مذاکرات آتشبس در قاهره در سایه اختلافات بنیادین
فرمول مذاکرات فعلی قاهره بسیار مناقشهبرانگیز است.مصر، محمود عباس و کشورهای عربی میکوشند گفتگوها را در چارچوب خواستههای ملت فلسطین پیشببرند و نه خواستههای حماس.
بعد از گذشت ۲۵ روز از جنگ غزه، نمایندگان فلسطینیها به ویژه دو «گروه مقاومت اسلامی» حماس و جهاد اسلامی و نمایندگان دولت اسرائیل به شکل منفرد در قاهره حضور خواهند داشت تا با میانجیگری مصر و دولت آمریکا، به نزاع جاری در غزه پایان دهند. طرفین نزاع کنونی در حالی به قاهره میروند که درباره شکل و کیفیت برقراری آتشبس اختلافات بنیادین با یکدیگر دارند.
در این مذاکرات اسرائیل خواهان توقف موشکپرانی به خاک خود، نابودی تونلها و در نهایت خلع سلاح شبهنظامیان فلسطینی در غزه است و در آن سو، گروههای مسلح فلسطینی خواهان بازگشائی زمینی و دریائی مرزهای غزه و پایان دادن به محاصره منطقه هستند.
طرفین نزاع کنونی در حالی به قاهره میروند که درباره شکل و کیفیت برقراری آتشبس اختلافات بنیادین با یکدیگر دارند.
این مذاکرات پشت درهای بسته برگزار خواهد شد و دیدار مستقیمی میان اسرائیلیها و فلسطینیان صورت نمیگیرد. عزت رشق و محمد نصر (از قطر)، عماد علمی (از ترکیه) و موسی ابومرزوق (ساکن قاهره) اعضای حماس، عزام احمد و ماجد فرج از سازمان فتح به همراه بسام صالحی از حزب مردم و قیس عبدالکریم از جبهه دمکراتیک (همگی از کرانه باختری که از طریق اردن به قاهره رفتند) زیاد نخاله عضو جهاد اسلامی (از لبنان ) و ماهر طاهر عضو جبهه خلق (از سوریه) شرکت دارند. دو نفر از اعضای حماس و جهاد اسلامی در داخل غزه به نامهای خالد حیه و خالد بطش به دلایل امنیتی نتوانستند از منطقه جنگزده خارج شوند.
از سوی اسرائیل نیز یورام کوهن رئیس سازمان امنیتی – اطلاعاتی شاباک ، آموس گلعاد معاون سیاسی-امنیتی وزیر دفاع واسحاق مولخو نماینده نخست وزیر اسرائیل در این مذاکرات حضور دارند.
اساس این گفتگوها بر محور طرح پیشنهادی مصر میچرخد که ابتدا از سوی حماس رد شد اما کمی بعد، با ارائه ملاحظاتی پذیرفته شد. سفر محمود عباس به ترکیه و بعد از آن به قطر و دیدار با خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس در این تغییر رویه از سوی حماس مؤثر بود.
به احتمال بسیار زیاد، مذاکرات قاهره فقط حول آتشبس خواهد چرخید و نکات مورد اختلاف طی فرمولی به مراحل بعدی «گفتگوها و اقدامات» موکول میشود.
حتی بعد از دیدار محمود عباس با خالد مشعل، احمد عزام یکی از رهبران سازمان فتح و رئیس کنونی هیأت مذاکرهکننده فلسطینیها در قاهره اعلام کرد که خالد مشعل آتشبس پیشنهادی محمود عباس را پذیرفته است اما بلافاصله این موضوع از سوی رهبران حماس تکذیب شد.
آتشبسی سرنوشتساز
براساس تحلیلهای حماس، اهداف واقعی شروع جنگ غزه ۳، چیزی فراتر از موشکها و تونلهای شبه نظامیان فلسطینی است. رهبران سیاسی حماس معتقدند که بعد از «کودتای» عبدالفتاح سیسی در مصر، اسرائیل با همکاری برخی از کشورهای عربی در پی نابودی طرح «حاکمیت اسلام سیاسی» در منطقه است.
بنابراین اگر این آتشبس به شکلی تکمیل شود که حماس و دیگر گروههای اسلامی پیروز میدان تلقی نشوند یا نتوانند امتیازی چون پایان دادن به محاصره غزه را به دست بیاورند، هدف اسرائیل و متحدان منطقهای آن محقق خواهد شد.
رهبران سیاسی حماس معتقدند که بعد از «کودتای» سیسی در مصر، اسرائیل با همکاری برخی از کشورهای عربی در پی نابودی طرح «حاکمیت اسلام سیاسی» در منطقه است.
از این رو فرمول مذاکرات فعلی قاهره بسیار مناقشهبرانگیز است. اسرائیل، امریکا و مصر بر این موضوع تأکید دارند که ابتدا آتشبس صورت گیرد و سپس به نکات اختلافی پرداخته شود اما حماس میگوید، ابتدا تضمینهائی درباره رفع محاصره داده شود و بعد از آن با آتشبس موافقت شود.در این میان با در نظر گرفتن خواستههای اسرائیل مبنی بر خلع سلاح کامل شبه نظامیان در غزه، بعید به نظر میرسد که حماسیها بتوانند به اهداف خود در این مذاکرات دست یابند.
استدلال آنها این است که با توان موشکی جدید خود توانستهاند معادله جدیدی را خلق کنند؛ به این معنا که موشکپرانی خود را زمانی کنار میگذارند که اسرائیل به محاصره غزه پایان دهد. از نظر حماس برای قبولاندن چنین معادلهای به اسرائیل، هم محمود عباس و هم رهبری جدید مصر باید حداکثر تلاش را به خرج دهند.
گفتگو در چارچوب فلسطین و نه حماس
مصر، محمود عباس و دیگر کشورهای عربی میکوشند که این گفتگوها را در چارچوب خواستههای ملت فلسطین پیش ببرند و نه خواستههای حماس. بنابراین آتشبس در فرآیند صلح خاورمیانه و براساس قطعنامههای سابق شورای امنیت صورت میگیرد که اسرائیل باید به آن متعهد باشد. آنها به طرف اسرائیلی خواهند گفت که پایان دادن به محاصره غزه یک خواست عمومی در فلسطین و به ویژه رهبران آن در کرانه باختری است و تنها خواست حماس تلقی نمیشود.
همچنین حل موضوع غزه نیازمند یافتن راهحل برای تمام موضوعات متعلق روابط اسرائیل با فلسطینیها و از جمله توقف شهرکسازی در قدس و مناطق کرانه باختری است. امریکا نیز از این دیدگاه حمایت خواهد کرد اما سیاستمداران کاخ سفید در این مذاکرات با دادن هرگونه امتیاز به شبه نظامیان فلسطینی سرسختانه مخالفت خواهند کرد.
این موضوع در نهایت به جائی میرسد که مذاکرات فقط حول آتشبس بچرخد و نکات مورد اختلاف طی فرمولی به مراحل بعدی «گفتگوها و اقدامات» موکول شود.
اگر اسرائیل موفق شود توافق برای آتشبس را جلب کند اما چگونگی پایان دادن به محاصره غزه را به مراحل بعدی بکشاند، به اهداف خود بطور موقت دست خواهد یافت
در این میان ممکن است تسهیلات انسانی موقتی برای غزه در نظر گرفته شود اما محاصره آن پایان نخواهد یافت. اسرائیل تلاش خواهد کرد که موضوع پایان محاصره را به خلع سلاح گروههای فلسطینی ربط دهد. اگر اسرائیل موفق شود توافق برای آتشبس را جلب کند اما چگونگی پایان دادن به محاصره غزه را به مراحل بعدی بکشاند، به اهداف خود بطور موقت دست خواهد یافت اما این تضمین را هم نمیتواند به شهروندان اسرائیلی بدهد که برای همیشه از موشکهای حماس و جهاد اسلامی رهائی یافتهاند. این یک آتشبس ناقص خواهد بود که زمینه شکلگیری یک جنگ دیگر در غزه را همیشه در بطن خود خواهد داشت.
از آن سو جناح تندروی حماس با چنین آتشبسی به شدت مخالفت خواهد کرد و معلوم نیست با وجود چنین مخالفتی سرنوشت آتشبس شکننده چه باشد. بنابراین حتی اگر نتیجه مذاکرات قاهره، دستیابی به یک آتشبس جدید باشد، شبهنظامیان فلسطینی که تبلیغات گستردهای درباره پیروزیهای اخیر خود داشتند، آن را عادلانه نخواهند دید و خود را متعهد به آن نمیکنند.
جنگ اخیر غزه بیش از ۱۷۰۰ کشته و خسارات پرشماری برای فلسطینیها به همراه داشت. اگر معادلات سیاسی و نظامی میان فلسطین و اسرائیل به ناچار به همان حالت قبل از آغاز جنگ غزه ۳ برگردد، باید گفت رویاروئی عبث و بیهوده دیگری رقم خورد و به زودی همه مردم جهان آن را فراموش خواهند کرد؛ مگر آنهائی که در غزه عزیزان خود را از دست دادهاند یا خانه آنها خراب شده است.
نظرها
منوچهر
مقاله جهاد اسلامی و گردان قسام را از قلم انداخته زیرا همانطور که فتح نماینده حماس در مذاکرات نیست جهاد اسلامی و قسام هم زیر چتر حماس نمیتوانند طبقه بندی شوند و مهمتر اینکه از سه سال پیش حماس حمایت ایران را واگذاشت وجمهوری اسلامی هم کمکهای خود را به خالد مشعل متوقف کرد ولی همچنان جهاد اسلامی و قسام از طرف سپاه قدس تقویت میشوند .باید معادله مذاکرات صلح و یا اتش بس را وسیعتر گرفت تا پیش بینی نتایج انهم صورتی قابل فهمتر بخود بگیرد. از طرفی رفع محاصره غزه دو وجه کاملا مجزا دارد چون محاصره دریائی و هوائی اسرائیل جنبه حاکمیتی دارد زیرا از مرز دریائی غزه علاوه بر تضییقاتی که برای ماهیگیری تا سه مایل برای فلسطینیان وضع شده انهارا از دسترسی بدریای ازاد باز داشته است و همین موضوع سبب میشود که دسترسی هوائی نیز در اختیار این مردم نباشد. اکر این محاصره برداشته شود دولت فلسطین و یا نهایتا دولت حماس میتواند جمع دخل و خرج خود را داشته باشد و یا بامجموعه کرانه باختری در محاسبات بین المللی ببازی گرفته شود که این سیاست نه اکنون بلکه در دور نمای اینده هم مطلوب اسرائیل نیست. در مرز رفح دولت مصر مرز خود را بسته است بنابرین با ملاحظاتی میتواند انعطاف پذیر باشد گو اینکه موادترک مخاصمه با اسرائیل ناظر برانست و همین امر سبب شده است که مصر کلید دار حل مشکل باشد که در سرجمع نه در زمان مبارک و نه در ریاست جمهوری مرسی و نه سی سی قادر به کمک به فلسطینیان نشده است (مراد مردم فلسطین وغزه هستند و نه نماد های حکومتی) بیاد بیاوریم که مصر ناصر سبب شد که فلسطینیان حقوق خود را بیشتر ازدست بدهند و جنگ ناصر و صلح انور سادات اگر برای مصر دست اوردی داشت برای فلسطین و مردم ان سراسر نکبت بود. هنوز مشخص نشده است که حضور داود اغلو وزیر خارجه ترکیه چه محلی از اعراب دارد زیرا قطر پرداخت کننده است ودنبال اقائی میگردد ولی ترکیه چرا محل مشورت است چون سیاست کلی مصر هم با ترکیه در تضاد است و شاهد فاش گوئی اردغان وجوایگوئی مصر در هفته های اخیر علیه هم بوده ایم. تصور میشود که بجز امریکا که نماینده کل غرب است وهمه ترس از موضع گیری های مردمی کشور های مختلف علیه اسرائیل دارند و خواستار خوا باندن سروصدا هستند بقیه یعنی اسرائیل و حماس و جهاد اسلامی ادامه وضع موجود را بنفع خود میدانند. در چنین شرائطی اگر تغییری در موضع ها ایجاد شود بیشتر به معجزه شبیه است.
mansour
هیچ عقل سلیمی خواست امریکا ،مصر و رژیم صهیونیستی را نمی پذیرد. مقالات همو با خواست صهونیستی هم قادر به جابجایی جایگاه ظالم با مظلوم نبوده و نخواهد بود. تنها راه رهایی مردم فلسطین از یوق امپریالیسم امریکا و انگل چسبیده به آن (صهیونست های ادمکش)این است که حماس و فتح بر سر یک دولت سکولار و شراکت در حاکمیت تا زمان تشکیل دولت فلسطین و انجام انتخابات ،با هم توافق کامل یابند و هدف هر دو گروه هم برپایی یک نظام مردمسالار واقعی باشد. در چنن صورتی دولت مستکبر آمریکا و استعمارگران متحد اروپایی اش مجبورند که دست از حمایت کامل سگ زنجیری خود در منطقه بردارند. ز آنجا که اتحاد واقعی فتح و حماس در حال حاضر ممکن نیست،لذا حماس مجبور است که به فشفشه پرانی خود ادامه دهد و هزینه هم بپردازد.در غیر این صورت هم بازی کنونی را باخته است و هم منبعد هزینه گزافی را متحمل میشوند. از دید سیاسی ،در شرایط کنونی ادامه فشفشه پرانی به نفع حماس و مردم فلسطین است.چون هم هزینه داده اند و مردم جهان م در لعنت کردن امریکا ییان، دوّل اروپایی حامی رژیم تروریست و نژادپرست یهودی ، صهیونیسم و یهودیسم متحد شده اند. ادامه کشتارفلسطینیان به دستور دولت امریکا وتوسط صهیونیست های وحشی به نفع حماس است و تنها فشار افکار عمومی در کره زمین باعث شده که امریکا به دست و پای دولت کودتایی مصر و دولت ترکیه بیافتد و به شکلی عربهای فلسطینی را دباره فریب داده و سواری بگیرند.