ابلاغ وظایف دهگانه شهرداریها در زمینه قانون عفاف و حجاب
وظایف دهگانه شهرداریها در زمینه قانون عفاف و حجاب، برای اجرا به استانداریهای سراسر کشور ابلاغ شد.
وظایف دهگانه شهرداریها در زمینه قانون عفاف و حجاب، برای اجرا به استانداریهای سراسر کشور ابلاغ شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور، هوشنگ خنداندل، معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور و رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، وظایف دهگانه شهرداریها در قانون عفاف و حجاب مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی را برای اجرا از سوی شهرداریها به معاونان امور عمرانی استانداریها ابلاغ کرد.
دو بند از این وظایف دهگانه، بر تقویت «جداسازی جنسیتی» تاکید دارد؛ یکی از طریق «گسترش اماکن عمومی، پارکها و مراکز ورزشی مناسب برای زنان و دختران» و دومی «افزایش تسهیلات حملونقل شهری ویژه بانوان بهمنظور تامین آسایش بیشتر آنان».
هفته گذشته در همین زمینه میثم امرودی، جانشین ستاد صیانت شهرداری تهران نیز خواهان جداسازی نیمکتهای دختران و پسران در پارکها شده بود.
در بخش دیگری از وظایف دهگانه شهرداریها، بر «رعایت موازین شرعی در ساخت اماکن مسکونی» تاکید شده است. پیش از این نیز مدتی آشپزخانه به اصطلاح «اوپن»، غیر اسلامی عنوان میشد، اما این تاکیدات تاثیر چندانی بر شیوه نوین خانه سازی های ایران نگذاشت.
آیتالله عبدالله جوادی آملی، یکی از کسانی بود که به غیر شرعی بودن آشپزخانه های اوپن پرداخت. او چهار سال پیش در خردادماه سال ۱۳۹۰در دیدار اعضای کمیته تخصصی شهرسازی سازمان نظام مهندسی کشور گفت: «ساختن خانه های دارای آشپزخانه های به اصطلاح "open" که صاحبخانه و میهمان نتوانند به درستی رعایت حجاب را کنند و نتوانند خود را حفظ کنند، اسلامی نیست.»
به گفته وی، «خانه باید طوری بنا شود که اهل خانه از درون و بیرون دارای حجاب باشند، لذا مکانی که میهمان در آن مستقر می شود باید از جای صاحب خانه مستور باشد.»
این مرجع تقلید شیعه همچنین گفته بود: «نمای بیرون منازل نیز باید طوری طراحی شود که نه بر دیگر منزل ها اشراف داشته باشد و داخل آن نیز برای اطرافیان نمایان نباشد.»
تبلیغ پوشش «چادر»
یکی از وظایف اصلی شهرداری ها در طرح قانون حجاب و عفاف تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم حجاب در مبلمان شهری است.
تا به امروز در بیشتر تبلیغات شهری شهرداری های نواحی مختلف کشور درباره حجاب، همچنان پوشش موسوم به چادر تبلیغ می شود.
دیگر بندهای وظایف دهگانه شهرداریها در زمینه قانون عفاف و حجاب به این ترتیب هستند: «گسترش فرهنگ عفاف در سطح شهر، مراکز فرهنگی، مراکز تحت پوشش شهرداریها و مراکز عمومی»، «ایجاد مراکز مشاوره محلی جهت اطلاعرسانی به خانوادهها و جوانان بهصورت حضوری، تلفنی و مکاتبهای»، «جلوگیری از تبلیغ کالاهای فرهنگی تجاری مغایر با فرهنگ عفاف و حجاب در سطح شهرها»، «درج آیات و روایات دینی، فتواهای علماء، وصیتنامه آیتالله خامنهای و توصیههای رهبر جمهوری اسلامی بهمنظور توسعه فرهنگ عفاف در اماکن عمومی با استفاده از ابزارهای فرهنگی مناسب»، «تاسیس فرهنگسرای موضوعی حجاب برای برگزاری جلسات مرتبط، پرسش و پاسخ و...»، «تهیه تندیس و عکس و تصاویر مناسب از شخصیتهای اسلامی، وقایع مهم تاریخی و طرحهای نمادین و نصب در اماکن عمومی مهم و تفرجگاهها، همراه با ترمیم و بازسازی مستمر آنها» و «حمایت از فعالیتهای عام فرهنگی و هنری دستگاهها در ارتباط با گسترش فرهنگ عفاف».
مقرر شده است گزارشی از اقدامات انجام شده توسط شهرداریها در اجرای این قانون به معاونت اجتماعی و فرهنگی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهری و روستایی سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور ارسال شود.
طرح «عفاف و حجاب» که عنوان عامیانهاش «گشت ارشاد» است، طرحی است که قانون اجرای آن را به ۲۶ وزارتخانه و سازمان سپرده، اما «گشت ارشاد» با ونهای مخصوص و پرسنل زن نیروی انتظامی، بیش از هر سازمان دیگری اجرای مفاد ۲۳ بند از طرح یادشده را برعهده گرفته و مسئله حجاب را تبدیل به بحثی امنیتی کرده است.
دخالت سپاه و بسیج در کنترل پوشش زنان و جوانان، استقرار گشتهای بازرسی و برخوردهای خشن با گروههای مختلف اجتماعی و هجوم به میهمانیها و جشنهای عروسی، روشهایی بوده است که بعضی نهادهای نظامی و شبه نظامی حتی پیش از ایجاد گشت ارشاد یا طرح عفاف و حجاب یا حتی همزمان با آن، به کار میبستند.
در سال جاری بیش از پیش به «مشارکت مردم در کنترل پوشش» تاکید شده است. با سخنرانیهای مختلف برخی مسئولان حکومت، مبنی بر ضرورت امر به معروف و نهی از منکر نیز مسئله برخورد با نوع پوشش زنان و مردان بیش از پیش جنبه سلیقه ای پیدا کرده است.
نظرها
اردشیر
شهرداری شهر فروش که عرضه انجام وظایف اصلی خود را ندارد و به همین خاطر برای خودش شرح وظایفی را که دوست دارد تعریف کرده است و مضحک تر اینکه در همین کار های خودساخته نیز پای در گل مانده و ایده هایی می دهند که مرغ پخته را هم به خنده می اندازند. اقسوس که ما گرفتار مشتی ابله و نابکار و گردن کلفت قلچماق افتاده ایم .