امراض قلبی و عروقی، از "اصلیترین عوامل مرگ در کشور"
حسن هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد: «امراض قلبی و عروقی، پرفشاری خون و سبک نادرست زندگی، اصلی ترین عوامل مرگ در کشور است.»
حسن هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد: «امراض قلبی و عروقی، فشار خون بالا و سبک نادرست زندگی، اصلیترین عوامل مرگ در کشور به شمار می روند.»
به گزارش خبرگزاری رسمی حکومت ایران (ایرنا)، وزارت بهداشت در یک بررسی تحت عنوان «سیمای مرگ ایرانیان»، عمدهترین عوامل موثر مرگ و میر در کشور را شناسایی کرده است.
حسن قاضیزاده هاشمی، عصر روز پنجشنبه در گفتوگو با شبکه استانی «اترک» سیمای خراسان شمالی با اشاره به «امراض قلبی و عروقی»، «فشار خون بالا» و «سبک نادرست زندگی» به عنوان اصلیترین عوامل مرگ در کشور، گفت: «۵۰ درصد از مردم ما به دلیل دچار شدن به امراض قلبی از بین میروند و سن ابتلا به بیماریهای قلبی در جامعه ما به ۳۵ سال کاهش یافته است.»
«کیفیت مواد غذایی» و «نوع تغذیه» در تامین سلامت فرد نقش اساسی دارد. به عقیده هاشمی، وزارت بهداشت با همکاری سازمان استاندارد باید «کنترل» و «نظارت» بیشتری بر کیفیت مواد غذایی عرضه شده در ایران داشته باشد.
کنترل کیفیت مواد غذایی موجود در بازار ایران نه تنها از سوی دولت با دقت صورت نمی گیرد، بلکه مردم نیز هنگام خرید اجناس مورد نیاز خود چندان توجه ای به کیفیت آنها ندارند. «سطح اندک اطلاعات مردم درباره مضرات و فواید مواد غذایی» موجب می شود کمتر کسی اطلاعات درج شده بر بستهبندی کالاهای مختلف را بخواند.
حسن هاشمی با تأکید بر اهمیت «خودمراقبتی»، درباره درباره میزان استفاده از نمک به شکل مستقیم و غیر مستقیم در ایران گفت: «مصرف نمک در کشور ما پنج برابر حد مجاز است که به عنوان یکی از عوامل اصلی ابتلا به فشار خون و متعاقب آن سکته شناخته شده است.»
به عقیده این مقام مسئول، برنامه اصلی وزارت بهداشت باید متوجه پیشگیری از بیماری و مرگهای زودرس باشد: «اینکه ما شمار بیمارستانها و تختها را افزایش دهیم هنری نیست، بلکه باید در وهله نخست از بار بیماریها کاسته و شمار افراد نیازمند به عمل و بیمارستان را کاهش دهیم.»
نبود نظارت دولتی
نبود کنترل دقیق مواد غذایی «وارداتی» و «داخلی» از سوی وزارت بهداشت و موسسه استاندارد ایران، موجب شده است تا شماری از تولیدکنندگان خود را موظف به ارائه اطلاعات دقیق مربوط به مواد به کار رفته در کالای تولیدیشان نکنند. این نکته در تشدید بیماری های مربوط به امراض قلبی و عروقی و ابتلا به بیماری فشار خون در جامعه ایران نقش دارد. وجود روغن پالم در محصولات لبنی پرچرب از این جمله است.
چندی پیش وزیر بهداشت فاش ساخت که در اغلب محصولات لبنی پرچرب ایران از روغن پالم (نخل) استفاده میشود که دارای اسید چرب اشباع شده و سنگین است که به ویژه برای افراد دارای کلسترول و سنین بالا مناسب نیست.
وجود این روغن در لبنیات ایران، آن هم خارج از میزان استاندارد، در حالی است که در چند سال اخیر انواع ماستهای پرچرب با استقبال مردم روبهرو شده است.
در پی افشای استفاده از روغن پالم در محصولات لبنی، شماری از وکلای دادگستری از روسای پیشین سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت و موسسه استاندارد ایران شکایت و آنان را به دادسرا احضار کردند.
به گفته مصطفی ترک همدانی یکی از وکلای شاکی، رسول دیناروند به عنوان رئیس سازمان غذا و دارو تنها در این دوره مسئولیت سازمان را برعهده نداشته، بلکه در دورههای قبلی هم رئیس سازمان غذا و دارو بوده و کاملا در جریان ماجرای استفاده از روغن پالم بوده، اما تا زمانی که وزیر بهداشت افشاگری نکرده، هیچ اقدامی انجام نداده است.
نقش وابستگان مسئولان حکومت در واردات مواد غذایی ازجمله روغن پالم و برخی برنج های آلوده، مانع از ارائه اطلاعات به موقع پیرامون آنها از سوی کارشناسان مواد غذایی می شود.
این در حالی است که تنها با گردش اطلاعات و علنی شدن خطاهاست که افکار عمومی میتواند در درازمدت نسبت به کیفیت مواد غذایی حساس شود و در نهایت تولیدکنندگان را به ارائه اطلاعات ضروری ملزم کند.
بحران اقتصادی
علاوه بر «نبود نظارت دولتی موثر در کنترل مواد غذایی»، «بحران اقتصادی» و «افزایش مداوم قیمت مواد غذایی» مانع از تغییر فرهنگ غذایی حتی برای آن دسته از افرادی میشود که نسبت به موضوع آگاه و حساس هستند.
چندی پیش روزنامه شرق یک محاسبه ساده در یک خانواده کارگری انجام داده بود با این فرض که این خانواده صاحب مسکن است و اجارهخانه سرسامآور در تهران و شهرهای بزرگ را پرداخت نمیکند.
در این گزارش، فقط هزینههای سادهترین خوراک، شامل نان، تخممرغ، ماست، پنیر، سیبزمینی و گوجهفرنگی بررسی شده بود: دو قرص نان بربری (برای صبحانه و ناهار و شام)، یکهزار تومان، سه عدد تخممرغ ۳۵۰ تومانی (هزارو۵۰ تومان)، روزی ۷۲۶ تومان ماست، نزدیک به ۴۷۰ تومان پنیر، ۵۴ تومان قند، ۲۵۰ تومان سیبزمینی، ۲۸۰ تومان گوجهفرنگی.
بر این اساس، هزینه خوراک یک نفر، هر روز ارزشی بالغ بر سههزارو۸۲۶ تومان خواهد داشت. این را اگر برای ماه حساب کنیم رقم ۱۱۵ هزار تومان خواهد شد. یعنی یک خانواده چهارنفره روی هم باید برای همین خوراک بسیار ساده بدون گوشت، روغن، چای، برنج، مرغ و سبزی، لااقل ۴۶۰ هزارتومان داشته باشد.
این گزارش در آستانه سال خورشیدی ۹۳ تهیه شده و در هشت ماه گذشته قیمت مواد غذایی روندی رو به افزایش داشته است. این در حالی است که حداقل دستمزد کارگران با افزایش ۲۵ درصدی، ۶۰۸ هزار و ۹۰۰ تومان است.
علاوه بر زمینه های بحران سازی چون «عدم نظارت دولتی»، «بحران اقتصادی» و فرهنگ غذای پرچرب ایرانی»، «سبک زندگی ایرانی» (عدم توجه به فواید ورزش) از ذیگر دلایل تعیین کننده شدتگیری بیماریهای قلبی و عروقی و فشار خون به شمار می رود.
نظرها
شهرام
این آقا که ظاهری محترم و موجه هم دارد تا انتهای دوره ی کاری خود همین حرفها را تکرار خواهد کرد بی اینکه بتواند یک هزارم درصد در رفع این عوامل زمینه ساز مرگ کاری بکند. اولین عامل همه ی مصیب های ایران فساد گسترده است که اگر نباشد سبک زندگی مردم درست می شود و به دنبال آن بیمارهای قلبی و روانی و مرض قند و سرطان و ... مرگ و میر کاهش پیدا می کند. از نظر من فساد یعنی اینکه متخصص بالینی بجای کار درمانی به مدیریت کلان در سطح وزارت که امری است سیاسی بپردازد. چه کسی گفته یک جراح برجسته ی چشم بهترین گزینه برای وزارت است؟ وزیر فعلی بهداشت در کشوری به عظمت آمریکا دارای مدرک کارشناسی از آکسفورد ولی با سابقه ای درخشان در مدیریت بخش های دولتی و خصوصی است.