تیرهای غیبی؛ اسم رمز ترورهای برون مرزی
حمید مافی- آیا جمهوری اسلامی میخواهد فعالیتهای امنیتی و نظامی خود در خارج از مرزهای ایران را علنی کند؟ پاسخ این سوال را شاید بتوان در اخبار مربوط با قاسم سلیمانی و اظهارات تازه وزیر اطلاعات یافت.
آیا جمهوری اسلامی میخواهد فعالیتهای امنیتی و نظامی خود در خارج از مرزهای ایران را علنی کند؟ پاسخ این سوال را شاید بتوان در خبرهای مرتبط با قاسم سلیمانی، حضور نظامیان ایرانی در درگیریهای سوریه و عراق و اظهارات تازه وزیر اطلاعات یافت.
پس از سه دهه انکار، در حالیکه قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به یکی از چهرههای خبرساز منطقه تبدیل شده، یک مقام امنیتی ارشد در جمهوریاسلامی ایران هم به صورت تلویحی از ترور شش مخالف جمهوریاسلامی در خارج از مرزهای ایران پرده برداشته است.
وزیر اطلاعات دولت حسن روحانی گفته است که تعدادی از مخالفان جمهوریاسلامی در خارج از کشور به تیرهای غیبی گرفتار شدهاند. اگرچه محمود علوی جزئیاتی در باره چگونگی گرفتار شدن این افراد به این تیرها را ارائه نکرده، اما اظهارات او معطوف به کشته شدن شش نفر از اعضای گروه جیشالعدل در تانزانیا و پاکستان است.
آنگونه که محمود علوی گفته است:« چند ماه پیش عبدالرئوف ریگی از عناصر نظامی جیش العدل و برادرزاده وی در پاکستان هدف تیر غیب قرار گرفتند. فردی به نام شیخ ندیم هم که همراه برادرش، پانزده شیعه پاکستانی و دو مهندس ایرانی را که در شهر کراچی پل میساختند، کشته بودند هدف تیر غیب قرار گرفتند.»
به گفته وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی «فردی هم که بیست سال پیش رئیس اطلاعات سیرجان را برای نشان دادن بارانداز قاچاقچیان به کوه برده و در لحظهای غفلت از ارتفاع پرت کرده و به کراچی گریخته بود، شناسایی و قصاص شده است.»
او در ادامه عنوان کرده که «محمد بزرگزاده که طی سالهای ۸۷ و ۸۸ پانزده نفر از ماموران انتظامی را کشته و به تانزانیا گریخته است و با فعالیت اقتصادی در این کشور به گروه جیش العدل کمک مالی میکرد نیز، هدف تیر غیب قرار گرفته است.»
هدف وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران از این سخنان چیست؟ شاهد علوی، کارشناس سیاسی و تحلیلگر مسائل ایران، در گفتوگو با زمانه، هدف از این سخنان وزیر اطلاعات را ارسال پیام توانایی جمهوریاسلامی برای حذف مخالفان میداند و میگوید: «دولت میخواهد چهره مثبتی از خود برای مذاکرات هستهای نشان بدهد چرا که فکر میکند این به نفعش است، از طرف دیگر میخواهد این پیغام را به منتقدان داخلی و منتقدان و مخالفان حکومت در خارج از کشور هم بدهد که ما توان حذف مخالفان را داشته و ابایی از اعلام عمومی آن نداریم.»
مرتضی کاظمیان، فعال سیاسی و تحلیلگر مسائل ایران اظهارات وزیر اطلاعات را «غیرمترقبه و هراسانگیز» توصیف میکند و میگوید: «با توجه به شرایط منطقه و وضعیتی که در بیرون از مرزهای ایران به ویژه در پاکستان و عراق وجود دارد، این نوع اظهار نظر و شاخ و شانه کشیدن امنیتی و نظامی اهمیت پیدا میکند و به نظر هم میرسد که این تلاش، برای نشان دادن اقتدار جمهوری اسلامی در منطقه و امتیازگیری در مذاکره با غرب است.»
وزارت ترس و ترور
مرتضی کاظمیان به زمانه میگوید: «اگر چه ممکن است در عرف بینالملل و جنگهای اطلاعاتی این اظهارنظرها صورت بگیرد اما پیشینه وزارت اطلاعات ایران و اقدامهای قبلی جمهوری اسلامی در حذف منتقدانش سبب میشود که سخنان وزیر اطلاعات هراسانگیز جلوه کند.»
جمهوریاسلامی ایران در سه دهه گذشته بارها به ترور و حذف منتقدان و مخالفان خود اقدام کرده است. شاپور بختیار، عبدالرحمن قاسملو، قاسم شرفکندی، نوری دهکردی، عبدالرحمن برومند، رضا مظلومان، کاظم رجوی و فریدون فرخزاد از نامدارترین مخالفان و منتقدان جمهوریاسلامی هستند که در دهههای گذشته هدف ترور قرار گرفتهاند. علیرغم بازداشت و محکومیت علی وکیلیراد و کاظم دارابی در ترور شاپور بختیار و واقعه میکونوس، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به صورت رسمی دخالت در این وقایع را نپذیرفت.
البته تحرکات جمهوری اسلامی تنها در کشورهای اروپایی و هدفگیری منتقدان سیاسی و چهرههای برجسته اپوزیسیون نبوده است.
شاهد علوی میگوید: «پس از حمله نظامی به عراق و شکلگیری اقلیم کردستان براساس توافقی که میان احزاب کردی ایران و مقامات اقلیم صورت گرفت، این احزاب جنگ مسلحانه علیه جمهوریاسلامی را متوقف کردند. اما در همین دوران و تا پایان دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی و تغییر موازنه قدرت، ۴۰۰ نفر از اعضای دو حزب کومله و دموکرات کردستان ایران و احزاب کوچکتر در خاک اقلیم کردستان، هدف عملیاتهای تروریستی قرار گرفتهاند.»
شاهد علوی میافزاید: «جمهوری اسلامی شاید در گفتار رسمی این ترورها را انکار کرد اما در پیامهای محرمانه به سران عراق و اقلیم کردستان بارها گفته بود که تا هنگامی که احساس کند ممکن است در این کشور تحرکاتی علیه جمهوری اسلامی صورت بگیرد، نمیگذارد که آنجا امن باشد.»
فرصتی که داعش برای ایران ساخت
جنگ داخلی سوریه و ظهور داعش در این کشور و عراق، این فرصت را برای ایران فراهم کرد تا تحرکات و حضور نظامی خود در کشورهای منطقه را علنی کند. تا پیش از حمله داعش به شهرهای عراق، مقامهای ایرانی هرگونه حضور نظامی در سوریه و عراق را انکار میکردند. اما پس از آن، ایران از حضور نظامی مستقیم در این دو کشور پرده برداشت و آن را «جنگ با تروریسم و افراطیگری در منطقه" خواند.
تصاویر قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد سپاه قدس ایران در کنار نیروهای نظامی اقلیم کردستان و عراق منتشر شد و فرمانده سپاه بدر در گفتوگو با روزنامه «وطن امروز» این نیروی نظامی را شاخه عراقی سپاه قدس نامید. وزیر اطلاعات ایران نیز در سخنان خود بر حضور فعال ایران در نبرد با داعش تاکید کرده است.
مرتضی کاظمیان میگوید: «با توجه به وضعیت ناامنی که در بیرون مرزهای ایران وجود دارد، این شاخ و شانه کشیدنها مفروض است و مهر تائیدی بر تحرکات برونمرزی جمهوری اسلامی ایران میزند. اما این اقدامات هیچ نسبتی با برنامههای علوی برای وزارت اطلاعات وجود ندارد.»
محمود علوی در زمان رای اعتماد در مجلس شورایاسلامی گفته بود که تبادل اطلاعات و تعامل سازنده با سرویسهای اطلاعاتی کشورها بهخصوص کشورهای منطقه و همسایه، تغییر رویکردها در حوزه خارجی بهمنظور جلب اعتماد بینالمللی نخبگان سیاسی و اقتصادی و ایرانیان خارج از کشور، تلاش در جهت بازسازی چهره سیاسی کشور در ارتباط با مسائل مربوط به حقوق بشر، همکاری سازنده با سرویسهای اطلاعاتی منطقه در راستای مقابله با جرائم سازمانیافته بهخصوص تروریسم بینالمللی و هماهنگی و تعامل سازنده با نهادهای اطلاعات داخلی بهمنظور ایجاد وحدت رویّه در فعالیتها و اقدامات برونمرزی، از جمله برنامههای وی در حوزه امنیت خارجی خواهند بود.
مرتضی کاظمیان به زمانه میگوید: «وزیر اطلاعات صحبتهای خود را از این منظر کاملا آگاهانه بیان کرده است. اینکه ایشان هیچ ابایی نداشته از طرح این مساله به شرایط منطقه برمیگردد. جمهوری اسلامی تلاش میکند به عنوان یک قدرت منطقهای خود را تثبیت کند و در جنبههای مختلف واجد اقتدار است. این اظهارات را باید در کنار اعلام رسمی ایران برای مشارکت در حمله هوایی به داعش و یا کمک به حزبالله لبنان دید. ایران میخواهد بگوید که در این ناامنی منطقه، به هر صورتی یک امنیت پایدار دارد و این هم امکان بده و بستان و چانهزنی با کشورهای غربی را برای ایران فراهم کرده است. شما میبینید که در فهرستی که آقای علوی برشمرده، افرادی هستند که میگویند رفتارهای تروریستی داشتند و یا رفتاری شبیه به داعش دارند. از این منظر ایران میخواهد این پیام را به غرب بدهد که مبارزه با داعش بدون توجه به نقش ایران ناممکن است.»
شاهد علوی هم معتقد است: «اگرچه کارگزاران دولت فعلی همان تائیدکنندگان حذف مخالفان هستند، اما با توجه به تلاشی که دولت برای نشان دادن چهره خوب از خود نشان میدهد، این اقدامات با سیاستهای اعلامی دولت در عرصه بینالمللی نمیخواند و نشانهای برای نشان دادن توانایی و قدرتنمایی ایران در منطقه و عرصه داخلی است.»
پیامهای نگران کننده وزیر
اگرچه در فهرست اعلامی وزیر اطلاعات، همه افرادی که هدف ترور قرار گرفتهاند از اعضای جیشالعدل هستند که در سالهای گذشته اقدام به گروگانگیری و عملیات مسلحانه در مقابله با جمهوری اسلامی کردهاند و جمهوری اسلامی این گروه را یک گروه تروریستی میداند، اما علوی این سخنان را در سالگرد قتلهای زنجیرهای بیان کرده است.
در پائیز سال ۱۳۷۷ و پس از قتل داریوش فروهر و پروانه اسکندری، محمد مختاری، مجید شریف و محمد جعفر پوینده وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در اطلاعیهای این قتلها را اقدام نیروهای خودسر این وزارتخانه دانست.
اگر در ۱۶سال قبل، دولت پس از افشاگری رسانهها و فشار افکار عمومی ناچار به چنین اعترافی شد، این بار وزیر اطلاعات برای نشان دادن اقتدار وزارتخانه تحت امر خود بخشی از اقدامات امنیتی جمهوری اسلامی در بیرون از مرزها را افشا کرده است.
شاهد علوی در تحلیل این سخنان میگوید: «از دو زاویه میتوان به این اظهارات نگاه کرد؛ یکی به استناد گفتههای یونسی که پیش از این گفته بود وزیر اطلاعات چندان به کارش مسلط نیست و ممکن است از این گافها بدهد و یا اینکه این وزارتخانه آنطور که ادعا میکنند از دولت خط نمیگیرد و میخواهد در راه دولت سنگاندازی کند. اما زاویه دیگر این است که بپذیریم وزیر اطلاعات در خط دولت است. آنوقت میتوان پیامهای دیگری از این اظهارات گرفت.»
این تحلیلگر سیاسی در توضیح پیامهای احتمالی میگوید: «پیام این اظهارات برای منتقدان محافظهکار داخلی که دولت را به سازش متهم میکنند این است که ما هم همان کار شما در حذف و کشتن منتقدان را انجام میدهیم و به مخالفان و منتقدان هم این پیام را منتقل میکند که ما همچنان قدرت حذف مخالفان را داریم و ابایی از اعلام عمومی آن نداریم.»
مرتضی کاظمیان این را همان سویه هراسانگیز و نگران کننده اظهارات وزیر اطلاعات میداند و میگوید: «گذشته و سابقه وزارت اطلاعات و دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ایران سبب میشود که این اظهارات ترسناک به نظر برسند. اگرچه در این فهرست از کسانی نام برده شده که گفته میشود در عملیات تروریستی در ایران نقش داشتهاند، اما چرا تا پیش از این هیچگونه اطلاعرسانی در باره این افراد و پرونده آنها صورت نگرفته است؟ بر اساس اظهارات وزیر یکی از کسانی که در تانزانیا هدف قرار گرفته است، طی بیست سال این اقدامات را انجام داده اما چرا تا به حال هیچگونه اطلاعاتی در باره این فرد یا پروندههای مشابه منتشر نشده است؟»
کاظمیان میگوید: «به افرادی که در ماههای گذشته به وزارت اطلاعات احضار شدهاند، گفته شده که تصور نکنید که چیزی تغییر کرده است. این نگران کننده است ولو این که شخص وزیر و دولت هم با این سیاستها همدل نباشند، این نگرانی جدی به وجود میآید که نکند بازهم قتل مخالفان و منتقدان حکومت در دستور کار قرار بگیرد.»
شاهد علوی هم میگوید: «امیدوارم که این اظهارات به معنای آغاز دوباره فعالیت تیمهای ترور خارج از کشور جمهوری اسلامی نباشد.» به تاکید او لازم است نیروهای سیاسی به ویژه در نزدیکی مرزهای ایران بیشتر مراقب خود باشند و تلاش کنند تا هزینههایی را بر جمهوری اسلامی تحمیل کنند تا اینگونه اقدامات را در دستور کار خود قرار ندهد.
نظرها
Neda
شاعر و هنرمندی که بطرز فجیعی به قتل رسید یادی از احمد بیات مختاری شاعر و هنرمند سرشناس شیراز قربانی قتلهای زنجیره ای احمد بیات مختاری (سرهنگ نیروی هوابرد و مربی چتربازی، شاعر و هنرمند) روز 11 مهر ماه سال هزار و سیصد و هفتاد و پنج در شیراز به طرز فجیعی به قتل می رسد. احمد بیات مختاری پیش از آن در ساختمان وزارت اطلاعات شیراز توسط مصطفی کاظمی از سازماندهندگان اصلی قتلهای زنجیره ای و همکار سعید امامی که نقش مهمی در عملیات سرکوب و ترور روشنفکران استان فارس داشت، مورد بازجویی قرار می گیرد و تهدید به قتل می شود. احمد بیات مختاری ساعت نه شب 11 مهر ماه توسط عوامل وزارت اطلاعات شیراز از طریق یک نوازنده سه تار که ارتباط دوستی با زنده یاد احمد بیات مختاری برقرار می کند، به یک میهمانی ساختگی دعوت می شود. در این ساعت سه تن از عوامل ترور سر قراری که از پیش تعیین شده بود، او را سوار اتومبیل کرده تا ظاهرا به محل میهمانی ببرند. تیم ترور با توسل به زور دستهای احمد بیات مختاری را می بندند. سپس وی را از اتومبیل بیرون آورده و در کف جاده خوابانده و به شکل فجیعی در چندین نوبت با همان اتومبیل او را زیر میگیرند. جسد زنده یاد بیات مختاری صبح روز بعد توسط مردم کشف و بوسیله نیروی انتظامی به پزشکی قانونی شیراز انتقال داده می شود. تیم ترور جسد احمد بیات مختاری را همراه ساز سنتور او در کنار پیکان سفید رنگ در جاده کمربندی سیمان شیراز رها کرده و از محل می گریزند. در جست و جوهای انجام گرفته مشخص می شود هیچ یک از اموال شخصی او به سرقت نرفته است. در پزشکی قانونی دیده می شود که قفسه سینه او کاملا خرد شده و به سایر اعضای بدن وی آسیب های جدی وارد آمده است. احمد بیات مختاری اولین بار در تیرماه سال هزار و سیصد و شصت در شیراز به جرم براندازی و اقدام علیه رژیم جمهوری اسلامی در محل کار خود (نیروی هوابرد شیراز) دستگیر می شود و در زندان دیزل آباد شیراز تحت شکنجه جسمی قرار می گیرد. وی پس از سه سال از زندان آزاد می شود و مدتی بعد با ابلاغ کتبی از نیروی هوابرد پاکسازی می شود. زنده یاد سرهنگ بیات مختاری از نوجوانی با استاد محمدرضا شجریان دوست بسیار نزدیک و همکلاس بوده است. هر دو دخترانشان را پس از تولد« افسانه» نامگذاری می کنند. از صدای زیبایی برخوردار بود و به ردیفهای آوازی موسیقی ایرانی نیز اشراف و تسلط کامل داشت. وی پس از اخراج از نیروی هوابرد برای گذران زندگی به تدریس سنتور می پردازد. این شاعر و هنرمند موسیقی همچنین به دلیل عشق و تسلط به ادبیات ایران، اقدام به ایجاد انجمن شعر و ادب میکند. شبهای شعر و جلسات متعدد برای بررسی متون ادبی باعث می گردد تا ماموران امنیتی به دفعات او را به وزارت اطلاعات فراخوانده و مورد بازجویی و تهدید قرار دهند اما وی همچنان به فعالیتهای خود ادامه می دهد. احمد بیات مختاری در دارالرحمهً شیراز به خاک سپرده می شود. در روز اجرای مراسم تدفین چهارده، پانزده تن از ماموران لباس شخصی در مسجد حضور یافته و از سخنرانی دو تن از اعضای خانواده وی جلوگیری به عمل می آوردند. همسر زنده یاد احمد بیات مختاری که پس از این واقعه سکته مغزی میکند، فلج می شود. ..... عباس بختیاری – پاریس 6 دسامبر 2014
Neda
اقای کاظمیان مگر اتفاق خاصی افتاده که دیگر سرکوب نشود؟!