کاهش ۳۰درصدی مصرف مواد غذایی طی ۱۰سال
متوسط مقدار مصرف سالانه اقلام خوراکی و آشامیدنی خانوار ایرانی طی ۱۰سال گذشته ۳۰درصد کم شده است.
متوسط مقدار مصرف سالانه اقلام خوراکی و آشامیدنی خانوار طی ۱۰سال گذشته ۳۰درصد کم شده است.
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد میزان مصرف سالانه اقلام خوراکی و آشامیدنی خانوارها از ۱۳۹۲ کیلوگرم در سال ۸۲، به ۹۸۱ کیلوگرم در سال۹۱ رسیده است.
به گزارش روزنامه شرق، مقایسه این آمارها نشان میدهد که غذای مصرفی مردم ۲۹/۵ درصد کمتر شده است.
فرزانه طهرانی نوشته است: «وقتی خوراک خانوار کم میشود یعنی توان خرید آنها کاهش یافته و سبد غذای آنها کوچکتر شده است.»
«نان»، غذای اصلی مردم ایران است که نسبت به باقی اقلام غذایی ارزانترین برآورد میشود، بر اساس این گزارش، مصرف این غذای اصلی هم کاهش یافته است و «مردم ۳۷درصد کمتر ااز گذشته نان میخورند».
در ده سال مورد بررسی مرکز آمار ایران، تمام کالاهای خوراکی اساسی مانند گوشت قرمز، نان، برنج، روغن و تخممرغ به جز گوشت پرندگان بین ۲۷ تا ۳۷درصد کاهش مصرف داشتهاند.
مصرف شیر نیز ۳۱درصد کاهش یافته است.
افزایش چهاربرابری مخارج خانوار
در گزارش «یافتههای آماری سال ۸۲ تا ۹۱»، ارقام هزینه و درآمد خانوار نیز مقایسه شده است. این مقایسه نشان می دهد که «هزینه تامین خوراک، پوشاک و مسکن به عنوان نیازهای اولیه خانوار در طول ده سال یعنی از سال ۸۲ تا سال ۹۱، بیش از ۳۶۵درصد افزایش داشته و به عبارت دیگر مخارج خانوار چهاربرابر شده است».
بررسی درآمد خانوار نیز نشان دهنده این است که در مدت زمان یادشده، دستمزد تعیینشده ۲۵۰درصد افزایش یافته که رقمی بسیار پایینتر از میزان تورم قیمت کالاهای اساسی و اولیه خانوار است.
بررسی قیمت اقلام خوراکی نیز بر اساس آنچه توسط بانک مرکزی ارائه شده نشان میدهد، هزینه تهیه خوراک در شش سال گذشته ۳۴۷درصد بیشتر شده است.
بررسی سبد کالای خانوار، بخش دیگر گزارش روزنامه شرق است. بر اساس آمار و اطلاعات ارائه شده، «درحالی که در سال ۱۳۸۲ هزینه متوسط خانوادهها در سال معادل چهارمیلیون و ۵۰۴هزارتومان بوده است، اما این رقم با ۳۶۵درصد افزایش در سال ۱۳۹۱ به ۲۰میلیون و۹۷۱هزارتومان رسیده است».
در سال ۹۰، هر خانوار چهارنفره باید یکمیلیون و۷۴۷هزارتومان در ماه درآمد میداشت تا بتواند از عهده مخارج خود برآید. این رقم با حداقل دستمزد تعیینشده از سوی وزارت کار فاصله زیادی دارد.
محاسبه هزینه اقلام خوراکی و آشامیدنی هم نشان میدهد هزینه هر خانوار در سال ۸۲ برابر با یکمیلیون و۲۷۱هزارتومان بوده و این رقم در سال ۹۱ به پنج میلیون و۶۸۳هزارتومان افزایش یافته است که بازهم نشاندهنده افزایشی ۳۴۷درصدی است: «به عبارت سادهتر هر خانوار فقط برای تامین غذای خود باید ۴۷۳هزارتومان در ماه هزینه کند که این رقم ۷۷درصد از حداقل دستمزد خالص کارگران در سال ۹۳ است.»
تحلیلگران اقتصادی خط فقر در تهران را دومیلیون و۵۰۰هزارتومان عنوان میکنند. رقمی که با عدد اعلامشده از سوی مرکز آمار یعنی یکمیلیون و۷۰۰هزارتومان فاصله ۸۰۰هزارتومانی دارد.
در صورت مبنا قراردادن رقم اعلامی مرکز آمار نیز هر خانواری که کمتر از یکمیلیون و۷۰۰هزارتومان در ماه درآمد داشته باشد در شرایط زیر خط فقر زندگی میکند.
نظرها
سعید
خریدن تا خوردن خیلی فاصله دارد. قطعا مقداری از کاهش مصرف که در این خبر به خریدن کالا گفته می شود مربوط احتمالا مربوط به اصلاح الگوی مصرف است. مثلا کسی که قبلا 4 تا نان می خریده و دوتای آن را بعدا به صورت مصرف نشده و خشک تحویل نمکی میداده امروز 2 تا می خرد و حتی لبه های آن را هم می خورد و چیزی اضافی و دور انداختنی ندارد. در عین حال اگر این روند کاهش (قدرت) خرید توام با دسترسی وسیع به اطلاعات چگونگی تنوع دادن و مصرف غذا باشد پدیده ای بسیار خوب خواهد بود. در غیاب دانش مردم شروع به خوردن مواد غذایی ناسالم و نابجای ارزان خواهند کرد.