تردد خودروهای ديپلماتيک «دولت اسلامی» در پايتخت قطر
ديپلماتهای غربی گفتهاند که دولت قطر در پاسخ به نگرانی آنها درباره تردد خودروهای دولت اسلامی در قطر اعلام کردند افراد مربوط تحت کنترل مداوم قرار دارند.
ديپلماتهای غربی گزارش دادهاند که در يکی از محلههای مهم «دوحه»، پايتخت قطر، خودروهايی با لوگوی «دولت اسلامی» در حرکت هستند.
به گزارش خبرگزاری «رويترز»، ديپلماتهای غربی با بیان این خبر، گفتهاند که دولت قطر در پاسخ به نگرانی آنها درباره حضور اين خودروها، اعلام کرده افراد مربوط تحت کنترل مداوم قرار دارند.
اگرچه قطر به ائتلاف جهانی تحت رهبری آمريکا عليه داعش پيوسته است، اما هنوز نوعی سياست دوگانه در قبال اين خلافت خودخوانده پيش گرفته است.
در حالی که قطر نيز مانند عربستان سعودی و امارات متحده جنگندههای خود را به کارزار عراق و شام فرستاده، اما برخلاف اين دو کشور بههيچوجه اين فعاليتهای خود را پوشش رسانهای نداده است.
بر اساس اين گزارش، بين ديپلماتها شايع است که جنگندههای قطر تنها شب نخست حملات و آن هم برای پروازهای شناسايی با ائتلاف همکاری کردهاند.
با اين حال، يک منبع امنيتی نزديک به دولت قطر به رويترز گفتهاست که جنگندههای اين کشور بعدتر در حملهها شرکت کردهاند، اگرچه اين همکاری «رسماً» تاييد نشدهاست.
شيخ تميم، خليفهای «پراگماتيک»
بر اساس اين گزارش و به گفته ديپلماتها و تحليلگران، استراتژی قطر نشاندهنده دو چيز است: يکم، قطر که در طی بهار عربی از اسلامگراها حمايت میکرده، تحت فشار همسايگان شيخنشين خود قرار دارد؛ و دوم، اين کشور در هر حال آينده را بهطور بلندمدت در دستان نيروهای اسلامگرا میبيند و در تلاش برای حفظ نفوذ خود در ميان آنها است.
به گفته تحليلگران، تغيير حاکم قطر و بهقدرت رسيدن شيخ تميم بن حمد خليفه آل ثانی مهمترين دليل اتخاذ اين سياستها در دوحه بودهاست. او خليفهای «پراگماتيک» توصيف شده که خواستار درگيری با هيچيک از طرفين دعوا نيست.
شيخ تميم در مصاحبهای با سی.ان.ان در ۲۵ سپتامبر سال جاری گفتهبود که «ما با همسايگان عرب خود تفاوت داريم. برخی فکر میکنند هر گروه با پسزمينه اسلامگرايانه تروريست است. ما چنين ايدهای را نمیپذيريم.»
اين در حالی است که بزرگترين پايگاه هوايی ايالات متحده در منطقه خاورميانه در قطر قرار دارد. همچنين قطر يکی از مهمترين خريداران اسلحه از کشورهای غربی است و املاک وسيعی را نيز در کشورهای غربی خريداری کردهاست.
دوحه، محله تروریستها
با اين وجود، اعضای گروههای مختلف اسلامگرا همچون طالبان افغانستان و جبهه رستگاری اسلامی الجزيره (جبهه الاسلاميه للانقاذ) نيز در دوحه حضور دارند.
اغلب اين قبيل گروهها در حاشيه شهر و در محلههای مستقل و منزوی زندگی میکنند.
حمايت قطر از اخوان المسلمين نيز باعث شدهبود تا عربستان، امارات متحده و بحرين در اوايل سال جاری سفرای خود را در اعتراض از اين کشور فرا بخوانند.
منتقدان قطر معتقدند که اين کشور از اسلامگرايان در ليبی نيز حمايت میکند و به مبارزان اسلامگرا برای آزادی گروگانهای آنها پول میپردازد تا قدرت مالی اين گروهها را افزايش دهد.
در ماه اوت نيز يک وزير کابينه آلمان قطر را به تامين مالی داعش متهم کردهبود. دوحه همواره اين اتهامات را رد کردهاست.
قطر همچنين بزرگترين حامی «جبهه النصره»، يکی از زيرشاخههای القاعده و فعال در سوريه است. نگرانی اصلی قطر از کمپين بمباران مواضع داعش در سوريه، احتمال بمباران جبهه النصره بودهاست، زيرا در شب نخست بمباران مواضع اين گروه وابسته به القاعده نيز هدف قرار گرفتهبود.
نظرها
farid
چه تفاوتی بین داعش و جمهوری اسلامی وجود دارد؟ هموطنان، عزیزان من یک نمونه از جنایات و شکنجه هایی را که در نظام ولایی اتفاق افتاده برایتان آوردم. بعد از آنکه در سال ۶۳ با فشار و افشاگریهای آیتالله منتظری بساط توابسازی حاجی داود جمع شد و خودش نیز برکنار گردید، جای او یک نفر بنام مهندس میثم مسئول قزلحصار شد. او در اوایل کارش با زندانیان کمی ملایمت بکار میبرد و با افراد مسن و شناخته شده ملاقات میکرد. روزی به او گفتم: من در واحد یک بند ۳ زندانی هستم. در کنار این بند یعنی بند ۴ خانمها زندانی هستند. گاهی از این بند صداهای عجیبی میشنوم. صدای گریههای بلند، صدای فریاد، صدای فحش و جیغ، آنجا چه خبر است؟ میثم گفت: من با مشکلات بسیار بزرگ و وحشتناکی روبرو هستم. مثلاً در واحد یک ما در حال حاضر ۴۰۰ دختر و زنِ روانی داریم که نمیدانیم با آنها چه بکنیم. نه میشود آنها را آزاد کرد و نه میشود در اینجا نگاهداری نمود. بطور قطع غالب این خانمها محصول کارهای حاجی داود در درست کردن "قیامت" و "گور" و "قفس" و "واحد مسکونی" که حاجی داود برای توابسازی درست کرده بود هستند. قزلحصار در آن سالها محل نگاهداری زندانیانی بود که پس از دستگیری و بازجویی و شکنجههای بینظیر و دادگاهی شدن (در دادگاههای غیر قانونی، بدون حضور وکیل و حق دفاع که غالباً چند دقیقه طول میکشید) به آنجا برای گذراندن دوران زندان فرستاده میشدند. اتهامات این افراد آنچنان نبود که اعدامی باشند. آنها به حکم ابد یا چند و چندین سال زندان محکوم شده بودند. بسیاری از دستگیرشدگان در اوین و دیگر زندانها زیر شکنجه یا میمردند یا اعدام میشدند. دهها هزار نفر در دههی ۶۰ به خصوص سال ۶۷ در زندان اوین اعدام شدند. زندانیان قزلحصار کسانی بودند که از اوین جان سالم به در برده بودند، رفتاری که نمونهای از آنها در قزلحصار گفته شد با این چنین زندانیان بود. و همهی این جنایات در ۳۶ سال حاکمیت نظام ولایی ادامه داشته و دارد. در تمام این سالها نظام ولایی دست از این جنایات برنداشته؛ کشتار و جنایات سال ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، کشتار دهها نفر در اعتراضات مردمی سال ۸۸ را بخاطر بیاورید. داستان زندان کهریزک و بلاهایی که بر سر دختران و پسران آوردند را از خاطر بگذرانید و فراموش نکنید که در کشتار ۶۷ چندین هزار نفر اعدام شدند و به ادعای یکی از مسئولان آن زمان وزارت اطلاعات (آقای رضا ملک) تعداد کشته ها حتی از ۳۰ هزار در عرض یکی دو ماه در سراسر کشور گذشت. همهی این اعمال ضد بشریت را بخاطر بیاورید تا به آبشخوار داعش و دیگر بنیادگرایان پی ببرید. راستی عجب هزل نفرتانگیزی است که پدیدآورندگان بنیادگرایان از جمله آمریکا و نظام ولایی با آن همه جنایات که مرتکب شدهاند، حال که عفریت بنیادگرایی دامن خودشان را گرفته صدیشان در آمده است که باید به کار آنها پایان داد. آن روزها که بنلادنها و ملاعمرها را آمریکاییها در دامان خود پرورش دادند و آن زمان که در گوادالپ تخم پدرخواندهی بنیادگرایی را با بردن شاه و آوردن شیخ کاشتند و از سال ۱۳۵۷ با خون جوانان وطن ما آبیاری کردند و آن همه کشتار و جنایت را دست پروردگانشان انجام دادند فکر این را نمیکردند که روزی همین بنیادگرایان دنیا را به آتش و خون می کشند. چرا آمریکا و اروپا در مقابل آن همه جنایت که در ایران و عراق و سوریه و دیگر نقاط جهان روی داده و میدهد، یا سکوت کرده و یا به یک محکومیت لفظی اکتفا نموده است؟ چرا آن روزها که گروه بنیادگرای بوکوحرام حدود ۲۷۰ دختر جوان و زن را در نیجریه با وحشیترین شکل ربودند یک هواپیمای با سرنشین یا بدون سرنشین آمریکایی یا اروپایی برای نجات آن اسیرها اقدام چشمگیری انجام نداد و تنها به محکوم کردن لفظی اینکار اکتفا کردند؟ امّا برای آن دو آمریکایی و یکی دو اروپایی که سرزده شدند (عمل بسیار وحشیانه) باید همهی جهان علیه جنایت داعش متحّد شوند؟ چرا آن روزها که آمریکاییها عراق را در سینی طلایی تقدیم ایران پدرخواندهی بنیادگرایی کردند و دولتهای ایران و عراق به کمک هم آن همه جنایت در دو کشور مرتکب شدند، تا ایران با همدستی مالکی و دار و دستهاش به جان مردم عراق و ایرانیان پناه گرفته در عراق بیفتند، فکر امروز نبودند؟ متاسفانه بنیادگرایان حاکم بر ایران با دخالت در عراق و سوریه و لبنان و یمن چهار کشور منطقه را درگیر آشوب و ناامنی و جنگ کرده اند. در حالیکه ملّت ایران و ملل منطقه در فقر و فساد میسوزند، ابوبکر بغدادی و سید علی خامنهای هر یک مدّعی تسلّط بر جهان اسلام هستند و منطقه را به آتش و خون کشیده اند. براستی چه تفاوتی بین دولت اسلامی داعش و جمهوری اسلامی وجود دارد؟ محمد ملکی
فرامرز
در جهانی که همه به فکر منافع ملی خویش هستند قطر هم مستثنی نیست.مگر سوید کشور فلسطین را به رسمیت نشناخت؟
کوروش
دولت قطر مانند دولت ایران نیست که منافع ملی ایران را فدای فلسطین بکند و باعث تحریم و تخریب وجهه ایران شود,دولت قطر از انزوا و تحریم ایران استفاده کرد و بیش از سهمش از میدان گازی پارس جنوبی برداشت کرد و حالا از پولی که از صادرات گاز بدست می اورد به فکر تغییر حکومت در سوریه و مصر می افتد,و هم دوست دارد از اخور (متحد امریکا بودن)بخورد و هم از توبره(حمایت از داعش و القاعده)
بهنام
حکام قطر نمیدانند با پولهای باد آورده و سرشار گازی چه کنند و این امیر نشین کوچک در حاشیه خلیج فارس اکنون آنقدر کستاخ شده که حتی برای جامعه بین المللی تعیین تکلیف میکند و فکر میکنند میتوانند همه چیز را با پول بدست آورند . البته کوس رسوائی قطریها مدتها پیش به صدا در آمده بود و این جمله که : ( شیخ تمیم در مصاحبهای با سی.ان.ان در ۲۵ سپتامبر سال جاری گفتهبود که «ما با همسایگان عرب خود تفاوت داریم. برخی فکر میکنند هر گروه با پسزمینه اسلامگرایانه تروریست است. ما چنین ایدهای را نمیپذیریم.» ) واقعآ به سخره گرفتن جامعه جهانیست ، چرا که اگر گروهک هایی مانند داعش را با این همه جنایتها و قتل و غارتها و تجاوزها و نسل کشی ها و فروش اسرا به عنوان برده و غیره را کارهای تروریستی نمیدانند ، پس چه گروه های اسلامگرا را به عنوان تروریست میشناسند . وقت آن رسیده است که جامعه جهانی نقاب فریب و تزویر و ریا را به کناری زده و نمایندگان سازمان ملل فکری به حال پشتیبانان و آمرین اصلی و طراحان اینگونه بحرانهای بین المللی و گردانندگان آن کرده و آمرین و عوامل اصلی را به مردم جهان معرفی و مجازات نمایند . از رهبر پوشالی ایران گرفته تا همین شیخک قطری و پادشاه عربستان و اردوغان و دیگر دیکتاتورهای منطقه که عنوان اسلامی و اسلامگرا را با خود یدک میکشند .