● دیدگاه
چرا آمریکا از اسرائیل حمایت میکند؟
به همت کار سازمانیافته نیم قرنی، بدنه قدرت در آمریکا و اسرائیل به طوری شکل گرفته که ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و حتی طبقاتی را در هر دو کشور تحت تاثیر خود دارد..
شورای حقوق بشر سازمان ملل در نشست اضطراری خود رای داد که تحقیقات بینالمللی درباره موارد احتمالی نقض قوانین در حملات اسرائیل به نوار غزه انجام گیرد. پیش از آن «ناوی پیلای»، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، از اقدامات نظامی اسرائیل در این منطقه به عنوان «جنایت جنگی» نام برده بود.
در جلسه شورای حقوق بشر برای تحقیقات از عملیات اسرائیل و در میان ۴۷ کشور جهان، آمریکا تنها کشوری بود که به تحقیق از نقض احتمالی حقوق بشر در جریان عملیات اسرائیل رای مخالف داد. باز در حالی که بسیاری از دولتهای جهان، شخصیتها، جمعیتها و نهادهای بینالمللی نیز این حملات را محکوم کرده و خواهان توقف آن شدهاند، دولت آمریکا به طور صریح از عملیات نظامی اسرائیل حمایت کرده و پشتیبانی خود را در چند نوبت از زبان رئیس جمهور و یا وزیر دفاع خود از آن اعلام داشته است.
برای بسیاری جای تعجب است که چگونه دولت ایالات متحده آمریکا که چندی پیش دولت اوگاندا را به دلیل وضع پارهای محدودیت های قانونی برای «همجنسگرایان» تهدید به تحریم کرد، این گونه در مقابل اقدامات پر تلفات نظامی اسرائیل نه فقط سکوت نکرده، بلکه به طور مشخص از آن پشتیبانی میکند. این عملیات تا زمان نگارش این نوشتار نزدیک به ۷۰۰کشته داشته که ۱۰۰ نفرشان کودک بودهاند. هزاران زخمی و بیش از دهها هزار نفر آواره از این عملیات به جای مانده است. اما چرا هیچ یک از این ارقام کوچکترین نگرانی در دل مقامات آمریکایی بر نمیانگیزد و آنها را به سوی یک اقدام جدی برای بازداشتن اسرائیل از چنین تهاجم پرهزینهای نمیکشاند؟
رفتار آمریکا به ویژه در زمانی عجیب جلوه میکند که واشنگتن با موقعیت خاصی در عراق و سوریه و حتی در لیبی مواجه است که نیاز به یک حوزه جدید آشوب و درگیری ندارد و به طور عقلانی اسرائیل به عنوان یک متحد میبایست آمریکا را در این شرایط یاری دهد، اما میبینیم که برعکس عمل کرده و آمریکا را در موقعیت سختتری در خاورمیانه قرار میدهد.
برای فهم این موضوع پرداختن به مسائل روز و جاری نمیتواند به تنهایی بستر مناسبی باشد. توضیح این روابط خاص میان آمریکا و اسرائیل نیازمند پرداختن به مسائل مهمی است که ریشه در تاریخ این دو کشور دارد. اما از آن جا که کتب مفصلی در این باره نگاشته شده است، نگارنده در اینجا فقط به ارائه مختصری از برخی از موارد میپردازد و از وارد شدن به جزییات، شرح مفصل و یا پرداخت به همه پارامترها خودداری میکند.
هدف از این نوشتار ارائه برخی دادهها برای فهم هر چه بهتر گرایش دولت ایالات متحده آمریکا در قبال عملکرد کنونی اسرائیل در نوار غزه، موارد مشابه آن در گذشته و شاید در آینده است.
آمریکا-اسرائیل: روابطی خاص
بخشی از یهودیان در طول تاریخ پیوسته آرزوی جمع شدن در یک منطقه واحد و تشکیل یک کشور را داشتهاند. در قرن نوزدهم برخی از آنها بر اساس تاکید بر برخی باورهای مذهبی-ایدئولوژیک با به راه انداختن جریانی به نام «صهیونیسم» در صدد بر آمدند که این آرزو را به یک پروژه تبدیل کنند. در سال ۱۸۹۷ کنفرانسی زیر نظر یک یهودی اتریشی-مجارستانی به نام «تئودورهرتصل» در سوئیس تشکیل شد که عنوان آن «نخستین کنفرانس صهیونیسم» بود. در این کنفرانس ۱۱۷ گروه یهودی شرکتکننده، سازمانی را بنا نهادند به نام «سازمان جهانی صهیونیست». یک سال بعد این سازمان دارای ۹۰۰ تشکل عضو بود. در ابتدا برای تشکیل کشور مستقل یهودی صحبت از مناطقی در کشورهایی مانند آرژانتین، اوگاندا، منطقه شرقی جزیره قبرس و یا حتی تگزاس در آمریکا بود.
اما سرانجام این سرزمین فلسطین بود که برای این منظور انتخاب شد، با وجود آن که ۹۳ تا ۹۶ درصد مردم ساکن این منطقه غیر یهودی (مسلمان و مسیحی) بوده و ۹۹درصد سرزمینهای این منطقه را صاحب بودند. پس از وارسی و گزارش از منطقه، دو نماینده این تشکیلات در مورد سرزمین فلسطین نوشتند: «عروس زیباست، اما شوهر کرده است.» سازمان جهانی صهیونیست به طور مصمم بر این شد که فلسطینیها را باید از سرزمین خود بیرون راند، اگر شد با پول، اگر نه با زور.[1]
اهمیت آمریکا برای اجرای پروژه «صهیونیست»ها از همان ابتدا آشکار بود. یکی از بنیانگذاران جریان صهیونیسم سیاسی به نام «ماکس ناردو» که از نزدیکان «هرتصل» بود نوشت:« تنها امید صهیونیسم، یهودیان آمریکا هستند».[2] در آن زمان، یهودیان آمریکا تمایلی به جریان صهیونیسم نداشتند و حتی برخی از آنها مخالفت می کردند. اما با فشار صهیونیستها سرانجام آرزوی آنها برآورده شد و آمریکا به چنان حامی بزرگی برای صهیونیسم تبدیل شد که مورخ یهودی «نائومی کوهن» در سال ۲۰۰۳ نوشت:«اگرحمایت مالی و فشارهای سیاسی یهودیان آمریکا نبود، اسرائیل میتوانست در سال ۱۹۴۸ تولد نیابد.» [3] همین بانوی مورخ مینویسد:«در واقع سرمایهگذاری یهودیان آمریکا در توسعه و حفظ اسرائیل تا همین امروز هم ادامه یافته است.»
ردپای صهیونیسم در آمریکا
برای یافتن رد فعالیت نخستین گروههای صهیونیستی در آمریکا که پی گیر یک کشور مستقل بودند باید به دهه ۱۸۸۰بازگردیم. برخی چهره های طرفدار صهیونیسم، مانند شاعر آمریکایی «اِما لازاروس»- که شعرهایش بر روی مجسمه آزادی هم نصب شده است-، در دفاع از این ایده فعالیت بسیار کردند. در سال ۱۸۹۱ نخستین روایت پرچم فعلی اسرائیل در بوستون آمریکا طراحی شد. [4]
نمود مشخصی از نفوذ صهیونیستها در ساختار سیاسی آمریکا را میتوان در تصمیم رئیس جمهور وقت آمریکا، «گروور کلولاند» یافت که با عنایت به اهمیت فلسطین برای صهیونیسم، یک یهودی را به سمت سفیر آمریکا در ترکیه عثمانی منصوب میکند. خاخام محافظهکار و مورخ «دیوید ج. دالین» در این باره مینویسد که رئیس جمهور قرار دادن یک یهودی در سفارت ترکیه را به دلیل «اهمیت روز افزون صهیونیستها در میان رایدهندگان یهودی آمریکا» مد نظر قرار داد. [5] این امر چنان در دولتهای پیاپی بعدی نهادینه میشود که به مدت سی سال، تمام روسای جمهوری آمریکا از جمهوریخواه یا دمکرات این سفارتخانه را فقط برای یهودیان حفظ میکنند.
همزمان با برگزاری کنفرانس جهانی صهیونیست، یهودیان آمریکا در سال ۹۸-۱۸۹۷ اقدام به تاسیس نهادهای جدید یهودی میکنند تا تمام مناطق ایالات متحده و از جمله شرق آمریکا و غرب میانه را پوشش دهند. به فاصله تنها یک سال پس از کنفرانس جهانی صهیونیسم، در سال ۱۸۹۸ «فدراسیون آمریکاییهای صهیونیست» تشکیل میشود.[6] در سال ۱۹۱۰ این فدراسیون ۲۰ هزار عضو دارد که در میان آنها روزنامه نگاران، وکلا، استادان دانشگاه و صاحبان شرکتهای اقتصادی دیده میشوند. از همان زمان، نمایندگان کنگره به ویژه درایالتهای شرقی آمریکا خود را موظف میبینند که به این نهاد گوش فرا دهند.
رشد جریان صهیونیسم در آمریکا به سرعت پیش میرود. در سال ۱۹۱۴ گروه های جدیدی مانند «حداثا» (سازمان صهیونیستی زنان) به آن میپیوندند. در سال ۱۹۱۸ «فدراسیون آمریکاییهای صهیونیست» ۲۰۰هزار و در سال ۱۹۴۸ یک میلیون عضو دارد.[7] برای درک قدرت نفوذ «صهیونیست» های آمریکایی در درون ساختار آمریکا باید به عنوان مثال اشاره کنیم به مورد «لوئیز دامبیز براندیز» که در سال ۱۹۱۲ به سمت رئیس دادگستری آمریکا برگزیده شد و در عین حال، به طور غیر علنی، در راس تشکیلات «سازمان صهیونیست آمریکا» قرار داشت. او در این موقعیت بسیاری از نزدیکان خود را، مانند «فلیکس فرانکفورتر»، از درون جریان صهیونیستی تحت نظر خود در درون ساختار آکادمیک، قضایی و سیاسی آمریکا قرار داد.«فلیکس فرانکوفورتر» با حمایت یک ثروتمند یهودی در دانشگاه هاروارد پستی به دست آورد و به مدت سی سال در آن جا افراد زیادی را برای خدمت به تشکیلات صهیونیستهای آمریکا، که خود به آن تعلق داشت، تربیت کرد. افرادی که در پستهای بالای ساختار حکومتی، اقتصادی و رسانهای آمریکا قرار گرفتند. این جریان بعدها در همه دانشگاههای مهم آمریکا ادامه یافت.
روند رشد طرفداران صهیونیسم در آمریکا به سرعتی بسیار ادامه یافت که در اینجا برای پرهیز از تطویل کلام به همین بسنده کرده و علاقمندان را به کتاب های موجود در این باره ارجاع میدهیم.
استقرار نهادینه در صحنه سیاسی آمریکا
جریان یهودیان صهیونیست در آمریکا به ویژه در آستانه جنگ جهانی دوم رشدی روز افزون داشته و پس از آن به طور درازمدت در صحنه مستقر شدند. با تاسیس اسرائیل و ضرورت دفاع همه جانبه از آن، رشد و فعالیت جریانهای طرفدار اسرائیل در آمریکا وارد فاز جدیدی شد که به استقرار سازمان یافته و دراز مدت آنها در این کشور انجامید. برای درک حضور این جریان در صحنه سیاسی آمریکا باید نگاهی به برخی از مهمترین تشکلهای یهودی فعال در ایالات متحده بیاندازیم، بدون آن که ادعا کنیم این لیست کامل و یا مشروح است:
● کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل The American Israel Public Affairs Committee (AIPAC)
این کمیته قدرتمندترین جزء لابی یهودیان در آمریکاست که به طور تمام عیار و سیستماتیک طرفدار اسرائیل و سیاستهای آن است. این لابی به عنوان اولین یا دومین گروه فشار قدرتمند حاضر در ساختار سیاسی آمریکا شناخته میشود. لوایح پیشنهادی این کمیته مورد استقبال و پشتیبانی جدی نمایندگان جمهوریخواه و دمکرات کنگره ایالات متحده ی آمریکا قرار میگیرد. این کمیته ۶۰ میلیون دلار در سال درآمد دارد تا به کارهای خود به نفع اسرائیل در آمریکا بپردازد. بالاترین مقامات حکومتی در کنگره سالانه این کمیته شرکت کرده و حمایت خود را از اسرائیل و سیاستهای آن اعلام میکنند. به طور معمول حمایت این کمیته از یک کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا برای پیروزی او در انتخابات ضروری جلوه میکند.
● کمیتههای اقدام طرفدار اسرائیل (Pro-Israel Political Action Committees (PACs
این سازمان که متشکل از ۳۰ کمیته حامی اسرائیل است در واقع امر بازوی اجرایی «کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل» محسوب میشود. فقط چهارتا از تشکلهای سیگانه ی آن نامی را با خود دارند که نشان میدهد چه منظوری را دنبال میکنند، مانند «متحدین اسرائیل»؛[8] باقی آنها نامهایی دارند که بیانگر هدفشان نیست مثل «کمیته اقدام ملی»[9]. این امر برای پوشاندن منظوروهدف تشکلی است که از حیث مالی به نمایندگان کنگره یاری میدهد.
● گردهمآیی روسای سازمانهای اصلی یهودی آمریکا Conference of Presidents of Major American Jewish Organizations CoP
این تشکل دربرگیرنده ۵۱ سازمان یهودی آمریکاست که برای دفاع از منافع اسرائیل تلاش میکنند. در سال ۲۰۱۱ درآمد این گردهم آیی معادل ۲.۲ میلیون دلار بوده است. تمامی اعضای این تشکیلات در هئیت مدیره «کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا» نیز حضور دارند و در مورد روشهای لابیگری نزد سیاستمداران آمریکایی تصمیمگیری میکنند.
● بنیاد آموزشی آمریکا و اسرائیل (The American Israel Education Foundation (AIEF
این بنیاد از زیر مجموعههای «کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا» است که وظیفه پرداخت هزینههای لازم برای سفر نمایندگان کنگره را بر عهده دارد. در سال ۲۰۱۱ این بنیاد ۸۱ نماینده را از هر دو حزب به خرج خود عازم بازدید از اسرائیل کرده است تا از نزدیک با نخبگان اسرائیلی دیدار کنند. بودجه سالانه ی این بنیاد ۲۶میلیون دلار است.
● موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک (The Washington Institute for Near East Policy (WINEP
این موسسه که از خرده اجزاء «کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا» است به عنوان یک اتاق فکر بانفوذ میان سیاستمداران آمریکایی عمل میکند و خط نظری لازم برای دفاع از منافع اسرائیل را با بودجهای نزدیک به ۲۳.۵ میلیون دلار و درآمدی معادل ۹.۴ میلیون دلار در سال به پیش میبرد. به طور مثال بسیاری از نظریهپردازانی که آمریکا را به برخورد نظامی با ایران تشویق می کنند وابسته به این موسسه هستند.
در مورد سایر تشکلهای مهم متعلق به لابی اسرائیل در آمریکا به ذکر نام آنها بسنده میکنیم.
● لیگ ضد اتهام (Anti-Defamation League (ADL
● همبستگی بینالمللی یهودیان و مسیحیان (با نام مستعار «برای اسرائیل بیایستیم) International Fellowship of Christians and Jews aka Stand for Israel
در آمد سالیانه این تشکیلات که برای حمایت از اسرائیل هزینه میشود بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار است.
● مسیحیان متحد برای اسرائیل (Christians United for Israel (CUFI
این تشکیلات زیر نظر کشیش «جان هیگی»[10] است که خود میلیونر[11] بوده و بیش از یک میلیون عضو در آمریکا دارد. این کشیش میگوید بر اساس انجیل باید از اسرائیل حمایت کرد و به محض آن که قرار باشد لایحهای در کنگره آمریکا برخلاف میل اسرائیل تصویب شود او از هودارانش میخواهد نمایندگان را نامهباران کنند.
● مرکز سیمون ویزنتال Simon Wiesenthal Center با بودجهای معادل ۶۷ میلیون دلار
● پروژه اسرائیل The Israel Project
با ۱۱ میلیون دلار بودجه در سال و دفاتری در هند و چین و سایر کشورهای جهان. کار این سازمان، تبلیغات تخصصی و ویژه به نفع اسرائیل در رسانههای آمریکایی است. آنها «فرهنگ لغات مناسب برای تبلیغات به نفع اسرائیل» هم منتشر کردهاند..[12]
● دوستان نیروهای دفاعی اسرائیل Friends of the Israeli Defense Forces (FIDF)
وظیفه این تشکیلات آن است که تصویر ارتش اسرائیل را در آمریکا و سایر نقاط جهان بهبود ببخشد. این تشکیلات هر سال صدها سرباز ارتش اسرائیل را به آمریکا میآورد تا به سخنرانی به نفع ارتش اسرائیل در کنیسهها و دانشگاهها و مدارس بپردازند. برای این منظور این تشکیلات ۳۰ میلیون دلار بودجه در سال در اختیار دارد.
این لیست بسیار بلندبالاست و به همین حد بسنده میکنیم. [13]
با یک چنین شبکه عظیمی از تشکلهای سازمان یافته، هدفمند و برنامدار، اسرائیل کمترین نگرانی برای جلب حمایت کامل سیاستمداران آمریکا از عملکرد خود را ندارد. به همت کار نیم قرنی این سازمانها، بدنه قدرت در آمریکا و نیز در اسرائیل به طوری شکل گرفته است که به طور مشخص ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و حتی طبقاتی را در هر دو کشور تحت تاثیر خود قرار داده است. کافیست به جدولی که دراین لینک آمده است نگاه کنید تا میزان پرداختیهای «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل» را به نمایندگان کنگره آمریکا، اعم از دمکرات و جمهوریخواه ببینید.
این رقمها تعیینکننده گرایش این نمایندگان در طول دوران حضورشان در مجلس نمایندگان و یا سنای آمریکا هستند. تاثیر قدرت اقتصادی بر قدرت سیاسی راه را برای این تشکلهای لابیگر باز کرده است تا بتوانند با به کارگیری پولهای کلان تا حد زیادی دمکراسی آمریکا را از محتوا تهی و آن را به یک دمکراسی شکلی تقلیل دهند که در آن، در ورای رای مردم، قدرت مالی چنین تشکلهایی حرف آخر را در زمینه انتخاب نمایندگان و رئیس جمهوری بزند. به همین دلیل برای دهها سال است که حکومت آمریکا بدون کمترین قید و شرطی از عملکرد و سیاستهای اسرائیل در منطقه خاورمیانه دفاع کرده است و هیچ فشار جدیی را بابت زیرپا گذاشتن قوانین حقوق بینالملل و یا حقوق بشر و یا عدم تعهد به صلح با فلسطینیها بر اسرائیل وارد نساخته است.
اوباما و اسرائیل
مورد «باراک اوباما» در قبال اسرائیل چندان متفاوت از سایر روسای جمهوری این کشور نیست، در واقع یک نمونه بسیار متداول است. بسیاری از روسای جمهور آمریکا، مانند جرج بوش و یا رونالد ریگان، حتی حرف از حق و حقوق فلسطینیها در مقابل اسرائیل به زبان نیاوردهاند، اما مواردی هم مثل اوباما که از آن سخن گفتهاند از مرز کلام و شعار فراتر نرفته است.
اوباما در سخنرانی معروف خود در قاهره در سال ۲۰۱۰ اعلام داشت که «فلسطینیها ۶۰ سال است رنج جدا شدن از سرزمین خود و تحقیرهای کوچک و بزرگ روزانه را با اشغالگری تحمل کردهاند...این وضعیت برای فلسطینیها غیر قابل اغماض است.» او سپس از این سخن گفت که آمریکا به فلسطینیها پشت نخواهد کرد و خطاب به اسرائیلیها افزود:«اسرائیل باید با تعهدات خود مبنی بر این که فلسطینیها بتوانند به کار و زندگی و توسعه جامعه خود بپردازند عمل کند.»[14]
این سخنان اوباما که در آن زمان نطفههای امید را در دل فلسطینیها کاشت، با کمترین اقدام عملی از جانب کاخ سفید برای واداشتن اسرائیل به اجرای آنها همراه نبوده است. ماشین قدرتمند لابی یهود در آمریکا شرایط را به گونهای پردازش کرد که اوباما جز حمایت بی چون و چرا از اسرائیل و ارائه کمکهای مالی هر چه بیشتر و دادن آخرین فنآوریهای نظامی به تلآویو کار دیگری نکرد.
برای درک اهمیت میزان کمکهای آمریکا به اسرائیل کافیست اشاره کنیم به سخنان وزیر دفاع وقت اسرائیل «گابی اشکنازی» که در سال ۲۰۱۲ اظهار داشته بود: «میزان کمک مالیات دهندگان آمریکایی به سیستم دفاعی اسرائیل بیش از کمک مالیات دهندگان اسرائیلی است.»[15] کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل در سال بالغ بر ۳ میلیارد دلار است. قرار بر این است که بین سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ هر سال ایالات متحده آمریکا مبلغی معادل ۳.۱۵ میلیارد دلار به اسرائیل کمک نظامی کند. این کمکها شامل میلیاردها دلار تسهیلات مالی و انتقال پول بدون پرداخت مالیات از آمریکا به اسرائیل و یا کمکهای فنآوری در عرصههای مختلف نمیشود.
دراین جا برای درک هر چه بهتر روابط مالی میان این دو کشور به برخی از ارقام اشاره می کنیم:
فواید مالی رسیده از آمریکا به اسرائیل در بین سال های ۱۹۴۹ تا اول نوامبر سال ۱۹۹۷ : [16]
وام و کمک مالی خارجی: ۷۴,۱۵۷,۶۰۰,۰۰۰ دلار
سایر کمکهای مالی آمریکا: ۹,۰۴۷,۲۲۷,۲۰۰ دلار
بهره به نفع اسرائیل بابت پرداختها: ۱,۶۵۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار
مجموع کمکهای مالی : ۸۴,۸۵۴,۸۲۷,۲۰۰ دلار
سهم هر اسرائیلی از این کمکها : ۱۴,۶۳۰ دلار
حال به طرف آمریکایی بپردازیم:
کمک بلاعوض مالی آمریکا به اسرائیل: ۸۴,۸۵۴,۸۲۷,۲۰۰ دلار
بهره پرداخت شده بابت این کمکها: ۴۹,۹۳۶,۶۸۰,۰۰۰ دلار
مجموع هزینه تحمیل شده به آمریکا: ۱۳۴,۷۹۱,۵۰۷,۲۰۰ دلار
سهم هر آمریکایی بابت کمک های مالی آمریکا به اسرائیل در بین سال های ۱۹۴۹ تا ۲۰۰۷: ۲۳,۲۴۰ دلار
در مورد نفوذ طرفداران اسرائیل در آمریکا در حوزههای مختلف می توان کتابها نوشت، اما به همین حد بسنده کنیم که در وسایل ارتباط جمعی این نفوذ به حدی است که بسیاری از آمریکاییها باور کردهاند که فلسطینیها به طور «غیر قانونی» در سرزمینهای خود به سر میبرند و بنابراین عادیست که اسرائیل زمینهای آنها را غصب کند. [17]
نتیجهگیری:
شاید به عنوان خاتمه این نوشتار بد نباشد اشارهای بکنیم به این که برای روز چهارم ژوئیه امسال که روز استقلال آمریکاست، طرفداران اسرائیل در آمریکا خواهان آن شدند که آمریکاییها پرچم خود را با ستاره داوود که مخصوص جریان صهیونیسم است مزین کنند. نفوذ آنها به حدی است که اداره پست آمریکا این ستارههای داوود را چاپ کرده و در ادارههای پست به طور رایگان در اختیار آمریکاییها می گذاشت. سناتور دمکرات «دال دنوورت» از ایالت نیوجرسی در این باره گفته بود : «ملت بزرگ اسرائیل دارای آمریکائیت[18] واقعی است. به اشکال متعددی اسرائیل به ایالت پنجاه و یکم آمریکا میماند. به همت کمکهای خارجی درآمد سرانه هر اسرائیلی با آمریکا همتایی میکند.» [19] این سناتور اخیرا به همراه یکی از همکارانش مبلغ ۲۵ میلیون دلار از «انجمن دوستان صهیونیسم » دریافت کرده بودند.
این که آمریکاییها امروز اسرائیل را ایالت بیست و پنجم خود بدانند و یا این که اسرائیل ایالات متحده آمریکا را هشتمین استان خود بداند، چیز زیادی در نوع و ماهیت روابط میان دو کشور تغییر نمی دهد. آخرین مورد تلاش مردمی در آمریکا برای دگرگون سازی اینگونه روابط غیر دمکراتیک جنبش «تصرف والاستریت» بود که با برخورد سهمگین دستگاه امنیتی و انتظامی حکومت روبرو شد.
موضوع حمله به نوار غزه بیشک آخرین مورد «نقض حقوق بشر» و یا «جنایت جنگی» توسط اسرائیل نخواهد بود. اما تا زمانی که منافع طبقه حاکم در ایالات متحده آمریکا و طبقه اجتماعی مشابه آن در اسرائیل، تحت آب و رنگ ایدئولوژیک، مذهبی، تاریخی و یا سیاسی، به هم گره خورده باشد، بیشک این یاری رسانی واشنگتن به تلآویو به ضرر مردم هر دو کشور ادامه خواهد یافت. فلسطینیها نیز در این میان به سهم خود قربانی این همدستی فراسیاسی لایههای برتر دو جامعه آمریکا و اسرائیل هستند.
پانویسها:
[1] Nur Masalha, Expulsion of the Palestinians: the Concept of "Transfer" in Zionist Political Thought, 1882-1948, 4th ed (Washington, D.C.: Institute for Palestine Studies, 2001), 10-13.
[2] Maccabaean, Vol. 7 (1904). (Cohen, Americanization of Zionism,1)
[3] Cohen, Americanization of Zionism, 1.
[4] برای اطلاعات بیشتر از تاریخ یهودیان بوستون آمریکا و نقش آنها در جریان صهیونیسم سیاسی به این کتاب مراجعه کنید: http://books.google.com/books/about/The_Jews_Of_Boston.html?id=sz5UJ1Lh21IC
[5] David G. Dalin, "At the Summit: Presidents, Presidential Appointments, and Jews," in Jews in American Politics, ed. Louis Sandy Maisel et al. (Lanham, MD: Rowman & Littlefield, 2004), 31-32.
[6] Kolsky, Jews against Zionism, 24.
[7] Neff, Pillars, 17; Edward Tivnan, The Lobby: Jewish Political Power and American Foreign Policy (New York: Simon and Schuster, 1987), 30.
[8] Allies for Israel
[9] National Action Committee
[10] John Hagee
[11] http://www.celebritynetworth.com/richest-celebrities/authors/pastor-john-hagee-net-worth/
[12] http://www.theisraelproject.org/projects/
[13] برای شناخت از دهها تشکیلات دیگر متعلق به لابی اسرائیل در آمریکا به لینک زیر توجه کنید.
[14] http://www.palestinechronicle.com/old/view_article_details.php?id=15749
[15] http://www.businessinsider.com/heres-how-much-america-really-spends-on-israels-defense-2012-9
[16] http://www.wrmea.org/wrmea-archives/494-congress-a-us-aid-to-israel/9748-u-s-financial-aid-to-israel-figures-facts-and-impact.html
[17] http://usmediaandisrael.com/
[18]Amwericanees
[19] http://usmediaandisrael.com/changes-to-the-american-flag/
نظرها
ناشناس
علاوه بر آمریکا ،ایران هم استان 9 اسرائیل است .***.باید شهامت نگارنده تحسین کرد . از رادیو زمانه و نگارنده بابت انتشار این مطلب متشکرم.کمتر کسی به خود اجازه می دهد در این موارد صحبت کند.
علی
با تشکر و قدردانی از شهامت و شجاعت نگارنده، لازم است به ابعاد باورهای دینی بدنه سیاسی امریکا بعنوان یک کشور مسیحی در شکل گیری اسرائیل نیز اشاره شود. شاید یکی از این باورها به بازگشت مسیح و آخرالزمان باشد که مسیحیان باور دارند که مسیح زمانی رجعت میکند که قومی بنای سلیمان را می سازند، این یعنی هدایت و سوق دادن سیاست ها با هر قیمتی بسوی رجعت مسیح و تشکیل حکومت جهانی مسیح، شاید یکی از علل عدم انتخاب کشورهای لاتین بعنوان سرزمین یهودیان به همین دلیل باشد که امریکائی با ابزار گروهی بنام صهیونیست به اهداف جهانی خود دست یابند.
چرا آمریکا از اسرائیل حمایت میکند؟ — خودرهاگران
[…] چرا آمریکا از اسرائیل حمایت میکند؟ […]
Behrouz
چرا پلید ترین رژیمهای جهان ـ کره شمالی، چین، روسیه، سوریه، زیمبابوه، کوبا،۰۰۰۰۰۰۰ـ از ایران پشتیبانی میکنند؟ ایران به یک مستعمره چین و روسیه تبدیل شده واز این خیل ایرانی مسلمان، کمونیست و نازی اعتراضی نیست۰مصری ها، اردنی ها، لبنانی ها از فلسطینی ها متنفرند و آنها را به کشور خود راه نمیدهند۰ایران کاتولیک تر پاپ در سوریه و عراق گیر کرده وبرای دخالت های بیجایش بهای سنگینی خواهد پرداخت۰ ایران، سنی های خود را در کردستان و بلوچستان قتل و عام میکند و صدائی از ایرانیان ،بشر دوست، در نمی آید۰ حقیقت تلخ است و امید اینکه حقیقت گرفتار سانسور نشود۰
میترا
من زندگی تو امریکا رو ول کردم و به ایران برگشتم..یکی از دلایل شخصیم این بود که دولت امریکا حامی رژیم اسراییله واز نظر شخصی من زندگی تو کشوری که دولتش از رژیم آپارتاید و کریمینالی مثل اسراییل حمایت می کنه من رو هم خواه ناخواه شریک و هم دست جنایت ها ورنج هایی می کنه که رژیم اسراییل به فلسطینیان وارد می کنه..من آدمی با شرایط خاص هستم و از لحاظ زندگی معمولی تو امریکا خیلی راحت تر بودم..اما این گذشت رو بخاطر مردم فلسطین کردم...ودوست دارم به آقای اوباما بگم که شما خیلی قدرتمندید و اگر واقعا بخواین می تونین جلوی این قصابی ها و وحشی گری های اسراییل رو بگیرید..حتی کنسل کردن پرواز شرکت هواپیمایی امریکایی دلتا در عرض دو روز ارکان رژیم اسراییل رو به لرزه در آورد..فکرشو بکنین اگر اسراییل رو یک تحریم همه جانبه کوتاه مدت کنین مطمئنا سران اسراییل سر عقل میان و اگر بخواین واقعا صلح پایدار تو منطقه اسراییل فلسطین ایجاد بشه ..اسرایی دست از محاصره غزه و آزار مردم اونجا برداره و در عین حال غزه مثل آلمان بعد از جنگ فقط پی رشد اقتصادی خودش باشه ونه درگیری..برای تضمین این که غزه تهدید نظامی بعد از ایجاد صلح نباشه مثلا سازمان ملل ورود و خروج کالاها به غزه رو کنترل کنه..و گذرگاه هایی مثل رفح باز بشه و رفت و آمد فلسطینی ها به همه جا آزاد بشه..متاسفانه اراده جدی برای صلح وجود نداره ..به قول حضرت علی لذتی که در عفو هست در انتقام نیست
Samrad
میترا یعنی فکر می کنی کسی باورش میشه تو می تونستی در جامعه ی امریکا موفق باشی ولی بخاطر چنین ***به کشور فسادها ، جنایتها و تضادها برگشتی؟ کامنت تو اهانت به شعور خیلی هاست. اگر دلت برای وطنت تنگ شده بود یا اگر اونجا نتونستی تو جامعه وارد بشی منتش رو سر بدبختای فلسطین نذار که اونا یا اوباما کامنت تو رو نمی خونن
داوری
نویسنده مقاله فوق نکات ارزشمندی را اشاره داشتند اما برخی نکات احتمالا از دید ایشان مغفول مانده است. 1- طبق بررسی های نویسنده میزان هزینه امریکا از رژیم صهیونیستی مبلغ ۱۳۴,۷۹۱,۵۰۷,۲۰۰ است. در صورتیکه میزان فروش تسلیحات کشتار جمعی آمریکا به دولتهای منطقه بابت تهدیدات رژیم صهیونیستی چند ده برابر این رقم است.فقط جزیره امارات عربی متحده در سال 2011 طی قرار دادی به مبلغ بیست میلیارد دلار تجهیزات نظامی از آمریکا خرید کرده است. 2- امریکائیها در دنیا اینگونه وانمود کرده اند که دولت آمریکا چاره ای جز دفاع از اسرائیل در منطقه ندارند، زیرا اسرائیل قوی ترین لابی ها را در داخل خاک آمریکا دارد.بنابراین هر کشوری که بخواهد حمایت دولت آمریکا را جلب کند باید در آمریکا لابی راه بیاندازد.حال سوال اینجاست که حمایت آمریکا از رژیم آل سعود طبق کدام لابی صورت می گیرد؟ 3- تجربه تاریخی نشان می دهد حمایت دولتها و کشورها از یکدیگر بر اساس منافع ملی آنها صورت می گیرد.بنابراین حمایت دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی بی حد و حصر نخواهد بود. 4- کشورهای منطقه برای اینکه حمایت آمریکا از اسرائیل را کم نمایند باید هزینه حمایت دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی را بالا ببرند، آنگاه میبینیم که دولت آمریکا و سلفش رژیم سلطنتی انگلیس با دست خود اسرائیل را از منطقه خاورمیانه حذف خواهند کرد.
بهنام
به نظر بنده علت اصلی حمایت همه جانبه آمریکا از صهیونیستها مسئله اقتصادیست . ثروت عظیم صهیونیستها در آمریکا انباشته شده و تبدیل به یکی از ارکان اقتصادی آمریکا شده و شاید آمریکا میترسد صهیونیستها ثروت خود را از آمریکا خارج کنند و به اقتصاد پویای آمریکا ضربه وارد سازند . این مسئله را باید جدی گرفت و شاید نویسنده محترم مقاله هم در جریان آن باشد و بد نیست مقاله ای هم در این زمینه به رشته تحریر در آورد .
جواد
مقاله یکجانبه نوشته شده گویا امریکا منافع خودش رو فدا میکنه که اسراییل باشه نویسنده فکر کرده امریکا هم جمهوری اسلامیه که منافع ملی نداشته باشه. من موافق نیستم با چنین دید کوته بینانه ای.
میترا
آدم جلوی هر کی دروغ بگه جلوی وجدان خودش نمی تونه دروغ بگه و من خوشحالم که جلوی وجدانم کاملا سربلندم که واقعا یکی از دلایلم برای ترک امریکا و ونخواستن گرین کاردم حمایت همه جانبه و بی چون و چرای امریکا از رژیم اسراییله..نمونش هم این که دیروز تنها این امریکا در بین کشورهای جهان بود که در سازمان ملل به ایجاد کمیسیون تحقیق برای جنایتکار جنگی بودن اسراییل رای منفی داد..درک اینی هم که نمی تونید این حرکت منو درک کنید که امریکا و گرین کارد روچرا رها کردم زیادبرام مشگل نیست..می دونم افراد برای رفتن به امریکا و دریافت امریکا حاضرن چه مشقاتی رو تحمل کنن..اما راستش من خیلی خوره دنیا و مادیات نیستم و اگر در نزدیک یک گندمزار در غرب ایران از ماشین پیاده شم و اون منظره رو تماشا کنم خیلی حال بهتری دارم تا مثلا از فری ویه وان او وان لس انجلس برم وست وود..خب امریکا هم ارزونی عشاقش و ممل امریکاییها..در ضمن من نفهمیدم کجای کامنتم اهانت آمیز بود..من فقط نظر و زندگی شخصی خودم رو گفتم و راهی رو که به نظرم درسته رفتم..منتی هم سر فلسطینی ها ندارم و فقط با این کارم به ارزش های انسانی احترام گذاشتم..در ضمن تو امریکا هم فساد و جنایت کم نیست و همین چند وقت پیش یه پسر دیوونه تو یکی از ایالتهای امریکا بچه کوچیک های یه دبستان رو قتل عام کرد یا قبل ترش یه دیوونه دیگه تماشاگران فیلم بتمن رو تو سینما قتل عام کرد..راهپیمایی 99 درصدی ها برعلیه یک در صد سرمایه داران استثمار گر وال استریت هم معرف همه هست..در ضمن من این مطلب رو برای هم وطن هام نوشتم که بخونن..اگر آقای اوباماهم براش ترجمه کنند راه حل ونوشته منو چه بهتر شاید جلوی این فاجعه تو غزه گرفته بشه..فلسطینی هام اگر بتونند ترجمشو بخونند خوشحال می شم..چرا که نه..یک ایرانی بخاطر شرف انسانی و همدردی با اونها قید زندگی تو امریکا رو زده
ابوذر
مقاله جالبی بود . به نظرمن تاسیس اسراییل به جز ریشههای اپوکالیتیکی که داره و تا حدی این ریشهها در اعتقادات مسیحیان پیوریتان آمریکاپبه چشم میخوره ،مساله تامین منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه رم مد نظر داشته ... البته این افراطی که آمریکا به طور روز افزون در حمایت بی قید وشرط از سیاستهای نژادپرستانه دولت اسراییل داره رو میتونیم به رشد و افزایش نفوذ سرمایه دارهای صهیونیست در الیت نخبگان سرمایهداری و مخصوصا در تصاحب رسانه های جمعی ربط بدیم . صهیونیستها به خوبی دو عرصه اصلی در سرمایهداری جهان رو در اختیار خودشون دارند . اول رسانه،ها .مولتیمدیا هایی مثل ..CNN مثل رسانه های منطقهای که در اختیار روپرت مرداکه ، رویترز ، فیسبوک ( البته من زاکربرگ رو خیلی صهیونیست نمیدونم ولی به هر حال یهودیه و هوای یهودیارو هم داره ..) به اینها رسانه های تحت مالکیت بلومبرگها و بسیاری روزنامه و شبکه های دیگه رو اضافه کنید ...( حتی پلی بوی !!!) در کنار این باید به جریان مالی جهان که زیر نفوذ شبکهای از بانکداران صهیونیست هست نگاه کنید ، بعضیها از قرن هفدهم دراین عرصه صاحب نفوذ بودند ( مثل روتچیلدها ) وبعضیها در قرن بیستم معروف و قوی شدند ( راکفلرها ) واقعا وقتی این دو جریان در دست یه کاست مشخص قرار بگیره چه کسی میتونه در برابرش مقاومت بکنه !!!؟ تمام نمایندگان مجالس دوگانه قانونگذاری در آمریکا مدیون و مرهون حمایتهای مالی و یا رسانهای رسانههای در اختیار صهیونیستها هستند ..حتی روسای جمهور آمریکا ...باا ین اوضاع در سالهای آینده وقایع وحشتناکتری هم در انتظار مردم منطقه خاورمیانه خواهد بود ...
آرمان شهر | Armanshahr| بنیاد آرمان شهر | هفت روزنامه بین المللی- شماره 58
[…] کند. آمریکا تنها کشوری بود که به قطعنامه رای منفی داد. چرا آمریکا از اسراییل حمایت میکند؟ ویدئو را […]
Samrad
میترا !خوب پس حتی گرین کارد هم نداشتی. در این صورت حتی نمی تونستی بصورت قانونی کار کنی و نون بخور و نمیری در بیاری. یه ویزای توریستی گرفتی و رفتی یه گشتی زدی و اومدی کرکر ی می خونی برای رییس جمهور یه کشور با عظمت. شدی مثل اسمال در نیویورک. الان یعنی مردم فلسطین غم هاشون یادشون رفت با این اقدام خدا پسندانه ی تو. دختر پاشو برو امریکا دست و پا بزن، درس بخون، کار کن به جایی برس بعد در اوج عزت ول کن بیا این اباطیل را تحویل ما بده. هرگز نشنیده ام یک آدم موفق به میل خودش از غرب برگرده و بتونه دو روز دوام بیاره تو کشور وحوش. می دونم که حس سرشکستگی و شایدم تنبلی نمی ذاره قبول کنی که جوهره ی پایداری برای موفقیت رو نداشتی. هنوز دیر نیست. برگرد و همون کارای رو که گفتم بکن. هزاران فلسطینی رو در همون آمریکا خواهی دید که موندن و کار و خونه زندگی دارن و دیگه پشیزی برای مسجد عمر یا قبه الصخره ای که اینا به اسم مسجد الاقصی عکسشو غالب ما می کنن انرژی نمی ذارن. وقت تلف نکن اگه واقعا میشه برگردی. یه بار زندگی می کنی نه بیشتر. *** برو! هنوز بهت امیدی هست.
میترا
من احتیاجی نمیبینم در مورد شرایط زندگیم در امریکا وخیال پردازی هات در مورد زندگی من در امریکا به تو حساب پس بدم..راستش من موندم که سایت زمانه چطور کامنت هایی مثل این "سام راد" که حاوی حمله و توهین شخصی هست رو منتشر می کنه.....اول می خواستم به توهمات و حرفای پر از تناقض این فرد اهمیتی ندم..در واقع توهین ها و توهماتش هم برام اهمیتی نداره اما چون حرفاش منتشر شده برای دیگران می گم..من هم تو امریکا هم گرین کارد داشتم هم اجازه کار یعنی کارد سوشال سکیوریتی..هیچ آدم عاقلی از این حرف من که گرین کاردمو رها کردم و به ایران برگشتم این استنباط غیر منطقی و غیر عقلایی رو نمی کنه که من اصلا گرین کارد نداشتم!!طرف حساب حرف های من انسانه..انسانهایی با احساسات پاک انسانی و وجدانی..من چطور می تونم دیدگاهم رو به کسی بفهمونم که قتل کودک شش ماهه ..یک ساله یا پنج ساله فلسطینی براش بی اهمیته و علنا داره میگه حقشونه کشته بشن!بعضی ها هم که انگار تارو پود وجودشون رو با حس حقارت تنیدن..آقای اوباما هم یه انسانه مثل همه انسان ها..ایشون هم یه روزی مثل سایر روسای متوفی امریکا فوت خواهد کرد و عمر ابدی نخواهد داشت و زیر خاک خواهد پوسید پس از آدم ها بت نسازیم..هر چقدر هم انسان قوی باشه فقط کافیه یه طوفان کاترینا بیاد تا انسان ..از اون رییس جمهورش تا اون کارمند شهرداری نیست و نابود بشن..همین آقای اوباما هم برای مجلس ترحیم کودکان کشته شده به تلاوت قرآن گوش فرا داد..عمق کینه به اسلام ومسجد های مسلمان ها رو فقط در بعضی از این جهود های افراطی بر میاد که نتیجه سنگدلی ها و تهی شدنشون رو از معنای انسان داریم تو غزه می بینیم و زنده زنده سوزوندن اون نوجوان فلسطینی
SQR
این کاربری که گفته من رفتم امریکا اونجا عذاب وجدان گرفتم برگشتم واقعا ما رو فیلم کرده یا خودشو؟! آخه مشتی، اسرائیل در جنایت به گرد پای رژیم آخوندی و اسلامی ما *** هم نمیرسه. درد شما چیز دیگهای هست، نه حقوق بشر و این حرفا.
viva19b
با درود خسته نباشيد!! به همان دليل که باغبان از باغش و دامدار از دام ، مالک از ملک ووو...حمايت ميکند! بقاى هردو وابسته به ديگرى و بر پايه نيازهاى طرف مقابل است که رشد و ادامه حيات شان بهم هم گره خورده و نقطه ضعف و قوت آنهاست! آمريکا اسرائيل را بعنوان خانه خود در خاورميانه ميداند! به خاطر منابع عظيم و سهل الوصول موجود در خاورميانه آنها به نوبت آب را گل آلود کرده و به اهداف مالى و تجارى ميرسند! زيرا اصولن نظام حکومتى آنها بر پايه امپرياليزم اقتصاد سرمايه داريست ، حتى ميشه بگيم که آمريکا از اسرائيل پول دريافت ميکنه تا با حمايت از اسرائيل شرايط همانگونه باشه که آمريکا اسرائىل رو به قدرت رسوندو با کمک مالى و سياسى سعى کرد باعث بشه اسرائيل در خاورميانه نقش بهانه ساز و به اصطلاح غريبه اى خطرناک ، که بايد مواظب بود که به ديگران آسيب نرساند بازى کرده و حواس پرتى گول زنک باشه تا هردو به مقاصدى که انتظار دارند ، برسن واقعن خيلى پيچيده طرح ريزى شده. منافعشون تا هميشه به اصطلاح دروغ هرچه بزرگ تر باورش راحت تر. شرايط بازى فراهم باشه! تا کشور اسرائيل وجود دارد ، عذرت ميخوام که طولانى شد و موضوع پيچيده تر شد! زنده باد ايران آباد
viva19b
آمريکا همان ايران بدون تعصب و افراط مذهبى مدرن شده است! مثل روز مشخص و واضحه قالب شايد متفاوت باشه اما منابع و تشکيلات هماننده همه! حتى بين مردم هر دو کشور در عمق ماجرا تفاوتى نميکنه! اينجا با کلک و دروغ و ريا فريبت ميدن و از سر راه برت ميدارن تا نفس بکشى و آماده به سود رسانى و غلامى و بردگى باشى! ولى تو آمريکا با قانون و رسمى برده شده اى ، هردو دم از انسانيت و نفع مردم و خدمت و تلاش براى آرامش تعالى انسان ميزنند و هر دودروغگو اغواگر هستن و بر اساس سرمايه دارى زنده اند و فقط پول و منافعشون اهميت داره. و مردم رو به بردگى و نهايت تباهى ميبرند و تحمل هيچ کس هيچ جريان موازى ، مخالف و هم گام رو براى شراکت.در قدرت ندارند !!
viva19b
آمريکا همان ايران بدون تعصب و افراط مذهبى مدرن شده است! مثل روز مشخص و واضحه قالب شايد متفاوت باشه اما منابع و تشکيلات هماننده همه! حتى بين مردم هر دو کشور در عمق ماجرا تفاوتى نميکنه! اينجا با کلک و دروغ و ريا فريبت ميدن و از سر راه برت ميدارن تا نفس بکشى و آماده به سود رسانى و غلامى و بردگى باشى! ولى تو آمريکا با قانون و رسمى برده شده اى ، هردو دم از انسانيت و نفع مردم و خدمت و تلاش براى آرامش تعالى انسان ميزنند و هر دودروغگو اغواگر هستن و بر اساس سرمايه دارى زنده اند و فقط پول و منافعشون اهميت داره. و مردم رو به بردگى و نهايت تباهى ميبرند و تحمل هيچ کس هيچ جريان موازى ، مخالف و هم گام رو براى شراکت.در قدرت ندارند !! اينجا باشى دوتا هم زبان و آشنا هستن که لاقل بودنشون. بهت اميد بده که نابود و نا پديد نشى و اگر شدى يکى دنبالت بگرده و حق طلبى کنه! ولى آمريکا لهت ميکنه بدون اميد و دلسوزى توى سيستم غورتت ميدن اسمتم نميمونه. چه برسه به گوشت که تيکه بزرگت باشه و بتونن سراغى و نشونى ازت بگيرن ، حقوقت بماند ، بشين از ارثت و حق واقعيت ايران دفاع کن و قهرمان تاريخت باش که اونجا فقط ميشه يه مهاجر ديگه که مرده و بايد خاکستر بشه و ناپديد چون ارزش خاکسپارى و صرف هزينه هاى اضافى تدفين رو ندارى! زنده باد ايران آباد دوباره ميسازمت وطن