زورخانه زنانه
زورخانه رستمی فضایی انحصاراً زنانه است
زورخانه زنانه را نوشین رستمی، هنرمند بینرشتهای ساکن بروکلین نیویورک، کارگردانی کرده است. طراحی دیگری از این پروژه هنری قرار است که روز شنبه و یکشنبه ۲۷ و ۲۸ سپتامبر در فستیوال هنری دامبو (DUMBO) در شهر بروکلین به روی صحنه رود.
در این طراحی، رستمی از ورزشهای سنتی زورخانهای الهام گرفته که در آن شرکتکنندگان در حین انجام حرکات ورزشی، بر فضائل انسانی از جمله تواضع، بخشش و سخاوت تأکید دارند. ورزشهای زورخانهای اما ورزشهایی مردانهاند و زنان بهطور سنتی از ورود به زورخانه که در آن مردان با لباسهای نیمه برهنه همراه با ضرب، زنگ و شعر حرکتهای ورزشی را اجرا میکنند، حذف شدهاند.
زورخانه رستمی اما، فضایی انحصاراً زنانه است. در این اجرا هنرمندان زن تفسیری معاصر از آیینهای زورخانهای را با تأکید بر جنسیت، اجرا میکنند. در خوانش جنسیتی رستمی از زورخانه، از رقصندگان زن، موسیقی و نمادشناسی در طراحی صحنه و لباس، استفاده شده است. در اجرای این ویدئو، نوشین رستمی با مرسیها مسیهاویج، طراح رقص همکاری کرده است. رقصندگان این پروژه جسیکا اسرائیل، آناهیتا مقدم، کاترین مورسک، اسکات اولسن، اَبی پرایس و پرینستون اسپایسرهستند.
درپروژه آتی که در بروکلین به روی صحنه خواهد رفت، رستمی با طراح رقص آمریکایی آتوم کیوتی همکاری میکند که علاقه ویژهای به طراحی رقص مدرن بر اساس هنرهای بومی و آیینهای اجرایی دارد. در پروژه آتی هم از هنرمندان زن و هم از مردان استفاده خواهد شد.
اگر مایل هستید از این هنرمندان و این پروژه هنری حمایت کنید به این صفحه بروید.
نظرها
صادق
این چیزا واسه ایرانی ها حرمت داره، میخوان برن برقصن برن کلاب، اسم زورخونه را چرا خراب میکنن این هنر نیست، حمله به فرهنگ هست
آرزو
تاکید بر جنسیت زن در نوع طراحی لباس و حرکات رقصنده ها، اعتراض زیبایی بود به مردانه بودن سنتهای ایران. سنتهایی که «زور» را صرفا مردانه می دانند، زنان را «ضعیفه» پنداشته و به زورخانه حتا راه نمی دهند. طراحی مثلثهای آیینه ای بر روی لباس با نشانه گرفتن عضو جنسی و نیز انتخاب رنگ لباس بسیار هوشمندانه بود. حرکات رقص همراهی زنانگی و قدرت و تسلط را به زیبایی به نمایش می گذاشت. بسیار لذت بردم.
سعید
همون بهتر که خانم ها سراغ زورخونه نمیرن، حیف اسم ورزش که بخواهیم روی این شلنگ تخته انداختن ملت بزاریم جدا چرا فکر کردین مرکز دنیا هستین؟ حرمت و فرهنگ مال تک تک مردمه و هر چی تو فکر کنی 8 میلیارد آدم دارن رو زمین زندگی میکنن، شما برای خودت تصمیم بگیر
Bahram
کاریست بسیار زیبا، خانمها حق دارند در هر عرصهای از زندگی شرکت کنند.ننگ آور است که در جوامع اسلامی، زنها از همیه امور کنار، گذارده میشوند.
ladanmokhtari
به نظر من البته قابل تقدیر است که دست کم این آرزوی زنان هم منصۀ ظهور می یابد, ولی من به عنوان یک زن این نوع طراحی را چندان نپسندیدم. لباسها مطلقاً مردود و افتضاح و خارج از شان یک زن و نیز خارج از شان ورزش زورخانه ای است. چارچوبهای جوانمردی در نوع حرکات اصلاً حس نمی شود ... کلاً طراحی کار افتضاح بود! اما خوشحالم که یکی از آرزوهای من نام و شکلی عملی هم یافته, هر چند کاملاً از نظر من مردود! می شد بنیاد یک ورزش جدید اصیل و توام با اخلاق فردی و اجتماعی را در آن خلق کرد, حیف که خانم رستمی دست به کاری زده که قطعاً هیچ چیز از آن نمی داند و در ایده پردازی هم جزو افراد زیر 10 است تا چه برسد به صدی که در ذهن و ایده پردازی شخصی من وجود داشت و یا آن اصالت خاصی که خود این ورزش داشته است. متاسفانه فراوانی دانشگاههای سطح پایین امریکا که****! در واقع فضای آزاد امریکا و این که یک زن ایده ای را به عملی بسیار ضعیف تبدیل کرده موجب خرسندی است. چون در غیر این صورت همین حد از ان را هم به نظر مردم نمی شد رساند. پس باید دست مریزادی بر دست آزادی نشاند.
جمهوریخواه
جالب و دیدنی بود ولی نمیدانم چرا ! در محیط مردانه و ماسکولین شرقی، پهلوانی و مروت برایم تداعی میشد ولی در اینجا، باله در حد کلاسهای شبانه رقص و تعدادی پهلوان پنبه !
دوست
دوستان لزوما هدف اینکار ایجاد حس پهلوانی در زنان نبوده. به نظر شخصی من هدف از چنین جابجایی های نمادین که ریشه در فرهنگ هایی نه چندان سازگار با دید و دنیای امروز دارد میتواند صرفا ایجاد مکالمه بین اقشار مختلف باشد. انهم در مورد مسایلی که پیش از این بیان نشده. همین مکالمات و نظر های موافق و مخالف شما دوستان تابو ها را میشکند و جامعه ما را از نظر فرهنگی به جلو میبرد.
aligoal
کاش این بانوان حرمت زورخانه را حفظ میکردند. البته با حال بود .اگر لباسشان کمتر بود ما هم حال بیشتری میبردیم
یک ماسکولیست
زنان همه چیز حتی مفاهیم عالی و متعالی انسانی را آلوده به غریزه میکنند، زورخانه که نماد پهلوانی و جوانمردیست را تبدیل به نایت کلاب کردن نشان هیچ چیزی نیست بجز غریزه ورزی نوع بیهوده آدمیزاد.
علی جاوید
هرچیزی قانون و قاعده خودشو داره زورخانه نماد ورزش قهرمانی با مرام پهلوانیست نه جای رقص و عریانی گود زورخانه جای مقدسی برای پهلوانان است. حتی در قدیم مردم عرق پیشانی پهلوان رو به نیت شفا با آب مخلوط میکردن و مینوشیدن حالا به هر بهانه ای از جمله تبعیض جنسیتی نباید به سنت و آیین یک ملت توهین کرد این ژستهای روشن فکرانه به درد جامعه نوپای آمریکایی می خوره که دلیل و قاعده آیینهای باستانی شرق رو نمیفهمه این زنانی که اینجا آمدند حتی تئاتر هم اجرا نکردند که بخواهیم بگوییم به سوی هنر پیش رفتند و یا حتی نرقصیدند که بگوییم مثل مارتا گراهام کاری نو کردند و پس ار سه قرن رقص مدرن رو پس از رقص باله رو به اجرا گذاشتند فقط به تاریخ و سنن ایرانی توهین کردند جایی که نام امام علی بر سردرش میدرخشه که بزرگمردانی همچون پوریای ولی و تختی ازش پدید میان و برای ورود بهش سر خم می کنند جایی نیست که چند رقاصه بیان و سکسی شو راه بیاندازند لطفا ** داشته باشید و به فرهنگ دیگران توهین نکنید
داوری
زورخانه نماد ورزش پهلوانی در ایران است. زنان ایران زمین رشادت و پهلوانی خود را در 8 سال دفاع مقدس در برابر ارتش وحشی رژیم صدام مورد حمایت دول مستکبر غرب و شرق به نمایش گذاشتند.فعالیتهای اینچنینی به سالن رقص نیاز دارد که در غرب فراوان است.لطفا اعمال شنیع خود را با نام مقدس زورخانه توجیه نکنید.
بهنام
به سخره گرفتن آداب و ورزشهای سنتی و باستانی که ریشه در عمق باورها و فرهنگ مردم ایران دارد فاجعه است . به خصوص اینکه این ضربه از یک هموطن ایرانی بر پیکر ضعیف فرهنگی مان وارد گردد .
ladanmokhtari
با توجه به پاسخ خودم در بالا و بعد مطالعۀ نظرات متعصبانی که پس از من نظر نوشته اند, لازم می دانم توضیح دیگری را بیفزایم: ... البته بدیهی است که مرد ایرانی به طور کلی و صرف نظر از موارد استثنای محخدود به هیچ وجه قادر به درک این حقیقت نیست که زن فقط برای خوشگذرانی و به ویژه خوشگذرانی نوع مرد خلق نشده است. زیرا مرد ایرانی نوعاً با تربیت به اصطلاح اسلام آخوندی که بدعتی فاحش در شیعۀ مقدس به راه انداخته, این گونه تربی می شود. اصلاۀ مادران این دست از مردان ایرانی آنان را با این توهم پوک و پوچ بار می آورند که زن متخدم و حداکثر محرم و مادر بچه های توست, و بالاترین هنرش ارضای تمایلات شهوانی و خودآرایی در منزل برای عروسک آقا, مستخدم خانه و مادر بچه ها بودن است. این فرهنگ اصیل ایرانی و شیعۀ مقدس نیست. اینان و مادران و آخوندهایشان نشان داده اند "عملاً ", که از زن کوبانی, نمونۀ شیرزن ایرانی نمی خواهند که چیزی بدانند, تا چه رسد به این که از سطوح برداشتهای شهوانی شخصی از زن فراتر روند. زن ایرانی رودابه است و زن کوبانی که در آیین جوانمردی به حق, گوی رقابت را, حتی از ماهیچه های مردانه نیز برده است و چنان که دیدیم خطۀ خود را همچون آنچه که سالیان پیش نیز روی داده بود, از شر داعش فاسد با نوع شنیع دیگری از اسلام با الگوی تشدید و علنی کردن ماهیت اسلام جدید ایران آخوندی, آزاد کرد. زن اصیل ایرانی با تربیت شیعۀ مقدس و نه آنچه که به نام شیعه و در واقع بدعت آشفته ای از چندین مکتب و شاخۀ مذهبی و باور فکری در ایران رایج کرده اند, بارها و بارها ایران را از نابخردی مردانش و از حملات وحشیانۀ بدویان نجات داده. تا باد چنین بادا!
ladanmokhtari
با توجه به پاسخ خودم در بالا ی نظرات صفحۀ اصلی رادیو زمانه و بعد مطالعۀ نظرات متعصبانی که پس از من نظر نوشته اند, لازم می دانم توضیح دیگری را بیفزایم: ... البته بدیهی است که مرد ایرانی به طور کلی و صرف نظر از موارد استثنای محدود, به هیچ وجه قادر به درک این حقیقت نیست که زن فقط برای خوشگذرانی و به ویژه ,خوشگذرانی نوع مرد خلق نشده است. زیرا مرد ایرانی نوعاً با تربیت به اصطلاح اسلام آخوندی که بدعتی فاحش در شیعۀ مقدس به راه انداخته, این گونه تربیت می شود. اصلاً مادران این دست از مردان ایرانی آنان را با این توهم پوک و پوچ بار می آورند که زن مستخدم و حداکثر محرم و مادر بچه های توست, و بالاترین هنرش ارضای تمایلات شهوانی و خودآرایی در منزل برای عروسک آقا, مستخدم خانه و مادر بچه ها بودن خلق شده است. این فرهنگ اصیل ایرانی و شیعۀ مقدس نیست. اینان و مادران شان و آخوندهایشان "عملاً " نشان داده اند, که از زن کوبانی, نمونۀ شیرزن ایرانی نمی خواهند که چیزی بدانند, تا چه رسد به این که از سطوح برداشتهای شهوانی شخصی از زن فراتر روند! زن ایرانی رودابه است و زن کوبانی که در آیین جوانمردی به حق, گوی رقابت را حتی از ماهیچه های مردانه نیز برده است و چنان که دیدیم خطۀ خود را همچون آنچه که سالیان پیش نیز روی داده بود, از شر داعش فاسد با نوع شنیع دیگری از اسلام با الگوی تشدید و علنی کردن ماهیت اسلام جدید ایران آخوندی, آزاد کرد. زن اصیل ایرانی با تربیت شیعۀ مقدس و نه آنچه که به نام شیعه و در واقع بدعت آشفته ای از چندین مکتب و شاخۀ مذهبی و باور فکری در ایران رایج کرده اند, بارها و بارها ایران را از نابخردی مردانش و از حملات وحشیانۀ بدویان نجات داده است. تا باد چنین بادا!