تجارت با بدبختیهای مردم در برنامه «ماه عسل»
شو تلویزیونی «ماه عسل» از بدبختیهای مردم برای به دست آوردن منابع مالی استفاده میکند. این برنامه به کارزاری برای طرفداران دولت تبدیل شده است.
در حالی که دوره ۱۰ ساله ریاست عزتالله ضرغامی بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی در آبانماه به سر میآید و تلویزیون دولتی ایران با بحران مدیریت، بحران بودجه و بحران مخاطب مواجه است، برنامه «ماه عسل» به کارزاری برای طرفداران دولت بدل شده است. آنها که از خمودگی و افسردگی اجتماعی گلایه دارند، میگویند این برنامه مردم را افسرده میکند و علاوه بر این از احساسات شهروندان برای تبلیغ غیر مستقیم برخی کالاها سؤاستفاده میکند. روزنامه شرق، چاپ تهران حتی از این برنامه به عنوان «حیاط خلوت حامیان مالی شبکه سه» یاد کرده است.
«ماه عسل» یک برنامه تلویزیونی است که با اجرا و تهیهکنندگی احسان علیخانی، پیش از اذان مغرب در ماه رمضان از شبکه سه تلویزیون دولتی ایران پخش میشود.
وقتی که در جام جهانی، برزیل از آلمان هفت گل خورد، برخی از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی نوشته بودند باید لوئیز فیلیپه اسکولاری، مربی تیم برزیل را به برنامه «ماه عسل» دعوت کرد. بهتر از این نمیتوان ماهیت این برنامه تلویزیونی را بیان کرد: برنامهای که با قیمت ارزان تولید میشود و از شکستها و بدبختیهای مردم برای به دست آوردن مخاطب انبوه استفاده میکند.
بدبختی و فلاکت مردم، یک موضوع رسانهای
تلویزیون دولتی ایران برای برونرفت از بحرانهایش به فرمتهای عامپسند شبکههای تلویزیون خصوصی غرب روی آورده است. یکی از مهمترین این فرمتها، شوهای تلویزیونی ارزانقیمتی است که واقعیت و مصیبتهای زندگی مردم کوچه و بازار را بدون در نظر گرفتن حریم خصوصی شهروندان روی صحنه میآورند. این فرمتها که در سالهای دهه ۱۹۹۰ در آمریکا پدید آمدند، همواره به خاطر سوءاستفاده از احساسات مردم و مخدوش کردن کرامت انسانی آنها مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
در برنامه «ماه عسل» هم با تحریک عواطف نوعدوستانه تماشاگران و سوءاستفاده از بدبختی و فلاکت مردم سادهدلی که سرنوشتهای دردناکشان را جلوی دوربین تعریف میکنند، هم با قیمت ارزان برنامهای تولید شده است و هم اینکه با ارضای حس کنجکاوی مردم نسبت به زندگی دیگران، مردم را پای تلویزیون نشاندهاند.
در یکی از برنامههای شوی تلویزیونی «ماه عسل» یک زوج ایرانی از شیرخوارگاه آمنه پسری ۲۰ روزه را به فرزندی قبول کرده بودند. پس از چهار سال فرزندخوانده آنان به فلج مغز و اعصاب مبتلا شده بود، اما آنها همچنان به مراقبت از این کودک که «میلاد» نام داشت ادامه داده بودند. برنامه «ماه عسل» از آنها دعوت کرده بود که عواطفشان نسبت به فرزندخوانده فلج را با تماشاگران در میان بگذارند. چند روز پس از پخش این برنامه «میلاد» اما درگذشته بود. این زوج داغدار یک بار دیگر به برنامه ماه عسل دعوت شده بودند و این بار مجری برنامه به آنها یک پسربچه بیسرپرست ده ساله را مقابل دوربین هدیه داده بود. این برنامه مرداد ماه سال گذشته پخش شد و اعتراضات برخی فعالان حقوق کودک را برانگیخت.
معصومه ابتکار در متنی که در وبسایتش منتشر کرد، نوشت:
«کودکی که این چنین هدیه میشود مهم نیست که از انبار صدا و سیما و از اموال آن سازمان باشد یا از بازار او را تهیه کرده باشند. بلکه مهم این است که حضورش فقط اشک مخاطب را درآورد.»
عواطف آشکار، تبلیغات پنهان
به گفته عزتالله ضرغامی، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران سالانه به ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد تومان نیاز دارد. دولت روحانی متعهد شده بود که ماهانه ۱۴ میلیارد تومان به صدا و سیما پرداخت کند، اما توانست فقط به نیمی از این تعهد عمل کند. در سایه بحران بودجه که تلویزیون جمهوری اسلامی با آن روبروست، اکنون برنامه «ماه عسل» به ترفندهای دیگری روی آورده است:
سرایداری از کرج که برنده یک خودروی لکسوس به ارزش ۲۶۰ میلیون تومان شده بود، یک نوجوان سلماسی که یک خودرو بنز به ارزش ۳۰۰ میلیون تومان را برده بود و یک نوجوان تبریزی که برنده یک جایزه نقدی به ارزش ۱۱۰ میلیون تومان شده بود، به برنامه سوم «ماه عسل» ۹۳ دعوت شده بودند. به گزارش روزنامه «شرق» چاپ تهران، یک شرکت تولید آبمیوه، یک شرکت تولید برنج و چای و یک شرکت تولید برنج در شکلگیری این برنامه نقش داشتند و با سوءاستفاده از فقر مردم و احساسات مذهبی آنها در ماه رمضان، از شو تلویزیونی «ماه عسل» برای تبلیغ محصولاتشان استفاده کردند.
کاظم اسفندیاری، سرایدار و برنده خودروی ۲۶۰ میلیون تومانی مقابل دوربین گفت: «گرفتار بودم و با خدا درددل میکردم. همان شب جایزه را بردم و از خدا شرمنده شدم.»
احسان علیخانی، مجری برنامه پرسید: «فکر میکنی دلیل اصلی که ۲۶۰ میلیون بردی چی بود؟»
و در حالی که محصولات شرکت اهدا کننده خودرو گرانقیمت زیرنویس میشد، کاظم اسفندیاری در پاسخ گفت: «دعای مادر و لطف خدا».
علیخانی، مجری برنامه ماه عسل در پاسخ به اینگونه انتقادات به خبرگزاری مهر گفته است: «برنامه حامی مالی دارد و هرگز اینطور نیست که اسپانسر بخواهد مهمان مشخص کند. چنین روزی، روز مرگ من است.»
رویکردهای توهینآمیز
احسان علیخانی، مجری برنامه «ماه عسل» معمولاً برنامهاش را با یک موعظه طولانی درباره «رحمت» خداوند و «حکمت» او آغاز میکند و سپس برای اثبات «رحمت» و «حکمت» الهی سراغ مهمانان برنامه میرود. لحن او متفاوت است و بسته به جایگاه اجتماعی مهمان برنامه یا سن و سال او تغییر میکند: با جوانان گستاخ و با پیران خاکسارانه است، اما در همه حال این مجری برنامه است که در جایگاهی برتر قرار دارد و میتواند قضاوت کند و با داوریهایش، برنامه را به سمت و سوی دلخواه بکشاند. پرسشها از مهمانان هم به گونهای طرح میشوند که محرمانهترین احساسات انسانها و درماندگیها و دوگانگیهایشان در رویارویی با مشکلات برملا شود. در این میان برخی برنامهها حال و هوایی توهینآمیز مییابد و هرچند گاه یک بار اعتراضاتی را برمیانگیزد. برای مثال میتوان از گفتوگوی مجری برنامه «ماه عسل» با دو باربر ایرانی یاد کرد.
نظرها
غزل
** امثال کسانی که نمیخوان ماه عسل رو ببین کسانی هستن که چشمشون جز زندگی خودشون چیزی رو نمیبینه نمیخوان ببینن که بقیه هم مشکلات دارن بس کنید
کژال
واقعا متاسفم که انقدر نقد بدبینانه دارین به برنامه ماه عسل...بقیه برنامه هاتون چطورین که ماه عسل رو انقد نقد میکنید؟؟؟؟همه انقد حساب شده و فوق العاده ان که این برنامه شده بدترینش؟؟؟ مردم با این برنامه ارتباط برقرار کردن و این از حسادت شماس که این انتقاد های تند رو میکنید...توهین به باربر هم اصلا وجود نداشت لطفا تیترتون رو درست کنید اتفاقا معنی این قسمت احترام به این قشر عزیز جامعه مون هست...ماه عسل یعنی نشون دادن نگرش و فرهنگ غلط مردم ایران که سعی شده کمی در اون تغییر و فرهنگ سازی ایجاد بشه... وقتی توان ساخت چنین برنامه ها و یا چنین حرکاتی رو در هر رسانه ای ندارید لطفا سنگ جلوی پای بقیه نندازید...امیدوارم امیدوارم امیدوارم نظرمو تایید کنید...
ehsan
نشان دادن درد و رنج دیگران یعنی مخاطب عزیز از کسریها و ناعدالتی هایی که بهت میشه شکایت نکن و خفه خون بگیر همین
كمال افتخار
با سلام اين نظرات رو ببينيد وبعد بگيد كه اين مملكت درست ميشه يانه انگار نويسنده با ديوار صحبت مي كنه اينجاست كه شاعر مي گه كله سي قالپاق كپك اوغلانلاري
نیما
مردم با نادانی خوشند..بیدارشون نکنید..
سلام
درد من تنهایی نیست، بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامند
مهدی
با سلام ذات هر برنامه پر مخاطبی همین است . موافق و مخالف