کشاورزی؛ بلای منابع آبی ایران
بیتا عادلخانی - کشاورزی غیر اصولی و اصرار بر تولید بسیاری از محصولات باعث شده تا ۹۰ درصد از منابع کمیاب آبی به مصرف کشاورزی برسد اما بازده این بخش تنها حدود ۳۰ درصد است
کمبود آب در ایران مانند سیل به راه افتاده است، سیلی که با خود جیره بندی آب، کند شدن روند توسعه، تاثیرات منفی بر بهداشت و همچنین کاهش محصولات کشاورزی و تولیدات صنعتی را به همراه خواهد داشت.
این روزها مسئولان مختلف نسبت به کاهش شدید منابع آبی در ایران هشدار میدهند. اما به نظر میرسد این هشدارها زمانی از راه رسیده که سیل ویرانگر کم آبی و خشکسالی ما را در خود غرق کرده است.
نگاهی به آمارهای رسمی که توسط مسئولان دولتی اعلام میشود گواه این مدعاست که فرصتهای فراوانی از دست رفته است.
سازمان حفاظت محیط زیست ایران میگوید ۷۰ درصد ذخیره سفرههای آب زیرزمینی در ایران از ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته تاکنون به شدت کاهش یافته است.
آبهای زیرزمینی بیش از ۲۰ درصد از منابع آب شیرین جهان را تامین میکنند. اما استفاده و برداشت بیرویه از آنها خطر بزرگی برای این منابع است چون این ذخایر به سادگی قابل جبران نیستند.
برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی چندین خطر به همراه خود دارد. اول آنکه باعث فرونشستن زمین در مناطقی میشود که منابع زیرزمینی آنها خالی شده است. فرونشستن زمین باعث از بین رفتن امکان کشاورزی و فعالیتهای دیگر شده و استحکام و امنیت ساختمانها را نیز به خطر میاندازد.
خالی شدن سفرههای زیرزمینی باعث میشود که مناطق پایین دست آنها نیز با کمبود منابع آبی مواجه شوند. آب چشمهها، چاهها و سطح آب دشتها و مراتع به وجود منابع آبهای زیرزمینی وابسته است.
اما یکی از دلایل مصرف بیش از حد از این آبها کشاورزی غیر اصولی است.
حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق برای سیراب کردن زمینهای کشاورزی باعث میشود تا این منابع گرانبها به سرعت تمام شوند.
کشاورزی؛ سیاه چاله آب در ایران
بخش کشاورزی در ایران پر مصرفترین بخش از نظر میزان استفاده از آب است.
در حقیقت بین ۹۰ تا ۹۲ درصد از آبی که در ایران مصرف میشود، در زمینهای کشاورزی است. با اینهمه، این آب مصرفی در این بخش کارایی و بازده لازم را ندارد. یعنی بخش عمده آن به هدر میرود.
متوسط مصرف جهانی آب در بخش کشاورزی در جهان حدود ۷۰ درصد است. بنابراین کشاورزی ایران بیش از ۲۰ درصد از متوسط جهانی نیز بیشتر آب مصرف میکند.
این آمار مربوط به کشور گرم و نیمه خشکی مانند ایران است که در چند سال اخیر به شدت تحت تاثیر خشکسالی طولانی بوده و پیشبینیها نشان میدهد عوامل جوی وطبیعی در چند سال آینده نیز به یاری ایران نخواهند آمد.
آمارهای بخش کشاورزی نشان میدهد میزان تولید محصول به ازای هر متر مکعب آب تنها حدود یک کیلوگرم است. در جهان به طور متوسط به ازای مصرف یک متر مکعب آب حدود ۲/۵ کیلوگرم محصول کشاورزی تولید میشود. این نشاندهنده بازده بسیار پایین مصرف آب در زمینهای کشاورزی در ایران است.
به دلیل عدم سرمایهگذاریهای لازم بهرهوری آب در کشور، به ویژه در بخش کشاورزی بسیاری پایین و تنها در حد ۳۶ درصد است. نیاز به تولید محصول بیشتر در بخش کشاورزی باعث شده تا چاههای عمیق و نیمه عمیق فراوان ته مانده آبهای زیرزمینی را بالا بکشند.
آمار دقیقی از تعداد چاههای آب غیرمجاز در کل ایران در دست نیست. اما وزارت نیرو و نمایندگان مجلس از حدود ۱۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در سرتاسر کشور خبر میدهد، این در حالی است که کارشناسانی مانند عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی، این رقم را حدود ۳۰۰ هزار حلقه اعلام میکنند.
به این ۳۰۰ هزار چاه غیر مجاز باید صدها هزار چاه «مجاز» دیگری را افزود که گرچه با مجوز حفر شدهاند اما این به معنی آن نیست که به ذخایر آب زیرزمینی لطمه وارد نمیکنند.
چاههای مجاز و غیر مجاز در ایران طی چند دهه اخیر تا حد ممکن آبهای زیرزمینی را استخراج کرده و با کمترین بازده در بخش کشاورزی در حقیقت به هدر داده اند. مقابله با چاههای غیر مجاز گرچه یکی از راههای کم کردن هدر رفتن آب است، اما ماجرا به آن ختم نمیشود.
تا زمانی که شیوه آبیاری زمینهای کشاورزی مدرن نشود و از آن مهمتر نوع محصولاتی که در ایران عمل میآید تغییر نکند، تفاوت چندانی در ماجرا پدید نخواهد آمد.
شیوههای جدیدتر و کارآمدتر مانند آبیاری قطرهای و بارانی یا کشت محصولات در گلخانهها میتواند مصرف آب را تا ۱۰ برابر کمتر کند و میزان محصولات را تا ۱۵ برابر افزایش دهد. اما روی آوردن به این روشها نیاز به سرمایهگذاری دارد.
خودکفایی یا خود تخریبی؟
ایران همچنان شیفته شعار یا آرمان بزرگ خودکفایی است.
بر اساس این آرمان، یک جامعه خوب، جامعهای است که بتواند وابستگی خود به کشورهای دیگر را قطع کند و محصولات مورد نیازش را خود تولید کند.
شاید در دهههای گذشته این تفکر هنوز ناکارآمدی خود را نشان نداده بود. اما اکنون مشخص شده است که حداقل در بخش کشاورزی اصرار به تولید برخی از محصولات که به آب فراوان نیاز دارند در ایران اصلا به صرفه نیست. یعنی ارزانتر و بهتر آن است که این محصولات را از دیگران بخریم. به این ترتیب هم پول کمتری صرف میشود و هم منابع آبی آسیب کمتری میبینند.
از جمله این محصولات گندم است. به گفته سازمان حفاظت محیط زیست ایران، اصرار بر خودکفایی در تولید گندم باعث هدر رفتن منابع آبی ایران شده است به طوری که اکنون در جنوب کشور آبهای زیرزمینی با افت ۴۰۰متری مواجهاند.
کاشت بسیاری از محصولات کشاورزی نیز هیچ نفعی در کل برای اقتصاد ایران ندارد گرچه ممکن است باعث رونق کار کشاورزان شود. به عنوان مثال ایران در چند سال گذشته از محل صادرات هندوانه درآمد ارزی قابل توجهی داشته است. اما ارزش آب مصرفی برای تولید هندوانه، بر مبنای سخنان رییس دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران، دو برابر بیشتر از درآمد ارزی حاصل از فروش هندوانه به کشورهای دیگر بوده است.
برنج کاری در استان اصفهان و در بالا دست رودخانه زاینده رود نیز یکی از عوامل مهم تحلیل رفتن منابع آبی این رودخانه حیاتی هستند.
برای آنکه آسیب بیشتری به منابع آبی وارد نشود لازم است تا نوع محصولاتی که در هر منطقه میتواند به عمل آید مشخص شود.
آب ﻣﺠﺎزی چیست؟
به آب مورد نیاز برای تولید هر کالا، اعم از محصولات کشاورزی یا صنعتی، آب مجازی گفته میشود. از این مفهوم برای تعیین میزان بهرهوری از آب استفاده میشود. تا زمانی که میزان آب مجازی و هزینههای مرتبط با آن برای تولید هر محصولی به درستی محاسبه نشود و در برنامهریزیها به حساب نیاید، امیدی به حفظ منابع آبی نیست.
بدون محاسبه آب مجازی، چه بسا کشاورزان فلان نقطه از ایران فکر کنند محصولاتی بسیار ارزان از زمین به دست میآورند. اما محاسبه میزان آب مصرف شده در هر محصول نشان میدهد برخی از به ظاهر ارزانترین محصولات که بسیاری اوقات دور ریخته میشود به قیمت مصرف چند متر مکعب آب گرانبها به دست آمده است.
با صادر کردن هر محصول، در حقیقت آب به کار رفته برای تولید آن نیز صادر میشود و با وارد کردن هر محصول آب مجازی آن نیز به کشور وارد میشود.
دانستن این نکته در سیاستگذاریها و قیمتگذاریهای مربوط به محصولات کشاورزی واجب است.
در حال حاضر قیمت گذاری آب در بخش کشاورزی نیز براساس حجم آب مصرفی نیست. لازم است ترتیبی اتخاذ شود تا در مصارف کشاورزی نیز قیمت براساس حجم آب برآورد شود تا موجب افزایش بهرهوری آبیاری و مدیریت مصرف آب در کشاورزی شود.
نظرها
انسان ایرانی
البته نکته فراموش شده دیگر که از اقتصاد سیاسی آب در بخش کشاورزی سرچشمه میگیرد، سوبسید بسیار زیادی است که به انرژی در بخش کشاورزی داده میشود. در صورتی که کشاورزان معادل شهرنشینان مجبور به پرداخت هزینه انرژی برای پمپ اب بودند، بسیاری از این چاهاه بسته شده و دیگر پمپ کردن آب از اعماق زمین صرفه ای نداشت.
Ali
در خصوص :.... به عنوان مثال ایران در چند سال گذشته از محل صادرات هندوانه حدود ۳۰ میلیارد دلار در آمد داشته است در حالی که برای این میزان محصول ۶۰ میلیارد دلار آب مصرف شده است. یعنی ارزش آب مصرف شده در نهایت بیش از ارزش فروش هندوانه به کشورهای دیگر بوده است..... باید عرض کنم که مجموع ارزش تمام هندوانه های صادراتی کره زمین هم به 30 میلیارد دلار نمیرسد. کمی در مورد ارقام دقت کنیم حتی اگر در جایی نقل شده باشند احتمالا رقم درست 30 میلیون دلار است.
فرهاد - فریاد
مهمترین موضوع مطرح شده همان عدم سرمایه گذاری د بخش کشاورزی ست . و این تنها بدلیل وجود خرده مالکی در ایران است البته حفر چاههای غیر مجاز و استفاده ی نابجا از زمینهای بالا دست رودخانه ها سبب شده است تا الگوی سنتی کشاورزی در ایران تغییر یابد . هم اکنون زمینهائی که صدها سال کاشت می شده بعلت نرسیدن آب به پائین دست خشک شده اند زمینهای بالا دست که عمدتا چراگاه بوده اند تبدیل به گندمزار یا درختزارهائی شده است که منابه طبیعی هر دو اقلیم را نابود ساخته است که اثرات زیست محیطی آن باعث افزایش گرد و غبار و گرم شدن بیشتر مناطق شده است زمینهای پائین دست نیز بدلیل کمبود آب به سمت مخازن زیر زمینی یورش برده اند که عملا منابع آب شور وارد مخازن آب شیرین شده است و زمینهای کشاورزی دیگر بازدهی محصولات گذشته را تا 10 درصد کاهش داده است یک هکتار زمینی که در 20 سال گذشته هر سال حداقل هفت تن گندم می داده امروز به 200 تا 300 کیلو کاهش یافته است . حق آبه های کشاورزی هم اکنون هم در بالا دست توسط زمین خواران منابع طبیعی و هم در پائین دست توسط شهرها و شهرکها از بین رفته و کشاورز دیگر قادر به تامین آب کشاورزی نیست . آبهای زیر زمینی هم که دیگر شور شده اند و بطور کلی کشاورزی ایران تا حداکثر پنج سال دیگر تعطیل خواهد شد . با این روش تا چند سال دیگر امکان زندگی حتی در شهرها نیز از بین خواهد رفت و سرزمین سرسبز ایران تبدیل به کویر حجاز خواهد شد . به هر طرف که نگاه می کنیم یک حلقه چاه زده شده است و زمینهائی که درختهای گز در آن رشد می کردند تبدیل به مزرعه و مزرعه ها تبدیل به شوره زار شده اند . جمهوری اسلامی تا زمانی که مستقر است هیچ کاری برای برون رفت از این بحران نمی تواند بکند زیرا اولین حرکت برای ساماندهی کشاورزی و منابع آب ایجاد مجتمع های صنعتی - کشاورزیست و مقدمه ی ایجاد این مجتمع ها از بین بردن خرده مالکی زمینهای کشاورزی ست که این از جمهوری اسلامی برنمی آید زیرا مجتمع های کشاورزی دوران شاه را نیز اینها از بین برده اند . حتی تعدادی هم که مانند دشت مغان باقی مانده اند سوء مدیریت و فساد اداری عملا به تعطیلی کشانده است . از زمانی که مواد شیمیائی و سموم دفع آفات نباتی از طریق اروپا وارد نمی شود سم از طریق چین وارد میشود که هم گران و هم بی کیفیت است و هم دانش لازم برای استفاده ی بهینه بدلیل دورافتادن متخصصین از جامعه ی جهانی وجود ندارد . این سموم و کودهای شیمیائی علاوه بر نفوذ در نسوج محصولات کشاورزی محیط زیست را نیز آلوده کرده اند آبزیان پرندگان و حیوانات زیادی مشاهده می شود که در کنار جویهای پسآب مزارع مرده اند یکی از علل افزایش سرطان هم اکنون همین استفاده از کود و سم چینی ست و مسئولان مربوطه بدان توجهی ندارند . حتی وزارت بهداشت هم تحقیقاتی در این زمینه انجام نمی دهد و اگر هم انجام میدهند در پشت پرده باقی می ماند . جمهوری اسلامی چنان در بحرانهای عجیب دست و پا می زند و مردم را در مخاطرات جدی قرار داده است که باورش نیز غیر ممکن است . شاید درخواست رهبر برای افزایش جمعیت هم همین باشد .