تو آنی که میپوشی
وقتی دچار استرس یا روزمرگی میشوید به لباس خریدن پناه میبرید؟ با وجود کمد پر از لباس وقتی میخواهید بیرون بروید میگویید«هیچی ندارم بپوشم!»؟
وقتی دچار استرس یا روزمرگی میشوید به لباس خریدن پناه میبرید؟ کمدتان پر از لباسهایی است که از حراجیها خریدهاید و هنوز برچسب قیمت رویشان است؟ با وجود کمد پر از لباس هر وقت میخواهید بیرون بروید با خود میگویید«هیچی ندارم بپوشم»؟ تا به حال شده برای عقب نماندن از قافله، لباسهای دختر و پسر نوجوانتان را قرض گرفته باشید؟
اگر جوابتان به یکی از این سوالها مثبت است، به خواندن این مطلب ادامه دهید.
«لباسهای شما در هر برهه زمانی نشانگر احوالات و احساسات شما در همان برهه است.» این حرف دکتر جنیفر بامگارتنر، روانشناس و مشاور پوشاک است. او معتقد است که به تاثیرات شیوه لباس پوشیدن در علم روانشناسی کماعتنایی شده است.
او میگوید: «ما با دیدی انتقادی انواع رفتارهای انسانی را تحلیل و آنالیز میکنیم و تاثیر آن را بر روحیه و رفتار شخص میسنجیم، از رابطه جنسی تا غذا خوردن و ورزش؛ اما معمولا لباس پوشیدن را امری کاملا بیرونی و سطحی تلقی میکنیم و از کنارش بهسادگی میگذریم. اما حقیقت این است که منِ درونیو محیط بیرونی با هم در ارتباطند و بر هم تاثیر متقابل میگذارند. طرز لباس پوشیدن شما میتواند نماینگر آنچه درون شما میگذرد باشد.»
به عقیده بامگارتنر، لباس خریدن بیدلیل و بدون اینکه احتیاجی به آن لباس خاص داشته باشید، درست شبیه پرخوری بیمارگونه است. او میگوید: «در این موارد شما سعی دارید خلائی عاطفی را با غذا و یا لباس پر کنید.»
دکتر بامگارتنر که مبتکر «روانشناسی لباس» است، کتابی تالیف کرده به نام «تو آنی که میپوشی: آنچه لباسهایت در موردت افشا میکنند» و در آن به تشریح مشکلات معمول مردم در زمینه خریدن و پوشیدن لباس میپردازد.
او نه اشتباه اصلی را که نشان از ناامنیهای درونی مصرفکنندگان دارد شناسایی و طبقهبندی کرده و در ادامه به راهحلهای برای این مشکلات پرداخته است که خلاصهای از آن را در اینجا میآوریم:
شماره یک: بیشتر از آنچه نیاز دارید لباس میخرید
به عقیده بامگارتنر، لباس خریدن بیدلیل و بدون اینکه احتیاجی به آن لباس خاص داشته باشید، درست شبیه پرخوری بیمارگونه است. او میگوید: «در این موارد شما سعی دارید خلائی عاطفی را با غذا و یا لباس پر کنید.»
خرید کردن به صورت موقت به شما لذت میبخشد و خرید مفرط کمکم تبدیل به راهحلی میشود برای اینکه شما حواس خود را از مشکل اصلی و زیربنایی پرت کنید. اما «رودررو نشدن با مسئله اصلی نه تنها کمکی نمیکند بلکه مشکل را پیچیدهتر هم میکند.»
شما به مرور زمان به خریدهای بیشتر و پرهزینهتر دست میزنید و نه تنها خلا عاطفیتان پر نمیشود، بلکه عمیقتر میشود و تازه چه بسا زیر بار قرض و قوله هم بروید و آخرسر هم شما میمانید و کمدی پر از لباسهای درهم، که اکثرشان را نه لازم دارید، نه میپوشید!
راه حل چیست؟
اول از همه مشکل خود را ریشهیابی کنید. سعی کنید دریابید که چه مواقعی به خریدهای غیر ضروری دست میزنید؟ وقتی دچار استرس هستید، وقتی غصهدار هستید یا وقتی حوصلهتان سر رفته و دچار روزمرگی شدهاید؟
بامگارتنر پیشنهاد میکند یک جایگزین سالم پیدا کنید، مثل ورزش کردن یا روابط با شبکه دوستانتان. بعد از آن سعی کنید ریشه اصلی مشکل خود را پیدا کنید. شاید از زندگی زناشویی یا عاشقانه خود راضی نیستید یا شرایط محیط کاریتان به شما استرس وارد میکند.
لباس خریدن بیدلیل و بدون اینکه احتیاجی به آن لباس خاص داشته باشید، درست شبیه پرخوری بیمارگونه است
سعی کنید راه حلی واقعی برای مشکل اصلی خود پیدا کنید، شاید یک مشاور خانواده یا مدتی مرخصی گرفتن یا حتی تمام کردن یک رابطه قدیمی راه حل شما باشد. در هر صورت به تمام گزینههای خود فکر کنید و تصمیم بگیرید، یادتان باشد لباس اضافی خریدن، هیچ دردی از شما دوا نخواهد کرد!
شماره دو: کمد لباستان در حال انفجار است
اینکه بیشتر از جا، لباس داشته باشید میتواند نشانگر عادات نادرست خرید کردن شما باشد اما به احتمال قویتر به این دلیل است که شما در برههای از زمان گیر افتادهاید. بامگارتنر میگوید دلیل این امر نوستالژی است: «آدمها با نگه داشتن وسایلشان، از آن جمله لباسهایشان سعی در زنده نگه داشتن برههای خاص از زندگیشان را دارند. برههای که احتمالا از آن خاطرات خوبی دارند یا از ظاهر خود رضایت بیشتری داشتهاند...»
آیا نمیتوانید خود را از شر لباسهای قدیمی که دیگر نمیپوشید خلاص کنید؟ مثلا با اینکه سالهاست بعد از زایمانتان سایز چهل و دو میپوشید، بولیز سایز ایکس اسمال دوران نوجوانی یا شلوار جین سایز سی و ششتان کماکان توی کمدتان آویزانند، به این امید که روزی دوباره آنقدر لاغر خواهید شد که ازشان استفاده کنید؟
شما به دورانی سپری شده چنگ انداختهاید و نخواستهاید و نتوانستهاید با واقعیتِ زندگی و ظاهر فعلی خود کنار بیایید. دکتر بامگارتنر میگوید باز کردن در چنین کمدی هر روز این فکر را به شما القا میکند که در زندگی شکست خوردهاید.
اگر خیلی لباس دارید، یک قانون مفید برای خود وضع کنید: در ازای هر تکه لباس نو که میخرید، دوتا را بدهید برود!
راه حل چیست؟
بامگارتنر میگوید خیلی مهم است که یاد بگیرید ارتباط احساسی خود را با اشیا و لباسها قطع کنید. عزم خود را جزم کنید و یک پاکسازی اولیه درون کمد خود انجام دهید. آنهایی را که پارگی یا لک غیرقابل ترمیم دارند یا اندازهتان نیستند، بریزید دور یا ببخشید. سعی کنید بعد از آن کمد خود را مرتب نگه دارید و نگذارید به حالت قبلی درآید. از آن به بعد هفتهای یک بعد از ظهر را به شستن و مرتب کردن لباسهایتان بپردازید.
اگر خیلی لباس دارید، یک قانون مفید برای خود وضع کنید: در ازای هر تکه لباس نو که میخرید، دوتا را بدهید برود! این کار نه تنها باعث میشود همیشه کمدتان مرتب و با حساب و کتاب باشد، بلکه باعث میشود قبل از خرید خوب فکرهایتان را بکنید و اگر چیزی را واقعا لازم ندارید نخرید.
شماره سه: از ظاهر خود و شیوه لباس پوشیدنتان خسته شدهاید
اگر کمدتان پر از لباسهای تیره، خاکستری و سیاه و سرمهای و رنگهای خنثی است و لباسهایتان شبیه هم و بدون خلاقیت هستند، شاید نشانگر ملالت عمیقیتری در زندگیتان باشد که باید با آن مواجه شوید. بامگارتنر میگوید: «اگر حال و حوصله حاضر شدن و لباس پوشدن و رسیدن به خودتان را ندارید، شاید دلیلش این است که کلا از زندگی چندان راضی نیستید و زندگیتان هیجانانگیز نیست.» شاید به همین دلیل حوصله خریدن چیزهای جدید یا صرف وقت لازم برای مرتب به نظر آمدن را ندارید.
اگر لباسهایتان طوری هستند که باعث میشوند شما در پس زمینه محو شوید، شاید نشانگر خطرناپذیری شما در زندگی اجتماعی باشد یا شاید از قضاوت بقیه میترسید. البته در مورد کشور ما، ایران، که در تمام محیط ها، مخصوصا در محیطهای کاری، اداری و دانشگاهی قانون لباس افراد بهخصوص خانمها طوری است که چندان راه ابتکار عمل و فردیت را باز نمیگذارد این مشکل از بعد فردی خارج شده و ابعاد وسیع اجتماعی پیدا کرده که پیامدهای منفی آن هم قابل روئیت است، اما با همه این اوصاف، حتی در درون این سیستم پر مشکل و محدودیت زا هم میتوان تا حدی از روزمره شدن بیش از حد لباس پوشیدن جلوگیری کرد.
راه حل چیست؟
میتوانید از درون به بیرون حرکت کنید و شیوه زندگیتان را طوری تغییر دهید که از رنگها و طرحهای مختلف بیشتری استفاده کنید. با دوستانتان به سینما یا تئاتر یا پارک بروید، با اضافه کردن فعالیتها و محیطهای جدید به زندگیتان انگیزه بیشتری برای وقت صرف کردن روی ظاهر و پوشاک خود پیدا خواهید کرد.
میتوانید روند را برعکس طی کنید و با اضافه کردن رنگهای شادتر و تکههای جدید به لباسهایتان، در خود انگیزه بیرون رفتن و هیجان ایجاد کنید. بامگارتنر میگوید: «وقتی شروع به پوشیدن لباسهای هیجانانگیزتر کنید و بازخوردهای مثبت اطرافیان را ببینید، تشویق میشوید که در زمینههای دیگر زندگیتان هم تغییراتی پدید بیاورید و ریسک پذیری بیشتری پیدا خواهید کرد.»
شماره چهار: از آینهها فرار میکنید
بامگارتنر بر این است که وقتی فرد از بدن خود ناراضی است، ممکن است عامدانه از آیینهها دوری کند یا خودش را در لباسهای خیلی گشاد غرق کند تا نه خودش خودش را ببیند و نه دیگران او را. او میگوید این هم یک نوع از کتمان واقعیت است: «برای خریدن لباس مناسب و اندازه، اول باید به اندام خود بنگرید، با آن کنار بیایید و در موردش با خود صادق باشید.»
او میگوید در بسیاری از داشتن تصورات منفی در مورد پیکر خود از نتایج انتظارات غیر واقعبینانهای است که جامعه به زنان تحمیل میکند؛ جامعهای که حتی سوپر-مدلهای سایز سی و دو را هم به اندازه کافی لاغر نمیداند و عکسهای آنها را دستکاری میکنند تا لاغرتر به نظر بیایند!
اما اگر مشکل اضافه وزن شما نه حاصل توهمات و فشار جامعه مردسالارانه بلکه واقعیست و چاقی در شما به یک بیماری بدل شده که سلامتتان را به خطر انداخته، باز هم قایم کردن آینهها یا قایم شدن در لباسهای گل و گشاد راه حل مشکل شما نیست.
راه حل چیست؟
بامگارتنر میگوید: «یاد بگیرید که بدن خود را آنگونه که هست بپذیرید.» البته گفتن این حرف از عمل کردن به آن آسانتر است برای همین او راههایی عملی برای حل این مشکل ارائه میدهد: اگر در چاقی شما بیمارگونه باشد، با برداشتن قدمهای در راه بهبود وضع سلامتتان، تغذیه مناسب و ورزش و... به زودی اثرات مثبت آن را روی وضعیت جسمانی و سلامت خود مشاهده خواهید کرد و اعتماد به نفستان رفته رفته بازخواهد گشت. در عین حال با تصویری که رسانهها از زنان ارائه میدهند به صورت آگاهانه برخورد کنید و به آنها با دید انتقادی نگاه کنید. شاید در نهایت به این نتیجه برسید که مدتی باید رژیمِ رسانهای بگیرید و به آن دسته از رسانههایی که سعی میکنند تصویری غیر واقعی از زنان را جا بیندازند مراجعه نکنید!
در نهایت یادتان باشد که خودتان به خاطر وزن و... منزوی نکنید. در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنید و سعی کنید با زنانی مراوده داشته باشید که از بدن خود راضی هستند.
ادامه دارد ...
نظرها
نظری وجود ندارد.