش
خانم علینژاد با این سایت دقیقا به هدف زد و با این کار داد ارازل و اوباش جمهوری اسلامی را به آسمان رساند. *** باید با تمام جدیت این راه را ادامه داد و باید همه چه زن و چه مرد پشتیبان این حرکت باشیم. و عو عو ی سگ های دنبال قافله را به هیچ بگیریم و وقت و انرژی را صرف این هزیانها نکنیم
Samad
خانم علی نژاد یا مکن با پیل بانان دوستی یا بنا کن خانه ای در خورد پیل. وقتی انگشت در چشم تحجر فرو می کنید باید آماده ی بدترین چیزها باشید.می دانید ابتکار شما برای بنیادگراهای مرد و زن ایران از هزار تای آنچه به شما گفته اند سوزناک تر است؟ در تفکر متحجر یک سری مسایل از نان شب هم واجب تر است. لچک به سر زنان کردن که به منزله ی افراختن پرچم فرودستی و فرمانبرداری زنان در جامعه است یکی از آنها ست که گاه از طرف زنان نیز ترویج می شود. به هر حال دل قوی دارید و با ابتکارهای جدید به این کمپین موثر خود ادامه بدهید.
پیمان
سلام. تا بحال از خودتون سوال کردید چرا در جمهوری اسلامی حجاب از زمزه مقدسات بحساب میاد و یکی از خطوط قرمز پر رنگ این نظام! شاید دلایل متعددی برای این نوع نگاه که بزبان ساده میشه یا روسری یا توسری! وجود داشته باشه اما وقتی بر شگفتی شخص افزوده میشه که حجاب نه از اصول دین هست نه از فروع دین!و اینکه دقت نظر مدیران رده بالای نظام به این مساله از نماز ، روزه ،حج و زکات که در زمره فروع دین اسلام اورده میشوند و گاهی حتی از اصولی مانند نبوت و عدل(از اصول مذهب شیعه) نیز فراتر می رود! شاید شما روزنامه مرحومه! فتح رو بیاد داشته باشید. در یکی از شماره های این روزنامه عماد الدین باقی مقاله ای بنام قصاص و حجاب نوشت که تقریبا همین موضوع مورد اشاره رو مورد بحث قرار داده بود. نتیجه اون مقاله احضار باقی به دادگاه و توقیف روزنامه فتح بود. یکی از دوستان در کامنتشون اشاره ای به محمد باقر مجلسی کرده بودند من هم خواستم خدمت کسانیکه عکس سرکار خانم علی نژاد رو اشاعه منکر!!!! فرض کرده بودند عرض کنم سری به کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی یا کتاب معاد ایت اله دستغیب بزنند شاید در مفهوم اشاعه منکر!!!! تجدید نظر بفرمایند!