کمی بهار؛ شهرنوش پارسیپور – ۶۳
شهرنوش پارسیپور - فروغ به شدت از کمبود روابط جنسى رنج مىبرد. هرگاه که با آذرماه حرف مىزند و زن درباره رابطهاش با شوهرش پز مىدهد دچار اندوه مىشود.
رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۶۳ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
فروغ به شدت از کمبود روابط جنسى رنج مىبرد. هرگاه که با آذرماه حرف مىزند و زن درباره رابطهاش با شوهرش پز مىدهد دچار اندوه مىشود. دکتر شوهرش اتاقخواب خود را به بهانه آنکه کار بسیار دارد جدا کرده است. فروغ به راستى نمىداند با کمبود جنسى چه کند و گاهى خودارضایى مىکند. در یکى از روزهایى که به جمع زنانه خانه مادرش مىرود متوجه زیبایى راننده تاکسى مىشود. در بازگشت راننده که به انتظار او مانده عملاً به او تجاوز مىکند، اما فروغ از این رابطه لذت مىبرد. بعد دچار وحشت میشود و نمىداند چه باید بکند...
نظرها
نظری وجود ندارد.