توصیهها و هشدارهای آشکار و پنهان خامنهای به روحانی
علی افشاری- خامنهای در دیدار با اعضای کابینه و به مناسبت هفته دولت، رویکرد حمایت انتقادی را برگزید و در عین حال بیش از گذشته فاصلهاش با مواضع حسن روحانی را آشکار ساخت.
خامنهای در دیدار با اعضای کابینه و به مناسبت هفته دولت، رویکرد حمایت انتقادی را برگزید و در عین حال بیش از گذشته فاصلهاش با مواضع حسن روحانی را آشکار ساخت. اگر چه نقاط اشتراکی بین مواضع روحانی و خامنهای وجود دارد و تاکنون برایند ریاست جمهوری روحانی به ضرر خامنهای نبوده است، اما روحانی گزینه مطلوب وی برای ریاست جمهوری نیست.
در واقع شرایط خاص سیاسی ایران و تنگناهای خارجی و داخلی و موازنه قوای داخل بلوک قدرت باعث شد تا رهبری به پذیرش ریاست جمهوری روحانی رضایت دهد، اما معلوم نیست این رضایت مقطعی تداوم یابد و روحانی نیز مانند رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد دو دوره متعارف ریاست جمهوری را تجربه کند.
انتقادها و تذکرات خامنهای به دولت نشان داد که او رویکرد کنترلی خود بر قوه مجربه را افزایش خواهد داد و دولت در سالهای آینده با محدودیتهای بیشتری از ناحیه دستگاه ولایت فقیه و نهادهای زیر مجموعهاش روبرو خواهد شد. روحانی اگر چه در سطح کلامی و گفتمانی تمایزهایش را نشان داده، اما در مجموع خطوط قرمز رهبری را کاملا اجرا کرده و فرادستی وی در اعمال ولایت مطلقه را پذیرفته است.
روحانی اگر چه در سطح کلامی و گفتمانی تمایزهایش را نشان داده، اما در مجموع خطوط قرمز رهبری را کاملا اجرا کرده و فرادستی وی در اعمال ولایت مطلقه را پذیرفته است.
خامنهای در این دیدار ضمن برخورد در مجموع مثبت، انتقادهایی بیش از گذشته نسبت به عملکرد دولت مطرح کرد. او در عین حال از دولت خواست فقط واقعیتها را در گزارشها منعکس کند. موارد مهم تذکرات صریح و تلویحی وی به روحانی و وزرای او را میتوان به شرح زیر دستهبندی کرد:
- حفظ انسجام و یکپارچگی در دولت
خامنهای با تاکید بر ضرورت اینکه از دولت یک صدا باید بلند شود، نسبت به طرح دیدگاههای مختلف در دولت واکنش منفی نشان داد. دولت روحانی به دلیل بافت غیر یکپارچه از اشتراک مواضع بالا برخوردار نیست. خود روحانی نیز برنامه و گفتمان شکلیافته و منسجمی ندارد. اما تاکید خامنهای بر تک صدایی در دولت، تقویت گرایش محافظهکارانه آن در شکاف بین بلوک اصولگرا و اصلاحطلب در هیات دولت است.
- پایبندی به جهتگیری انقلابی
خامنهای در مقدمه سخنانش بر ضرورت حفظ جهتگیری انقلابی تاکید کرد. رمزگشایی از سخنان و مواضع وی روشن میسازد منظور او از جهتگیری انقلابی، اقتدارگرایی سیاسی در داخل، ستیزهجویی در سیاست خارجی و حفظ رابطه خصمانه با آمریکا است. او همچنین پایبندی به نظریه ولایت فقیه و التزام عملی کامل به آن را نیز مد نظر دارد.
- پرهیز از ایجاد دو قطبی و نمایش موضع سیاسی
رهبری دولت را از ایجاد دو قطبی در جامعه بر حذر داشت و فضاسازی برای تبیین مخالفان دولت و تلاش برای به حاشیه راندن آنها در تقابلهای گفتمانی و سیاسی را باعث ناامیدی و تشویش مردم دانست. او میخواهد مسئولان بر وحدت صوری و ادعای نبودن اختلاف دیدگاه پافشاری کنند تا فضا برای تعدیل وضع موجود ناشی از علنی کردن تنشها و بر ملا شدن برخی از اطلاعات پشت پرده مساعد نشود. طبیعی است در این وضعیت روحانی متضرر میشود.
شباهت ادبیات خامنهای به اصولگرایان افراطی نشان میدهد تحرکات آنها صرفا ناشی از اقدامات گروهی کمشمار در جامعه و جناحهای سیاسی نیست.
- مرز بندی با جنبش سبز و هشدار به وزرا
خامنهای بار دیگر ضمن تذکری صریح از وزرا خواست تا با رهبران و فعالان و راهبرد جنبش سبز و نافرمانی در برابر اقدامات مستبدانه وی که آن را «فتنه» مینامد، مرزبندی کنند و همانگونه که موقع اخذ رای اعتماد اعلام برائت کردند، در دوره مسئولیت نیز پایبندی خود به این مرزبندی را حفظ کنند. بدین ترتیب او فاش کرد که اگر فرمان استیضاح فرجیدانا از طرف وی صادر نشده باشد، حداقل موافق این اقدام بوده است.
او به وزرای دیگر نیز هشدار داد تا به سرنوشت مشابهی دچار نشوند. شباهت ادبیات خامنهای به اصولگرایان افراطی نشان داد تحرکات آنها صرفا ناشی از اقدامات گروهی کمشمار در جامعه و جناحهای سیاسی نیست، بلکه پشتوانه قدرتمندی در بخش مسلط قدرت دارند.
- توصیه روحانی به آرامش
خامنهای بدون اینکه اسم روحانی را بیاورد، با استفاده از نشانگانی وی را مخاطب قرار داد تا در مواجهه با انتقادها سعه صدر و مدارای بیشتری به خرج دهد. بدین گونه او ناخشنودی خود را از اظهارات تند روحانی در حمله به منتقدان اصولگرای مذاکرات هستهای و به کار بردن عبارتهایی چون «به جهنم» یا «بزدل» را نشان داد.
میتوان گفت خامنهای به طور نسبی صریحترین انتقاد خود به روحانی را در یک سال گذشته ابراز کرد. او همچنین به روحانی توصیه کرد که پاسخ به همه انتقادات ضرورت ندارد، بهخصوص آنها که در جامعه تاثیرگذار نیستند. در عین حال در برخی موارد به وی حق داد از برخی انتقادات غیر منصفانه و ناوارد ناراحت شود.
- عدم سیاهنمائی نسبت دولت احمدینژاد
خامنهای خیلی صریح از دولت یازدهم خواست در قبال دولت دهم و نهم دست به سیاهنمایی نزند و در بیان ایرادات آن اغراق نکند. این موضع خامنهای حوزه مانور دولت اعتدال برای بیان تخلفات احمدینژاد را محدود میسازد.
همچنین میتوان نتیجه گرفت خامنهای نسبت به افشاگری در خصوص بورسیههای غیر قانونی اعطا شده و همچنین تخلفات مالی ریالی و دلاری دولت قبلی ناخرسند است. اگر دولت روحانی این درخواست را بپذیرد آنگاه یکی از برگهای برنده خود در نمایش مشکلاتی که با آن دست به گریبان است و تهییج مدافعانش را از دست میدهد.
- تغییر بسته اقتصادی
خامنهای تصریح کرد بخشهایی از مفاد بسته اقتصادی دولت با سیاستهای اقتصاد مقاومتی تطبیق ندارد و باید تغییر داده شوند. وی به جزئیات اشاره نکرد اما میتوان حدس زد تاکید وی بر کاهش واردات، سرمایهگذاری بیشتر در امور صنایع تبدیلی در روستا ها و کشاورزی و عدم استفاده از ظرفیتهای تعامل با غرب و برنامهریزی با فرض تداوم تحریمها و شرایط انزوا است.
تاکید چند باره خامنهای بر مرزبندی با جنبش سبز و ضرورت رعایت خطوط قرمز مورد نظرش، آسیبپذیری او را نشان میدهد.
خامنهای از دولت خواست علیرغم مخالفت با طرح مسکن مهر، خانههای در حال ساخت را تکمیل کند.
او با انتقاد از سیستم بانکی کشور آن را به بنگاهداری و عدم حمایت از تولید متهم کرد. این در حالی است که نظر وی در زمینه تقویت تولید و کار آفرینی، منجر به از بین رفتن بخش زیادی از منابع بانکها در قالب وامهای زودبازده شد. در حال حاضر بانکها نزدیک به هشتاد هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار هستند.
کلید واژهها و نکات محوری سخنان خامنهای نزدیکی و زیادی با سمتگیری و ادبیات اصولگرایان افراطی داشت و نتیجه حرفهای او، محرک تندروی مخالفان درون حکومتی روحانی و تشویق آنها به حملات بیشتر است.
خامنهای با سخنان خود، آهنگ مهار دولت روحانی و جلوگیری از بالفعل شدن تهدیدهای آن علیه وضع سیاسی موجود و موازنه قوا در درون بلوک قدرت را شتاب بخشید. در عین حال تاکید چند باره وی بر مرزبندی با جنبش سبز و ضرورت رعایت خطوط قرمز مورد نظرش، آسیبپذیری او را نیز نشان میدهد و شاهدی است بر آن که او کماکان از ناحیه حضور اصلاحطلبان در دولت و یا نیروهایی که در سال ۱۳۸۸ از موسوی و کروبی حمایت کردند، احساس خطر میکند.
نظرها
عبداله
کسانی که با کار و بار سیاست سر و بحث دارند به هر طیفی که تعلق داشته باشند میدانند که گفتن اینکه روحانی را خامنه ای آورد و یا داعش را آمریکا درست کرد چقدر مسخره است چرا که روند تطور گروه ها مشخص است و به جزء یک عده تاریخدان که دنبال تاریخ سری میگردند کسی به این تحلیل ها وقعی نمیگذارد و خامنه ای و روحانی بگونه ای دچار هم هستند خامنه ای حتی در سال آخر با احمدی نژاد بر سر مذاکرات اتمی و تحریم ها و اعتراف به تاثیر تحریم ها مشکل داشت و احمدی نژاد به صراحت گفته بود که مدت هاست که در مذاکرات اتمی نقشی ندارد و خواست خامنه ای برای اینکه ریاست جمهوری توسط مجلس انتخاب شود نشان از عمق اختلافات خامنه ای و احمدی نژاد میداد مساله اینجاست که دیکتاتوری مثل خامنه ای باید خوب گوش کند و او نیک میداند جریانی را که علیه خاتمی به اسم ناب گرایان و موعود گرایان در قالب آبادگران و.... بسیج کرده است ممکن است علیه خود او اقدام کنند نمایندگان مجلس به وضوح آگاه بودند که در سال 88 به نفع احمدی نژاد تقلب شده است و سران مجلس 8 این امر را بخوبی میدانستند نتیجه آن شد که خامنه ای بدنه مجلس 8 را به مجلس 9 راه نداد چون میدانست که آن ها از تقلب مطلع هستند حتی برخی از هواداران و شخص مصباح یزدی از اینکه دستور تقلب در سال 92 صادر نشده است شاکی بود و انتظارشان این بود که تقلب دوباره صورت میگیرد عدم تقلب در سال 92 را جامعه بیشتر مدیون احمدی نژاد است تا خامنه ای! او میدانست که به قدرت رسیدن یک اصولگرا به نام جلیلی یا قالیباف تبعات سنگینی برای او دارد اصولگرایان به خاطر خطری که دارند از خود بیشتر از اصلاح طلبان میترسند حتی تقلب سال 88 با خود احمدی نژاد هماهنگ نشده بود اختلاف بین اصولگرایان بیشتر از حد تصور است و خامنه ای این را می پسندد در مجلسی که لاریجانی ریاست آن را برعهده دارد مورد اهانت واقع شده و لقب دیکتاتور میگیرد به همین دلیل پرسش این سوال که آیا خامنه ای به روحانی نزدیک است یا خیر اشتباه است وقتی که ما خوب به بازی ها و نقش و اختلافات جناح ها نگاه نکنیم حتی وقتی که خامنه ای میگوید من همیشه از وزرا و دولت ها حمایت میکنم به جز مواردی خاص نوعی فرار از این بازی جناحی و گرفتن سمت جناحی است که در قدرت میباشد محسوب میشود اما خامنه ای همیشه سهم خود را از دولت ها طلب میکند و حمایت او تا وقتی است که سهم او پرداخت میشود مثلا وقتی که فیروز آبادی بر حمایت از دولت تاکید کرد متقابلا جناح راست افراطی دارای نوعی افسردگی و اضطراب و خشم فروخفته شد این ها از هاشمی نفرت دارند چون مدتی زیر دست هاشمی بوده اند اگر روزی این جناح به آقایی ایران برسد هاشمی و روحانی را ممکن است به جرم خیانت اعدام کنند اما خاتمی را آزاد میگذارند و خامنه ای دقیقا در این نکته است که از این گروه ها میترسد چرا که خود او نیز در بسیاری از موارد یار غار هاشمی و روحانی بوده است همانطور که پس از قطعنامه 598 افراطیون به قول هاشمی به حاشیه رفتند اکنون نیز اگر مذاکرات هسته ای آبرومندانه به انتها برسد جناح تندرو باید از مجلس خداحافظی کند اما مساله این است که خامنه ای این گروه افراطی را همیشه به عنوان اهرمی علیه میانه رو ها نگه میدارد اگر باهنر میگوید که از نظر او سران فتنه موسوی و کروبی هستند از نظر جبهه پایداری سران فتنه ای وجود ندارد بلکه فتنه فقط یک سر دارد و آن هاشمی است شریعتمداری در سال 84 جانب قالیباف را گرفته بود اما در انتها گفت که دشمنان در قالب حمایت از قالیباف نقشه شومی کشیده بودند و ما از احمدی نژاد حمایت کردیم شاید حملات مکرر احمدی نژاد به هاشمی نقش پر رنگی در این حادثه برای شریعتمداری داشت مخصوصا آنکه قالیباف در دور دوم از هاشمی حمایت کرد و لاریجانی از احمدی نژاد چیزی که لاریجانی آن را بیاد نمی آورد اتحاد لاریجانی_شریعتمداری اتحاد حاکم بر ایران است این دو گانه برخی جاها نظرات متفاوتی با هم دارند اما دوقلوی حاکم بر ایران هستند لاریجانی ها به بیوت مراجع و قشر سنتی و تا حدودی بعضا مذهبی غیر سیاسی و مذهبی های مد روز نزدیکند و شریعتمداری به آن نهاد های که خودش میداند نزدیک است اما چیزی که لازم است این است که این ها نمیتوانند از هم جدا باشند چیزی که سال 88 اتفاق افتاد و لقب فتنه گرفت این بود که به این محور پتکی وارد آمد و ابهاماتی برای بسیاری از هواداران حکومت ایجاد گردید در حالی که عملا بسیاری از مراجع و افرادی مثل جوادی آملی و مجتهدین و اعضاء خبرگان رهبری با سوال مواجه شده بودند این اتحاد لرزان شده بود لاریجانی از احمدی نژاد بریده و از شورای امنیت ملی کنار گذاشته شده بود اما جناح شریعتمداری با ورود جلیلی که در ابتدا خامنه ای برای دادن عنوان نمایندگی رهبر در شورا به او تعلل کرده بود تقویت گردیده بود
nader
دروغ چرا؟ بیت همه کاره است . هرکس حدش را رعایت نکند معزول و مغلوب میشود!
faryad
سخنان روحانی در اردبیل در باره استیضاح وزیر علوم دولت خود:...همه باید در چارچوب قانون قواعد بازی را بپذیریم.! بر اساس قانون یک وزیر رأی اعتماد میگیرد و ممکن است وزیر دیگری استیضاح شود اما کسی نباید عصبانی شود چون همه پذیرفتهایم که میخواهیم با هم کار کنیم !.... ما در چارچوب قانون رإی اکثریت نمایندگان هرچه باشد میپذیریم و در مورد قانونگذاری نیز تسلیم هستیم!! . اگر از چارچوب قانون خارج شویم ضررش بیشتر است و لجبازی و مقاومت بیجا نتیجه نخواهد داشت !! پس همه قوا در کنار هم باید با توجه به رهنمودهای رهبری کار را پیش ببریم!! نظرمن: غیرازین گفته باشد جای تعجب دارد. قواعد بازی کی را بپذیریم ؟ چماقداران و برپاکنندگان کهریزک ها و پشتیبانان اختلاسها و رحیمی و مرتضوی ها را؟