ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«شش قرن و شش سال» و چشم‌انداز سینمای مستند ایران

تماشاگران از مستند «شش قرن و شش سال» ساخته مجتبی میرتهماسب استقبال کرده‌اند. امید می‌رود که سینمای مستند ایران در گروه سینماهای هنر و تجربه دوره بهتری را از سر بگیرد.

اکران فیلم مستند «شش قرن و شش سال» به کارگردانى و تهیه‌کنندگى مجتبى میرتهماسب از اواسط مهرماه سال جاری در گروه سینماهای هنر و تجربه آغاز شده و علاقمندان به سینمای مستند هم از این فیلم استقبال کرده‌اند. استقبال تماشاگران این امید را به وجود آورده که نمایش فیلم‌های مستند در سینماهای گروه هنر و تجربه دوره بهتری را برای سینمای مستند ایران به وجود آورد.

نشست نقد و بررسی فیلم «شش قرن و شش سال» جمعه گذشته در خانه هنرمندان برگزار شد. به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا) مجتبی میرتهماست در نشست خانه هنرمندان درباره محدودیت امکانات سینمای مستند ایران و چشم‌انداز ادامه نمایش فیلم‌های مستند در گروه سینماهای هنر و تجربه گفت: «متأسفانه در سال‌های گذشته از دادن امکانات معمول دریغ شده. در سینمای مستند متأسفانه همیشه ارتباط با تماشاگر ناقص بوده و ادامه روند موفقیت فیلم‌های هنر وتجربه بستگی به ادامه استقبال تماشاگران دارد.»

«فیلم‌های هنر و تجربه» در تهران در سینماهای پردیس سینمایی آزادی، پردیس سینمایی کوروش، موزه سینما و خانه هنرمندان و در شهر مشهد در پردیس سینمایی هویزه به نمایش گذاشته می‌شود. این فیلم‌ها غیرتجاری است و به دلیل استقبال مردم از اینگونه فیلم‌ها، سازمان سینمایی اخیراً چند سینما را به نمایش آن‌ها اختصاص داده است.

مستند «شش قرن و شش سال»

مستند «شش قرن و شش سال»، تازه‌ترین فیلم مجتبی میرتهماسب سال ۹۲ سیمرغ بلورین و «جایزه ویژه هیأت داوران بخش مستند» را از سی و دومین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. این فیلم همچنین در شانزدهمین جشن خانه سینما، نامزد دریافت سه جایزه بهترین فیلم مستند، بهترین کارگردانى و بهترین پژوهش شد و جایزه «بهترین صدا» را نیز به دست آورد.

«شش قرن و شش سال» درباره چگونگی تولید آلبوم «شوق‌نامه» بر اساس آثار منسوب به عبدالقادر مراغی، شاعر، نوازنده و موسیقیدان برجسته ایرانی است که در قرن نهم هجری زندگی می‌کرد و همراه با فارابی و ابوعلی سینا از نظریه‌پردازان موسیقی ایران بود، اما به‌تدریج آثار او فراموش شد. محمد رضا درویشی، پژوهشگر موسیقی تلاش کرد بر اساس نت‌ها و تصنیف‌هایی که از عبدالقادر مراغی به جای مانده و ظاهراً برخی از آن‌ها در اختیار ثمین باغچه‌بان قرار داشته، قطعاتی از موسیقی فراموش‌شده او را احیا کند. این آلبوم با صدای همایون شجریان منتشر شده است.

مجتبا میرتهماست در نشست بررسی و نقد فیلم مستند «شش قرن و شش سال» در خانه هنرمندان گفت: «اهمیت ساخت این مستند برای من در این بود که فکر می‌کردم فعالیت‌هایی که محمد رضا درویشی درباره عبدالقادر مراغی انجام داده، چنان که باید و شاید دیده نشود و یا مورد توجه قرار نگیرد. فکر می‌کنم دو سال پیش شوق‌نامه وارد بازار شد و خود اهالی موسیقی متوجه اهمیت آن نشدند. من در واقع از ابزار سینما استفاده کردم تا مردم متوجه اهمیت کار آقای درویشی شوند.»

محمد رضا درویشی از سال ۱۳۸۵ شروع به گرد آوردی نت‌ها و تصنیف‌های به جای مانده از عبدالقادر مراغی کرد. هدف بازیابی و بازخوانی آثار این موسیقیدان فراموش شده ایرانی بود. یک سال بعد دوربین مجتبا میرتهماسب تمرینات گروه محمد رضا درویشی را همراهی کرد. این همراهی شش سال به دراز کشید و حاصل آن مستند «شش قرن و شش سال» است.

پیش‌پرده «شش قرن و شش سال»، ساخته مجتبی میرتهماسب

مجتبی میرتهماست در گفت‌و‌گویی که نشریه «سینما – چشم» با او انجام داده می‌گوید: «زمانی که فیلم بعد از شش سال کار برای نمایش آماده شد، روز ششم آبان ٩٢ از طریق سینماتک خانه هنرمندان یک نمایش افتتاحیه براى فیلم گذاشتم. احتمالاً آن‌ها مراوده‌‌ای با ارشاد دارند و خوشان مجوز نمایش فیلم را گرفتند. دریافت مجوز نمایش، پروسه عجیبى براى من نبود چون معمولاَ فیلم‌‌هایی که مى‌سازم را براى گرفتن پروانه نمایش به وزارت ارشاد نمی‌برم، مى‌روم سراغ نمایش آن یا به جشنواره‌‌ها می‌دهم و آنجا ارشاد تکلیفش را با فیلم روشن می‌کند.»

«شش قرن و شش سال» به طور مستقل و بدون حمایت دولت ساخته شده است. میرتهماسب که همراه با پنج مستندساز دیگر در شهریور ماه ۹۰ بازداشت شده بود، درباره سانسور و خودسانسوری می‌گوید: «در تمام این سال‌ها سعى کرده‌‌ام در مواجهه با سانسور از خودسانسورى پرهیز کنم. مشخصاً اگر بخواهم توضیح بدهم، معتقدم که کار من فیلم ساختن است و در مرحله ساخت، هیچ‌گونه منعى براى خودم ایجاد نمی‌کنم. به نظرم اگر قرار است سانسور اتفاق بیفتد، اشخاص دیگرى این کار را انجام می‌دهند که شغل‌شان این است و بابت این‌کار هر صبح مى‌روند سر کار و حقوق مى‌گیرند.»

برخی نظرات درباره «شش قرن و شش سال»

محمد رضا درویشی درباره این فیلم می‌گوید: «هفت یا هشت سال پیش که من موضوع را با مجتبی میرتهماسب مطرح کردم، ذهن هوشمند و خلاق او دریافت که در کنار تلاش گروه عبدالقادر مراغی می‌توان تلاشی موازی در حوزه‌ سینما انجام داد تا این دو تلاش مکمل هم باشند. چنین شد که میرتهماسب و گروهش پنج سال تمام با صبر و بردباری گروه را در جلسه‌های هماهنگی، تمرین‌ها و ضبط‌ها همراهی کرد و حتی برای سفر پژوهشی به ترکیه برنامه‌ریزی کرد؛ بی‌هیچ حمایتی از نهادی یا سازمانی.

میرتهماسب شش سال با گروه عبدالقادر مراغی و موسیقی مراغی زندگی کرد. با گروه و این موسیقی یگانه شد و چنین است که حاصل کارش نیز جدا از گروه عبدالقادر و موسیقی مراغی یک فیلم یگانه است.

«گروه عبدالقادر مراغی» مفتخر است که حاصل بخش مهمی از زحماتش با عشق، مرارت و نگاه مجتبی میرتهماسب به ثبت رسیده است، آن هم در یک مستند یگانه و ماندگار در تاریخ سینمای ایران.»

مجتبی میرتهماسب درباره این فیلم می‌‌گوید: «شش قرن طول کشید تا آثار عبدالقادر مراغی توسط محمدرضا درویشی بازیابی شد، و شش سال زمان برد تا توسط موسیقی‌دانان ایرانی بازخوانی شود. از آغاز این پروژه موسیقایی تا زمانی که عبدالقادر ثبت جهانی شد، چهار دولت آمده و رفته است و ما پیر شدیم در بی‌خبری و از بی‌خبری دولتمردانی که ابعاد فرهنگ و هنر کشور به اندازه مساحت میزشان تعریف می‌شود. من همچنان بر این باورم که مهم‌ترین سرمایه‌گذاران و حامیان فیلم‌هایی این چنین، تماشاچیان فیلم هستند. فکر می‌کنم مقاومت چندین ساله من برای پرهیز از شیوه‌های فیلمسازی «سود در تولید» و امید بستن به اینکه اقتصاد سینما باید توسط فروش فیلم تأمین شود نه حمایت یا سرمایه‌گذاری‌های به جا و بی جای دولتی در عرصه تولید، شاید با اکران عمومی این فیلم به ثمر بنشیند و راهی باز کند برای نمایش عمومی دیگر فیلم‌های مستند در سینماها.»

محمد حقیقت، فیلمساز و منتقد شناخته‌شده سینمای ایران درباره مستند «شش قرن و شش سال» می‌گوید: «توضیحاتی که در ابتدای فیلم برای شناساندن عبدالقادر داده می‌شود، به صورتی ساده و گفتاری انجام می‌شود، که می‌توانست از جذبه‌های سینمائی بیشتری بهره گیرد. خوشبختانه فیلم هرچه که جلو می‌رود، از نظر موضوعی جذابیت‌های بیشتری برای بیننده دارد و او همواره منتظر می‌شود که ببیند سرانجام چه موقعی، این گروه عبدالقادر که درویشی آن را به وجود آورده، یک قطعه کامل و تمام عیار را اجرا می‌کند؛ انتظاری که به پایان نمی‌رسد و مثل تشنه‌لبی که او را به سر چشمه می‌برند و تنها یک قاشق به او آب می‌دهند!
در این میان، صدای جادویی همایون شجریان بعد خاصی به این قطعه‌های بریده بریده، می‌بخشد. او با نحوه بازی کردن با صدایش اعجاب می‌کند.‌ کاش فیلمساز می‌گذاشت صدای او را کامل بشنویم و در خلسه فرورویم و خوش باشیم. »

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.