گونتر گراس: دوست دارم در زندگی بعدی فاخته باشم
فکر کردن به تولد دوباره برای گونتر گراس جذاب بوده است. این نویسنده آلمانی بهتازگی فاش کرده که دوست دارد پس از مرگ بهشکل کدام حیوان دوباره به زندگی بازگردد: فاخته.
فکر کردن به تولد دوباره برای گونتر گراس جذاب بوده است. این نویسنده آلمانی بهتازگی فاش کرده که دوست دارد پس از مرگ بهشکل کدام حیوان دوباره به زندگی بازگردد. او همچنین در باره ترسهای آیندهاش گفته است.
گونتر گراس، برنده جایزه نوبل ادبیات، این فکر را جذاب یافته که پس از مرگ، دوباره به شکل فاخته متولد شود. این نویسنده ۸۶ ساله در گفتوگویی با مجله آلمانی «فوکوس» گفته است: «من پرندهای که بهار را مژده میدهد و هر سال با آوازهایش به آدمها وعدههای تازه میدهد، دوست دارم، فاخته را میگویم. حتی عادت بد فاخته که تخم خود را در لانه پرندگان دیگر میگذارد، تصوری فریبنده است.»
گونتر گراس میگوید که در دوران پیری با دین تسکین نمییابد و میافزاید: «البته در قالب افسانهها وضع فرق میکند: در آیین بودا میگویند که فرد پس از مرگ دوباره با تجسم دیگری متولد میشود.» گراس در مصاحبه با فوکوس گفته است این فکر برایش جالب بوده که «تجسم به شکل چه حیوانی مطلوب است؟»
نویسنده رمان «طبل حلبی» بهتازگی به روزنامهای آلمانی گفته بود که او احتمالاً موفق نخواهد شد رمان تازهای بنویسد، چون برای رمانی جدید به پنج تا شش سال تحقیق نیاز دارد، اما وضع سلامت وی اجازه برنامهریزی برای چنین مدت طولانیای را نمیدهد.
ترس از درد و زوال عقل
گونتر گراس در مصاحبه با فوکوس توضیح داده که هراسی از مرگ ندارد، اما از درد میترسد و دوست دارد از دردها در سن کهولت در امان بماند.
او همچنین گفته است این تصور که گرفتار فراموشی و زوال عقل شود و باری بر دوش خانوادهاش باشد، برایش وحشتناک است.
گراس در این باره افزوده است: «تصور وحشتناکتر این است که آدم را با بیماری زوال عقل به حضور جمع ببرند، اتفاقی که برای والتر ینس افتاد، یکی از شرمآورترین و دردناکترین وقایعی است که من تا کنون تجربه کردهام.»
والتر ینس، نویسنده آلمانی و استاد دانشگاه در رشته خطابه و فن بیان، اهل شهر توبینگن بود.
وی مدتها دچار بیماری زوال عقل بود و در سال ۲۰۱۳ در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
نظرها
رضا
برگشتی در کار نیست، Game is over. البته این جمله به همان اندازه غیر علمی است و شاید کمتر که بازگشت به شکل حیوان یا هر چز دیگری. ولی از لحاظ نظری با هدفمندی هستی بیشتر جور در می آید که ما باید بگذاریم و برویم به مرحله بعد. و چقدر خوب و پربار که در این دوره زندگیمان اینقدر خوشدل شده باشیم که بخواهیم پیام بهار و رویش بدهیم قلباً. با این روشندلی دیگر نگران زوال عقل نباشید. آن را بگذارید برای فیلسوف و زاهد و عابد و دیندارانی که دلبری نمی دانند و راه به جایی نخواهند برد و عقلشان در سالهای بی تحرکی اسقاط می شود.