ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

سیاست اسرائیل در خاورمیانه: هم غزه، هم ایران

کورش عرفانی- در حالی که برخی ناکامی اسرائیل در دستیابی به اهداف نظامی‌ در نوار غزه را عامل عقب‌نشینی می‌دانند، بعضی دیگر بر اهمیت اهداف سیاسی این تاکتیک تاکید دارند.

در حالی که برخی ناکامی اسرائیل در دستیابی به هدف‌های نظامی‌اش در نوار غزه را عامل عقب‌نشینی می‌دانند، بعضی دیگر بر روی اهمیت هدف‌های سیاسی این تاکتیک تاکید دارند.

برخی از ناظران امور خاورمیانه خروج نیروهای زمینی اسرائیل از نوار غزه را به عنوان یک «غافلگیری» معرفی کرده‌اند؛ زیرا بر این باورند که اسرائیل باید در پی امر مهم‌تری این کار را کرده باشد.

آیا جدیت تل‌آویو در «نابودسازی حماس» و ادعاهای دیگری از این دست، می‌تواند به خاطر یک دلیل حیاتی کنار گذاشته شود؟ آیا به راستی موضوعی مهم‌تر و اضطراری‌تر از تصرف نوار غزه و «پایان دادن به حیات حماس» سبب این تصمیم اسرائیل شده است؟ این نوشتار به بررسی این پرسش می‌پردازد.

تاکتیک راست‌های اسرائیل

روش شناخته شده‌ای که راست‌های اسرائیل در طول سه دهه گذشته (اگر به عقب تر باز نگردیم)، به کار بسته‌اند تا توجهات را از مسائل داخلی و نیز تعهدات بین‌المللی خویش منحرف سازند، نظامی‌گری در سرزمین‌های اشغالی و یا در کشورهای همسایه، مانند جنوب لبنان و تصرف آن در سال ۲۰۰۶ بوده است.

پیام تل آویو به کشورهای عربی منطقه آن است که اسرائیل خودسر، خطرناک، آسیب‌ناپذیر و نفوذناپذیر است و امنیت آنها در نزدیک شدن به اسرائیل است نه در دوری و دشمنی با آن.

آنها می‌دانند که با توقف ماشین نظامی، درخواست‌ها و مطالبات داخلی به سوی نیازهای اقتصادی و معیشتی می‌رود و انتظار بین‌المللی به سمت این که باید تعهدات اسرائیل برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به اجرا درآید. هر بار که این فشارها اوج می‌گیرد، راست‌های اسرائیلی با به راه انداختن یک درگیری نظامی پر تلفات، سطح خواست‌ها را به حد «عدم بمباران مناطق مسکونی»، «عدم کشتار زنان و کودکان بی دفاع»، «عدم حمله به مقرهای سازمان ملل» و یا حداکثر «یک آتش‌بس موقت» تقلیل می‌دهند.

بنیامین نتانیاهو، که راست‌ترین دولت تاریخ اسرائیل را شکل داده است، همانند پیشینیان خود، همچون «آریل شارون»[۱]، این بازی را به خوبی می‌شناسد و با آن، بارها خود را از شرایط «نامطلوب» رهانیده است. در ورای موضوعات گذرا و در یک نگاه استراتژیک، راست‌های اسرائیل بر این باورند که در نهایت می‌توانند با خریدن زمان، قدرت کشور خویش را آن قدر افزایش دهند که چند ویژگی در آن منظور شده باشد:

۱)    هیچ خطر نظامی نتواند به طور جدی کشور اسرائیل را تهدید کند. تهدید سیاسی برای آنها چندان مهم نیست، این اهمیت دارد که کسی به طور عملی قدرت ضربه زدن به خاک این کشور را نداشته باشد. تاکید اسرائیل بر ساختن «گنبد آهنین» [۲] و چند لایه سازی آن با بهره‌برداری از کمک مالی و فنآوری آمریکایی در این راستا بوده است.

۲)     هیچ نهاد بین‌المللی نتواند با بهره‌گیری از ابزارهای قانونی مندرج در حقوق بین‌الملل، فشاری واقعی بر اسرائیل وارد سازد، به نحوی که این کشور وادار شود در استراتژی خود تغییری پدید آورد.

۳)     هیچ دولتی در جهان نباشد که در ورای حرف و سفارش و خواهش بتواند دولت اسرائیل را از آن چه می‌خواهد انجام دهد برحذر دارد.

۴)     هیچ نوع اتحادی در منطقه - و در همسایگی یا نزدیکی اسرائیل- علیه آن صورت نگیرد. به همین خاطر یک خاورمیانه درگیر جنگ‌های داخلی، با دولت‌های کلنگی [۳] و ناتوان، صورت بندی مطلوب راست‌های اسرائیل برای این منطقه است.

به نظر می‌رسد که حمله نظامی اسرائیل به نوار غزه در ماه ژوئیه ۲۰۱۴ فرصتی را فراهم ساخت تا «نتانیاهو» و تیم وی بتوانند تئوریفوق را در آزمایشگاه غزه راستی‌آزمایی کنند و ببینند آیاهر چهار شرط لازم تامین شده است یا خیر. در جریان این حمله چهارهفته‌ای مسلم شد که:

● هیچ خطر نظامی مهمی که بتواند به اسرائیل آسیب وارد آورد به طور بالفعل در منطقه وجود ندارد و گنبد آهنین توانست به خوبی بخش عمده خطر حملات موشکی کوچک و متوسط را خنثی سازد.

●  نهادهای بین‌المللی توان هیچ اقدامی را نداشتند که بتواند برای اسرائیل خطرساز باشد. درجریان حمله اخیر، سازمان ملل به ارائه آمار نقض امنیت مراکز خود و اظهار شکوه از این وضع بسنده کرد و شورای امنیت سازمان ملل نیز با اطلاع از وتوی آمریکا کمترین شانسی برای تصویب قطعنامه ی الزام‌آور نداشت.

● کشورهای قدرتمند جهان در مقابل این حمله به اظهار تاسف از تلفات بالای غیر نظامیان و امید به برقراری آتش‌بس بسنده کردند. روسیه به اوکراین مشغول بود و اوکراین هم درگیر سقوط هواپیما. سایر کشورها نیز حداکثر در حد فراخواندن سفرای خود از اسرائیل یا اخراج سفرای اسرائیل از خاک خود اقدام کردند.

●  علیرغم کشتار «برادران» مذهبی یا قومی خود، کشورهای منطقه قادر به کمترین عمل مشترکی علیه اسرائیل نبودند. حتی حزب‌الله لبنان، که در این ایام به جنگ با مخالفان اسد در سوریه مشغول بود، به هیچ اقدام خاصی دست نزد. ایران هم در حد تئوری‌پردازی رهبری آن در باره «ضرورت مسلح سازی کرانه باختری رود اردن» اکتفاء کرد.

راست‌های اسرائیل ترجیح می‌دهند به اعتراضات و تظاهرات و نفرت عمومی اعتنایی نداشته باشند و مسئولیت مقابله با آن را به دست لابی‌های قدرتمند و طرفداران سازمان یافته خود در رسانه‌های سنتی یا شبکه‌های مجازی بسپارند.

به این ترتیب، چهار شرطی که لازم بود تا اسرائیل اطمینان یابد از این پس برای زیر پا گذاشتن تعهدات بین‌المللی خود با مشکلی مواجه نخواهد شد، متحقق شدند. حال اسرائیل می‌تواند با خیالی راحت به سراغ ادامه طرح‌های استراتژیک خود در منطقه برود و با دست باز در این باره عمل کند.

در اینجا لازم است یادآوری شود که راست‌های اسرائیل چندان نگران داشتن یک تصویر منفی از خود در افکار عمومی نیستند ومی‌دانند که در انتهای کار این زور است که حرف آخر را خواهد زد. لذا تا زمانی که تهدیدی به صورت فیزیکی برایشان نباشد و یا منافع اقتصادی‌شان در جهان، به طور اساسی، به خطر نیافتد ترجیح می‌دهند به اعتراضات و تظاهرات و نفرت عمومی، اعتنایی نداشته باشند و مسئولیت مقابله با آن را به دست لابی‌های قدرتمند و طرفداران سازمان یافته خود در رسانه‌های سنتی یا شبکه‌های مجازی بسپارند.

اسرائیل در پی زمین بزرگتر بازی

اینک که اسرائیل از این موارد «جزیی» در همسایگی خویش فارغ شده است، چه طرحی برای خاورمیانه در سر دارد و برای آن چه چشم‌اندازی را ترسیم می‌کند؟ «جان واژی»[۴]، مفسر شبکه خبری سی بی ان، نوار غزه را برای نتانیاهو به مثابه یک «سیب زمینی کوچولو» دانسته و معتقد است که او چشم به لقمه بزرگتری به نام ایران دارد.

در واقع نیز بنیامین نتانیاهو در گرماگرم درگیری‌های غزه از علاقه برخی کشورهای منطقه به پایان بخشیدن به کار حماس اظهار رضایت کرده بود، بدون آن که از این کشورها نام ببرد. اما آنچه او اعلام کرده، بهانه ای شده است که اتحادی فراگیر میان این کشورها و اسرائیل شکل بگیرد تا با هم و در کنار هم به یک خطر بزرگتر و مهم‌تر در منطقه بپردازند: مشکل یک ایران مجهز به توان ساخت سلاح اتمی.

صحبت بر سر چه کشورهایی است؟ هنوز به طور دقیق و یا رسمی نمی‌توان در این مورد چیزی اظهار داشت، اما به نظر می‌رسد کشورهایی که نخست‌وزیر اسرائیل به آنها اشاره دارد عبارتند از: عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، کویت در منطقه خلیج فارس و مصر در شمال آفریقا. [۵]

اسرائیل می‌خواهد ایران را به جای یک متحد و دوست، به یک دشمن و هدف مشترک در منطقه تبدیل سازد و با پیشگام شدن عملی در این مسیر، سالاری و سلطه سیاسی نظامی در آینده منطقه را به خود اختصاص دهد.

این کشورها، آن گونه که از گفته‌های نتانیاهو بر می‌آید، توان این را دارند که به خاطر یک دشمن مشترک، یعنی ایران، با همدیگر متحد شده و چه بسا برای رسیدن به منظور نهایی خود، یعنی بازداشتن ایران از دستیابی به سلاح هسته‌ای، دست به اقدام مشترک بزنند. این که این امر تا چه حد شانس تحقق داشته باشد یک سخن است، این که نخست وزیر اسرائیل این موضوع را با چه منظوری مطرح ساخته است سخن دیگری است. «جاناتان اسپایر» تحلیل‌گر خاورمیانه می‌گوید:«این احتمالا برای نخستین بار در تاریخ خود است که اسرائیل به طور عملی (دوفاکتو) خود را عضوی از یک اردوگاه منطقه‌ای علیه دیگری می‌یابد.»

به نظر می‌رسد که دولت اسرائیل با انتشار مطالبی در این حیطه در صدد است تا زمینه‌های نظری و تبلیغاتی استراتژی جدید خود را برای خاورمیانه پایه گذارد و بعد به تدریج، گام‌های عملی در این عرصه را به پیش برد. این زمینه‌سازی نظری در برگیرنده دو نکته عمده است:

نخست این که پیام روشنی به کشورهای خاورمیانه داده شود که در پی تغییر حامی استراتژیک خود باشند. یعنی به جای این که طبق معمول و به طور سنتی به ابرقدرت آمریکا به عنوان حافظ و پشتیبان منطقه‌ای خود امیدوار باشند، از این پس روی اسرائیل در این باره حساب بازکنند. اسرائیل در جریان حمله به نوار غزه نشان داد که کمترین توجهی به درخواست های مکرر مقامات آمریکایی، اعم از رئیس جمهور باراک اوباما یا جان کری وزیر امور خارجه این کشور، برای قطع حملات و کشتار غیر نظامیان ندارد.

به همین ترتیب که می‌توان نادیده انگاشتن کلیه درخواست‌های سازمان ملل یا رهبران کشورهای مهم اروپایی را در همین راستا دانست. امید اسرائیل این است که کشورهای عرب منطقه از این رفتارخودسرانه تل آویو این گونه برداشت کنند که اگر لازم باشد اسرائیل به سراغ آنها هم بیاید، این کشورها نباید روی حمایت آمریکا از خود، در مقابل اسرائیل، حساب کنند.

به عبارت دیگر، کشورهای عربی باید دریابند که ُقلدر محله خاورمیانه تغییر کرده است و اینک قدرت جدیدی در منطقه ظهور کرده است. تل آویو امیدوار است که این پیام توسط کشورهای عرب منطقه دریافت شده باشد که اسرائیل خودسر، خطرناک، آسیب ناپذیر و نفوذناپذیر است و امنیت آنها در نزدیک شدن به اسرائیل است نه در دوری و دشمنی با آن.

رقابت‌های سختی میان ایران و کشورهای عرب منطقه به ویژه میان تهران و ریاض در جریان است. اسرائیل بر آنست که از این رقابت‌ها که در عراق و سوریه به دشمنی آشکار تبدیل شده است حداکثر بهره‌برداری را بکند

دوم این که اسرائیل می‌خواهد پیامی به همین روشنی نیز برای آمریکا بفرستد تا به متحد و حامی اصلی – آیا باید بگوییم «سابق»؟- خویش این پیام را بدهد که دوران حرف‌شنوی تل آویو از واشنگتن سپری و معادله قدرت عوض شده است. راست‌های اسرائیل می‌خواهند واشنگتن بپذیرد که دیگر نمی‌تواند در خاورمیانه حرف اصلی را بزند و باید جایگاه ابرقدرتی در این منطقه را به آنها واگذار کند. اهمیت انتخاب زمان ارسال این پیام موقعی مشخص می‌شود که آمریکا در وضعیتی متناقض گرفتار است.

از یک سو اقتصاد شکننده آمریکا اجازه هیچ مانوور بزرگ یا خطرپذیری فراگیر را نمی‌دهد و از طرف دیگر نیز، برای حفظ برتری جهانی خود، باید در مواردی حساس از خویش قاطعیت و قدرت عمل نشان دهد. مورد ویژه‌ای که آمریکا امیدوار است در آن بدون ورود به یک جنگ جدید، به موفقیت دست یابد، مورد پرونده اتمی ایران است. واشنگتن عمیقا آرزو دارد که این کار در نهایت به حل موضوع از طریق مذاکره و امضای توافقنامه نهایی با ایران ختم شود تا هم اعتبار بین‌المللی آمریکا، به عنوان «حلال مشکلات» در منطقه، بازسازی شود و هم این که ارتش آمریکا درگیر یک ماجراجویی نظامی پر هزینه جدید نشود.

اهمیت موفقیت آمریکا در پیشبرد راهبرد جدید غیر نظامی اوباما به ویژه در زمانی اهمیت می یابد که این کشور در عراق و افغانستان با بن بست مطلق نظامی مواجه است. اما گیر اصلی این استراتژی راهبردی این است که به هیچ روی مطلوب اسرائیل نیست. اسرائیل خواهان آن نیست که حل مسالمت‌آمیز مشکل اتمی ایران سبب برقراری روابط عادی میان دو کشور شده و درسایه پیشرفت در این امر، ایران به یک متحد استراتژیک منطقه‌ای برای ایالات متحده آمریکا تبدیل شود.

کسانی که بر این باورند که آمریکا بدون توجه به موقعیت خاص ایران برای آینده منطقه نمی‌تواند امیدی به استقرار صلح در این بخش حساس از جهان داشته باشد. «ایگناسیو رامونه» سردبیر سابق نشریه لوموند دیپلماتیک بر این باورست که «هم دولت آمریکا و هم قدرت‌های اروپایی هر چه بیشتر متقاعد می‌شوند که ثبات خاورمیانه بدون مشارکت ایران ناممکن است.»

امروز سه جنگ در خاورمیانه (سوریه، عراق و غزه) در جریان است. آمریکا باید بین بیرون کشیدن پای خود از این بشکه باروت و یا درگیر شدن در آن یکی را انتخاب کند. آیا قابل تصور است که آمریکا بتواند به رشد اقتصادی خود امیدوار باشد اگر صدور نفت از خلیج فارس دچار اشکال شود؟ ممکن است برخی این تصور را داشته باشند، زیرا آمریکا در سال‌های اخیر رو به افزایش چشمگیر تولید نفت داخلی رفته است، اما باید دانست که آسیب رسیدن به اقتصاد چین هم -که به شدت به نفت خلیج فارس وابسته است- می‌تواند اقتصاد آمریکا را دچار تشنج جدی کند.

اگر لابی اسرائیل در ساختار سیاسی آمریکا بتواند برای ماه‌های آینده منافع ملی آمریکا را فدای منافع فراملی اسرائیل سازد، خاورمیانه آینده درخشانی نخواهد داشت.

اسرائیل که به دو دلیل آمریکا برای بیرون کشیدن پای خود از خاورمیانه، یعنی عدم اتکاء به قدرت نظامی برای حل هر مسئله و عدم توان اقتصادی برای ایفای نقش پلیس جهان - واقف است، می‌خواهد با عقب‌نشینی این غول، جایگزین آن شود. شاید نگرانی اسرائیل این است که آمریکا همزمان با بیرون کشیدن پای خود از این منطقه بدش نیاید مسئولیت ژاندارمی آن را به یک ایران نرم، دوست و متحد بسپارد.

بنابراین اسرائیل با پیش‌دستی می‌خواهد با یک تیر دو نشان بزند: از یکسو ایران را به جای یک متحد و دوست، به یک دشمن و هدف مشترک در منطقه تبدیل سازد و از سوی دیگر، با پیشگام شدن عملی در این مسیر، سالاری و سلطه سیاسی نظامی در آینده منطقه را به خود اختصاص دهد. به این ترتیب تل‌آویو هم به ابرقدرت خاورمیانه تبدیل می‌شود و هم این که بساط نزدیکی تهران و واشنگتن را به طور اساسی به هم می‌زند.

نتیجه‌گیری

آن چه مهم است این که رقابت‌های سختی میان ایران و کشورهای عرب منطقه در جریان است. به ویژه میان تهران و ریاض. اسرائیل بر آنست که از این رقابت‌ها که در عراق و سوریه به دشمنی آشکار تبدیل شده است حداکثر بهره‌برداری را بکند و با همسو کردن عربستان سعودی با اهداف خود، کشورهای دیگر عربی را نیز در یک جبهه متحد و در مسیر منافع استراتژیک خویش به صف کند. آن چه سبب امیدواری اسرائیل به همراهی عربستان سعودی با او می‌شود، دشمنی شدید ریاض با ایده نزدیکی تهران و واشنگتن است. [۶] این امر می‌تواند عربستان را به فکر اندازد که شاید قرار گرفتن در یک جبهه متحد با اسرائیل به او اجازه دهد که هم تهران را به زمین بزنند و هم این که آمریکا نخواهد سیاست نامطلوبی را به ریاض دیکته کند.

این که آیا این طرح اسرائیل تحقق یابد یا خیر قبل از هر چیز به میزان کنش‌گری یا انفعال واشنگتن در قبال عملکرد سازمان یافته اسرائیل برای چنین منظوری است. به عبارت دیگر اگر لابی اسرائیل در ساختار سیاسی آمریکا بتواند برای ماه‌های آینده منافع ملی آمریکا را فدای منافع فراملی اسرائیل سازد، خاورمیانه آینده درخشانی نخواهد داشت.

پانویس‌ها:

[۱]در سال ۲۰۰۰ آریل شارون با یک مانوور سیاسی و اهانت به مسجد االقصی خشم فلسطینیان را برانگیخت و اوضاع را در سرزمین‌های اشغالی چنان دچار تشنج ساخت که فرایند صلح به شدت لطمه دید.

[۳]Failed states

[۴]John Wagge

[۵] http://www.cbn.com/cbnnews/insideisrael/2014/August/Gaza-War-Triggers-Anti-Iranian-Regional-Alliance/

[۶] در اسناد منتشر شده توسط «ویکی لیکس» مشخص شد که رهبران عربستان سعودی از واشنگتن تقاضا داشته‌اند که با حمله به ایران «سر مار را بکوبند».

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • mansour

    «راست‌های اسرائیل چندان نگران داشتن یک تصویر منفی از خود در افکار عمومی نیستند و می‌دانند که در انتهای کار این زور است که حرف آخر را خواهد زد. » راست های صهیونیست -یهودی اگرچه روی دست فاشیست های آلمانی زده اند،ولی توهمات  آنان منجر به یک فاجعه انسانی دیگر و بدست دیکتاتوری خشن تر از هیتلر منجر خواهد شد. ضمنا زور نهایتأ موفق نیست همانطور که شوروی و امریکا در افقانستان موفق نشدند. علت جولان دادن صهیونیست-یهودیسم در منطقه به علل است و چند نمونه زیر  علل اصلی آن می باشد: ۱ -ضعف فرهنگ سیاسی عرب ها ۲ -حمایت وسیع امپریالیسم امریکا و دوّل استعمارگر اروپایی همپیمان آن ۳-دخالت بیجا و مضر شیعیان و مخصوصأ دولت جمهوری اسلامی ۴-ایجاد وحشت در دل مردم غیر سیاسی و تشویق آنان به حمایت از دیکتاتوران و دست نشاندگان  حامی آمریکا و رژیم صهیونیستی اتحاد دوّل دیکتاتور عرب با رژیم وحشی یهودی و صهیونیست هم چاره ساز امیال فاشیستی  صهیونیستهای یهودی نخواهد بود.همان طور که اتحاد دیکتاتورانی چون حسنی مبارک ، ملک عبدلله و دربار سوسمار خور سعودی با رژیم صهیونیستی منجر به نابوی منطقه و ایران نشد. با نگاهی کوتاه و گذرا به رسانه های مختلف جهان در این عصر ارتباتاط ،این درس را  میگیریم که  در پی شرارت و ادمکشی رژیم نژادپرست یهودی -صهیونیستی مردم جهان هم بلافاصله  به خیابان ها ریختند و خشم و انزجار خود را نسبت به این رژیم و صهیونیزم بین الملل ابراز داشتند.  جالب تر اینکه یهودیان حامی رژیم فاشیستی -صهیونیستی هم خشم مردم را  مشاهده کردند و  دچار وحشت شدند. اگر به خبری که در همین رادیو زمانه که در رابطه با یهودی ستیزی در هلند نوشته شده است توجه  بفرمایید،نتیجه اقدامات تجاوزگرانه  و وحشیگری صهیونیست ها را به خوبی متوجه می شوید. حتی ترجمه خوب شما و منبع اصلی ان هم نمونه دیگری است که در این عصر ارتباطات ، نقش  رسانه های الکترونیکی  در آگاه شدن مردم از  واقعیات و فجایع و امیال شوم دولت امپریالسم  امریکا،دوّل استعمارگر شرق و غرب ، استثمارگران و دیکتاتوران حاکم در کره زمین را نشان می دهد. موفق باشید

  • طرفداران حمله نظامی از ایران

    خیلی عالی میشه اگر اسراییل به بمباران تاسیسات بمب اتم سازی ایران مبادرت کنه , برنامه اتمی حکومت ایران تنها با تغیر حکومت متوقف خواهد شد ، و تنها را تغیر حکومت ایران حمله نظامی است که میتواند ظرف ۴۸ ساعت کار حکومت را تمام بکند البته بعد از ۴۸ ساعت حمله مردم کار این جنایتکاران را تمام میکنند

  • بابک از ایران

    حمله به ایران باعث سقوط رژیم در عرض چند روز و حتی چند ساعت خواهد شد چون اینبار نه مردم مردم زمان حمله صدام هستند نه ارتش های مهاجم با صدام قابل مقایسه است آمریکا و اسراییل و متحدان عربشان آنهم با رژیمی بدون پشتوانه و ملتی ستمیده که میخواهند از شر سی سال حکومت آخوندی خلاص شوند .عملکرد جمهوری اسلامی و تکرار آرزوی محو اسراییلش مشروعیت کامل رو به اسراییل برای دفاع از خود میده .

  • جمعی کثیر از ایران

    اسراییلیها هفت میلیون انسانند که نمیتونن منتظر بشینند که یک حکومت معتقد به ظهور امام زمان در میان خونریزی عظیم اونا رو بعنوان مقدمه ظهور ازروی زمین محو کنه و خونشونو تقدیم حضرتش کنه !جمهوری اسلامی معتقد است امام زمان طبق روایات شیعه در میان آتش و خون ظهور خواهد کرد و قصد دارد این خون را با نابودی اسراییل با بمب اتم انجام دهد شما جای اسراییل بودید دست روی دست میگذاشتید ?

  • در جوابmansour

    در جوابmansour چند سال گذشته که حماس هر از گاهی راکت های اهدایی جمهوری اسلامی رو داخل مناطق مسکونی اسراییل پرتاب میکرد کجا بودی ? چرا نمیدیدی و خودتو به ندیدن میزدی که اسراییل این موشک پرانی ها رو مدتها تحمل میکرد ? آیا افراد برون مرزی داخل تهران و اصفهان حتی یکروز موشک و راکت پرتاب کنند ما ساکت مینشستیم ? که حالا فریاد وامسلمانا برای غزه سر دادی ?

  • در جوابmansour

    در مورد نژاد پرست بودن اسراییل کمی گیج شدم در اسراییل عربها و مسلمانان میتوانند به همه مقامات حتی در ارتش و به ریاست جمهوری دست یابند ژنرال العیذر وزیر صنایع اسراییل که نظامی هم هست یک عرب عراقی الاصل و حتی زبان مادری اش عربیست , در پارلمان نمایندگان عرب و حتی درارتش افسران عرب مانند همین ژنرال العیذر وجود دارند ولی در ایران در قانون اساسی صریحا ذکر شده ریاست جمهوری مختص مسلمان و آنهم فقط شیعه دوازده امامیست و در ارتش و سپاه حتما باید مسلمان باشند و درارتش و سپاه حتی یک سنی امکان استخدام ندارد ! پس کدام نژاد پرستند ? اسراییل یا ایران ? در اسراییل کلیه مذاهب آزادند ولی در ایران بهاییان حتی در تدفین مردگان خود مشکل دارند و فرقه پست و ضاله بشمار میروند حتی در مورد ادیان مجاز مثل مسیحیت جرمی بنام " تبلیغ مسیحیت " وجود دارد ! دوست عزیزحال که ایرانی بودن شما بر همه چیزتا ن میچربد و نام بردن خلیج عربی بجای فارس و ادعای مالکیت جزایر سه گانه را از طرف تمام کشورهای عربی حتی سوریه میبینید و تجاوز به دختر و پسر هموطن خود را بدست جمهوری عربی اسلامی ایران دیده اید بهتر نیست انرژی خود را صرف کوبیدن رژیم ایران و نه اسراییل دمکراتی که مورد دشمنی عربها هست بکنید ?اسراییل بقدر کافی در میان عربها دشمن دارد که اگر خطایی کرد مچش را بگیرند هر چند از تمامی کشورهای عربی آزادتر و دارای دمکراسیست , ادعای نژاد پرستی اسراییل فقط حامیانی چون احمدی نژاد دارد که ثمره دولت او چیزی جز تبعیض بین مذاهب مردم ایران و تجاوز به دختر و پسر ایرانی در زندانهای خود نیست .

  • سرباز

    متاسفانه تروریست های حماس پایگاهای موشک پرانی وعملیات دفاعی خود را در وسط خیا بانها وکو چه ها ومحله های زندگی زنان و کودکان و مدرسه های اطفال وهمچنین بیمارستانها قرار داده اند این عرب های *** بعد از شلیک راکت فورا پشت دامنهای زنانشان قایم می شوند، یا اینکه کودکان بی گناهشان را بقل می گیرند وخارج می شوند. میدانید چرا؟ برای اینکه میدانند که پایگاه مو شکشان بهر حال کوبیده خواهد شد فقط به این صورت مخواهند ثابت کنند که اسراییل قاتل زنان وکودکان هست. ننگ بر غیرت وانسانیت حماس!!!

  • رفسنجانی

    من در صورت حمله اسراییل بهش حق میدم چون یادتونه درنماز جمعه ، رفسنجانی که شخصیت میانه روی جمهوری اسلامیست، اعلام کرد که "یک بمب اتمی کافی است که تمامی اسرائیل را کاملا منهدم کند. اما همان بمب در دنیای اسلام فقط موجب خرابی خواهد شد." وی اضافه کرد که، "این سناریو زیاد غیر قابل تصور نیست.!!!رفسنجانی تازه چهره میانه روی این رژیم است پس بدانید تنها راه سرنگونی سریع رژم با حمله نظامیست.چون در مقابل محو اسراییل ایران هم در تلافی محو و هیچ امام زمانی هم ظهور نخواهد کرد جلوی این دیوانگی رژیم را بخاطر خود ایران بگیرید

  • یک ایرانی با انصاف از: تهران

    اگر گروهی از آنطرف مرز مثل حماس به تهران و اصفهان موشک و راکت پرتاب میکرد آیا ما برایش نقل و نبات و نوازش میفرستادیم . هر دولت شرافتمند و خدمتگذار ملت هم که بود کار اسراییل را انجام میداد . به نتانیاهو و اسراییل حق میدم.

  • داود

    من به عنوان یک ایرانی معتقدم که نباید دشمن را ضعیف شمرد ولی اسرائیل وهم پیمانان عربی آن ضعیفتر از آن هستند که به خاک ایران حمله کنند اینا توهمات *** هست در ضمن اون آقا که میگفته یک عرب شده وزیر اسرائیل ...بگم که در اسرائیل ملیت ورنگ وچهره مهم نیست اینا تعصب بسیار شدید مذهبی دارن نه چهره وقتی ما صحبت از نژاد پرستی اسرائیل میکنیم منظور نژاد دینی هست که اینا بیشتر از همه چیز اونو قبول دارن .. بله از ایران هم چند سال پیش از مقامات بلند پایه اسرائیل شده بود ...

  • mansour

    نظرات مختلف فوق نشان از بی سوادی سیاسی نویسندگان انها و نشعت گرفته  از فشار اسبداد   رژیم آخوندی و اسلام طایفه ای  موجود در ایران است و هیچ منطقی در این نظرات برای توجیه  کردن جنایات رژیم صهیونیستی دیده نمی شود. تمام روشنفکران ،سیاستمداران،خبرنگاران،اساتید دانشگاهی و دانشجویان متفکر و مردمی  اروپایی و آمریکایی علت فشفشه پرانی حماس را جنایات بی شمار یهودیسم به رهبری رژیم  منفور صهیونیستی میدانند.حتی روشنفکران برجسه یهودی دولت صهیونیستی خود را مقصر  اصلی میدانند. اگر کمی روزنامه های نیرو های دمکرات،چپ و لیبرال اروپایی را بخوانید،متوجه میشوید که  اروپاییان قلدری و وحشیگری یهودیان صهیونیست را عامل اصلی فشفشه پرانی حماس  میدانند و مثل شما ناآگاهان سیاسی نمی اندیشند. اگر دفاع از وطن،ناموس،فرهنگ،و کرامت انسانی تروریسم است،من با افتخار خودم را یک  تروریست می نامم و شعارم نیز زنده باد تروریست و مرگ بر دشمنان تروریسم این چنینی  است.

  • رضا از: شیراز

    در جواب اتفاقا مسلمانان هم در اسراییل صاحب مقامات بللایی هستند و دین مانعی برای پیشرفت نیست برخلاف جمهوری اسلامی که حتی به اهل تسنن اجازه داشتن مسجد در تهران و نماز جماعت نمیدهد . و در ادارات و نیروهای نظامی جایی برای غیر شیعه نیست .

  • باز هم در جواب mansour

    باز هم در جواب mansour : اگر دفاع از ملت اسراییل در برابر موشک اندازان یا همان مردم بیدفاع مسلح به موشک غزه!! اسمش جنایت هست لابد دفاع ایرانیان علیه ارتش صدام در زمان موشک و بمب اندازی عراق هم جنایت بوده و باید ارتش عراق را تشویق میکردیم !!!

  • Bahram

    بفرمایید ببینیم این کشور فلسطین که بقول شما غصب و اشغال شده واحد پولش و اعضای کابینه دولتش کی و چی بوده ?آیا هرگز کشوری باسم فلسطین اونجا بوده که اشغال بشه ? اسراییلیها از زمان حضرت موسی در اسراییل میزیستند ولی نه زیر عنوان اسراییل اسراییل جدید در بقایای امپراطوری عثمانی بعد از جنگ جهانی دوم همراه با فلسطین که تا اونموقع وجود نداشت توسط سازمان ملل تاسیس شد ولی عربها قبول نکردند و ناگهان حمله بردند و از استقلال یهودیان خشمگین شدند با آنکه قبلا کشوری باسم فلسطین اونجا نبود . بنابراین اسراییل چاره ای جز دفاع نداشت و کلا جنگ های اسراییل دفاع بوده نه تهاجم

  • مدافع

    اینهم یک نفر که خود را مدافع ناموس میداند :!!! سمیر قنطار تروریست فلسطینی با حمله به یک خانه در یک شهرک یهودی نین پدر و مادر اسراییلی و دو کودک 6 ماهه و 4 ساله خوانوده را سر برید اینها رو اخبار جمهوری جنایتکار اسلامی نمیگه فقط شاید بگه 4 صهیونیست مردن , اون بچه 6 ماهه و 4 ساله هم صهیونیست هستند !!!

  • مهاجم

    حمله به ایران باعث سقوط رژیم در عرض چند روز و حتی چند ساعت خواهد شد چون اینبار نه مردم مردم زمان حمله صدام هستند نه ارتش های مهاجم با صدام قابل مقایسه است آمریکا و اسراییل و متحدان عربشان آنهم با رژیمی بدون پشتوانه و ملتی ستمیده که میخواهند از شر سی سال حکومت آخوندی خلاص شوند .عملکرد جمهوری اسلامی و تکرار آرزوی محو اسراییلش مشروعیت کامل رو به اسراییل برای دفاع از خود میده

  • هموطن بهایی از: گورستان تخریب شده

    فقط میخواستم بگم گلی به جمال طرفداران حقوق بشر "وطنی" که انقدر هوای مردم غزه و فلسطین رو دارند! روی سخنم با کسانیست که توی این ۳۵ سال اخیر حتی یک کلام راجع به ترور اعدام و زندانی شدن و شکنجه و تخریب گورستان هموطنان بهایی خودشون اعتراض نکردند. همه اونایی که توی این سه دهه اخیر لام تا کام از سرکوب هموطنان خودشون توسط نیروی های فلسطینی/لبنانی در تظاهرات حرف نزدند. اونایی که در برابر اینهمه اعدام های سیاسی مردم ایران روشون رو میکنند اونور و حتی یک اعتراض هم نمیکنند. همه کسانی که تو خیابون میبینند که چه جوری با زنان و دختران ما رفتار میکنند ولی یه قدم برای جلوگیری از این نابرابری بر نمیدارند. ادمهایی که ۳۵ ساله میزنند تو سرشون اما باز ترجیح میدن یه آخوند دیگه بیاد که بیشتر بزنه تو سرشون. کسانی که نون شب ندارند بخورند اما پشت سر رژیمی سینه میزنند که لقمه رو از تو دهن اونا برمیداره میگذاره تو دهن برادران مظلوم لبنانی/ فلسطینی.اونایی که اعتراضشون فقط فیلمبرداری با تلفنشون از صحنه های اعدام و کتک خوردن مردمه.بابا شما ها ایول دارین. دمتون گرم برای اینهمه ابراز احساسات پر شور که این چند روزه نشون دادید.باعث افتخارید!

  • افتخار

    اگر دفاع از وطن ،ناموس،فرهنگ،و کرامت انسانی در برابر یک عده موشک انداز جنایت صهیونیستیست است ما هم افتخار میکنیم که جنایتکار صهیونیست باشیم .

  • سیاست اسرائیل در خاورمیانه: هم غزه، هم ایران – کورش عرفانی — خودرهاگران

    […] سیاست اسرائیل در خاورمیانه: هم غزه، هم ایران […]