«صدایت را برای حفظ محیط زیست بلند کن»
جمعی از فعالان مدنی از مردم خواستند در «روز جهانی محیط زیست» به نشانه اعتراض با ماسک از خانه خارج شوند. در ماههای اخیر چنین اعتراضاتی افزایش یافته است.
در روزگاری که به دلیل تغییرات آب و هوایی، سطح آب دریاهای جهان مدام در حال بالا آمدن است، سازمان ملل متحد از مردم جهان خواسته است صدایشان را برای حفظ محیط زیست بلند کنند.
این شعار امسال «روز جهانی محیط زیست» است. روزی که هرسال در پنجم ژوئن یا پانزدهم خرداد برگزار میشود.
هدف از نامگذاری این روز جلب توجه افکار عمومی به مهمترین مسائلی است که محیط زیست جهان را تهدید میکند و آینده نسلهای بشر را به خطر میاندازد.
نامگذاری روزی به نام «روز جهانی محیط زیست» نخستین بار در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۲ تصویب شد. بهدنبال آن اولین روز جهانی محیط زیست را در سال ۱۹۷۳ گرامی داشتند.
پس از آن، همه ساله مراسم این روز را برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد ( UNEP) انجام میدهد و شعاری برای آن انتخاب میکند.
امسال شعار برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد بهطور مشخص به تغییرات آب و هوایی و تهدیدی اشاره میکند که متوجه آینده جهان است.
شعار امسال از مردمان جهان میخواهد «صدایت را بلند کن نه سطح دریا را». این یعنی دعوت به مشارکت عمومی برای مطالبه حفظ محیط زیست به جای تخریب آن.
اما در ایران و در طول سال گذشته، مردم و نهادهای مدنی چقدر صدای خود را برای حفظ محیط زیست بلند کردند؟
اعتراضهای مردمی به آلودگی هوا
به مناسب فرارسیدن «روز جهانی محیط زیست» و در اعتراض به آلودگی شدید هوا در بسیاری از کلانشهرهای ایران، جمعی از فعالان محیط زیست و فعالان اجتماعی از مردم خواستهاند در این روز با قرار دادن ماسک روی صورت خود در خیابانها و پارکها حاضر شوند.
این اقدام نمادین نشاندهنده نگرانی شهروندان از وضعیت آلایندههای هوا و کم کاری مسئولان است.
در بیانیه این فعالان، ماسک نماد بیزاری از «آلایندههای مادی و معنوی» ذکر شده است.
برخی از چهرههای سیاسی مانند محمد نوریزاد، فائزه هاشمی رفسنجانی، عمادالدین باقی، مهدی خزعلی، ماشاء الله شمسالواعظین، محمد ملکی، اعظم طالقانی، احمد منتظری، حسین کروبی، فیضالله عرب سرخی، اکبر اعلمی، محمد قوچانی، محمدرضا عالی پیام(هالو)، آریا آرام نژاد و حشمت اله طبرزدی نیز حمایت خود را از این کمپین اعلام کردهاند.
اما به جز این کمپین اعتراضی که در «روز جهانی محیط زیست» شکل گرفت، در طول سال گذشته بارها و بارها مردم نقاط مختلف ایران به وضعیت اسفناک محیط زیست اعتراض کردند.
زنجانیها در مرداد ماه سال ۱۳۹۲ تجمعاتی در اعتراض به آلودگیهای شدید کارخانه سرب و روی این شهر انجام دادند تا سرانجام توانستند این کارخانه آلاینده را تعطیل کنند.
این تجمع یکی از بزرگترین اجتماعاتی بود که در سالهای اخیر در اعتراض به مسائل زیست محیطی برگزار شد. به گفته معترضان وجود این کارخانه در نزدیکی شهر باعث آلودگی شدید آب، خاک، محصولات کشاورزی وافزایش سرطان و سقط جنین شده و روی سلامتی کودکان نیز تاثیرات بسیار منفی برجای گذاشته است.
اراک نیز بارها شاهد تجمع اعتراضی نسبت به وضعیت محیط زیست و به ویژه آلودگی هوا و واحدهای صنعتی آلاینده بود. در اراک بیش از ۶۰۰ واحد صنعتی فعال هست که حدود نیمی از آنها، از جمله نیروگاه حرارتی شازند جزو آلوده کنندگان هوا و محیط زیست این شهرند.
بیانیه هنرمندان و فعالان اجتماعی در دی ماه ۱۳۹۲
شدن وضعیت محیط زیست کشور باعث شد تا گروهی از هنرمندان و شخصیتهای سرشناس اجتماعی و سیاسی در ایران با انتشار بیانیهای ضمن هشدار نسبت به این وضعیت، اعلام کنند یارانههای دولتی خود را به حفاظت از محیط زیست اختصاص میدهند و از سایر مردم نیز خواستند به این حرکت بپیوندند.
در این بیانیه که با نام «همه جای ایران سرای من است» منتشر شد با تشریح وضعیت بحرانی محیط زیست در تمام عرصهها، هر تاخیری در مبارزه با این بحران جبران ناپذیر و ماندگار توصیف شده است.
امضاکنندگان این بیانیه از تمام مردم به ویژه از چهرههای موجه و مورد احترام و تشکلهای مردمنهاد و صنفی خواستهاند از این فراخوان حمایت کنند. آنها همچنین پیشنهاد دادهاند در گام اول یارانههای خود که حق آنها به عنوان شهروندان ایرانی است به پیشبرد این هدف اختصاص یابد.
طوفان اعتراضها به طرحهای انتقال آب در چهار محال و بختیاری
در ۲۸ فروردین ماه هزاران نفر در شهرکرد، مرکز استان چهار محال و بختیاری، در اعتراض به یک طرح انتقال آب دست به تظاهرات زدند.
در این تجمع گسترده مردم معترض تا مقابل استانداری حرکت کرده و خواستار توقف فوری طرحهای انتقال آب از این استان به نام «تونل بهشت آباد» و «تونل گلاب» شدند.
در این طرحها که در حال تکمیل شدن است، آب از سرچشمههای آن در استان چهار محال و بختیاری به استان اصفهان و نقاط دیگر منتقل خواهد شد.
معترضان این طرح را باعث نابودی منابع آبی، محیط زیست و کشاورزی در استان چهار محال و بختیاری میدانند. برخی منابع غیر رسمی شمار تظاهرکنندگان را بیش از ۲۵ هزار نفر برآورد کردند.
در اسفندماه سال ۱۳۹۲ نیز تجمع بزرگ دیگری در فرخشهر، از شهرهای استان چهار محال و بختیاری، صورت گرفت. در آن تجمع نیز معترضان با بیان اینکه شهرشان نخستین قربانی این پروژههای انتقال آب خواهد شد، خواهان توقف احداث تونل «بهشت آباد» و «گلاب» شدند.
همچنین تجمعی بزرگ دیگری در آذرماه سال ۱۳۹۲ با تشکیل زنجیره انسانی در مخالفت با این پروژهها در چهارمحال و بختیاری انجام شده بود.
زنجیره انسانی در دفاع از باغها
در ۵ خرداد ۱۳۹۳، در تجمعی اعتراضی، گروههای مختلفی از شهروندان شیرازی زنجیرهای انسانی به دور «باغ فرزانه» در مرکز آن شهر تشکیل دادند تا از تخریب آن جلوگیری کنند.
عتراضها به طرح تخریب «باغ فرزانه» زمانی آغاز شد که شورای شهر شیراز مجوز احداث دو برج مرتفع ۲۵ طبقه را در این باغ تصویب کرد.
«باغ فرزانه» یکی از باغهای بزرگ و مهم و از ریههای تنفسی مرکز شهر شیراز است و جزو آخرین یادگارهای برجای مانده از «چهارباغ صفوی» در این شهر تاریخی محسوب میشود.
پیشتر نیز اعتراضات شهروندان توانسته بود مانع از تخریب «باغ گیاهشناسی نوشهر» در استان مازندران شود. این باغ منحصر به فرد قرار بود برای احداث یک جاده کمربندی تخریب شود.
نظرها
maid batahi
سلام به شما جناب دکتر معطری عزیز در ایران هم که بودید مفید و سازنده بودید و امروز هم برای کشور مفید و موثر هستید شما را فراموش نمی کنیم چیزی می خواهم بگویم که به جز عواملی که این کارو انجام دادند کسی نمی داند حتا خانم جمشیدی همسر روانشاد یاسر انصاری اینها جدا جدا، خودشان هم فعال بودند و هم بسیار انتقاد گر و پردردسر برای حکومت، وقتی که با هم ازدواج کردند ، چند برابر شدند، نه دو برابر! به جایی نبود که سرک نکشند و چون کارشان سیاسی نبود محاکمه قضایی هم سروصدا ایجاد میکرد و هم هزینه برای حکومت ابجاد میکرد و رسانه هم داشتند و جمع کردن داستان سخت میشد بویژه که وارد داستان توزیع بنزین آلوده به مواد خطرناک هم داشتند میشدند و کشور هم بخاطر تحریم بنزین شدیدا در فشار بود و داستان بنزین و پرداختن به آلودگی هوا در آن مقطع کانلا سیاسی نمود پیدا میکرد و چیزی را که آن موقع زنده یاد انصاری پیگیری میکرد تازه امروز دارند شماری از نمایندگان بدان می پردازند و اینکا مواد پتروشیمی و بنزن در بنزین بوده و سالها مردم وارد ریه هاز خود کردند و سرطان اینقدر زیاد ربط داشت و یاسر انصاری که هم سیاسی اصلاح طلب بود و در ستاد مهندس موسوی با خانمش فعالیت کرده بود و یک شاخ و مشکل تمام عیار بود و از سویی دست زدن به اینها هم هزینه زیادی برای سیستم ایجاد میکرد و بهترین کار برای خواباندن و کنترل بی هزینه اینها همان روش شناخته شده و بارها تجربه شده در رژیم پلیس است وقتی در اروپا و آلمان و فرانسه می توان وقتی پسر خمینی را می توان با قرصی به سکته و مرگ براثر بیماری همه جا جا انداخت این مورد در حد یک آب خوردن است که یاسر انصاری کجوری را در زمان مناسب قلب ش را ایستاند و آنگاه با احترام هم به خانمش تسلیت و ابراز تاسف کرد و هم در بهشت زهرا در قطعه نام آوران 31 شماره 12 ردیف با که باید وزارت ارشاد اجازه اش را دهد دفن کردن و یک سال بعد جایزه یکی از خادمان خاک را هم به خانم جمشیدی از سوی وزارت جهاد و دانشگاه با مدیران دولت آقای احمدی نژاد بدون هزینه یک تهدید را به فرصت بدل کردن، سبزها و فعالان فرهنگی باید بسیار مراقب باشند ، چرا که بعضی ها را به دادگاه و محاکمه نمی کشانند جور دیگر می کشانند! نرم و با احترام