تمرینِ صلح و خشونتپرهیزی
گزارشِ یک همایش
ر. رمضانی – گزارشی از همایش «خشونتپرهیزی و آموزش صلح: یک همکاری با جوانان و گروههای جامعهی مدنی از گرجستان و کشورهای برگزیده در قفقاز جنوبی و خاورمیانه»
«در جهان به اندازهی کافی برای نیازهای همه هست،
اما نه برای آزهای همه»
ماهاتما گاندی
۱. سخنمایه
عنوانِ همایش «خشونتپرهیزی و آموزش صلح: یک همکاری با جوانان و گروههای جامعهی مدنی از گرجستان و کشورهای برگزیده در قفقاز جنوبی و خاورمیانه»[1] است. همایش پیرامون انگارههایی چون «صلح و آشتی»، «کنش بیخشونت»[2]، و «حل منازعه»[3] پا گرفته است. بایستگیِ چنین گردهمآمدنهایی در دوران کنونی نیاز به گفتن ندارد؛ جهانِ امروزینِ ما، خسته از ناآرامیها و کشمکشهای بسیار، راهی برای برونرفت از بحرانهایی میجوید که گوشهوکنارش را میآزارد. یک پیشنهاد در این زمینه بهرهگیری از روشهای آموزشی و پرورشی ست، آموزشِ صلح و خشونتپرهیزی[4] بهویژه به قشر جوان.
هدف همایش این است که شرکتکنندگان جوان را با سویههای گوناگونِ خشونتپرهیزی و کنشگریِ بیخشونت آشنا سازد. یک پرسش بنیادین در چنین رویدادی این است که چگونه میتوان هدفهای خود '''چه هدفهای سیاسی و چه هدفهای غیرسیاسی'''را با روشهای مسالمتآمیز و بیخشونت دنبال کرد. قرار است گروهی از پژوهشگران و دانشجویان جوان طی یک دورهی ششروزه نهتنها با انگارههای پیشگفته آشنا شوند و روشهای و شیوههای مربوط به آنها را بیاموزند بلکه این روشها و شیوهها را بیازمایند و تمرین کنند. زینرو، این همایش با دستهای از سخنرانیهای انتزاعی و خستهکننده تعریف نشده است، بلکه بیشتر در شکل یک کارگاه آموزشی ست که زبانی خودمانی و آسانفهم دارد، و بیش از آنکه بر سخنرانان و متخصصان متمرکز باشد، قرار است شرکتکنندگان جوان را درگیر کند. همایش از روشهای چندگانهی آموزشی بهره میبرد؛ در کنار سخنرانیها، فرصتهای بسیاری برای گفتگو و پرسشوپاسخ هست، کارِ گروهی در چند مرحله انجام میشود، و پخش چند فیلم و گفتگو دربارهی آنها بر غنای آموزشیِ همایش افزوده است.
۲. زمان و مکان
همایش از سیام ژوئن تا پنجم ژوئیه امسال در گرجستان برگزار میشود. شرکتکنندگان همگی نخست به شهر تفلیس پایتخت گرجستان میآیند و سپس از آنجا با قطار به شهر باتومی محل برگزاریِ همایش میروند. باتومی مرکز جمهوریِ خودمختار آجارستان در کشور گرجستان است. این شهر گرچه شاید، بهخاطر ساحلیبودن، مراکز تفریحی و کازینوهای بسیارش، به دید برخی بیجان، تصنعی، و تجاری بیاید، اما با این حال تنوع فرهنگیِ کمابیش خوبی را نیز در خود گنجانده است؛ مقصد گردشگران بسیاری ست و، با اکثریت ارتدکس، اقلیتهایی از دیگر مسیحیان، مسلمانان سنی، ارمنیها، و یهودیان را در خود دارد. یکی از دستاندرکاران همین نکته را یک دلیل برگزیدنِ این شهر برای برگزاریِ همایش عنوان میکند. افزون بر این، آبوهوای ساحلیِ شهر محیطی آرامشبخش و صلحآمیز را برای جمع فراهم آورده است.
از آنجا که همایش درباب انگارههایی چون صلح، عدم خشونت، و حل منازعه است، برگزیدنِ کشور گرجستان برای برگزاریِ چنین همایشی نهتنها بیمناسبت نیست بلکه به دلایلی بهجا ست؛ پیش از هر چیز، این کشور در دههی اخیر خود کانون بحران بوده است: دو منطقهی آبخازیا و اوسِتیای جنوبی، که درمجموع حدود ۲۰ درصد از خاک گرجستان را دربرمیگیرند، پس از مدتها درگیری با دولت گرجستان اکنون خود را کشورهای مستقل میشمارند، اما استقلال آنها را تنها چند کشور به رسمیت شناختهاند و گرجستان آنها را سرزمینهای اشغالی میداند. افزون بر این، یک رویهی دردناکِ کشمکشهای داخلی در گرجستان این است که شمار چشمگیری از ساکنان دو منطقهی آبخازیا و اوسِتیای جنوبی اکنون در گرجستان ساکن اند و هنوز امکان بازگشت به سرزمینشان را نیافتهاند و این خود به بحرانهای بیشتری دامن زده است. گذشته از بحرانهای داخلی، گرجستان در منطقهای قرار دارد که در دههی اخیر کشمکشها و ناآرامیهای بسیاری به خود دیده است. در این باره، از یک سو باید به تازهترینِ این کشمکشها در اوکراین اشاره کرد که هنوز داغ و نگرانکننده است، و از سوی دیگر باید به بحران درازدامنِ قرهباغ اشاره کرد که هنوز راهحل مناسبی برای آن وجود ندارد. بدینسان، منطقهی قفقاز را باید یکی از اصلیترین کانونهای بحران در جهان کنونی دانست. گفتنی ست که گرجستان یکی از کمشمار کشورهایی در جهان است که وزارت آشتی و برابریِ مدنی[5] دارد و این نکته ارادهی این کشور برای برقرای صلح و آرامش در داخل کشور و نیز در منطقه را میرساند.
۳. برگزارگران
همایش با همکاریِ چند نهاد برگزار میشود که هریک دستی در کنشگری برای صلح و خشونتپرهیزی دارد. نخستین میزبانِ همایش مرکز بینالمللی منازعه و مذاکره[6] است. این مرکز در سال ۱۹۹۴ چونان بخشی از کارگروه دولتیِ حقوق بشر و روابط اقوام در گرجستان گشایش یافت. ازجمله هدفهای این مرکز باید اشاره کرده به: پیشگیری و حل صلحآمیز منازعهها، حمایت از اقلیتهای دینی و قومی، گشودنِ فضا برای گفتگوهای اجتماعی و سیاسی، نظارت بر و توازنبخشی به قدرت، برابریِ جنسیتی، و بهرهبرداریِ پایدار از محیطزیست.
دومین میزبان همایش بنیاد دیپلماسی چندجنبهای[7] است. این بنیاد سازمانی غیرانتقاعی ست که در سال ۱۹۹۲ تأسیس شده و هدف اصلیاش توسعهی رهیافتی سیستمی به برقراری صلح و تسهیل رفع منازعاتِ ریشهدارِ اجتماعی از راههای آموزشی است. تمرکز این بنیاد بر شناسایی و فهم دلایل منازعهها ست. این بنیاد برای فروریختنِ کلیشهها[8] و دیگر موانعی که بر سر راه صلح وجود دارد گروههای نزاعگر را با مهارتهای لازم آشنا میکند، مهارتهایی چون: تغییر نگاه نسبت به طرف مقابل؛ توسعهی درک متقابل میان طرفهای منازعه؛ اطمینانپروری میان طرفهای منازعه؛ مذاکره؛ و ایجاد آگاهیِ فرهنگی.
سومین میزبان همایش بنیاد پیشگامیِ بینالمللی[9] است. این بنیاد جایگاهی برای نهادهای جامعهی مدنی ست تا از راه کنشهای بیخشونت برنامههای عدالت اجتماعی را دنبال کنند. این بنیاد از دل جنبش مردمیِ اکتا پریشاد[10] برآمده که بر پایهی آموزههای گاندی در هند شکل گرفته است. توسط این بنیاد تاکنون کارگاههایی در کشورهای آمریکای لاتین، آسیا، و آفریقا دربارهی خشونتپرهیزی برگزار شده است. همچنین، بنیاد ماهاتما گاندی در کانادا یکی دیگر از پشتیبانان این همایش است. همزمان با برگزاری همایش، شعبهای از بنیاد گاندی در گرجستان گشایش مییابد.
۴. سخنرانان
برجستهترین سخنران همایش اندیشمند و پژوهشگر ایرانی دکتر رامین جهانبگلو است که در حال حاضر استاد دانشگاه تورنتو در کانادا است. جهانبگلو اکنون بهعنوان اندیشمندی صاحبنظر در زمینهی صلح و خشونتپرهیزی شناخته میشود. نویسندهی کتابِ «گاندی و ریشههای فلسفی عدم خشونت» سخن خود را با پرسشی میآغازد که ما را به یاد مارتین هایدگر میاندازد: «چرا خشونت هست بجای آنکه خشونتپرهیزی باشد؟» جهانبگلو بدینسان سرچشمههای خشونت را میکاود و در این باره ازجمله از نقش ایدئولوژیها سخن میگوید. نویسندهی «ذهن زمستانی: تأملاتی دربارهی زیستن در جهانی ناپایدار» شیوهی ویژهی گاندی در راه بهسوی خشونتپرهیزی و صلح را هرچه بیشتر شرح میدهد. جهانبگلو از تعریفِ خاص گاندی از سیاست میگوید و از تأکیدی که او بر اخلاق و بر تغییر نگرشها و منشها داشته است. نویسندهی کتابِ «فراتر از خشونت: اصولی برای سدهای گشوده»[11] با تمایزگذاشتن میان دو گونه انسانشناسی '''انسانشناسیِ بدبین که انسان را در سرشت خود شر میداند درمقابلِ انسانشناسیِ خوشبین که انسان را تغییرپذیر میشمارد''' بر آموزههایی چون «معنویت»، «هموابستگیِ انسانها»، و «انقلاب ارزشها» در نگرش گاندی تأکید میکند.
دیگر سخنران همایش راجاگُپال[12]کنشگر هندی، معاون بنیاد صلح گاندی، و رئیس و از بنیانگذاران بنیاد اِکتا پریشاد است. بنیاد اکتا پریشاد سازمان حقوقیِ خودجوش و مردمی است که در هند راهپیماییهای بزرگی را چون راهی بیخشونت برای بیان خواستههای مردمی ترتیب داده است. راجاگُپال بر آن است که «میان خشونت و بیتفاوتی گزینهی دیگری هست که همان کنش خشونتپرهیز است»[13] او بر دو نکتهی مهم در اندیشهی گاندی انگشت میگذارد: یکی این نکته که در جهان برای نیازهای آدمیان به اندازهی کافی دارد اما نه برای آزهای آنها، و دیگری لزوم بسندهنکردن به گفتار و همراهی گفتار با کردار. راجاگُپال سازوکارهای لازم برای کنشهای بیخشونت را بازگو میکند. او از بایستههایی چون رهبریِ جامعه، سازماندهیِ جامعه، کنش جمعی، و پیوند جمعی سخن میگوید و گامهای مهمی چون اطمینانپروری، واکاویِ اجتماعی، و مهارتبخشی را در آفرینش کنش بیخشونت شرح میدهد.
جیل کار هریس[14] سومین سخنران همایش است. جیل سالها در زمینهی مسائل توسعه و محیطزیست فعالیت کرده است. او که در اصل کانادایی ست نزدیک به دو دهه را در آسیا در کشورهایی چون هند، فیلیپین، و بنگلادش به پرورش جنبشهای مردمی گذرانده است. در این همایش جیل از تجربههای کنشهای بیخشونت در کشورهایی چون سنگال، کلمبیا، و نپال سخن میگوید و بر اساس این تجربههای زیسته بر این نکته تأکید میکند که قدرت مردم از قدرت حکومتها جدا ست.
۵. شرکتکنندگان
شرکتکنندگان را عمدتاً دانشجویان جوان از کشورهای منطقه تشکیل میدهند که در رشتههای چون، علوم سیاسی، روابط بینالملل، و روزنامهنگاری تحصیل میکنند. در کنار شرکتکنندگان گرجستانی، دو شرکتکننده هم از منطقه آبخازیا '''ازجمله کسانی که در زمان جنگ از منطقه خارج شدهاند، در تفلیس دولت در تبعید را تشکیل دادهاند، و اکنون امکان بازگشت برای آنها نیست''' حضور دارند که کشمکش داخلیِ گرجستان را برای دیگر شرکتکنندگان لمسپذیرتر میکنند. همچنین، همراهیِ دانشجویان شرکتکننده از دو کشورِ ارمنستان و آذربایجان قابلتوجه است؛ بسیار دلانگیز است که چگونه جوانانِ دو کشوری که سالها در اختلاف شدید بودهاند بهآسانی اختلافهای خود را به بحث مینشینند و راهحلهایی پیشنهاد میکنند. افزون بر این، شرکتکنندگانی از ترکیه و ایران بر تنوع همایش افزودهاند. بهخاطر کشمکشهای اخیر در اوکراین، حضور شرکتکنندگانی از اوکراین و روسیه، و همچنین، بهخاطر ناآرامیهای خاورمیانه، حضور شرکتکنندگان بیشتری از این منطقه میتوانست همایش را باز غنیتر سازد.
۶. چهرههای خشونتپرهیز
سه فیلم در برنامه گنجانده شده است که هرکدام یکی از چهرههای برجستهی خشونتپرهیزی را به نمایش میگذارد. انتخاب فیلمها توسط جهانبگلو انجام شده است و او پس از هر فیلم دربارهی آن با شرکتکنندگان بحث و گفتگو میکند. نخستین فیلم «گاندی»[15]است، فیلمی زندگینامهای دربارهی زندگیِ ماهاتما گاندی. چونان کسی که جنبش مقاومت بیخشونت هند در زمان استعمار توسط بریتانیا در نیمهی نخست سدهی بیستم را رهبری کرد، گاندی درسهای بسیاری برای صلح و خشونتپرهیزی دارد. در جایجای فیلم نگرش خشونتپرهیز، مثبت، و سازندهی او بازنموده میشود. برای نمونه به این دیالوگ میان گاندی و نهرو نگاه کنید:
نهرو: من به دوزخ میروم! من یک کودک را کشتم! سرش را به دیوار کوبیدم.
گاندی: چرا؟
نهرو: چون آنها پسرم را کشتند! مسلمانان پسرم را کشتند!
گاندی: من راهی برای بیرونرفتن از دوزخ میشناسم. کودکی پیدا کن، کودکی که پدر و مادرش کشته شدهاند، و او را همچون فرزند خودت بزرگ کن. فقط مطمئن شو که او مسلمان است و تو هم او را همچون یک مسلمان بزرگ میکنی.
در جایی دیگر گاندی رویکرد سازندهی خود درمقابل بیعدالتی را چنین بیان میکند:
درمقابل بیعدالتی من همواره به مبارزه اعتقاد دارم. پرسش این است که آیا برای تغییردادنِ اوضاع میجنگی یا برای مجازاتکردن. من به این نکته رسیدهام که همهی ما گناهکاریم پس باید مجازات را به خدا واگذار کنیم. و اگر واقعا میخواهیم اوضاع را تغییر دهیمکارهای برای انجامدادن هست بهتر از خارج کردن قطار از ریل و دریدن آدمها با شمشیر.
گاندی روش خشونتپرهیز خود را نه یک رویکرد «انفعالی» بلکه نوعی «فعلیت» میداند. در این باره، در جایی دیگر از فیلم از زبان او میشنویم:
من به نوبهی خود هیچگاه از هیچ انفعالی طرفداری نکردهام. هرگز نباید به چنان قانونهایی گردن نهیم. به نظر من مقاومت ما فعال و پیشانگیزانه[16] است.
همچنین، گاندی عمیقاً باور دارد که روش او، یعنی راه حقیقت و عشق، همیشه پیروز خواهد شد. در فراز پایانیِ فیلم از زبان او تأکید بر کاراییِ این راه را میشنویم:
هرگاه نومید میشوم به یاد میآورم که راه حقیقت و عشقهمیشه پیروز بوده است. بیدادگران و کشتارگران وجود دارند و گاهی شکستناپذیر مینمایند، اما آنها همیشه در پایان شکست میخورند. به آن فکر کن: همیشه!
دومین چهرهی خشونتپرهیز که در همایش معرفی میشود مارتین لوتر کینگ است. فیلم «کینگ»[17] که در اصل سریالی کوتاه بوده است زندگینامهی مارتین لوتر کینگ جونیور را به نمایش میگذارد. کینگ کنشگرِ انسانگرای آمریکایی بود که رهبریِ جنبش حقوق مدنیِ آمریکاییان آفریقاییتبار[18] را برعهده داشت. آوازهی او بهخاطر دستاوردهایش در زمینهی حقوق مدنی برای آمریکاییان آفریقاییتبار از راه نافرمانیِ مدنیِ بیخشونت بود. او در سال ۱۹۶۴ جایزهی صلح نوبل را بهخاطر مبارزهی خشونتپرهیزش با نابرابریِ نژادی دریافت کرد. کنیگ خشونتپرهیزی را به زبانی زیبا ستایش میکند آنجا که میگوید:
خشونتپرهیزی سلاحی نیرومند و عادلانه است که میبُرد بیآنکه زخم کند و بزرگ میکند کسی را که آن را بهکار میگیرد. شمشیری ست که التیام میبخشد.
سومین چهرهی خشونتپرهیز که در همایش معرفی میشود نلسون ماندلا است. او که در سال ۱۹۹۳ جایزهی صلح نوبل را دریافت کرد از کنشگران برجستهی مخالف رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگرهی ملیِ آفریقا بود. فیلم «ماندلا: گامی بلند بهسوی آزادی»[19] زندگیِ نلسون ماندلا را به تصویر میکشد. ماندلا گرچه در دورههایی به مبارزهی مسلحانه باور یافت، اما همواره به این شیوه از مبارزه چونان آخرین گزینه مینگریست. اوج خشونتپرهیزیِ او را باید پس از آزادیاش دید هنگامی که مردم را به بخشیدن فرامیخواند. فراز پایانیِ فیلم این جنبه از رویکرد خشونتپرهیزِ ماندلا را برجسته میکند جایی که او با اشاره به رنج سالیانِسال زندانیبودن میگوید:
اگر من بتوانم آنها را ببخشم، پس شما میتوانید آنها را ببخشید. هیچکس با تنفر از دیگری به دنیا نمیآید. آدمّها میآموزند که متنفر باشند. آنها میتوانند عشقورزیدن را بیاموزند، چون عشق طبیعیتر از تنفر به قلب انسان راه مییابد.
همچنین، باید به منش خشونتپرهیزِ ماندلا پس از بهدستگرفتنِ قدرت اشاره کرد. او پس از بهدستآوردنِ قدرت در دوران ریاستجمهوریاش نهتنها اقدام به انتقامجویی و حذف رقیبان نکرد بلکه نهایت کوشش را برای ایجاد آشتی ملی بهکار بست و حقوق گروه اقلیت را به رسمیت شناخت.
۷. پردهی آخر
مردمانِ هر سرزمینی دیر یا زود به این آگاهی دست مییابند که باید خود سرنوشت خود را رقم بزنند؛ آنها دیر یا زود دستبهکار میشوند. اما همیشه بر سر راه آنها رهبندهایی کوچک یا بزرگ هست. چراکه آگاهی و خیزشِ آنها میتواند منافع برخی را به خطر اندازد، یا قدرت برخی را محدود کند، یا ... . بیاندازه مهم است که مردمان چگونه و با چه ابزارهایی هدفهای خود را دنبال میکنند و رهبندها را چگونه از سر راه خود برمیدارند. تجربههای تاریخیِ بسیار به ما آموخته است که کنش بیخشونت بهترین و نتیجهبخشترین راه برای دستیابی به هدفهای فردی و جمعی است. ترجیح کنشهای بیخشونت بر کنشهای خشونتآمیز اما به آموزش، پرورش، و تمرین و ممارست همیشگی نیاز دارد. برای برهمزدنِ چرخهی جنگ و خشونت، ارزش صلح و آشتی را باید همواره به نسلهای جوانتر یادآوری کرد و کنشهای خشونتپرهیز را چونان برترین راه به آنها آموزش داد.
یانویسها
[1] Nonviolence and Peace Education: An Interaction with Youth and Civil Society Groups in Georgia and Selected Countries in the South Caucasus and the Middle East.
[2] Nonviolent Action
[3] Conflict Resolution
[4] Nonviolence
[5] Ministry of Reconciliation and Civil Equality
[6]International Center on Conflict and Negotiation (ICCN)
[7] The Institute for Multi-Track Diplomacy (IMTD)
[8] stereotypes
[9] International Initiative
[10] Ekta Parishad
[11] Roberto Toscano and Ramin Jahanbegloo, (2009). Beyond Violence: Principles for an Open Century. Har Anand Publications.
[12] P.V. Rajagopal
[13] Speech to International Conference on Nonviolent Economy, Bhopal, Jan 31, 2010.
[14] Jill Carr-Harris
[15]Gandhi : این فیلم که محصول سال ۱۹۸۲ است را ریچارد اتنبرو کارگردانی کرده است و بن کینگزلی در آن نقش ماهاتما گاندی را بازی میکند.
[16]provocative
[17] King
[18]African-American Civil Rights Movement (1954–68)
[19] Mandela: Long Walk to Freedom
نظرها
نظری وجود ندارد.